در 22خرداد1360 جنگندههای رژیم بعث عراق با هماهنگی گروهک تروریستی معاند دمکرات، زندان "دولهتو" را که تنی چند از نیروهای سپاه پاسداران، ارتش، جهاد سازندگی، بسیج، ژاندارمری، پیشمرگان مسلمان کرد و مردم بیدفاع، توسط حزب دمکرات در آنجا زندانی بودند به طرز وحشیانهای بمباران کرد.
حزب دمکرات حدود 280 تن از نیروهای سپاه، ارتش، جهاد سازندگی، بسیج، ژاندارمری، پیشمرگان مسلمان کرد و مردم بی دفاع طرفدار نظام مقدس جمهوری اسلامی را به عنوان اسیر در زندانی که در این روستا ایجاد کرده بود، شکنجه می کرد.
در تاریخ هفدهم اردیبهشت ماه سال 1360 دو فروند هواپیمای عراقی، این محل را بمباران کردند و پس از آن با هماهنگی حزب دمکرات، چند فروند بالگرد عراقی با راکت و تیرباران، مجروحان این زندان را مورد هدف قرار دادند و همگی این عزیزان را به شهادت رساندند.
نیروی هوایی عراق با اجازه حزب منحله دمکرات این زندان را بمباران می کند؛ پس از آنکه نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران بخش های عمده از از خاک کردستان را از چنگال نیروهای حزب دموکرات خارج می کنند و با پیشروی به سمت مرز، در صدد تعقیب نیروهای حزب دمورکات هستند، جنگنده های عراق این زندان را بمباران می کنند که در نتیجه آن بیش از 50 تن از زندانیان در این زندان به شهادت می رسند و تعدادی نیز زخمی می شوند.
محمود صلاحی میگوید: رژیم بعث همانگونه که انواع روشهای بازجویی و شکنجه را آموزش میداد در به شهادت رساندن تعداد زیادی از اسرای رزمنده نیز نقش داشت. به طوری که مواردی خود مشاهده کردم که گوش رزمنده را در عملیات بریده یا انگشتانش را قطع کرده بودند. تعدادی را جلو کاروانهای عروسی سر میبریدند. آنان شکنجههای عجیب و غریبی انجام میدادند که بارزترین نمونه آنها در زندان دولهتو اتفاق افتاد.
آن ایام در کردستان حضور داشت در کتاب خاطرات خود که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در رابطه با مظلومیت رزمندگان و جنایتهای رژیم بعث و گروهکهای ضدانقلاب در بمباران زندان دولهتو میگوید: رژیم بعث عراق، تحت حمایت نظامی کشورهای مزدور دیگر، علاوه بر حمایتهای نظامی، در انجام بسیاری از جنایات غیرانسانی آنها مستقیما دخالت داشت.
رژیم بعث همانگونه که انواع روشهای بازجویی و شکنجه را آموزش میداد در به شهادت رساندن تعداد زیادی از اسرای رزمنده نیز نقش داشت. به طوری که مواردی خود مشاهده کردم که گوش رزمنده را در عملیات بریده یا انگشتانش را قطع کرده بودند. تعدادی را جلو کاروانهای عروسی سر میبریدند. آنان شکنجههای عجیب و غریبی انجام میدادند که بارزترین نمونه آنها در زندان دولهتو اتفاق افتاد.
بین جاده سردشت به پیرانشهر، تقریبا میانه مسیر دو شهر، روستایی به نام میرآباد بود. انتهای مسیر روستا به سمت مرز عراق منطقه آلواتن نام داشت که زندان دولهتو در آنجا قرار داشت. هریک از رزمندگان جان بر کف در منطقه از سرباز و بسیجی گرفته تا پاسدارانی که به دست ضدانقلاب افتاده و به رژیم بعث عراق تحویل داده میشدند، در این زندان به سر میبردند.
در هر جای دنیا وقتی کسی زندانی میشود، حتی اگر به حبس ابد محکوم گردد، امید آن دارد که روزی ورق برگشته، بخشیده و آزاد شود. زندانیان این زندان اما از ابتدای ورودشان با همه فرق داشتند. از بدو ورود بازجوییهای وحشیانه شروع شده و با شکنجههای ددمنشانه و غیر قابل تصور ادامه مییافت و به پایانی دردناک میرسید. البته این پایان برای برخی از زندانیان به صورتی آسانتر به نظر میرسید. پایان خوب و آسان در این زندان به معنی عفو یا آزادی نبود بلکه پایانی بود که به اعدام ختم میشد. این یکی از برنامههای مداوم زندان دولهتو بود که هر شب تعدادی از اسرا را به شهادت میرساندند.
هنوز تا درک کامل تفاوت این زندان با سایر زندانها قدری فاصله است. عمق این فاجعه، از فحوای تصمیم نحس صدام ملعون و بعث عراق درک خواهد شد. تصمیمی که با کمک جنایتکاران حزب دموکرات عملی شد و آن عملیات این چنین بود: در یک شب ناآرام و شوم در حالی که دست و پای همه زندانیان غل و زنجیر شده بود، همه زندانبانان درهای زندان را قفل کرده و به بالای ارتفاعاتی که در آن نزدیکی قرار داشت، رفتند. بعد از گذشت چند دقیقه هواپیماهای عراقی بر فراز آسمان ظاهر شده و زندان دولهتو را با همه اسیرانش بمباران کردند. عمق مظلومیت و معصومیت را باید در این رزمندگان اسیر سراغ گرفت که بعد از تحمل آن همه سختی و مشقت، آن همه جنگ و دفاع در کوهها و جنگلها، در سرما و گرما، اکنون با دستان و پاهای بسته، پشت در زندان بسته، در آتش ناجوانمردی سوختند.
این واقعیت تلخ را میشنویم و میخوانیم اما تصور آن همه ددمنشی غیر ممکن است. آن شب ضدانقلاب بالای ارتفاعات در کمال بیرحمی، موج این آتش و بمباران را دید، اما هیچ یک از ما حال کسانی را که با دست و پای بسته در غل و زنجير، بمباران شدند، آتش گرفته و سوختند درک نمیکنیم.
به دنبال این اقدام وحشیانه رژیم بعثی عراق بسیاری از اسرا به شهادت رسیده و تعدادی از آنها هم که مجروح شدند، از آنجا که کسی برای رسیدگی به آنها نبود، اغلب پس از گذشت مدتی به شهادت رسیدند.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی