ایران؛ از ظهور تروریسم تا تقابل با تروریسم (1)

78575

روایت ظهور و گسترش اقدامات تروریستی در ایرانِ پس از انقلاب و مقابله تمام قد با تروریسم

نیاز به کاوش و بررسی جزءبه‌جزء نیست؛ نهایتش این است که تا سر کوچه، میدان یا چند خیابان آن طرف‌تر برویم، شاید هم در فلان دانشگاه نام‌آشنا درس بخوانیم یا عزیزی را در فلان بیمارستان داشته باشیم یا اصلا پروازمان از فرودگاهی بلندآوازه باشد که نامی آشنا بر ورودی‌اش درج شده باشد. آنقدر نام و نشان هست که نشانی 41 سال قربانی شدن را نه به خودمان، که به دنیا بفهماند. بزرگراه شهید شوشتری، خیابان شهید احمدی‌روشن، بزرگراه شهید حاج قاسم سلیمانی، پارک شهید مطهری، خیابان آیت‌ا... اشرفی‌اصفهانی، بولوار شهید قاضی‌طباطبایی، بولوار شهید صیادشیرازی، فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد، بولوار سپهبد قرنی، خیابان شهید رجایی، دانشگاه شهید باهنر، دانشگاه شهید بهشتی و هزاران نام و نشان دیگر که بر تارک کوچه و خیابان‌های ما در سراسر کشور می‌درخشد، گواه خوبی است که نشان می‌دهد ما سال‌های سال است که قربانی تروریسم هستیم؛ روندی که همچنان جاری است و هیچ کس نمی‌داند انتهای این مسیر کجاست و تا کجا باید برایش هزینه و بها بپردازیم. ما در این مسیر پدران و مادران زیادی از دست داده‌ایم، خواهر و برادر و قوم و خویش، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر، نماینده مجلس و وکیل و وزیر و سردار، مهندس و کاسب بازار و طفل چند ماهه داده‌ایم. گوشه و کنار این سرزمین بزرگ در کنار نام و نشان شهدای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، بسیار نام‌های عزیزی ماندگار شده است که شهدای ترور نام دارند؛ از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی 17 هزار نفر از شهروندان ایران قربانی تروریسم شده‌اند.

سازمان زحمتکشان کردستان ایران، حزب کارگران کردستان، حزب حیات آزاد کردستان، سازمان مجاهدین خلق، حزب‌الفرقان، تندر (انجمن پادشاهی ایران)، جیش‌الفاتح، جیش‌الحسین، حرکت انصار ایران، جیش العدل، جندا... (جندالشیطان)، جبهه دمکراتیک خلق عرب احواز، جبهه العربيه لتحرير الاهواز، پژاک، المنظمه العربيه لتحرير الاهواز (میعاد) و ... نام و نشان‌های آشنایی است که طی بیش از 4 دهه، با هدف تقابل مستقیم با مردم و نظام جمهوری اسلامی، به طرق مختلف، کشورمان را هدف حملات تروریستی قرار داده‌اند. تروریست‌ها یا در قالب عملیات مهندسی، ترورهای کور کوچه و خیابان، بمب‌گذاری در دفتر نخست‌وزیری و حزب جمهوری اسلامی، خیانت به وطن و همراهی با صدام، بمب‌گذاری در حرم مطهر رضوی دست به ترور می‌زنند (منافقین) یا سربازان و حافظ مرز در شرق کشور را می‌ربایند، سر می‌برند و تیر خلاص می‌زنند (جندالشیطان و جیش‌الظلم). آنها اوایل انقلاب صدها نفر از نیروهای سپاه را به شهادت رساندند (کومله‌ و دموکرات) یا آیت‌ا... مطهری، سپهبد قرنی، آیت‌ا... قاضی‌طباطبایی،‌ دکتر مفتح و خیلی دیگر از مسئولان را ترور می‌کنند (فرقان) یا بمب‌گذاری و تهدید و ارعاب می‌کنند (پژاک)، عده‌ای دیگر از آنها ادامه راه غفلت گروه‌های سابق را رفتند و مثل گروه پیروان فرقان، بعد از اعدام دستگیر شدگان فرقان، آیت ا... خامنه‌ای را که در 6 تیر سال 60 نماینده امام(ره) در شورای عالی دفاع بود ترور کردند؛‌ تروری که به لطف پروردگار ناکام ماند. خلاصه اینکه ابزار و دستاویز همه آن‌ها سلاح و بمب است؛ آن هم در شرایط بسیار نابرابر و بطور عمده در مقابل انسان‌های بی‌دفاع، به گونه‌ای که بخش قابل توجهی از افرادی که توسط آنها ترور شده‌اند را انسان‌های عادی کوچه و بازار تشکیل می‌دهد.

از تروریسم کور تا تروریسم دولتی

ما سال‌هاست که قربانی تروریسم دولتی هستیم؛ تروریسمی که بطور عمده توسط رژیم اسرائیل و آمریکا عملیاتی شده است؛ تروریسم مستقیمی که توسط عوامل وابسته و مزدوران آنها انجام نمی‌شود و آشکارا از هدایت مستقیم توسط سران این دو رژیم حکایت دارد؛ تروریسمی که ماه گذشته سردار سلیمانی را از ما گرفت و رئیس‌جمهور تروریست آمریکا واضح و آشکار به عملیات ترور توسط نیروهای ارتش آمریکا اذعان کرد و تروریسمی که سران رژیم اسرائیل آشکارا از هدایت مستقیم خود برای ترور دانشمندان هسته‌ای ما خبر دادند و هنوز از یاد نبرده‌ایم؛ ترور مجید شهریاری، مصطفی احمدی‌روشن، مسعود علیمحمدی، داریوش رضایی‌نژاد و ترور نافرجام فریدون عباسی؛ دانشمندان هسته‌ای کشورمان که با هدف از کار انداختن حرکت رو به جلوی پیشرفت‌های هسته‌ای کشورمان انجام شد؛ اقدامی که در نهایت با عذرخواهی دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای درز اطلاعات دانشمندان هسته‌ای ایران و ترور آنها همراه شد.

اوج سال‌های ترور کور و بمب‌گذاری در دهه 60 بود؛ یعنی در سال‌هایی که دشمن فکر می‌کرد نهال نوپای انقلاب تاب این همه اقدامات تروریستی را نخواهد داشت و حتما می‌شکند. در این سال‌ها منافقین بارزترین گروهک تروریستی بود که ارتش صدام به موفقیت آنها برای ایجاد آشوب در ایران امید فراوان بسته بود. تلاش‌های آنها اگر چه بیش از یک دهه است در عرصه مسلحانه تعطیل شده است اما تروریسم آن‌ها در سال‌های اخیر بیشتر با لابی در پارلمان اروپا، اسرائیل و آمریکا، برگزاری نشست‌هایی که به زعم خودشان افشاگری در مورد تأسیسات هسته‌ای ایران است، هزینه‌کردهای گزافی که برای گرفتن نظر مساعد از سیاسیون بازنشسته اروپایی خلاصه می‌شود؛ تروریسمی که اعتباری به موفقیت آن نیست و در حال حاضر از ابهت خیالی که آنها برای خودشان ساخته بودند هیچ خبری نیست. (توان نظامی آنها کاملا سرکوب شده و تمام پایگاه­های نظامی آنها در عراق شامل اشرف، پایگاه انزلی، پایگاه بنیاد علوی، پایگاه حبیب، پایگاه همایون، پایگاه فائزه، پایگاه‌های مرزی (پارسیان، حنیف، سعید محسن)، قرارگاه بدیع، قرارگاه جلولا، قرارگاه دبس، قرارگاه ذاکری و 15 پایگاه مرزی از شمالی‌ترین ناحیه تا جنوبی‌ترین نقطه عراق، قرارگاه خیابانی و ضابطی، قرارگاه خانقین و قرارگاه مرز اردن به مردم عراق برگردانده شده است.) عمده فعالیت‌های آنها برای تأمین هزینه‌های تروریستی‌شان در حال حاضر در پوشش تأسیس انجمن‌های پوششی خیریه در کشورهای غربی و به بهانه جمع‌آوری کمک‌های بنیادهای آوارگان یا پناهندگان، زنان، کودکان و جنگ زدگان را در کشورهای اروپایی انجام می‌شود. کلاهبرداری‌های بین‌المللی مالی، پولشویی و مشارکت در قاچاق موادمخدر و انسان نیز از دیگر اقدامات آن‌ها است.

از دیگر گروه‌های تروریستی که باعث ایجاد لطمات و ترور در ایران شده‌اند نیز می‌توان به گروهک تندر (انجمن پادشاهی ایران) اشاره کرد که در سال 1383 توسط منوچهر قنبری ایجاد شد. از جمله اقدامات تروریستی این گروهک می‌توان به دخالت مستقیم در چند عملیات تروریستی از جمله حادثه 24 فروردین سال 87 شیراز اشاره کرد که طی آن 14 نفر از عزاداران حسینه شهدا متعلق به کانون رهپویان وصال شیراز شهید و 200 تن مجروح شدند. از جمله جنایات آنها می توان به بمب‌گذاری نافرجام در حرم امام خمینی(ره)، خطوط مخازن انتقال نفت در بندر گناوه، حرم حضرت معصومه(س) و نیز انفجار در مقابل منزل امام جمعه نهاوند در سال 88 اشاره کرد. ساختار مشخص گروه‌های تروریستی در ایران مشابه هم است، یعنی ترور، سرقت مسلحانه، تجزیه‌طلبی و بمب‌گذاری فصل مشترک گروهک‌های تروریستی «فرقان»، «حركة النضال العربي لتحرير الأحواز»، «حرکه التحرير الوطني الاهواز»، «جیش‌الفاتح»، «جیش العدل»، «جندالشیطان»، «جبهه دمکراتیک خلق عرب احواز»، «جبهه العربيه لتحرير الاهواز» و «پژاک» بوده است. با مروری مجدد می‌توان به خوبی از نقش آمریکا در بسیاری از اقدامات تروریستی در ایران پرده برداشت، چنانکه روزنامه جمهوری اسلامی با استناد به اسناد کشف شده از لانه جاسوسی از فردی به نام «تامست» اسم می‌برد که با گروهک فرقان ارتباط داشته است. این روزنامه در این‌باره می‌نویسد؛ «تامست یکی از برجسته‌ترین جاسوسان آمریکا در ایران بوده است. وی همکار لینگن بوده است... تامست مستقیما با گروه فرقان ارتباط داشته است و بر اساس اسناد موجود وی در توطئه‌ها و ترورهای گروه مذکور دست داشته است.»

اما در سرفصل بسیاری از اقدامات تروریستی می‌توان به نام آشنای آمریکا رسید. آمریکایی‌ها بطور مستقیم از تمام عملیات‌های منافقین نیز حمایت می‌کردند. بر این اساس بی‌بی‌سی نيز طی گزارشی با تأیید خبر ارتباط مقامات آمریکا با منافقین اعلام کرد: «وزارت خارجه آمريكا تاييد كرد كه با سازمان مجاهدين خلق ارتباط و تماس داشته است. چارلز ردمن سخنگوی وزارت خارجه آمريكا، هدف از اين ملاقات‌ها را كسب اطلاع از اوضاع ايران اعلام كرد.» آمریکایی‌ها حتی آشکارا نقش داشتن در ترور دانشمندان هسته‌ای را تأیید کردند، چنانکه پاتریک کلاسون دبیر ابتکار امنیتی ایران در بنیاد واشنگتن ترور دانشمندان هسته‌ای ایران را یکی از راه‌های مقابله با ایران دانست و گفت: «ترور راهی است که در پیش‌رو قرار دارد.» آمریکایی‌ها در این خصوص به‌طور کامل از برنامه ترور دانشمندان ایرانی توسط رژیم اسرائیل خبر داشتند. رمزی کلارک دادستان سابق ایالات متحده نیز در خصوص ترور شهید احمدی‌روشن اظهار کرد: «این عملیات در واقع افزایش مرگ‌بار فعالیت‌های مخفی جنایت‌باری است که توسط آمریکا و اسرائیل و تروریست‌ها و مأموران مخفی بومی آنان در ایران علیه دولت و مردم ایران صورت می‌گیرد.» آنها پس از 40 سال به نقش خود در عملیات‌ تروریستی کودتای 28 مرداد اعتراف کردند؛ اعترافی که قطعا آخرین اعتراف نخواهد بود و آنها در سال‌های آینده نیز از آرشیو وزارت خارجه خود اسناد دیگری رو خواهند کرد و به نقش خود در اقدامات تروریستی دیگر در ایران اعتراف خواهند کرد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31