مریم رجوی به مناسبت سال جدید با انتشار پیام نوروزی سعی میکند تا ضمن مرور وقایع سال گذشته، سیاستگذاریهای کلی سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) را در سال 97 مشخص کند. مروری اجمالی بر پیام مریم رجوی نشان میدهد که او با مرور برخی از حوادث روی داده در سال 96 مانند تحولات بینالمللی، برخی حوادث طبیعی روی داده مانند زلزلهها و به خصوص ناآرامیهای دی ماه سرانجام به این نتیجه میرسد که جمهوری اسلامی ایران در سراشیبی سقوط قرار داشته و به زودی این مسئله محقق خواهد شد. رجوی برای تایید صحبتهای خود به برخی از جوسازیهای آمریکا و کشورهای غربی علیه ایران مانند مسائل موشکی اشاره کرده تا به نتیجه دلخواه خود برسد که اتمام دوران جمهوری اسلامی است.
سپس او در بخشی دیگر از پیام خود به برخی مسائل و مشکلات اقتصادی پیش آمده در حوزه بانکی و سوءاستفاده برخی افراد از جایگاه مسئولیت خود اشاره میکند تا به قول خودش از این مسئله ناکارآمدی نظام را نتیجه گیری کند. او در قسمتی که به ناآرامیهای دی ماه 96 اشاره دارد به صراحت به نقش این سازمان در ایجاد اغتشاشات در شهرها اشاره کرده و از این مسئله نتیجه میگیرد که این سازمان تنها آلترناتیو جمهوری اسلامی ایران است. اما رئیس جمهور خودخوانده این گروهک تروریستی چقدر در پیامش صادق بوده و این تحلیلها چه میزان با واقعیتها همخوانی دارد؟
درباره قسمتی از پیام او که اشاره به سقوط زودهنگام جمهوری اسلامی دارد باید اذعان کرد که این اولین باری نیست که این سازمان تروریستی چنین پیش بینیهای دروغی میکند. به عنوان مثال مسعود رجوی در دوران زمامداری بوش پسر به صراحت میگفت عمر جمهوری اسلامی تا قبل از اتمام دوران بوش تمام میشود. همچنین او در سال 92 از این هم پا فراتر گذاشته و 30 مهرماه این سال را به عنوان زمان اتمام عمر جمهوری اسلامی مشخص کرد.(1)
با این حال گذر زمان نشان داد این پیشگوییها کذب بوده است. اما هدف از این پیش بینیها و اصرار بر تداوم آن چیست؟ بزرگترین هدف این است که اعضای سازمان که در طول سالهای گذشته که مدام به آنها وعده پیروزی و رسیدن به قدرت داده شده و حالا که میبینند هیچ کدام از این وعدهها محقق نشده است، را همچنان در سازمان نگه داشته و از ریزش بیشتر نیروها جلوگیری کنند. اما چرا مسئولان این گروهک با وجود کذب بودن این وعدهها همچنان آنها را تکرار میکنند.
عملکرد سازمان نشان داده که هرگاه وعده ای را داده که محقق نشده به جای مسئولیت پذیری به نیروهایش گفته که شروع به بررسی و واکاوی عملکرد خود کرده که در کجاها دچار ضعف بوده اند که نتوانسته اند فرامین سازمان را دنبال و پیروزی را محقق کنند. در واقع سازمان علت شکست در وعدهها را ناتوانی خود نیروها و نگذاشتن تمام وجودشان برای اهداف سازمان معرفی میکند.(2)
نکته بعدی که در پیام مریم رجوی وجود دارد اعتراف به دست داشتن درناآرامیهای دی ماه است. در این پیام او اعتراف کرده که این سازمان سعی کرده تا مطالبات اقتصادی و معیشتی مردم را رادیکال و به سمت اقدامات خشونت آمیز سوق دهد و در نهایت از این مسئله میخواهد نتیجه بگیرد که این سازمان تنها جایگزین جمهوری اسلامی است. اما نکته ای که وجود دارد این است که هر چند اعضای فرقه منافقین سعی کردند تا اعتراضات را به خشونت بکشند، اما بررسی شعارهای ساختارشکنانه تجمع کنندگان نشان میدهد که هیچ شعاری در حمایت از سازمان منافقین داده نشد و همین به خوبی وزن آنها را در بین افرادی که خواستار از بین رفتن جمهوری اسلامی هستند را نشان میدهد.
در قسمت دیگری از پیام مریم رجوی به مسائل و سوءاستفادههای مالی اشاره کرده تا ناکارآمدی نظام را نتیجه بگیرد اما کارنامه خود این سازمان در چهاردهه گذشته پر از سواستفاده مالی توسط سران این سازمان است. این سواستفادهها شامل مصادره اموال اعضای تازه پیوسته به این گروهک، تحریک نیروها برای اخذ کمک مالی از خانوادهایشان در ایران به بهانه بیماری و بستری بودن در بیمارستان، آموزش کسب درآمد در اروپا به اعضای تحت پوشش فعالیتهای خیریه و سپس مصادره پولهای اخذ شده و زندگی مسعود و مریم رجوی در کاخ مجلل در عراق در زمانی که اعضای فرقه در اشرف بودند، اشاره کرد. جالب اینجاست سازمانی که در دنیا به خاطر دست داشتن در اقدامات جاسوسی و پولشویی بدنام است، امروز از ضرورت مقابله با فساد مالی حرف میزند.
در نهایت مروری بر پیام مریم رجوی ضمن اینکه نشان دهنده خیال بافیهای سازمان تروریستی منافقین در سال جاری است، به خوبی نشان میدهد که این پیام بیشتر خوراک داخلی برای اعضای این فرقه داشته و تلاش دارد تا انسجام این سازمان را حفظ و از ریزش بیشتر اعضا جلوگیری کند.
منابع:
1-سیدحجت سید اسماعیلی،خدواند اشرف از ظهور تا سقوط،تهران،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1396، صفحه 186
2- سیدحجت سید اسماعیلی،همان،صفحه125