بمب‌گذاران انتحاری ما!

49

«ویل اسمیت»، هنرپیشه، درباره یک بمب‌گذار انتحاری هیچ تصویری ندارد، او با چهره کودک‌وار خود معمولاً در فیلم‌های کمیک ایفای نقش می‌کند. او حتی در نقش آخرین انسان زنده بر روی زمین در فیلم « من یک اسطوره‌ام» شخصیتی با سخنان کنایه‌آمیز و رفتاری طعنه‌آمیز باقی می‌ماند. با این حال وقتی اسمیت در پایان این فیلم در محاصره انبوهی خفاش تهدیدگر قرار می‌گیرد، نارنجکی با ضامن کشیده را به سینه‌اش می‌آویزد و به‌عنوان آخرین فداکاری قهرمانانه، خود را میان دشمنان پرتاب می‌کند.

یک لحظه صبر کنید: مطمئناً نام این کار، بمب‌گذاری انتحاری نیست! «ویل اسمیت» سوره‌های قرآن را تلاوت نمی‌کند، او یکی از آن پیشانی‌بندهایی را که بر آن‌ها تصویر خورشید در حال طلوع نقش بسته و کامیکازه‌های ژاپنی هنگام انجام مأموریت‌های انتحاری به پیشانی می‌بستند، بر پیشانی‌اش نبسته است. او در نقش یک فناتیک مذهبی یا یک افراطی سیاسی، بازی نکرده است، «ویل اسمیت» قهرمان این فیلم است. بنابراین چگونه او می‌توانسته است یک بمب‌گذار انتحاری باشد؟ از همه مهمتر او یکی از ماست، مگر نه؟

واقعیت این است که ما نیز بمب‌گذاران انتحاری خود را داریم، ما یک مجمع‌الجزایر اخلاقی را شکل می‌دهیم که شامل ایالات متحده، اروپا، اسرائیل، ژاپن امروزی و برخی وقت‌ها روسیه می‌شود. چه در روایت‌های واقعی از جنگ و چه تصویرهای الهام‌بخشی که در آثار تخیلی و فیلم‌ها به نمایش در می‌آیند، روایات ما پر از قهرمانانی هستند که خود را فدای سرزمین مادری، دموکراسی یا صرفاً گروهی از هموطنان خود می‌کنند.

  جهاد غربی

در نخستین جنگ آمریکا علیه اسلام، ما به کارگیری بمب‌گذاران انتحاری را معرفی کردیم. در واقع ملوانان آمریکایی که در این واقعه از بین رفتند، جزو نخستین نیروهای نظامی آمریکایی بودند که در زمان انجام چنین عملیاتی جان باختند. امروزه در فیلم‌ها از فداکاری‌های قهرمانانه تجلیل می‌شود و شما می‌توانید چندین فیلم ویدئویی را خریداری کنید که داستان آن‌ها به مأموریت‌های انتحاری سربازان آمریکایی اختصاص دارند.

فیلم‌های تبلیغاتی جنگ جهانی دوم ما، یا سرگرمی‌های زمان جنگ ما، معمولاً سربازان دلیری را به تصویر می‌کشیدند که با مرگ قطعی روبرو بودند. فرهنگ سلحشوری ما با ساخت داستان‌های زندگی واقعی و تبدیل کردن آن‌ها به سرگرمی‌هایی به سبک هالیوود، همچنان به گرامیداشت قهرمان‌گرایی این چهره‌های بزرگ‌تر از زندگی در جنگ جهانی دوم، ادامه می‌دهد.

بعدها عملیات‌های انتحاری، نقشی کلیدی را در تاریخ اروپا ایفا کردند. «نیکولو کالدارارو» در مقاله‌ای درباره بمب‌گذاران انتحاری می‌نویسد: «کتاب‌هایی که در دوره پس از 11 سپتامبر نوشته شده‌اند، عمدتاً بمب‌گذاران انتحاری را صرفاً در بستر تاریخ شرق قرار می‌دهند و آن‌ها را به شورش‌هایی از سوی بیگانگان علیه مدرنیسم محدود می‌کنند. انجام یک مطالعه از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، نمونه‌های انبوهی از بمب‌گذاران انتحاری و آدم‌کشان انتحاری را در قلب اروپا به دست خواهد داد.» این افراد شامل ناسیونالیست‌های اروپایی مختلف، آنارشیست‌های روسی و دیگر مشارکت‌کنندگان اولیه در تروریسم هستند.

با توجه به کثرت مأموریت‌های عملیات‌های انتحاری در سنت غربی، به دشواری می‌توان گفت این تاکتیک، منحصر به اسلام یا بنیادگرایان است. با این حال برخی پژوهشگران با ریشه‌شناسی چنین مأموریت‌هایی می‌کوشند، «فرقه حشاشین» را (که به دنبال امیر صلاح‌الدین ایوبی کبیر در لوانت در قرن دوازدهم رفتند) به چریک‌های انتحاری مسلمان در فیلیپین (ابتدا علیه اسپانیایی‌ها و سپس در اوایل قرن بیستم علیه آمریکایی‌ها) مرتبط سازند.

آن‌ها این ریشه‌شناسی را تا اقدامات انتحاری جدیدتری دنبال می‌کنند که حزب الله، حماس، القاعده و شورشیان مسلمان در چچن انجام می‌دهند. ببرهای تامیل سریلانکا که از بمب‌گذاران انتحاری به سبکی افراطی استفاده می‌کنند، تنها نیروهای غیرمسلمان در این طبقه‌بندی به شمار می‌روند.

با این حال، یکی دانستن عاملان انتحاری ما و آن‌ها به دلیل عواملی است که پشتوانه مأموریت آن‌ها به شمار می‌رود. سه عامل مشترک مهم در اینجا دیده می‌شود: نخست این که عاملان انتحاری از جمله بمب‌گذاران انتحاری یک «سلاح ضعف» هستند که برای ایجاد تعادل در میدان بازی طراحی شده ‌ند؛ دوم این که از آن‌ها معمولاً علیه یک نیروی اشغالگر استفاده می‌شود و سوم این که آن‌ها ارزان و معمولاً به شکلی وحشیانه کارآمد هستند.

ما مشترکاً در مأموریت‌های انتحاری با تروریست‌ها همکاری داریم. کشورها و دشمنان آن‌ها نیز زمانی که از شماره بیرون شدند، چنین مأموریت‌هایی را علیه دشمنان خود به راه خواهند انداخت. بازیگران غیردولتی برای انجام عملیات‌های انتحاری علیه نیروهای اشغالگر حتی از عوامل دولتی، مستعدتر هستند. آنچنان که «رابرت پیپ» در کتاب پیشینه‌شناسی خود درباره بمب‌گذاری انتحاری با عنوان «مردن برای بردن» می‌نویسد: «اگر نیروهای اشغالگر را از این میان بردارید، از مأموریت‌های انتحاری نیز اثری نخواهد بود.»

پس رسیدن به این نتیجه‌گیری چندان بیراه نیست که ما، یعنی اشغالگران (ایالات متحده، روسیه و اسرائیل) از طریق اقدامات خود سهمی قابل توجه در شکل‌دهی به تمام مأموریت‌های انتحاری داشته‌ایم، عملیاتی که اکنون در عراق، افغانستان، چچن، لبنان و دیگر مناطق برایمان چنین بیگانه و نامفهوم به نظر می‌آیند.

نمونه نوعی بمب‌گذاری انتحاری مدرن، برای نخستین‌بار در اوایل دهه 1980 در لبنان ظهور یافت که واکنشی بود نسبت به تهاجم و اشغال این کشور از سوی اسرائیل، نه‌تنها سیاست‌های اشغالگرانه ایالات متحده و اسرائیل، شرایطی را به وجود آورد که این مأموریت‌ها از دل آن زاده شود، بلکه آمریکا حتی برخی از مرتکبان اینگونه عملیات را آموزش داد.

ایالات متحده، سرویس اطلاعاتی پاکستان را برای اداره یک مدرسه آموزش شورشگری تمام‌عیار پیاه گذاشت که در آن 35 هزار مسلمان خارجی برای جنگ با شوروی‌ها در افغانستان در دهه 1980 آموزش دیدند. «جنگ چارلی ویلسون»، کتاب و فیلمی که به همکاری ایالات متحده با مجاهدین افغان می‌پردازد، می‌توانست یک عنوان فرعی نیز داشته باشد، با این عبارت: «بمب‌گذاری انتحاری که ما می‌شناختیم و هزینه آن‌ها را تأمین می‌‌کردیم.»

سرانجام این تکنیک «کارآیی خود را نشان داد.» کارشناس امنیت ملی، «محمد حافظ» بیان می‌کند که « تعداد افرادی که بمب‌گذاری انتحاری می‌کنند، به نسبت هر یک از رویدادهای تروریستی متعارف، دوازده بار بیشتر است. « ارتش آمریکا معمولاً «میزان دقت» سلاح‌های هوا به زمین خود را که همان بمب‌ها و موشک‌های «هوشمند» باشند، اعلام می‌کند.

با این حال حقیقت این است که بمب‌گذاران انتحاری، بمب‌افکن‌های بمب‌های «هوشمندتری» هستند، چون آن‌ها می‌توانند خود را به نقطه صفر هدف برسانند، کاری که هیچ موشکی از راه دور نمی‌تواند چنین کند و نمی‌تواند اصلاحات مسیر را در دقیقه آخر برای رسیدن به دقت حداکثری انجام دهد. به علاوه بمب‌گذاران انتحاری با تکه‌تکه کردن خود، دیگر نمی‌توانند بعد از انجام مأموریت‌شان هیچ اطلاعاتی را درباره سازمان خود با شیوه‌های عمل آن درز دهند؛ در نتیجه امنیت سازمان خود را حفظ می‌کنند.

البته نمی توان اصرار کرد که این کار خونریزی است، تنها زمانی که کارآیی خود این تکنیک کاهش می‌یابد یا بازدهی لازم را از دست می‌دهد، تقلیل می‌یابد یا به کلی کنار گذاشته می‌شود؛ امری که به نظر می‌رسد امروزه در میان گروه‌های مسلح فلسطینی رخ داده باشد.

  نسبی‌گرایی اخلاقی؟

ما هم بمب‌گذاران انتحاری خود را داریم، ما آن‌ها را «قهرمان» می‌نامیم. ما هم فرهنگ شستشوی مغزی خود را داریم و آن را «آموزش‌های اساسی» می‌نامیم. ما هم غیرنظامیان را می‌کشیم و آن را «زیان جانبی» می‌نامیم. در این صورت آیا این نسبی‌گرایی، اخلاقی است که محافظه‌کاران را چنین خشمگین می‌کند؟! البته که نه.

من این مقایسه را نه به بهانه اقدامات بمب‌گذاران انتحاری، بلکه برای اشاره به ریاکارانه‌بودن توصیفات سیاه و سفیدمان از «اقدامات شرافتمندانه» ما و «اعمال بربرصفت» آن‌ها، «اهداف ارزشمند» ما و «اهداف منزجر کننده» آن‌ها انجام داده‌ام. ما ساکنان یک مجمع‌الجزایر مرفه و به ظاهر روشنفکر را شستشوی مغزی داده‌اند تا بمباران اتمی هیروشیما را یک هدف نظامی مشروع ببینیم و 11 سپتامبر را جنایتی نفرت‌انگیز علیه بشریت!

ما آموزش دیده‌ایم تا اقداماتی همچون حمله در تریپولی را یک عمل قهرمانانه آمریکایی ببینیم و حمله به یو.اس.اس.کول را حمله‌ای از سوی بربریت. از این نظر جلیقه‌های انفجاری، یکی از نشانه‌های افراطی‌گری است و موشک‌های پاتریوت، نشانه عقلانیت پیشرفته!

واقعیت این است: تا زمانی که ما به سیاست‌های اشغالگرانه خود خاتمه نداده‌ایم، راهی دراز را تا حذف بمب‌گذاران انتحاری «آن‌ها»  پیش رو خواهیم داشت. با این حال کی و چگونه ما به کیش شهادت‌گرایی خود خاتمه خواهیم داد؟ (1)

پی نوشت

-  Joha Feffer از گردانندگان فارن پالیسی این فوکوس، در مؤسسه مطالعات سیاست‌گذاری مقیم آمریکا.

  1. www.informationclearinghouse، سیاحت غرب، شماره 77.

مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان