الف. مردم
ارزیابی سازمان از مردم این بود اینها که در نماز جمعه می آیند و شعار میدهند و اینها که راه میافتند توی خیابانها، اینها براساس تحلیل و یک حرکت آگاهانه و متکی بر منافع واقعیشان نیست بلکه براساس تقلید و داشتن یک سری دگمهاست.
در شرایطی که فیالمثل چند تا تیر شلیک بشود این حرکات بسیار ضعیف خواهد شد و غالب اینها منفعل خواهند شد و بسمت یک نوع بیطرفی مطلوب سازمان خواهند رفت. چه تحمل مشکلات اقتصادی، گرانی، بیکاری، جنگ و ... باندازه کافی روحیه اینها را ضعیف کرده و یک ناامنی بر دامنه جدید ناشی از ترورها و انفجارات آنها را از حاکمیت ناامید و دلسرد خواهد کرد. جوسازیها و تبلیغات سابق سازمان و متحدانش به گمان منافقین برای چنین روزهایی موثر و بحساب آمده بود ضمن اینکه تصور میکرد هواداران بنی صدر و منافقین که در میان مردم هم هستند با شروع حرکت آنها براه خواهند افتاد و جلوی حزب ا... باقیمانده در صحنه خواهند ایستاد.
در رابطه با بوجود آمدن چنین تصوری از مردم، تشکیلات خود سازمان هم نقشی اساسی داشته است، سازمان برای اینکه هواداران برایش کار بکنند با دروغ زنیها، جوسازیها و کشاندن آنها به درگیریهای پیشبینی شده و حتی از قبل طراحی شده، نفرت را در دل آنها میپاشید. سازمان هیچ وقت از کلمات معمولی در برخورد با نیروهای خط امام استفاده نکرده و همیشه اصطلاحات رکیک و موهن در مورد آنها بکار میبرد و رویهم رفته توانسته بود برای هواداران فضائی بسازد که گویا با یک عده عناصر جدا از مردم چنین برخورد میکند و مردم هم کم و بیش با توهماتی که درحال ریختن است بتدریج با آنها هم عقیده خواهند شد و بهمین دلیل هم بود که تمامی عناصر سازمان با مسئولین انقلاب براحتی وقیحانهترین برخوردها را میکردند. ولی این موضوع یکطرف قضیه است، طرف دیگر قضیه این بود که گزارشات، مشاهدات پیشنهادات و کلاً مطالبی که از پایین میآید عکسالعمل فضاسازی ردههای بالا از آب در میآمد نه گزارشات واقعی، وقتی گزارشاتی که برای ردههای بالا میرفته است میخوانیم بخوبی معلوم است که گزارشدهنده با عینکی که سازمان بچشم او زده بوده است، جامعه، مردم و جریانات را دیده است و این بحدی است که در وحله اول انسان خیال میکند که گزارش دهنده درصدد فریب دادن مسئول خود بوده و یا این برگه تبلیغاتی است نه یک نوشته درون گروهی.
بنظر می رسد یکی از دلایل مهم در توهم قرارداشتن سازمان نسبت به مردم همین اسیر شدن خط دهندگان و ردههای بالای سازمان در دامی است که خودشان با شستشوی مغزی هواداران بمنظور بکار گرفتن آنان، گستردهاند. در حقیقت وقتی از بالا بجای تحلیل واقعی اوراق تبلیغاتی متکی بر احساس و مبتنی بر دروغ پایین میآید گزارشاتی هم که بالا میروند نمیتوانند نظرات مرکزیت را نفی کند، هوادار بدنبال مسایل کوچکی میگردد که آنرا در جهت اعتقاد و احساس خودش بزرگ کرده و جو غالب گزارش را آنطور که دلش می خواهد باشد، آرایش نماید. و بالعکس سعی می کند از مسایل خلاف گفته ها و تأکیدات سازمان هرچقدر هم که بزرگ باشند چشم پوشی کند و یا آنها را بنحوی توجیه و تفسیر نماید که نافی نظرات سازمان نباشد.
بهرحال سازمان خیال میکرد که بخش عظیمی از مردمی که از بنی صدر بدلیل عدم درک تضاد او با امام، حمایت خواهند کرد و حداقل بعنوان ناظری منفعل برجای خواهند ماند و همچنین گمان نمیکرد که طرفداران واقعی بنیصدر که بیشتر از راحت طلبان و مخالفین قید و بندهای مذهبی بودند کسانی باشند که اگر شرایط قدری حاد بشود دیگر جرأت ابراز وجود نداشته باشند، ادامه جوسازیها علیه عناصر خط امام در حاکمیت هم طوری وسیع بود که گویا عده زیادی از مردم بشدت از بیشتر دستاندرکاران حکومتی که در خط امام هستند بیزارند. همه اینها به سازمان این امید را میداد که بتواند بر پایگاه تودهای خط امام بنحوی فائق آید.
ب. بنی صدر
ارزیابی نادرست سازمان از موقعیت بنیصدر در حاکمیت یکی دیگر از اشتباهات اساسی بود، سازمان به دلیل شرایط جنگی و موقعیت بنی صدر در ارتش گمان نمیکرد که امام بهاین سرعت و بهاین سادگی بنی صدر را بتواند کنار بگذارد و بعدا از برکناری او از فرماندهی کل قوا باین امید بود که بسرعت جریاناتی در ارتش بنفع بنی صدر فعال خواهند شد از سوئی سازمان بنی صدر را بعنوان یک شخصیت مستقل میدید که جدا از امام پایگاه مردمی دارد. سازمان فکر نمی کرد که با آشکار شدن تضاد بین بنی صدر با امام همه برمیگردند و خیال میکرد پایگاه مردمی وی در وحدت سازمان با او جذب تشکیلات قوی سازمان شده و با خط سازمان یکی خواهد شد و با آن حرکت خواهد کرد. ولی برعکس با موضعگیری آشکار امام علیه بنی صدر مردم یکسره موضعگیری کردند و عده کمی هم که باقی ماندند کسانی نبودند که کشش حرکات تند مطلوب منافقین را داشته باشند.
نکته دیگری که قابل توجه است اینست که در آن شرایط هرچه بنی صدر به منافقین نزدیک می شد بیشتر افشا می گردید و پایگاه مردمی خود را از دست می داد، درحقیقت منافقین بخیال تقویت و استفاده از پایگاه مردمی بنی صدر سقوط او را زیاد میکردند، جالب است که با وجود اینکه برخی نیروهای خط امام نزدیکی بنی صدر با منافقین بهعنوان سندی علیه بنیصدر به توده ها یادآوری می کردند و تأثیر آنهم محسوس بود با اینهمه منافقین بدلیل فضا سازی تشکیلاتی قادر به درک این مسئله ساده نبودند.