هفته گذشته گزارشی در یکی از پربینندهترین تلویزیونهای آلبانی پخش گردید که در آن گزارشگر از حمایتهای جدید آمریکا از گروهگ تروریستی منافقین خبر میداد. در این گزارش آمده بود: «مخالفت آمریکا با جمهوری اسلامی ایران با حمایت از گروه تروریستی منافقین روز به روز بیشتر و آشکارتر میشود، در تازهترین این گونه مخالفتها کنگره آمریکا از دولت عراق خواسته است تا برای جبران خسارتهایی که به 2700 عضو گروهگ تروریستی منافقین در دو اردوگاه پیشین اشرف و لیبرتی (داخل عراق) وارد شده است مبلغ 600 میلیون دلار به عنوان غرامت به اعضای این گروه که هم اکنون در آلبانی سکونت دارند پرداخت شود تا آنها بتوانند، هزینههای زندگی خود در آلبانی را تامین کنند.»
واقعیت این است که سیاســتهای آمریکا در دورههای گذشته و حال حاضر در راستای استفاده از گروههای تروریستی و مجموعه هایی است که در منطقه تنش آفرین و جنایتکار باشند و به همین منظور به طرق مختلف به دنبال تأمین نیازهای آنان اســت. البته این سیاســت جدیدی نیست. واشنگتن امروز نیز آشکارا از گروههای تروریستی در سوریه و عراق حمایت نظامی، تســلیحاتی و مادی میکند. سابقه همکاری نظامی آمریکا با داعش هم در مناطقی از عراق در ارسال مواد غذایی، مهمات و جابهجایی سران و برخی نیروهای آن، بارها از زبان برخی شخصیتهای عراقی مطرح و اسناد آن جمع آوری شده است.
در این چند سال هرگاه داعش در مخمصه قرار گرفته و موجودیت آن با یک بحران جدی مواجه شده است، آمریکاییها رو در بایستی را کنار گذاشته و مستقیم به کمک تروریستها آمدهاند. در مــورد گروهک منافقین نیز همین گونه اســت. البته منافقین با این همه خیانت باید هم زیر چتر حمایت آمریکا قرار بگیرند چرا که وظایف دیکته شده خود را مو به مو انجام میدهند و بدنامی و نفرت جهانی را برای خود میخرند. هرچند در مقطعی که آلبرایت وزیر خارجه آمریکا شد، منافقین را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داد چون این سازمان پذیرفته بود که قبل از پیروزی انقلاب در سالهای ۵۳ و ۵۴ چند نفر آمریکایی را در ایران ترور کرده است.
بنابراین تروریست خواندن منافقین به خاطر کشتار مردم کرد نبود بلکه به خاطر ترور چند آمریکایی توسط بخشی از سازمان بود که در آن زمان فعالیت میکرد.
اما امروز گروهک تروریســتی منافقین به عنوان یک ابزار و کینه نســبت به ایران و کشورهای همسو با ایران مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. وجود این گروه تروریســتی در عراق هم از نظر مردم این کشور نامشروع بود؛ چرا که منافقین در سرکوب قیام مردم جنوب عراق و نیز در سرکوب مردم کرد، شرکت فعال داشتند و به مثابه گارد خصوصی صدام عمل میکردند. رفتار وحشیانه و قساوتآمیز آنان در این عملیات چنان بوده که مردم عراق اعم از شیعه و کرد، ارتش و سازمان استخبارات عراق را فراموش کردهاند ولی منافقین را فراموش نکردهاند و کینهای فراموش نشدنی از آنان به دل دارند. اگر هم در قوانین داخلی عراق نگاهی بس گذرا داشته باشیم به روشنی میتوان مشاهده کرد که حضور منافقین در عراق از ابتدا خلاف قانون بوده و قوانین دولت فدرال عراق هم نیز از ابتدا حضور رجوی و تشکیلات تروریستی منافقین را خلاف قانون میدانست.
در زمان بازگشــت حاکمیت عراق به مردم، اولین خواســته آنها بیرون رانــدن این مجموعه خطرناک از عراق بود که با فشــار آمریکا به تأخیر افتاد و ســرانجام دولت عراق خواسته مردم را در پاکســازی کشــورش از حضور نظامی این گروهک اجابت کرد. این حقیقت آمریکاســت که ایران در تجربــه طولانــی به آن رسیده اســت و افزایش حمایتهای کنگره از منافقین در این برهه، نشان دهنده ناکامیهای آمریکا در منطقه غرب آسیا اســت؛ چرا که شرایط نظامی در عراق و سوریه نشان میدهد که ورق برگشته و همه طرفهای حامی جبهه تروریسم یکی پس از دیگری بر ناکامی نقشــه طراحی شده شــان برای محور مقاومت، صحه میگذارنــد و بر اســاس واقعیتهای میدانی خواسته یا ناخواسته اکنون باید سیاســت دیگری در پیش بگیرند.
بنابراین بدیهی اســت کــه آمریکا با تفکر غلــط امید بســتن بــه گروهک هایی که از نظــر افکار عمومی مطرود و منفورهســتند به دنبال سرابی گام برمیدارد که قطعاً مانند گذشته موقعیت آمریکا را در معادلات جهانی بیش از گذشته تضعیف خواهد کرد.