شهيد لاجوردي به روشنگري ايده‌هاي التقاطي منافقان مي‌پرداخت

شهيد لاجوردي با توجه خاص به اهداف منافقان که روی احساسات جوانان سرمایه‌گذاری کرده بودند و با تمسک به فطرت پاک جوان‌های انقلابی، مردم را متوجه ایده‌های التقاطی و ضد فطری سازمان منافقین می‌کرد و به دلیل نفوذ کلام و قدرت در بحث، باعث می‌شد که بسیاری به اسلام بازگردند

Lajevardi 10

به گزارش گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ مصاحبه‌اي با فرزند شهيد لاجوردي از طرف مركز اسناد انقلاب در شهريور سال 86 انجام گرفته است كه در سايت اين مركز قرار گرفته است.

 

آقای دکتر در ابتدا اگر موافق باشید خلاصه‌ای از زندگینامه شهید بزرگوار اسدالله لاجودی را بیان بفرمایید که ایشان چگونه با حضرت امام خمینی (ره) آشنا شدند و به عرصه مبارزات علیه رژیم پهلوی وارد گشتند؟

 

شهید لاجوردی در سال 1314 ه.ش. به دنیا آمدند؛ دوران کودکی ایشان مصادف با مبارزات مرحوم آیت‌الله کاشانی و نواب صفوی بود.

حدود سال 1340 بود که با حضرت امام آشنا شدند؛ به اين‌صورت که ایـشــان اصــول فـقــه را در مـسـجــد آیـــت‌الــلــه شـاهـچـراغـی نـزد ایـن بـزرگـوار فـرا می‌گرفتند و در همان کلاس توسط مرحوم شاهچراغی با گروههای مختلف سیاسی آشنا شـدنـد کـه هـمـیـن گــروهـهـا و مساجد مختلف هیات‌های موتلفه اسلامی را تشکیل دادند.

 

چه ویژگی شخصی ویژه ای در پدرتان برایتان بیشتر جلوه کرده است؟

 

از مهمترین خصوصیات مهم ایشان در دوران نوجوانی حضور در مباحث کلامی بود؛ در کتاب اسناد ساواک هم آمده است که هر زمان در زندان بحثی و جدلی شکل می‌گرفت یکی از شـرکـت‌کـنـنـدگـان ثـابـت در مـبـاحث فوق شهیدلاجوردی بود، حتی گاهی اوقات ایرادهایی را به نظرات مرحوم ملاصدرا داشتند و با چنین اقداماتی کلاس را خیلی شاداب و پرشور نگه می‌داشتند.

پدرم به هیچ کاری به اندازه مطالعه و تحقیق اهمیت نمی‌داد. در کتاب اسناد ساواک نیز در مورد ایشان نوشته شده که بعد از بهبودی مختصر شکنجه‌های دوران زندان، مطالعه و تحقیق در قرآن و نهج‌البلاغه را آغاز می‌کرد، بطوری که در زندان‌های شاه تا رسیدن به سطح اجتهاد مطالعه کرد.

 

یعنی ایشان مجتهد بودند؟

 

شهید لاجوردی در طول مبارزات علیه رژیم طاغوتی پهلوی، تحصیلات علوم حوزوی را در کنار دروسی که نزد مرحوم شاهچراغی می‌خواندند از علماء گرانقدری نـظـیــر آیــت‌الـلـه انـواری و مـهـدوی کـنـی فـرا می‌گرفتند و دروس حوزوی را تا سطح اجتهاد نزد علما در زندان گذرانده بودند.

در نشریه مشکات که نشریه داخلی دانشگاه امام صادق(ع) است به این مطلب اشاره شده بود که ایشان تا اجتهاد را نزد آیت‌الله مهدوی کنی خوانده بودند. البته آیت‌الله محمدی گیلانی نیز به مساله فوق اشاره داشتند و صحه تایید بر آن گذاشتند.

 

اولین مرتبه‌ای که رژیم پهلوی شهید اسدالله لاجوردی را دستگیر می‌کند در چه مقطعی و به چه دلیلی است؟

 

در طول دوران نوجوانی به علت مبارزات سیاسی که همراه موتلفه اسلامی داشتند چندین مرتبه به زندان افتادند که اولین بار مصادف با اعدام انقلابی حسنعلی منصور و قضیه کاپیتولاسیون بود.

ساواک برای مدت کوتاهی ایشان را بازداشت کرد اما هیچ اطلاعاتی را نتوانست کسب کند لذا تصمیم به آزادی شهید لاجوردی می‌گیرد تا با استفاده از این حرکت ارتباطات ایشان را بیابد و به قول خودشان شبکه را کشف کنند به همین دلیل پس از چندی دوباره اقدام به دستگیری شهید لاجوردی می‌نمایند.

 

یکی از صفاتی که رهبر معظم انقلاب درباره ایشان در خصوص دوران مبارزه به کار بردند مرد پولادین بود، ممکن است در این خصوص توضیح دهید که با شهید لاجوردی در مدتی که در زندان بودند چه برخوردی از سوی رژیم صورت می‌گرفت؟‌

 

در سه دوره مختلف بیش از 10 سال را در زندان سپری کرد و به دلیل شکنجه‌های آن دوران، چشم چپ ایشان کاملا آسیب دید و شکستگی‌های کمر، گردن و پای ایشان تا آخرین روزهای عمر آزارشان می‌داد؛‌در اسناد ساواک ذکر شده که هرچه ایشان را بیشتر شکنجه می‌دادند، آبدیده‌تر می‌شد و نسبت به اهداف مبارزات خود راسخ‌تر.

شما هیچ صفحه‌ای از اسناد ساواک نخواهید یافت که ایشان اعتراض و یا ناراحتی‌ای از خود نشان بدهند و حرفی بزنند، اگر هم مطلبی گفته شده باشد مربوط به اطلاعاتی بوده که خود مبارزین در خارج زندان می‌دانستند که ساواک به اطلاعات فـوق دسـت پـیدا کرده است.

وقتی که ساواک شهید لاجوردی را با جملات و اطلاعیه‌های ولایت فقیه دستگیر می‌کند و از ایشان سئوال می‌کنند که این برگه‌ها را از چه کسی گرفته‌اید؟ ایشان برای آنکه شهید آیت الله مطهری را لو ندهند، پاسخ دادند که شیخی به نام انصاری اینها را در اختیار من گذاشت؛ آنگاه که از ایشان می‌پرسند که چگونه با شیخ انصاری آشنا شدی؟ می‌گوید که آقای انصاری در مسجد کنار آقای مطهری ایستاده بود و من از این طریق با وی آشنا شدم.

ساواک، مطهری را به زندان می‌خواند تا با شهید لاجوردی روبرو شـود، آنـگـاه کـه چـنـیـن اتـفاقی می‌افتد شهید لاجوردی خطاب به مطهری می‌گوید: آقای مطهری یادتان هست که در مسجد شیخی به شما سلام کرد و شما جواب سلامش را دادید.

آیت‌الله مطهری می‌گوید خیلی‌ها در مسجد به من سلام می‌کنند و جواب سلامشان را می‌دهم که مرحوم ابوی می‌گوید شما جدای از جواب سلام به او خسته نباشید هم گفتید.

هنگامي‌كه مطهری از زندان بیرون می‌آید به اعضای موتلفه اسلامی که دستگیر نشده بودند می‌گوید که وقتی من به زندان رفتم چنین اتفاقی پیش آمد که لاجوردی قصد داشت تا به من بفهماند که هیچ کس را لو نداده است و شما کارتان را انجام دهید.

 

ممکن است در خصوص شکنجهایی که بروی ایشان انجام شده بود بیشتر توضیح دهید؟

 

ایشان بیش از 10 سال که در تمامی این مدت شـکـنـجـه‌هـای بـسیاری را تحمل نمودند. براثر شـکنجه‌های بازجویان ساواک، گردن ایشان شکسته بود، چشمانشان آسیب جدی دید که منجر به عمل جراحی شد، کف‌پایشان نزدیک به 10 تا 15 سـانتی‌متر براثر شلاق‌ها پینه بسته بود که خارش بیش از اندازه آن موجب شده بود تا آخرین روزهای شهادت با میخ یا یک جسم نوک‌تیزی سعی می‌کردند این خارش را التیام دهند؛ این پینه‌ها به نحوی بودند که گودی کف‌پا را بطور کامل پر کرده بودند.

روی تمامی بدنشان نیز آثار زیادی از شکنجه بود که تا لحظه شهادت آثارش باقی مانده بود اما ایشان هیچ‌گاه در مدت زمانی که در زندان شکنجه می‌شدند مطلبی را برای رژیم بازگو نکردند.

Lajevardi10

یکی از علت‌های شکنجه سخت ایـشـان کـه منجر به شکسته شدن جمجمه سر می‌شود اين بود كه در زمان شکنجه مامور شکنجه توهینی را به حضرت زهرا(س) می‌کند که ایشان با آن بدن مجروح و آسیب‌دیده برمی‌خیزد و آن مامور را آنقدر به دیوار می‌کوبد که از هوش می‌رود و همین امر منجر می‌شود تا با چوب به سر ایشان بزنند.

آنگاه که شاه دستور می‌دهد یک عده خاصی از 40 سال به بالا حق خواندن نماز دارند ایشان جلوی ماموری که اطلاعیه به دیوار چسبانده بود می‌رود و آن را پاره می‌کند و در همان زمان شروع به خواندن نماز می‌نماید.

در کتاب اسناد ساواک هم آمده است که وقتی ایشان را شکنجه می‌کنند آنگاه که به سلول می‌رود و دردهایش تا حدودی التیام می‌یابد دوباره شروع به خـوانـدن قـرآن و نـهـج‌البلاغه می‌نماید؛ همین استمرار منجر به آن شده بود که ایشان به قرآن و نهج‌البلاغه تسلط داشته باشند و در صحبت‌های مـختلفی که داشتند تمامی اشارات و استدلا‌ل هـایشان مربوط به آیات قرآن و فرازهایی از نهج‌البلاغه بود.‌

 

علت اینکه برخی مشکل خود با شهید لاجوردی را به دوره زندان برمی‌گردانند چیست؟

 

ایشان اولین کسی بودند که در زندان به انحراف سازمان مجاهدین خلق پی بردند و روشنگری در مورد این گروه را آغاز نمودند لذا منافقین از همان موقع نسبت به ایشان حساس بودند.

 

پـس از پـیـروزی انـقـلاب ایشان در چه مسئولیتهایی مشغول به فعالیت شدند؟

 

همزمان با روزهای اوج انقلاب، پدر از زندان آزاد و همراه با دیگر مبارزان در مسوولیت‌های مختلفی مشغول به کار شد در کمیته استقبال از حضرت امام (ره) قرار گرفتند و خدماتی را در آنجا انجام دادند؛ در همان ابتدا برای مشایعت امام (ره) به منظور بازگشت به ایران، به پاریس رفتند.

در صدا و سیما تقریبا چهار سال برنامه های تفسیر قرآن از ترجمه‌ها و تفسیرهای ایشان استفاده می‌کرد، در شکل‌گیری کمیته امداد حضرت امام (ره) نقش بـسـزایـی داشـتـند تا این که مباحث مربوط به گروهک‌ها پیش آمد.

گروهک‌ فرقان دست به اقدامات تروریستی و حذف گرایانه مسئولین نظام می‌زد که از طریق شهید ‌آیت‌الله دکتر بهشتی از حضرت امام (ره) درخواست شد با توجه به شناختی که شهید لاجوردی از گروهک‌های مختلف دارند، دادستانی انقلاب را به عهده‌ایشان بگذارند.

باید این نکته را در نظر گرفت که سال 60 سالی بود که در تهران روزانه حدود 30 ترور موفق انجام می‌شد؛ به طوری که هر کس عکس حضرت امام (ره)‌ را همراه داشت، ترور می‌شد و ناامنی مطلق حکمفرما بود و شهید لاجوردی به دلیل شناختی که در دوران زندان رژیم سابق از گروهک‌ها پیدا کرده بودند، از نظر امام (ره)‌ بهترین گزینه برای به عهده گرفتن این سمت شناخته شدند که نهایتا شهید لاجوردی این مسئولین را می‌پذیرد.

 

بازجویی گروهک‌ فرقان نیز با ایشان بود؟

 

بـلـه ایـشان بازجوی اعضای دستگیر شده گروهک فرقان بودند؛ پس از بازجویی مسئولیت دادستانی تهران را از سال‌های 60 تا 63 برعهده گرفتند که با فشارهای بسیار زیادی که از سوی باند مهدی هاشمی و جناب آقای منتظری بود، ایشان را برکنار کردند.

 

استعفا‌ء یا برکناری؟

 

از طرف شورای عالی قضایی وقت فشارهاي زيادي بر شهيد لاجوردی وارد مي شد كه باید استعفاء بدهد، اما ایشان هرگز زیر بار استعفاء نمی‌رفت و البته امام هم به ایشان فرموده بودند که استعفاء ندهید و در هر صورت شهید لاجوردی را سال 1363 از کـار برکنار کردند که آقای رازینی جانشین ایشان شود.

امام در آن مقطع به آقـای رازیـنـی که دادستانی مشهد را برعهده داشتند فرموده بودند که شما در مشهد بمانید و از سوی دیگر به شهید لاجوردی هم امر کرده بودند که به هیچ عنوان استعفاء ندهید و در تهران بمانید.

 

بیت آقای منتظری دقیقا چگونه به شهید لاجوردی فشار می‌آوردند؟

 

باند مهدی هاشمی در بیت آقای منتظری بـسـیـار قوی بود یکی از ایرادهایی که آقای منتظری به شهید‌لاجوردی می‌گرفت مربوط به بهداشت و درمان زندانیان بوده است.‌

آقای مرندی که در آن زمان وزیر بهداشت بودند خاطره‌ای نقل می‌کردند که در همان مقطع نـزد آقای منتظری می‌روند و مسایل مربوط به بهداشت و واکسیناسیون را به ایشان توضیح دهم که آقای منتظری شروع می‌کند به این که چه بلاهایی سـر زندانی‌ها می‌آورند و بهداشت در زندان‌ها رعایت نمی‌شود و ... که دکتر مرندی می‌گفت من به آقای منتظری گفتم که زندانی‌ها اسـتـخـر دارند و از امکانات ویژه‌ای برخوردار مـی‌بـاشـنـد کـه ایـشان مانده بودند و باورشان نمی‌شد.

حاج آقای لاجوردی از سال 60 با جریان مهدی‌هاشمی و بیت آقای منتظری درگیر بود. در ایـن سـالها که بیت آقای منتظری و باندمهدی‌هاشمی در اوج اعتبار است.

شهید لاجوردی در هـمـان سـالـهـا بـارهـا خـدمـت آقـای مـنـتـظری مـی‌رسـیـدنـد و مطالبی را در خصوص بیت و دامـادهـایـشـان کـه بـا گرایش خاصی فعالیت می‌کردند به ایشان منتقل می‌نمودند که آقای منتظری زیر بار این مسایل نمی‌رفتند و برروی عقاید و اتفاقات کانالیزه‌ای که در دفترشان وجـود داشـت، اصـرار مـی ورزیدند و تمامی اعتمادشان تنها اخبار و اطلاعاتی بود که دفتر در اختیار ایشان می‌گذاشت.

 

آیا آقای رازینی که قرار بود جانشین شهید لاجوردی در دادستانی انقلاب شوند با ایشان ملاقاتی را داشتند؟

 

بله خود آقای رازینی به حاج آقا گفته بودند که حضرت امام (ره) فرمودند که از مشهد بیرون نیا و اما حکم را شورای عالی قضایی صادر کرده‌اند و در حال حاضر نمی‌دانم این تناقضات به چه شکلی صورت می‌گیرد.

Lajevardi 15

در مـــراســـم تـــودیــع هــم کــه نــوارهــا و تصویرهایش موجود است وقتی که آقای رازینی با آیت‌الله یوسف صانعی آمدند تا معرفی شوند، تنش‌هایی در جلسه ایجاد شد و عزیزانی که در شعبات دادگاهها کار می‌کردند نمی‌توانستند شاهد مراسم تودیع شهید لاجوردی باشند.

 

مـهـمـتـریـن دلـیـل بـرای بـرکناری شهید لاجوردی از سوی شورای عالی قضایی چه بود؟

 

در سال 63 امرهایی درباره برخی از زندانیان از سوی شورای قضایی صورت می‌گرفت که حاج آقا با اینگونه پارتی‌بازی‌ها مخالف بود و زیر بار استخلاص منافقین از زندان نمی‌رفت.

 

استخلاص منافقین یعنی چه؟

 

یعنی عده‌ای از زندانیان را طرف شورای عالی قـضـایی مطرح می‌شدند که دادستانی انقلاب این‌ها را باید آزاد کند، برای مثال برخی از عـنـاصـر جزیی سازمان پیکار اعدام شدند اما رهبران سازمان و کادر مرکزی با توصیه شورای عالی قضایی آزاد شده بودند.

 

شـهـیـد لاجـوردی چـه بـرخوردی با این درخواستها داشت؟

 

ایشان پای آن حکمی که از طرف شورای عالی قضایی صادر شده بود، نوشته‌اند که خدایا من با دیدن این حکم، مرگ خود را آرزو می‌کنم که در نظام جمهوری اسلامی زیردستی آن کسی که تابع شخص دیگری است باید اعدام شود اما کـسـی کـه دسـتور صادر کرده از زندان آزاد می‌شود و در خارج از کشور همچنان زندگی کند و مدام اتهام به نظام جمهوری اسلامی نسبت دهد.‌

 

بعد از آن بود که ایشان به جبهه ها رفتند؟

 

پدر پنج بار برای حضور در جبهه اعزام شدند و با توجه به سن و سالشان کارهای سنگینی مانند ساختن سنگر و خالی کردن جعبه‌ مهمات در خطوط مقدم را به عهده می‌گرفتند.

 

لطفا برایمان کمی هم از ویژگی های شخصیتی ایشان بگویید؟

 

پدرم سعی می‌کرد که مطالعه در خانواده نقش اساسی داشته باشد. ساده‌زیستی، از ویژگی‌های بارز ایشان بود و با اینکه تمکن مالی خوبی داشتند، سادگی را مبنای زندگی خود قرار داده بودند؛ بیشتر اوقات با دوچرخه به محل کار خود می‌رفتند و هیچ‌گاه اجازه ندادند که ما برای انجام کارهای شخصی و خانوادگی از اموال دولتی استفاده کنیم.

شهید لاجوردی احترام فوق‌العاده‌ای برای بانوان قائل بود و در نامه‌هایی که از زندان برای مادر و خواهرم می‌نوشتند، تاکید می‌کردند که مبادا شما هم جزو خانه‌نشینان و نظاره‌گر فعالیت مردان شوید.

با حضور ایشان جوی عاطفی و معنوی در خانه حکمفرما بود؛ هرگاه ایشان برای اقامه نماز در منزل بودند،‌ نماز را به جماعت برپا می‌کردیم و همواره یکی از توصیه‌های ایشان به خانواده این بود که سعی کنید با اغنیا کمتر رفت و آمد داشته باشید.

 

رفتار ایشان به عنوان یک مسئول با منافقین چگونه بود؟

 

پدر با توجه خاص به اهداف منافقان که روی احساسات جوانان سرمایه‌گذاری کرده بودند و با تمسک به فطرت پاک جوان‌های انقلابی، مردم را متوجه ایده‌های التقاطی و ضد فطری سازمان منافقین می‌کرد و به دلیل نفوذ کلام و قدرت در بحث، باعث می‌شد که بسیاری به اسلام بازگردند.

وي معتقد بودند که اگر کسی توبه کرد باید از مواهب توبه بهره‌مند شود و اگر کسی به روی نظام اسلحه کشید به سزای خود برسد؛ حتی پس از دستگیری گروه فرقان که بسیاری از جمله استاد مطهری را به شهادت رساندند، توبه‌ آنها را پذیرفتند.

 

رابطه بین ایشان و حضرت امام چگونه بود؟

 

ایشان بطور کامل مقلد امام (ره) بودند و این مساله را چه در کلام و چه در عمل اثبات کردند. در نامه‌ای از امام نیز به این نکته اشاره شده است که در دوران اوج تهمت‌ها و توهین‌ها به شهید لاجوردی، هیچ‌کس مانند حاج احمد از ایشان حمایت نکرد.

امام (ره) از ایشان به عنوان یک انسان ژرف‌نگر و خستگی‌ناپذیر در قبل و بعد از انقلاب یاد کرده‌اند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31