در حال حاضر میتوانیم بنابر مشاهدات و اتفاقات موجود در سطح منطقه، به گمانه زنی بپردازیم. با نگاهی به شرایط موجود در خاورمیانه میبینیم که در سه کشور عربی عراق، سوریه و یمن تروریسم بسیار فعال است و به عبارتی دیگر گروههای تروریستی در حال جنگ افروزی هستند و نقش دولتهای جنگ طلب نامحسوس است. در این میان سازماندهی این گروههای تروریستی اغلب در کشورهای عربی صورت میپذیرد و حمایت زیادی از سوی برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس میشوند. اینکه داعش در تمام نقاط جنگ افروزی نظیر عراق، سوریه و یمن حضور دارد یکی از نشانههای موجود است.
سوالی که اینجا به ذهن متبادر میشود این است که چرا برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در شکل گیری و تقویت گروههای تروریستی از جمله داعش در منطقه نقش داشته و چرا برنامه ای برای پایان آن ندارند؟
ما نمیتوانیم به صراحت پاسخ این سوال را در چند خط بیان کنیم اما میتوانیم فرضیههایی را مد نظر قرار دهیم.
یک فرضیه این است که به نظر میرسد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در پی تثبیت حاکمیت ملی خود هستند و به نوعی نمیخواهد تسلط خود را بر جهان عرب از دست بدهند و میخواهند دیگر کشورهای عربی را تحت سلطه خود داشته باشند.
دیگر فرضیه این است که به نظر میرسد چون حاکمیتهای موجود در عراق و سوریه و جبهههای مردمی یمن ارتباط خوبی با جمهوری اسلامی ایران دارند، این مساله در واقع به مذاق این کشورهای عربی خوش نیامده و از هر راهی استفاده میکنند که فاصله ایجاد کنند.
فرضیه دیگر بیان گر این است که حمایت از تروریسم در منطقه کوتاه مدت نخواهد بود و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس برای بقا و حفظ امنیت خود گروههای تروریستی را در منطقه خاورمیانه فعال کرده اند تا خود از هرگونه خطر احتمالی به دور باشند و قطعا به دنبال تضعیف نقش ایران در منطقه هستند.
فرضیه ی دیگر این که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به آینده اصلا خوش بین نیستند و برای اینکه بر اختلافات داخلی خود سرپوش بگذارند، تحرکات مخرب منطقه ای را در دستور کار دارند.
فرضیههای متعددی را میتوان در این خصوص بیا نداشت اما بایستی همه این فرضیههای مطرح شده را به نوعی قابل دفاع دانست و نمیتوان رد کرد. اما آنچه که از همه مهم تر است این است که برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هرگز قدرت منطقه ای ایران را برنمی تابند و از ارتباط خوب ایران با سایر کشورهای عربی ناخشنود هستند. هرچند نمیتوانیم از نقش تفرقه افکنانه امریکا و غرب در این خصوص بگذریم اما بقول معروف این کشورهای عربی هم ظرفیت این را دارند که در منطقه شرارت کنند و تروریسم را بلای جان مردمان منطقه کنند.
اکنون میتوانیم بگوئیم که تروریسم فعال در منطقه از حمایت همه جانبۀ عربی و حامیان عربی برخوردار است و در راس اینها کشور عربستان صعودی بازیگر فعال در این عرصه است. اما کشورهای دیگر عربی نظیر قطر، کویت و امارات متحده عربی نیز گربه رقصانی میکنند اما دائم دم از صلح و مهار تروریسم میزنند. این تعارض در رفتار و تناقض در گفتار برما پوشیده است و ما میدانیم که این کشورهای عربی تعاملات خوبی در حوزه مقابله با تروریسم ندارند و رابطه با ایران را هم در سطح بالا به صلاح نمیدانند.
اما کشورهای عربی بدانند و چه بخواهند و چه نخواهند کشور ایران قدرت طراز اول منطقه خاورمیانه است و این را هم بدانند ایران همواره نقش باثبات و صلح طلبی در منطقه داشته و هیچ گاه به دنبال هیاهوی منطقه ای نبوده است.
کشورهای عربی بدانند با ارتباط زیاد با رژیم صهیونیستی نه تنها نقش ایران در منطقه ضعیف تر نخواهد شد بلکه بقول معروف آنها دارند با جان خود بازی میکنند و بایستی بدانند رژیم صهیونیستی هرگز جهان عرب را به رسمیت نمیشناسد!
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باید دقت کنند با تقویت تروریسم نمیتوانند بر منطقه سلطه نظامی و اقتصادی پیدا کنند و با این عمل از طریق همسایگان، ایران را تهدید کنند و باز هم بدانند تهدید ایران به نفع هیچ کشوری نیست.
به نظر میسد که کشورهای حامی تروریسم عرب بایستی در رویه خود بازنگری کنند و در منطقه تعاملات مثبت خود را افزایش دهند و عناد و دشمنی را کنار بگذارند و اتحاد مسلمانان را بر هم نزنند و این مساله را بدانند جمهوری اسلامی ایران در قبال کوتاهیهای عرب، کوتاه نخواهد آمد و تاریخ گواهی بر این مساله است.