در روزهای گذشته شاهد تجمع، اعتراض و درگیری مردم عراق در مقابل سفارت آمریکا در منطقه الخضراء بغداد بودیم؛ اعتراضاتی که به دلیل حمله یکشنبه جنگندههای آمریکایی به پایگاه های نیروهای حشد الشعبی عراق واقع در استان الانبار صورت گرفت که ۲۵ کشته و ۵۱ زخمی دربرداشت. در این راستا تظاهرات کنندگان با برپایی چادرهایی اعلام کردند به تحصن خود تا اجرای مطالبات مردم عراق با محوریت اخراج سفیر آمریکا از عراق، بسته شدن این سفارتخانه و نیز خروج نیروهای نظامی آمریکایی ادامه خواهند داد. سوال اینجاست که چرا آمریکاییها در این شرایط حساس به بمباران پایگاه های حشد الشعبی عراق واقع در مرز سوریه و این کشور اقدام کرده اند؟ واکنش احتمالی نیروهای حشد الشعبی به این حملات چه خواهد بود؟ چرا آمریکاییها در جریان این حمله دوباره اتهاماتی را علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کردند؟ اینها سوالاتی است که برای پاسخ به آنها گفت وگویی را با محمدصالح صدیقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران و کارشناس مسائل خاورمیانه رفتهایم که در ادامه می خوانید:
ایالات متحده آمریکا به دلیل آنچه حمله راکتی جمعه گذشته به پایگاه نظامی K1 در شمال غربی کرکوک نامیده است، یکشنبه ۸ دی ماه سه مقر تیپ ۴۵ حشدالشعبی عراق را در استان الانبار بمباران کرد. به نظر شما آیا حمله راکتی به پایگاه آمریکاییها در کرکوک میتواند توجیه این حمله آمریکا را که ۲۵ کشته و ۵۱ زخمی برجا گذاشت، در نظر گرفت و یا این که دلیل یا دلایل دیگری برای این حمله معنادار آن هم در این شرایط حساس عراق وجود دارد؟
برای پاسخ دقیقتر به سوال شما ابتدا به ساکن، باید ادعای آمریکا را زیر سوال برد. چرا که در راستای نکته شما ایالات متحده آمریکا در واکنش به حمله راکتی به پایگاه K1 مستقر در استان کرکوک این حمله را انجام داده است، در حالی که هنوز هیچ گروه وابسته به حشدالشعبی و نیروهای محور مقاومت در عراق رسما مسئولیت این حمله مشکوک را برعهده نگرفتهاند. در کنار آن ایالات متحده آمریکا این ادعا را مطرح کرده که در اثر این حملات راکتی یک تبعه غیرنظامی آمریکا و دو عراقی کشته شدهاند، در صورتی که هیچ گونه نام و نشان و عکسی از آمریکایی کشته شده و یا دو نفر عراقی که در جریان این حمله کشته شدهاند مخابره نشده است. لذا هیچ گونه اطلاعات کامل و موثقی در خصوص حمله راکتی به پایگاه آمریکا در کرکوک وجود ندارد و همه این مسائل و اخبارها از دل ادعای آمریکاییها بر میخیزد. اما در کنار آن حتی ما اگر این خبر مبهم آمریکا را هم بر فرض محال درست بدانیم، باید بررسی در خصوص علل و عوامل و دستهای پشت پرده این حملات صورت بگیرد تا ابهامها در این خصوص، هم برای افکار عمومی عراق و هم جامعه جهانی روشن شود. پیرو این نکته و بر اساس ادعای ایالات متحده آمریکا این حمله توسط اعضای کتائب حزب الله عراق صورت گرفته در صورتی که برخی معتقدند این حمله، نه تنها توسط اعضای کتائب حزب الله عراق انجام نشده است، بلکه این حمله میتواند توسط برخی جریانهای وابسته به داعش صورت گرفته باشد که به دستور مستقیم خود ایالات متحده آمریکا، طرح این حمله توسط این جریانهای داعشی صورت گرفت باشد تا بهانهای برای این حمله به پایگاههای حشد الشعبی در استان الانبار را به کاخ سفید بدهد.
نکته بسیار مهم دیگری که نباید فراموش کرد این است که حتی اگر ما این حمله راکتی به پایگاه نظامی آمریکاییها در استان کرکوک را درست بدانیم و عامل این حمله را هم اعضای کتائب حزب الله عراق بدانیم، بازهم نمیتواند توجیهی برای حمله هوایی آمریکا به پایگاههای حشد الشعبی در استان الانبار باشد. چرا که منطقی آن است ایالات متحده آمریکا برای دفع تهدید، این نیروها را در همان منطقه کرکوک و نزدیک پایگاههای خود مورد هدف قرار دهد. این در حالی است که آمریکا به بهانه این حملات راکتی، یک بمباران گسترده و شدید را، نه در خاک کرکوک، بلکه در فاصله ۵۰۰ کیلومتری از پایگاههای نظامی خود در استان کرکوک و در نقطه حساسی مانند مرز عراق و سوریه انجام داده است.
با این تفاسیر اساساً حمله آمریکا به پایگاه حشد الشعبی در استان الانبار واقع در مرز سوریه و عراق به دلایل دیگری صورت گرفته است؛ از نگاه شما آن دلایل چیست؟
قطعا چنین است. من معتقدم که ایالات متحده آمریکا با یک برنامهریزی دقیق و با استفاده از بهانه حمله راکتی به پایگاههای خود در استان کرکوک که میتواند توسط نیروهای وابسته به خود آمریکا و به دستور خود کاخ سفید این حمله صورت گرفته باشد، یک حمله و بمباران دقیق و گسترده را به نیروهای محور مقاومت واقع در مرز عراق و سوریه انجام داده است. چون این پایگاههای مرزی حشد الشعبی برای امریکا بسیار مهم و حیاتی است.
اهمیت این سه مقر مرزی تیپ 45 حشدالشعبی در استان الانبار برای امریکاییها چیست؟
اهمیت اول این پایگاههای حشد الشعبی در استان الانبار به این واسطه است که وجود چنین پایگاه هایی مانع از ورود و تردد نیروهای داعش میان عراق و سوریه میشود، آن هم در شرایطی که هنوز بازماندگان داعش به صورت مخفی در استان الانبار و غرب عراق زندگی میکنند و به فعالیتهای خود ادامه میدهند. اما با این وجود نیروهای داعش در سوریه هنوز از تحرک و توان عملیاتی بالایی برخوردار نیستند. لذا برای آمریکا بسیار مهم است که این پایگاهها را که به عنوان عامل قطع ارتباط نیروهای داعش بین عراق و سوریه عمل میکند، از بین ببرد تا بتواند یک خط ارتباطی بین نیروهای داعش در عراق و سوریه را ایجاد کند و از این طریق برنامه خود را برای احیای داعش در عراق پی بگیرد، آن هم در این شرایط که عراق از یک تنش و تشتت سیاسی، اجتماعی و امنیتی برخوردار است. بنابراین ایالات متحده آمریکا میخواهد تا این شرایط و تنش حاکم است، در کمترین فرصت این پایگاههای حشد الشعبی را برای بازگرداندن داعش به عراق از بین ببرد.
نکته مهم دیگری که باید در خصوص اهمیت این سه مقر تیپ 45 حشد الشعبی برای ایالات متحده آمریکا یادآور بود نزدیکی آن به پایگاه عین الاسد واقع در شهر الرمادی است. به گونهای که این سه مقر تیپ 45 نزدیکترین پایگاه های محور مقاومت و نیروهای حشد الشعبی به پایگاه عین الاسد است که اهمیت بسیار راهبردی و استراتژیک برای ایالات متحده آمریکا دارد. اهمیت پایگاه عین الاسد برای آمریکاییها به قدری است که زمانی که دونالد ترامپ وارد عراق شد به جای سفر به بغداد وارد همین پایگاه شد و مایک پنس، معاون اول رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا نیز در راستای اقدام دونالد ترامپ به نیروهای حاضر در این پایگاه سر زد. پس این پایگاه برای آمریکاییها اهمیت ویژه دارد. چون به نظر میرسد که کاخ سفید اتاق فکر خود برای احیای داعش را در این پایگاه مستقر کرده است. لذا واشنگتن این سه مقر تیپ ۴۵ حشدالشعبی را در استان الانبار از بین برد تا پایگاه عین الاسد بتواند با آسودگی بیشتری برنامهها و اهداف مد نظر خود را پیگیری کند.
در کنار نکاتی که به آن اشاره کردید ایالات متحده آمریکا همواره از نقش مخرب، نفوذ و تهدید جمهوری اسلامی ایران در عراق علیه نیروهای خود سخن گفته که در جریان این حملات نیز بارها یکی از دلایل خود را کاهش و قطع نفوذ ایران در سایه تحرکات نیروهای وابسته به ایران با محوریت حشدالشعبی عنوان کرده است. با این تفاسیر و به طور دقیق و مشخص، دلیل مطرح شدن نام ایران در جریان حمله اخیر به مقرهای تیپ ۴۵ نیروهای حشد الشعبی چیست؟
نکته بسیار مهمی که در این میان بسیاری از کارشناسان آن را نادیده گرفتند یک اقدام بسیار مهم، جدی و راهبردی جمهوری اسلامی ایران در منطقه بود که میتواند تهدید جدی برای برنامههای ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی در منطقه باشد و آن هم برگزاری رزمایش مشترک دریایی ایران با روسیه و چین بود. اتفاقا در همان روز پایان برگزاری این رزمایش ما شاهد حمله هوایی آمریکاییها به پایگاههای نیروهای حشدالشعبی بودیم. چون آمریکا از افزایش نفوذ و قدرت ایران در منطقه به شدت نگران است. لذا سعی کرد در قالب این اتهامات و حملات از نقش و نفوذ ایران در منطقه، بهخصوص در عراق بکاهد.
افزون بر این جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین مانع در احیای داعش در عراق عمل میکند. لذا در هر گونه حمله و اتفاقی که در عراق صورت میگیرد، آمریکاییها سعی میکنند با موج سواری سیاسی و رسانهای، اتهاماتی را علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کنند تا به این صورت از نفوذ ایران در عراق بکاهند. در ثانی همین ادعای نفود ایران به عنوان توجیهی برای آمریکاییها در حمله به نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران عمل میکند. در کنار این، من معتقدم که این حمله هوایی آمریکا به پایگاههای حشد الشعبی در استان الانبار یک حلقه از برنامههای گسترده، پیچیده و بسیار جدی آمریکا در بستر تحولات اخیر عراق علیه ایران و جامعه شیعی این کشور است که محوریت آن تغییر عراق و در ادامه ایجاد گسل در روابط تهران و بغداد است. یعنی آمریکاییها در این سه ماهی که از آغاز اعتراضات در عراق میگذرد، سعی کردهاند از هر طریقی شرایطی را به وجود آورند که جمهوری اسلامی ایران در عراق با چالشهای جدی مواجه شود. با این وصف آمریکاییها در جریان حمله هوایی به پایگاههای حشدالشعبی این پیام واضح و روشن را به جامعه شیعی عراق داده است که اگر به دنبال ایجاد فاصله و گسل با جمهوری اسلامی ایران نباشند باید در ادامه شاهد افزایش تنشها، ناامنیها و جنگ داخلی در این کشور با احیای داعش باشند.
اما در واکنش به این حمله هوایی آمریکایی ها به پایگاههای حشد الشعبی شاهد اعتراض و تظاهرات مردمی در مقابل سفارت آمریکا در بغداد بودیم. در این راستا علاوه بر واکنش افکار عمومی و جامعه عراقی اکنون نیروهای سیاسی عراق نیز ضمن محکوم کردن این حمله، در پی تدوین لایحهای برای اخراج نیروهای آمریکایی و تعطیلی سفارت ایالات متحده در این کشور هستند. فارغ از عملیاتی شدن یا نشدن این دست برنامهها، آیا آمریکا پیش از انجام این حمله این میزان از واکنش را علیه خود پیشبینی کرده بود؟
به نظر من ایالات متحده آمریکا در این شرایط این گمان را میکرد که به واسطه وجود تنش سیاسی و اجتماعی ناشی از اعتراض مردمی عراق و همچنین خشم عمومی گسترده به ناکارآمدی دولت میتواند با موج سواری یک فاصله و گسل جدی میان جامعه با دولت، ساختار سیاسی و نیروهایی مانند حشد الشعبی ایجاد کند. از این رو واشنگتن این تصور را داشت که اگر این حمله صورت گیرد با واکنشی از سوی افکار عمومی عراق روبهرو نخواهد شد، یا اگر واکنش و پاسخی در میان جامعه و ساختار سیاسی شکل بگیرد تا به این حد شدید نخواهد بود. اما باید این واقعیت را پذیرفت که نیروهای حشد الشعبی از مهمترین پایگاههای مردمی، سیاسی و اجتماعی در این کشور برخوردار هستند و هرگونه اتفاقی برای این نیروها میتواند با واکنش جدی و شدیدی از سوی مردم همراه شود. حتی اگر این مردم نسبت به ساختار سیاسی عراق معترض باشند. چون به هرحال نیروهای حشد الشعبی از استقلال، جان، مال و ناموس عراق در همه استانها و مناطق این کشور در برابر داعش دفاع کرده است. این دفاع تنها در مناطق شیعه نشین بوده، بلکه حشد الشعبی در اقلیم کردستان عراق و استانهای سنینشین نیز به دفاع از مردم در برابر داعش پرداخته است. پس طبیعی است که هر گونه اتفاقی برای این نیروها با واکنش جدی مردم عراق و افکار عمومی این کشور همراه باشد.
در این بین نکته مهمی که باید یادآور شد احتمال تکرار واکنش جدی آمریکا در پی تجمع مردمی مقابل سفارت خود در بغداد است. به خصوص که این اعتراض مردمی عراق در مقابل سفارت آمریکا با واکنش و مواضع تند مقامات کاخ سفید همراه بوده است که میتواند با واکنش و حمله مشابه دیگری از سوی نیروهای آمریکایی خود را نشان دهد. در صورت وقوع این کنش و واکنشهای نیروهای نظامی آمریکا و ساختار سیاسی ایالات متحده در یک سو و نیروهای حشد الشعبی در طرف دیگر، چه آیندهای برای عراق رقم خواهد زد؟
نکتهای که نباید فراموش کرد این است که اگرچه مردم خشمگین و معترض عراق در جریان تشییع شهدای حشد الشعبی در مقابل سفارت آمریکا در بغداد تجمع کردند، اما خود حشد الشعبی به دنبال درگیری و تنش با آمریکا نیست. چون این نیروها اکنون علاوه بر مقابله با هرگونه تحرک نیروهای داعشی به دنبال مدیریت امنیت در سایه اعتراضات مردمی عراق هستند. لذا نمیخواهند با درگیری با نیروهای آمریکایی یک پرونده جدیدی برای خود باز کنند تا تمرکز خود را بر مبارزه با تروریسم و کنترل امنیت ناشی از اعتراضات مردمی از دست بدهند. از این رو حشد الشعبی حتیالمقدور از هرگونه تنش با آمریکاییها خودداری میکند. مگر آن که ما در راستای نکته شما شاهد تکرار حملات آمریکاییها به پایگاههای حشد الشعبی باشیم که در آن صورت وضعیت متفاوت از امروز خواهد بود. ولی نکته بسیار مهمی که نباید فراموش کرد این است که ایالات متحده آمریکا نیز باید این واقعیت مهم را در نظر داشته باشد که حشد الشعبی، نه تنها از مهمترین پایگاه مردمی و اجتماعی در میان عراقیها برخوردار است، بلکه باید این نکته را هم در نظر داشته باشد که این نیروها اکنون در سایه سالها جنگ و تقابل با داعش به یک هماهنگی و توان بالای رزمی، نظامی و امنیتی دست پیدا کردهاند. بنابراین هرگونه درگیری آمریکاییها و حمله مجدد به پایگاههای حشد الشعبی میتواند چالشهای جدی را برای نیروهای نظامی آمریکا در عراق شکل دهد. البته به نظر من اکنون کاخ سفید نیز خود بر این واقعیت اشراف دارد. لذا مقامات آمریکایی بیشترین واکنش خود در قالب همین مواضع سیاسی تند نشان میدهند، اما به نظر نمیرسد که بخواهند اقدام و واکنش جدی دیگر از جنس حمله به پایگاههای حشد الشعبی داشته باشند.