از روز ظهور داعش تا کنون غربیها خصوصا آمریکا در سخن و عملکرد رفتاری تضادگونه انجام دادهاند. سخن از تشکیل ائتلاف داعش دارند ولی در موضع عمل یکی به میخ میزنند و یکی به نعل.
این روزها بار دیگر شاهد بمباران مواضع گردان سیدالشهدا (از نیروهای حشدالشعبی عراق) از سوی آمریکاییها بودیم که به شهادت 30 تن از رزمندگان عراقی و مجروحیت چهل نفر دیگر انجامید. آمریکاییها اما به مانند دفعات قبل بدون آنکه حتی عذرخواهی کرده باشند، آن را یک اتفاق و اشتباه محاسباتی خواندهاند و در قبال جنایتی که انجام دادهاند مسئولیتی بر عهده نگرفتهاند.
آیا این اتفاق واقعا یک اشتباه محاسباتی است؟ دلایل زیادی را میتوان برشمرد که اینچنین نیست!
- آمریکاییها مدعی قویترین و حرفهای ترین ارتش دنیا هستند و همین ادعاست که سبب شده در سرتاسر جهان برای خود پایگاه نظامی تاسیس کنند و نیرو داشته باشند. چگونه است که چنین ارتشی با برخورداری از بهترین و بهروز ترین تجهیزات توان شناسایی مواضع پیشرو خود را ندارد و در این حد دچار اشتباه محاسباتی میشود که به جای شلیک به سمت داعش به سمت نیروهای رزمنده ضد داعشی عراقی شلیک میکند؟
- آمریکاییها در طول این سالها بارها به ارسال سلاح و تجهیزات به داعشیها پرداختهاند و آنجا توجیه چنین بوده است که تجهیزات رها شده از آسمان برای نیروهای خودی بوده و فقط اشتباه محاسباتی رخ داده است! فرمول بسیار سادهلوحانه است؛ ارسال اشتباهی بمب بر سر نیروهای عراقی، ارسال اشتباهی تجهیزات برای داعشیها!
- آمریکاییها در ماجرای پاکسازی عراق از داعش عملا هیچ اقدام مثبت قابل تاملی انجام ندادهاند. اگر امروز موصل آزاد شده است همت رزمندگان عراقی بوده است و پشتیبانیهای دولت عراق و مرجعیت دینی در کنار حضور ملموس ایران در حمایت از عراق. آمریکا اگر در زبان یاری کرده است در عمل چه در میدان سیاسی و چه در میدان نبرد یار نبوده است قطعا و در مواضعی حتما سربار بوده است بیشک!
- ترکیه و سعودی در تمام این سالهای امید تکفیریها بودهاند برای به زانود درآوردن عراق و سوریه ؛ هرچند پولهای نفتی شیوخ عرب در کنار مرزهای باز ترکیه نتوانست آرزویشان را برآورده کند. اما غربیها و خصوصا آمریکاییها که مدعی ائتلاف ضد داعش بودهاند در عرصهی سیاسی همکاری های خود و پشتیبانیهای خود ا ز این دو کشور حامی داعش را ادامه دادند تا آنجایی که اولین کشوری که ترامپ برای سفر خارجی انتخاب کرد عربستان بود.
این در حالی است که اگر آمریکاییها حقیقتا هدفشان شکست داعش و از بین بردن آن بود باید از عراق بخاطر نبرد در خط مقدم، پشتیبانی تسلیحاتی و اطلاعاتی میکردند و بعد از ایران و روسیه بخاطر حضور اثربخش در شکست داعش قدردانی میکردند. امری که بسیار واضح است که هیچ وقت اتفاق نیفتاد و نخواهد هم افتاد.
- پشت پرده اما خیلی هم پنهان نیست. در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ترامپ، هیلاری کلینتون را متهم میکرد که او نقش سازنده ای در تشکیل داعش داشته است، هر چند که خود ترامپ راه جدیدی نیز در پیش نگرفته است. داعش قرار بوده است که محور مقاومت را بشکند و ضربهگیر اسراییل شود؛ اگر چه در هدف اولیه موفق نبودهاند ولی در هدف دوم یعنی ضربهگیری اسراییل موفق بوده است و توانی که می توانست به مقابله با اسراییل صرف شد، به مقابله با داعش صرف میشود.
- آمریکاییها در مبارزه با داعش صادق نیستند که اگر بودند چاقو هم دستهاش را میبرید. آنها داعش مهار شده را میخواهند نه حذف داعش را. آنها تروریست هدفمند میخواهند که در راستای اهداف ایشان خودش را منفجر کند و برای همین برای تربیت چنین تروریستی حاضرند هزینه هم پرداخت کنند مانند کشتن رزمندگان عراقی را.