اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(24)

Amolدادستان: بفرمایید که چند روز در جنگل بودید؟

طلوعی: اگر درست به خاطر داشته باشم، یک روز و دو شب در شهریور ماه، یعنی یک یا دو هفته بعد از اینکه به جنگل رفتند.

دادستان: تا بچه هایی را که در جنگل هستند، توجیه شان کنید، دست از این کارهای جنگلی بردارند؟ شما که قبول نداشتید، رفتید در جنگل چه کار کنید؟

طلوعی: اجازه بفرمایید! اگر رئیس محترم دادگاه، حضرت آیت الله گیلانی اجازه بدهند، از قبل مختصر توضیحی بدهم. همان طور که آقای ریاحی گفتند، حوالی سی خرداد، خط مشی اتحادیه عوض شد. تا آن وقت با همان درک مارکسیستی که داشت، هر چند افتان و خیزان، در جنگ تحمیلی علیه ایران از نیروهای اسلام حمایت می کرد.

همچنین از تمام مبارزاتی که در این مدت توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شده بود، حمایت می کرد. در آن وقت می گفت که باید با توطئه و کودتایی که از اطراف آمریکا می شود مقابله کرد. خط مشی آن موقع ما همراه بود با انتقادهایی که می کرد و التقاط هایی که داشت.

در سی خرداد، به خاطر یک سری عوامل، از جمله درگیری هایی که گروه رجوی دامن می زد و به اسم مردم می گذاشت، همین سؤالات در درون اتحادیه هم پیش آمد و بنابراین خط قیام به عنوان یک پیشنهاد در کمیته دائم مطرح شد.

از زمانی که این پیشنهاد طرح شد، من با آن بر اساس سه نکته مخالفت کردم، یکی این که خط مشی ما حمایت از انقلاب است و مسئله قیام، آن را کاملاً مختل می کند. هم ضد رهبری انقلاب و امام امت و هم در حقیقت به معنای همدستی با بعثیون است. دیگر این که این دقیقاً در ارتباط با منافع و خواسته های امپریالیزم آمریکا و حامیان و مزدورانش در ایران است و اینها مسائلی نبود که ما قبلاً به آنها بی تفاوت باشیم. مخالفت من با این خطی که در اتحادیه رشد کرد، شروع شد؛ این در کمیته دائم بود.

بعداً من و بعضی از دوستان دیگر که در ردیف متهمین هستند در هیئت مسئولین اتحادیه، متوجه شدیم که اینها هم مخالفت هایی داشته اند و شروع به مخالفت با این خط کرده اند. تصمیم گرفته شد که هیئت مسئولین، یعنی همه کسانی که مسئولین شهرها هستند و در مرکزیتند، جمع شده و بر سر این موضوع مهم تصمیم گیری شود.

با جمع شدن هیئت مسئولین دور هم، اکثریت به قیام فوری رأی داد و این قیام قرار بود در تهران انجام بشود. در حدود 16 تیر ماه، صحبتی شد که باید قیام در یکی از محلات تهران انجام گیرد. بعد بر اثر پافشاری مخالفین در رهبری و از جمله بنده، قرار شد مسئله قیام فوری بین اعضای اتحادیه در تهران به بحث گذاشته شود.

در مدت 2 هفته ای که اجازه داشتیم بحث کنیم، من و دوستان دیگری که مخالف بودند، در حوزه ها و کمیته هایی شرکت کردیم و سعی نمودیم که علت غلط بودن قیام فوری را توضیح دهیم. قرار بود در انتهای این بحث ها، رأی گیری گردد. نتیجه آرا به صورت 46 – 45 درصد مخالف قیام فوری و 55 – 54 درصد موافق قیام اعلام شد. در انتهای این بحث ها، برای کسانی هم که موافق قیام فوری بودند، روشن شد که این کار در تهران عملی نیست، در انتها تصمیم گرفته شد که این جریان قیام، از تهران به جنگل منتقل شود.

تصمیم دیگری که گرفته شد، این بود که کمیته دائم که بنده هم عضوش بودم، باید این قیام فوری در جنگل را رهبری کند. در آن وقت بلافاصله من با آقای ریاحی صحبت کردم تا این که تکلیف من روشن شود. در هر دو مورد با ایشان صحبت کردم که من چنین کاری نخواهم کرد و ایشان هم می گفتند که به هر حال این تصمیمی است که گرفته شده و باید اجرا کرد.

در آخرین زمانی که اینها عازم جنگل شده بودند، برای من پیغام فرستادند که برای روشن شدن وضعیت باید سفری به جنگل بکنی. مرا یکی از شب ها به آنجا بردند؛ چون معلوم بود که بر می گردم، چشم بسته بردند. دو سه شبی آنجا بودم که به خاطر شرکت در جلسه کمیته دائم بود.

در این جلسه نیز به من پافشاری شد که باید در جنگل باشی و من نیز رد کردم. آنها نیز گفتند که این کار تو ضد تشکیلاتی است و تکلیف تو باید در شورای بعدی اتحادیه روشن گردد. بعد از آن من منتظر بودم مرا به تهران برگردانند و در اولین فرصت بعد از بارندگی مرا آوردند.

آقای ریاحی اینجا هستند، می توانند صحبت کنند، من تا آخرین لحظه پافشاری می کردم که این خط غلط است و به ضرر انقلاب و خودمان است. در بین متهمین کسانی هستند که لااقل من مستقیماً با آنها بر سر این مسئله بحث کرده ام. در این کار نقش من نه تدارک، نه توجیه و نه حمایت بوده است و همواره هم ترسم این بود که مبادا این فاجعه واقعاً ضربه ای به جمهوری اسلامی مردم بزند.

دادستان: علت مخالفت شما با این نوع جریانات چی بود؟

طلوعی: من معتقد به قیام علیه جمهوری اسلامی نبودم، هیچگاه.

دادستان: نبودید، آن را مخالف حرکت مردم می شناختید؟ بله؟

طلوعی: همان طور که عرض کردم، آن را در درجه اول، مخالف خط رهبری می دانستم؛ به خاطر این که اتحادیه معتقد به این بود که باید از رهبری انقلاب، یعنی امام امت حمایت بکند و همواره هم این کار را می کرد.

دادستان: می گویند آدم دروغگو کم حافظه می شود. (نقل از نشریه حقیقت) «ولایت فقیه یا خلافت بورژوا فئودال ها ؟» ، «ولایت فقیه هم شرقی است و هم غربی، منتها منحط ترین تبلورات حکومت های استبدادی کلیسا در غرب و فرقه های مذهبی در شرق ...» این نشریه «حقیقت» مال شما نیست.

طلوعی: چرا.

دادستان: اتحادیه اعتقاد به رهبری امام داشت؟

طلوعی: اتحادیه مخالف ولایت فقیه بود و این را ابراز کرده بود؛ در این شکی نیست.

دادستان: امام امت بزرگترین امتیازشان اعتقاد به ولایت فقیه است. اساساً در فقه ما و در نظام جمهوری ما اگر یک رکن وجود داشته باشد، آن رکن ولایت فقیه و ولایت امر است؛ پس چگونه ممکن است شما با آنچه امام به عنوان اساس جمهوری اسلامی مطرح می کنند، مخالف باشید، اما با شخص امام موافق؟ به گوشت و پوست امام علاقه داشتید یا به طرز تفکر و خطر مشی ایی که انتخاب کرده بود؟ امام ما این است.

طلوعی: درست است. در این که امام امروز بیان زنده ولایت فقیه است، شکی نیست. اعتقاد امروز من این است، ولی اتحادیه آن وقت می گفت، امام رهبر ضد امپریالیستی و رهبر ضد رژیم شاه و جمهوری و انقلاب ایران هست و به این معنی باید از امام خمینی دفاع کرد. این خطی بود که ازش صحبت کردم.

ولی علیرغم این، با یک سری از مسائل از جمله مسئله ولایت فقیه و دیگر مسائلی که طرح شد، مخالفت می کرد. یک ارزیابی سیاسی می کرد، می گفت هر حرکت و عملی که علیه امپریالیزم آمریکا است و برای آزادی ایران می باشد، باید از آن حمایت کرد، ولی در یک سری از مسائلی که مربوط می شد به قانون اساسی و غیره، ... انتقاد می کرد.

این به خاطر همان نوع التقاطی بود که در این طرز تفکر وجود داشت، ولی هیچگاه خط مشی اش علیه رهبری انقلاب نبود. اگر توجه کنید در همین نشریه حقیقت، مقالات متعددی است بر علیه گروه های دیگر در حمایت از جمهوری اسلامی، در حمایت از جنگ تحمیلی و در حمایت از تسخیر سفارت خانه ... من هم با آن نوع آگاهی که داشتم، به این معنی معتقد بودم.

دادستان: آقایان باز هم ادعا می کنند مدافع انقلاب مردم مسلمان ایران هستند و می گویند که ما اعتقاد به مبارزه مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی نداشتیم، از سی خرداد به بعد این چنین معتقد شدیم.

اما باز در همان شماره از حقیقت این چنین دارند: «به کوری چشم مرتجعین، کردستان می رزمد .» در کردستان چه کردند؟ با آجر سر پاسدار را بریدند و می گویند به کوری چشم حزب الله باید این چنین شود. باید کردستان برزمد! باید کردستان بجنگد! باید کردستان اسلحه به دست بگیرد!

چطور شما مدافع انقلاب بودید؟ چگونه شما توانستید این واقعیات را در حضور دادگاه انکار بکنید و بگوئید ما قبل از سی خرداد اعتقاد به مبارزه مسلحانه نداشتیم؟ مگر این «حقیقت» از شما نیست؟ اگر شما اعتقاد نداشتید، این گونه عمل نمی کردید. اگر شما مخالف مبارزه مسلحانه در جنگل و حمله به شهر آمل بودید و این را علیه انقلاب می شناختید، می آمدید به مقامات مسئول خبر می دادید.

علیرغم همه اینها، شما تا لحظه دستگیری با همین سازمان الحادی رابطه داشتید. اگر مخالف انقلاب بودید، چرا نیامدید اینها را به مقامات مسئول افشا کنید؟ این چه نوع مخالفتی است؟ اگر شما مخالف بودید و می گویید امام را من به عنوان رهبر انقلاب می پذیرم و انقلاب اسلامی را هم قبول دارم، توطئه آمل را هم علیه انقلاب می شناسم، با همه این مقدمات باز هم جا داشت تا آخرین لحظه با اینها رابطه تشکیلاتی داشته باشید؟ و نیایید اینها را لو بدهید؟ دروغ به این بزرگی ؟

طلوعی: اجازه می فرمایید؟

آیت الله گیلانی: اگر دفاعی دارید بفرمایید.

اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(۲۳)


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان