دولت آمریکا برای تصمیمگیری در مورد خروج منافقین از فهرست گروههای تروریستی، با مانع افکار عمومی داخلی این کشور مواجه است زیرا مردم آمریکا منافقین را همدست صدام میدانند |
هزينههاي نجومي باند منافقين براي خروج اين فرقه از ليست تروريستي آمريکا باز هم با نه بزرگ وزارت خارجه آمريکا دود شد و به هوا رفت تا عربدههاي دفاع از حقوق بشر سران اين سازمان تروريستي، طنز بزرگ سال شود و رجوي بداند هر چقدر هم که دم بجمباند و خدمات مزدوري براي لابيهاي اسرائيلي و مقامات آمريکايي ارائه دهد و قد و بالاي سياسيون فرسوده آمريکايي را به بهانه سخنراني براي اين فرقه، همطراز دلار و يورو کند، باز هم کاري از پيش نخواهد برد و ننگ ذات تروريستي اين فرقه را از چهره سران و طرفداران آن پاک نخواهد کرد، به عبارتي ماندگاري تروريسم در ذات منافقين چيزي همانند درنده خویی گرگ است که از بین رفتن این خوی توحش با مرگش امکان پذیر است ولاغیر.
طي ماههاي گذشته همسر سرکرده اين فرقه در پروسه يارکشي بسيار گسترده و با هزينههاي سرسامآور، از بسياري از رسانههاي عربي منطقه و برخي نشريات کم تيراژ اروپايي و آمريکايي خواسته بود تا نسبت به آماده سازي خروج اين فرقه از ليست تروريستي، تلاش کنند. پير بانوي رجوي در اين راه حتي روزنامههاي آمريکايي را هم با دلارهاي بيشمار و خريد صفحات متعدد و چاپ درخواست خروج از ليست، با خود همراه نمود تا به زعم خودش تلاشهاي مذبوحانه اين بار، همانند دفعات گذشته نباشد و بدون هيچ حرف و حديثي، اين بار ساز و دهل خروج از ليست تروريستي آمريکا، به صدا در آيد و اين جماعت، چند هفتهاي هم با اين بهانه دلخوش باشند. سران متوهم منافقين حتي در خيال خود براي نزديک شدن به زمان اعلام ليست جديد – ليستي که سازمان تروريستيشان در آن نباشد – ساعتي تعبيه کرده بودند و شادي مسخرهشان همانند دانشآموزي بود که قبل از اعلام نتايج امتحانات، خبر از شاگرد اول شدن خود ميدهد اما بعداً مشخص ميشود که رفوزه شده است!
خروج از ليست تروريستي آمريکا در خيال سران اين فرقه آنقدر مهم جلوه کرده که همه شريان حياتي خود را به آن وابسته ميبينند؛خیال اينکه بعد از خروج از ليست، دولت عراق مجبور است آنها را به عنوان گروهي قانوني و به صورت دائم بپذيرد، اينکه به راحتي ميتوانند گدايي شرافتمندانه را آغاز کنند، قاچاق اسلحه و انسان و مواد مخدر در پرتو همين خروج، دوباره برقرار خواهد شد، نفوذ در لابي پارلمانهاي اروپا و آمريکا افزايش خواهد يافت، دفاتر اين سازمان تروريستي بيش از گذشته فعال خواهند شد و از همه مهمتر با پاک شدن مهر تروريستي از پيشاني اين فرقه، ادعاي اپوزسيون رسمي و جايگزين جمهوري اسلامي بودن توسط سران اين فرقه نيز گوش فلک را کر خواهد کرد.
اما واقعيت اين است که تئوريهاي پوسيده منافقين، به زعم سرکرده فراريشان، هر کدام هزاران عامل موفقيت و پيشرفت و مبارزه را در درون هسته خود دارد و کافياست تلنگري بخورد تا انرژي پنهان درون آنها آزاد شود و همه دنيا ارزش وجودي منافقين را به خوبي درک کنند. اما اين خيالپردازيهاي متوهمانه تا چه اندازه از منظر آنها که از بيرون به درون اين فرقه نگاه ميکنند رنگ و بوي واقعيت دارد و ديگران تا چه حد بدون خنديدن به تئوريهاي رجوي، در مورد آنها قضاوت ميکنند، مسألهاي است که نياز به بررسي تخصصي ندارد و از نحوه حمايتها و تعامل متحدان اين فرقه با اين فرقه ميتوان فهميد که حناي تئوريهاي رجوي تا چه اندازه در پيش متحدانش بيرنگ است.
در اين ميان آنچه در ديدگاه مردم ايران، عراق و آمريکا حائض اهميت است، ثبات و پايداري اين تفکر است که منافقين همچنان فرقهاي خطرناک، تروريست و اشغالگر هستند والا سران منافقين بهتر از هر کسي ميدانند که بودن يا نبودنشان تأثيري در تغيير نگرشها به اين فرقه ندارد، درست همانند روزگار اين فرقه که خروج از ليست تروريستي انگلستان و اروپا نيز نتوانست از شدت سرنوشت شومي که هر روز بيش از گذشته در آن غرق ميشوند بکاهد.
آنچه چند روز پيشتر دبيرکل کانون هابيليان در گفتگو با روزنامه خراسان به آن اشاره کرد، فشار افکار عمومي آمريکا براي ممانعت از خروج اين فرقه از ليست تروريستي اين کشور است؛«در وهله اول باید بر این نکته تاکید کرد که بودن یا نبودن منافقین در لیست گروههای تروریستی، تاثیری در حمایت آمریکا از این گروهک تروریستی ندارد و از آنجا که آمریکا به سوی خصومت هرچه بیشتر با ایران حرکت میکند احتمال این که در این راستا از همه ابزارهای ممکن علیه ایران استفاده کند، محتمل است اما باید به این نکته توجه داشت که دولت آمریکا برای تصمیمگیری در مورد خروج منافقین از فهرست گروههای تروریستی، با مانع افکار عمومی داخلی این کشور مواجه است زیرا مردم آمریکا منافقین را همدست صدام میدانند.»
واقعيتها نشان ميدهد که منافقين همچنان مورد حمايت آمريکا هستند اما دولتمردان آمريکا براي خروج اين فرقه از ليست تروريستي با موانعي جدي از قبيل فشار گسترده افکار عمومي جهان رو به رو هستند. از سوي ديگر منافقين نيز به خوبي ميدانند که خروج از ليست تروريستي آمريکا هم طعم متفاوتي نسبت به خروج از ليست اتحاديه اروپا و انگلستان ندارد. شايد در قبال خروج از اين ليست بتوانند کمي آزادانهتر فعاليت کنند، اما سقف اين آزادي با توجه به پيشينه اين فرقه و پتانسيل اقدامات تروريستي موجود در اين فرقه که اکثر کشورهاي اروپايي و آمريکايي نيز بارها به آن اشاره کردهاند، بسيار کوتاهتر از قد کوتولهاي همچون مسعود رجوي و همسرش است.
***
به هر تقدير، با رفوزه شدن و ماندگاري مجدد منافقين در کوزه ليست تروريستي آمريکا، مريم رجوي و فرقهاش تا يکي دو ماهي بايد در شوک اين بيتوجهي و عقده ناشي از اين بيتوجهي بمانند و دوباره دم سياسيوني را ببينند که براي دلارهاي منافقين جيب دوختهاند و در دل بر حماقت اين فرقه ميخندند.