پس از شیوع ویروس کوید 19 در دسامبر 2019 در چین و شیوع سریع آن در اکثر نقاط جهان، گمانهزنیهایی مبنی بر اینکه این عضو جدید خانواده کروناویروسها یک ویروس آزمایشگاهی است و ناشی از یک حمله بیولوژیک است، مطرح شد.
جنگ اقتصادی آمریکا با چین و تخاصمهای چندجانبه ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران، که هر دو کشور در ابتدای شیوع به شدت درگیر با این ویروس بودند و همچنین سرمایهگذاری گسترده آمریکا در تحقیق و توسعه آزمایشگاههای بیولوژیک به ویژه در آسیای میانه، سبب شد تا اتهامات برای شیوع این ویروس به سمت ایالات متحده نشانه رود.
گرچه بهرهگیری از بیوتروریسم از سوی ایالات متحده در حد یک گمان مطرح است، اما گونههای دیگر از تروریسم آمریکایی علیه ایران از حد گمان خارج و به یقین تبدیل شده است.
خروج دولت آمریکا از توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در اردیبهشت 1397 و وضع تحریمهای شدید اقتصادی در پی این خروج، سبب تولد مفهوم جدیدی در ادبیات سیاسی شد. وزیر امورخارجه ایران، بارها از وضع این تحریمها با عنوان تروریسم اقتصادی نام برده است. محمدجواد ظریف با تاکید بر اینکه تحریم ابزاری قانونی برای تنبیه کشوری است که نقض قانون کرده است، بیان میکند که در خروج از برجام، این دولت ایالات متحده است که قانون را نقض کرده و قطعنامه شورای امنیت را زیر پا گذاشته است. بنابراین نمیتوان به محدویتهای اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی نام تحریم را گذاشت. با این حال دولت آمریکا همواره مدعی بوده است که این تروریسم اقتصادی شامل اقلام غذایی و دارو و لوازم پزشکی نیست. ادعایی که هم در شرایط کنونی بحران شیوع کرونا دروغ بودن آن محرز شد و هم پیشتر در جلسه شورای امنیت سازمان ملل از سوی نماینده جمهوری اسلامی مبنی بر محدودیت شدید در ورود داروهای مورد نیاز بیماران پروانهای به آن اشاره شد.
از طرف دیگر شیوع شایعات در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان که عمدتا از سوی آمریکا و انگلیس پشتیبانی میشوند، شِق دیگری از تروریسم را عیان میکند. در شرایطی که کروناویروس تبدیل به یک بحران بهداشتی برای جسم مردم ایران شده است، فعالیت مخرب شبکههای ماهوارهای یک بحران روانی را برای مردم ایران به ارمغان آورده است! تروریسم رسانهای این شبکهها روان مردم ایران را هدف گرفته و توامان به همراه کرونا ویروس جسم و روان مردم را به بازی گرفته است.
آنچه مسلم است، دولت ایالات متحده جنگی همه جانبه را علیه مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی راهاندازی کرده است. جنگی که از حالت متعارف خارج شده و جنبههای نامتعارف آن شدیدا خودنمایی میکند. اگر نگاهی به خصومتهای چند سال اخیر آمریکا، به ویژه پس از حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، علیه ایران بیندازیم، پازل کاملی از یک جنگ تروریستی چند وجهی را مشاهده میکنیم. پازلی که قطعات آن را ترور سردار سلیمانی، تروریسم اقتصادی، تروریسم رسانهایروانی و شاید بیوتروریسم تکمیل میکند.