القاعده و تروريسم مذهبي(5)

Benladanrajavi

شكست شوروي ها و اخراج آنها از افغانستان نيز باعث شد تا مجاهدين افغاني فروپاشي شوروي را نيز در راستاي شكست از افغان ها تفسير كنند . اين امر باعث شد تا مجاهدين خود را براي شكست ابرقدرت ديگري نيز آماده كنند . (1)

 

گروه هاي مذهبي از وسايل ، روش ها و زمان هايي استفاده مي كنند كه بيشترين تأثير را داشته باشد . (2) آنها در مقابل دشمنان ابرقدرت خود از عمليات هاي انتحاري استفاده مي كنند . اين عمل باعث مي شود كه سايرين نيز راه آنها را ادامه دهند .

 

حزب الله لبنان در سال 1983 عليه سربازان فرانسوي و امريكايي حاضر در لبنان از اين وسيله استفاده كرد . نتايج به دست آمده به حدي غير قابل انتظار بود كه باعث شد تا حماس نيز براي تحت تأثير قرار دادن فرايند صلح اسرائيل و فلسطين از آن استفاده كنند . (3)

 

اهداف انتخابي از سوي گروه هاي تروريستي مذهبي سمبوليك مي باشد . اين امر باعث مي شود تا از سويي بيشترين تأثير روانشناختي را بر روي دشمنان بگذارد و از سوي ديگر نيز اعتبار گروه هاي تروريستي را ميان هواداران شان بالا ببرد . بعضي از موارد نيز از جمله حمله به توريست هاي خارجي اهداف چند منظوره انتخاب مي شوند .

حمله به نهادهاي مهم نيز از جمله اهدافي مي باشد كه به عمد از سوي چنين گروه هايي انتخاب مي شود تا عكس العمل دشمن را در پي داشته باشد . حمله به مسجد الاقصي در سال 1982 از سوي تندروهاي يهودي از جمله اين موارد مي باشد كه از سوي متعصبين يهودي طرح ريزي شده بود تا بين يهوديان و مسلمانان جنگ به راه اندازد . (4)

 

زماني نيز كه از سوي گروه هاي تروريستي مذهبي براي حمله انتخاب مي شود ،‌ حساب شده است . اين زمان ها طوري انتخاب مي شوند كه يا با ايام مذهبي خود اين گروه ها تطابق داشته باشد و يا اين كه به تعطيلات مذهبي و ماه هاي مقدس دشمنان شان بي حرمتي شود .

براي مثال حمله نژاد پرستان سفيد پوست به ساختمان فدرال اكلاهاماسيتي از سويي مصادف با دومين سالگرد حمله اف.بي.آي به شاخه اين گروه در تكزاس و از طرف ديگر برابر بود با دويست و بيستمين سالگرد شروع انقلاب امريكا . (5)

 

" ديويد سي.راپاپورت‌ " عضو دپارتمان علوم سياسي دانشگاه كاليفرنيا ،‌ القاعده را تحت عنوان موج چهارم تروريسم مدرن يعني تروريسم مذهبي مورد بررسي قرار داده است . (6) وي گروه هاي تروريستي مدرن را به چهار گروه تقسيم كرده است كه آنها را شبيه به يك چرخه در نظر مي گيرد ، از نظر او هر كدام از اين امواج بعد از به وجود آمدن و طي چرخه اي نابود مي شوند . (7)

 

اولين موج كه به "‌ موج آنارشيستي " معروف است ، در دهه 1880 شروع شد و به مدت چهل سال ادامه پيدا كرد . به دنبال آن در دهه 1920 " موج ضد استعماري " شروع شد و عمدتاً در دهه 1960 از بين رفت . اواخر دهه 1960 " موج چپ جديد " متولد شد و تقريباً تا دهه 1990 به صورت لجام گسيخته اي ادامه يافت و هنوز هم در بعضي از كشورها نظير سريلانكا ،‌ اسپانيا ،‌ پرو و كلمبيا گروه هايي از آن فعال مي باشند . چهارمين موج يا " موج مذهبي " در سال 1979 شروع و حدود بيست الي بيست و پنج سال است كه در جريان مي باشد . (8)

 

هر كدام از امواج ،‌ تكنيك هاي خاص خود را دارند : موج اول با ترور ، موج دوم به وسيله حمله به اهداف نظامي ، موج سوم به هواپيما ربايي و موج اخير كه در حال حاضر نيز ادامه دارد با عمليات انتحاري از ساير امواج قابل تفكيك هستند . علاوه بر اين زمينه ساز شروع هر يك از امواج ، معمولاً‌ حوادثي سياسي هستند كه هم گروه هاي موجود در هر يك از امواج را ترغيب مي كند و هم آمادگي جامعه را براي قبول خواست هاي آنها افزايش مي دهد .

به نظر " راپاپورت " در سال 1979 سه حادثه سياسي مهم در جهان اسلام رخ داد كه چرخش سياسي شگرفي را به وجود آورده و در به وجود آمدن موج چهارم دخيل بوده اند : انقلاب اسلامي ايران اولين حادثه بود . اين انقلاب نشان داد كه مذهب رنگ سياسي به خود گرفته است .

دومين حادثه مقاومت افغانستان در مقابل شوروي بود كه چنان ابرقدرتي را مجبور به ترك افغانستان كرد . در واقع اين مقاومت نشانگر قدرت مذهب بود . اعتقاد به ظهور منجي در ابتداي قرن جديد هجري قمري كه شروع آن سال 1979 بود ،‌ سومين حادثه مي باشد .

بر اساس يك حديث قديمي ، سال 1979 آغاز قرن جديدي بود كه در آن نجات دهنده اي آمده و خيزشي را براي اصلاح مسلمانان به وجود خواهد آورد . در اولين دقايق آغاز قرن جديد مسلمانان سني به مسجد اعظم مكه حمله كردند كه در نتيجه آن حدود ده هزار نفر زخمي شدند . (9)

 

به اعتقاد " راپاپورت " با وجود اين كه در امواج قبلي نيز مذهب نقش مهمي داشته است " اما تنها در موج چهارم است كه نقش بسيار متفاوت و مهمي ايفا مي كند ، چرا كه در موج هاي قبلي هدف اصلي ايجاد دولت مستقل سكولار بود و مذهب هيچ نقشي در دنياي بين المللي نداشت ، ولي در موج جديد مشروعيت هاي دنياي تثبيت شده جديد را تأمين كرده و اصول اساسي آن را شكل مي دهد ." (10)

 

از نظر وي با وجود اين كه ساير جوامع مذهبي از قبيل مسيحي ، يهودي ، سيك ها و بودايي نيز تروريست هاي خاص خود را به وجود آورده اند ، اما مهمترين مذهب در اين موج ، اسلام است . (11)

 

به نظر وي " ترور و گروگان گيري كه ويژگي عمومي موج سوم بود ، در موج چهارم مورد تأكيد قرار گرفته است ،‌ اما عمليات انتحاري بيشترين نوع حملات را تشكيل مي دهد ." موفقيت هايي كه اين موج در استفاده از عمليات شهادت طلبانه به دست آورده است باعث شد تا ببرهاي تاميل در سريلانكا نيز از آن استفاده كنند . علاوه بر اين گروه هاي موج تروريسم مذهبي بيشتر از ساير گروه هاي قبلي به تأسيسات دولتي و نظامي كه عمدتاً امريكايي نيز هستند ، حمله كرده اند .

"‌موج چهارم سازماني را به وجود آورد كه اهداف و نحوه يارگيري آن در تاريخ تروريسم منحصر به فرد است . اين سازمان القاعده است كه توسط اسامه بن لادن سعودي هدايت شده و حمايت مالي مي شود . القاعده به دنبال ساختن دولتي واحد براي همه مسلمانان است ، دولتي كه يك بار وجود داشته و توسط شريعت ، يعني قوانين اسلامي ادامه داده مي شده است . " (12)

 

" مارك سجويك " نيز القاعده را در قالب تئوري " تروريسم مذهبي " بررسي كرده است . به نظر وي القاعده بيشتر از آن كه گروهي مذهبي باشد ، گروهي تروريستي به حساب مي آيد . وي با تفاوت قائل شدن بين اهداف نهايي و اهداف قابل دسترس معتقد است با وجود اين كه هدف نهايي القاعده ايجاد دولت و يا دولت هايي بر اساس شريعت اسلامي مي باشد ، اما اهداف قابل دسترسي القاعده همانند ساير گروه هاي تروريستي مذهبي بيشتر از آن كه مذهبي باشد ، سياسي است . (13)

 

با توجه به مطالبي كه ارائه شد مي توان دو خصوصيت كلي براي گروه هاي تروريستي مذهبي ذكر كرد : اول اين كه دكترين آنها در پاسخ به تهديدات سياسي شكل گرفته و حالتي افراط گونه به خود مي گيرد و دوم اين كه مشروعيت هاي مذهبي اراده شده توسط اين گروه ها به دليل تحريك و جذب اعضا و مبارزه با مخالفان مي باشد . (14)

 

مروري بر سير تاريخي شكل گيري دكترين القاعده نيز نشان مي دهد كه اين سازمان جزو گروه هاي تروريستي مذهبي مي باشد ، از نوشته هاي ابن تيميه در قرن سيزده ميلادي تا نوشته هاي ابوالاعلي مدودي ، سيد قطب و در نهايت عبدالله اعظم همگي به اسامه بن لادن رسيده است . (15)

 

علاوه بر عوامل عيني به وجود آمدن تروريسم مذهبي و به ويژه القاعده عوامل ديگري نيز در بعد انديشه اي در به وجود آمدن اين سازمان مؤثر بوده اند . " كريستوفر هنزل " سه دسته از انديشه ها را در به وجود آمدن القاعده دخيل مي داند : دسته اول شاخه اي از مذهب وهابيت است كه از طريق شخص بن لادن به سازمان القاعده رسيده است كه هنزل آن را " سلفي _ وهابي هاي انقلابي " مي نامد. شاخه اي ديگر از اين مذهب در عربستان سعودي به دين رسمي تبديل شده است .

دسته دوم ، انديشه هاي مودودي مي باشد كه از يك طرف بر روي سيد قطب تأثير گذاشته است و از سوي ديگر مستقيماً و از طريق مدارس اسلامي پاكستان بر روي مجاهدين افغاني و بالطبع اعضاي القاعده تأثير گذاشته است . دسته سوم ، انديشه هاي سيد قطب است كه از طريق " ايمن الظواهري " به القاعده رسيده است . (16)

 

"‌ مايكل دوران " استاد دانشگاه پريسون اعتقاد دارد كه در بررسي ريشه هاي ايدئولوژيكي القاعده ، اولين نفري كه بيشترين تأثير را داشته است ، ابن تيميه مي باشد . با اين حال عقايد وي توسط خود القاعده به دنياي مدرن وارد نشده است . بلكه اين سيد قطب است كه انديشه هاي او را در واژگاني تازه وارد دنياي اسلامي امروزي كرده است . (17) " جفري هاينز " نيز ايدئولوژي القاعده را تركيب انديشه هاي محمد عبدالوهاب و سيد قطب مي داند . (18)

 

 

 

پی نوشت:

1. Lewis, Op. Cit, P 161.

2. Ashraf, Op. Cit, P 36.

3. Ranstrop, Op. Cit, P 55.

4. Ibid, P 55-56.

5. Ibid, P 56.

6. David C.Rapaport, "The Four Waves of Rebel Terror and September 11"

Anthropoetics 8, No. 1, P 1-19 (Spring and Summer 2002) also available at:

http//www.anthropoetics.ucla.edu/archive/apo801.pdf.

7. امواج مورد نظر وي در وسط اقيانوس به وجود مي آيند و هرگز با ساحل برخورد نمي كنند . واژه چرخه را در مقاله زير به كار برده است :

David C.Rapaport, "Fear and Trembling: Terrorism in Three Religious Traditions",

American Political Review, No. 78 (1984) P 672.

8. Rapaport, "The Four Waves Of Rebel Terror and September 11", P2.

9. Ibid, P 9.

10. Ibid, P 8..

11. Ibid, P 9.1

البته لازم به ذكر است كه اين نظريات از منظر غربيان به موضوع نگاه مي كنند و ديدگاه نگارنده نمي باشد .

12. Ibid, P 10.

13. Mark Srdgwick, "Al-Qaeda and the Nature of Religious Terrorism",

Terrorism and Political Violence, Vol. 4, P 795 – 818, (Winter 2004) P795-814.

14. Ashraf, Op. Cit, P 32.

15. Ibid, P 33.

16. Christopher Hanzel, "The Origins of Al-Qaeda Ideolgy", National Defense University of U.S.A,

available at: http://www.ndu.edu/nwc/writing/AY04/awarspaaers/nominated%20 Paper-40-hanzel.pdf.

17. Michal Doran, "The Pragmatic Fanaticisim of Al-Qaeda: An Anatomy of Extremisim in Middle Eastern Politics", Political Science Quarterly, 22-6-2002, available at: http://www.Ibauza.net/doran.htm.

18. Jeffrey Haynes, "Understanding Contemporary Islamic Militancy: The Case of Al-Qaeda", Op.Cit; and: "Al-Qaeda: Ideology and Action", Op. Cit.

 

القاعده و تروريسم مذهبي(4)


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29