اسدالله لاجوردی(4)

Asadolah« فصل دوم »

لاجوردی و جمعیت مؤتلفه ی اسلامی

زمینه های پیدایش مؤتلفه

آشنایی و ملاقات گروه های مختلف با امام ، موجبات نزدیکی آنها را فراهم ساخت . آنها در طول فعالیت علیه تصویب لایحه ی انجمن ها ، به ضرورت ایجاد یک تشکل سیاسی _ اسلامی پی بردند . چند روز پس از لغو لایحه ، امام (ره) اعلام کردند که رژیم با تصویب چنین لایحه ای می خواست میزان نیروهای مخالف با الغای اسلام را بسنجد و حال با انجام این آزمایش به فکر حمله ی دیگری خواهد بود ، بنابراین از تمامی گروه ها خواست تا با تحکیم ارتباط شان با یکدیگر برای حمله و یورشی تازه آماده باشند .

همان طور که امام پیش بینی کرده بود ، برنامه های رژیم به لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی محدود نشد . در 19 دی 1341 شاه به منظور اجرای اصلاحات آمریکایی به طور رسمی اعلام کرد که اصول ششگانه ی انقلاب سفید خود را به رفراندوم خواهد گذاشت . امام نیز در مقابل ، با صدور اعلامیه ای در دوم بهمن همان سال با بر شمردن موارد غیر قانونی رفراندوم ، اصول ششگانه را به ضرر مردم ایران ارزیابی کردند و رفراندوم اجباری را در مقابل حکم اسلام و قرآن بی ارزش خواندند . (1)

با انتشار اعلامیه ی امام ، سایر مراجع نیز رفراندوم را تحریم کردند و مردم تهران و قم بار دیگر به تظاهرات دست زدند . لاجوردی و دوستانش که از هنگام الغای لایحه ، رابطه ی خود را با امام حفظ کرده بودند ، این بار نیز نقش مهمی در تظاهرات داشتند و در روزهای دوم ، سوم ، چهارم و پنجم بهمن ، فعالانه در راهپیمایی های تهران و قم شرکت نمودند و پس از برگزاری رفراندوم فرمایشی نیز ، اعلامیه ای را به امضای " برقرار و پیروز باد اتحاد مسلمانان جهان " در حمایت از نهضت اسلامی چاپ و توزیع کردند . (2)

نوروز 1342 فرا رسید ، امام خمینی (ره) این عید را عزای عمومی اعلام کرد و بسیاری از علما و روحانیان نیز از ایشان تبعیت کردند . رژیم پهلوی این بار بر آن شد تا برای مقابله با نهضت اسلامی با اقدامی شدید ، روحانیان را مرعوب کند ؛ پس در روز دوم فروردین 1342 مصادف با 25 شوال و سالروز شهادت امام صادق (ع) گروهی از سربازان گارد شاهنشاهی به مدرسه ی فیضیه ریختند و به ضرب و شتم طلاب پرداختند . (3)

لاجوردی و دوستانش در حادثه ی غم بار مدرسه ی فیضیه نیز حضور داشتند و در اعتراض به آن و اعتصاب مغازه دارها و برگزاری مراسم چهلم کوشا بودند . شهید محمد اسلامی در این زمینه می گوید :

" امام قبل از فروردین 42 عید بودن نوروز را تحریم کردند و گفتند ما با وجود این همه مصائب ، عید نخواهیم داشت . ما فعالیت وسیعی را آغاز کردیم که این بیان امام انعکاس مردمی هم داشته باشد . حتی بازار پرچم سیاه زد و .... هیچ کسب و رونقی نداشت . در دوم فروردین 42 که مصادف با وفات امام صادق بود ، شاه دستور داد برای سرکوب و مرعوب ساختن روحانیت به مدرسه ی فیضیه حمله شود .

ما در آن روز مردم را تشویق کردیم که در مراسم عزاداری قم شرکت کنند ، بسیاری از بازاری ها در قم بودند ... بعد از قضیه ی فیضیه ، اعلامیه ی امام را چاپ و منتشر کردیم و همچنین در هفتم قضیه ی فیضیه ، در پاسخ به تلگراف علمای تهران ، امام اعلامیه ی معروف شان را با عنوان " شاهدوستی یعنی غارتگری " صادر کردند ." (4)

تداوم همکاری میان گروه های مذهبی در توزیع و نشر اعلامیه های امام و برگزاری مراسم برای شهدای فیضیه ، باعث ارتباط مداوم آنها با شخص امام شد . در جریان این وقایع و در اوایل سال 1342 بود که حضرت امام اعضای دو گروه مسجد عین الدوله و مسجد شیخ علی را به همکاری و ائتلاف فرا خواندند .

شهید لاجوردی در این زمینه می گوید :

" آشنایی ما با آقای عسگراولادی و دیگر دوستان که پایگاه شان در مسجد امین الدوله بود ، برای ما امید بسیاری را به وجود آورد و لذا ما خیلی سریع توانستیم با اینها جوش بخوریم و ائتلاف کنیم و این صرفاً به خاطر توصیه های امام بود ." (5)

کمی بعد گروه اصفهانی ها به این ائتلاف پیوست و از آن پس این تشکل با نام " هیئت های مؤتلفه اسلامی " نامیده شد . عنوان " هیئت " بدین سبب به کار می رفت که رژیم نتواند به راحتی تشکل را شناسایی کند و اعضا نیز بتوانند در بازجویی های ساواک به فعالیت های خود عنوان فعالیت هیئت های مذهبی معمول در جامعه آن روز را بدهند .

شهید اسلامی درباره ی آشنایی گروه ها با یکدیگر و زمینه های ائتلاف آنها می گوید :

" ... متوجه شدیم که گروه های دیگری هم با امام در ارتباط اند و فعالیت هایی را انجام می دهند . پس از شناسایی آنان و اطمینان به این که آنها هم مثل ما در خط امام اند ، از آنها دعوت کردیم که با هم فعالیت مشترک داشته باشیم ، پس از چند جلسه گفتگو موفق شدیم که یک جمعیت واحد در خط امام به نام " جمعیت های مؤتلفه اسلامی " تشکیل دهیم ." (6)

سازماندهی و تشکیلات

جمعیت مؤتلفه اسلامی که از ائتلاف سه گروه مسجد عین الدوله ، اصفهانی ها و مسجد شیخ علی تشکیل شده بود ، در ابتدا یک کمیته ی مرکزی متشکل از دوازده نفر تشکیل داد. تصمیم تشکیل این کمیته در جلسه ای در منزل حاج مهدی شفیق اتخاد شد و هر کدام از گروه ها چهار نماینده ی اصلی و یک عضو علی البدل در کمیته داشتند .

اعضای علی البدل در صورت غیبت نمایندگان اصلی به جای آنها شرکت می کردند . اعضای اصلی مسجد شیخ علی در این کمیته لاجوردی همراه با شهید امانی ، شهید اسلامی و حاج حسین رحمانی بودند و عباس مدرسی فر ، عضو علی البدل بود .

در گروه اصفهانی ها ، افرادی مانند حاج سید محمد میرفندرسکی ، حاج سید علاء الدین میر محمد صادقی ، عزت الله خلیلی ، حاج مهدی بهادران و علی حبیل اللهیان (عضو علی البدل گروه) حضور داشتند و شهید عراقی ، حبیب الله عسگراولادی ، حاج مهدی شفیق ، حاج ابوالفضل توکلی بینا و مهدی احمد (عضو علی البدل) نمایندگان مسجد امین الدوله بودند . (7)

مؤتلفه علاوه بر کمیته ی مرکزی دارای شورایی به نام " شورای روحانیت " بود . شورای روحانیت در کارهایی که اجازه ی حاکم شرع را لازم داشت ، وارد عمل می شد و اعضای آن به طور معمول برای جلسات هیئت مرکزی دعوت می شدند . از دیگر وظایف شورا تهیه ی درس ها و بحث هایی بود که خوارک فکری تشکیلات را تأمین می کرد . اعضای شورای روحانیت جمعیت مؤتلفه با اشاره ی مستقیم امام انتخاب شده و عبارت بودند از : شهید مطهری ، شهید بهشتی ، آیت الله انواری و حجت الاسلام مولائی . (8)

مؤتلفه کم کم انسجام بیشتری پیدا کرد و برای آن که شکل سازمانی پیدا کند ، اساسنامه ای تنظیم کرد . در مقدمه ی این اساسنامه آمده بود :

" ما مردم مسلمان ، به حکم اعتقادی راسخ که نسبت به دین مقدس آسمانی اسلام داریم ، سلامت روحی و جسمی و سعادت مادی و معنوی خود و زن و فرزندان و جامعه و ملت خود را در پیروی از اسلام و عمل به تعالیم سعادت بخش آن می دانیم ." (9)

اعضای مؤتلفه در این اساسنامه هدف خود را " انتخاب کردن راهی روشن و عملی برای به وجود آوردن یک جامعه ی نوین اسلامی که در عین پاکی ، برنده و متحرک و فعال باشد " ، عنوان کرده بودند . (10)

این تشکیلات خود را مطیع مرجع ولی فقیه عادل و رهبر انقلاب اسلامی ، امام خمینی (ره) می دانست و اعضا و مدیران آن خود را " انصار ولی فقیه " می نامیدند . انگیزه ی آنها انجام تکلیف شرعی بود و بدون آن که قصد به قدرت رسیدن یا تشکیل حکومت را داشته باشند ، برای استقرار حاکمیت اسلام بر اساس فقه و فقاهت تلاش می کردند . (11)

اعضای مؤتلفه اسلامی بنا به نظر امام ، خود را " برادر در یک حزب خدا محور " می دانستند ، زیرا امام (ره) درباره ی گسترش این تشکیلات فرمودند:

" سعی کنید از اعضای احزاب سیاسی ، چه ملی ، چه ملی _ مذهبی ، چه چپی ، در بین خودتان راه ندهید .... به دنبال عضوگیری نباشید، به دنبال برادریابی باشید ، اگر عضوگیری کنید از آنها می آیند ، اما اگر برادریابی کنید راه بر آنها بسته می شود ." (12)

سیستم برادریابی به جای عضوگیری ، مؤتلفه اسلامی را از جناح بندی های موسوم در برخی احزاب و از جدال قدرت مصون نگاه می داشت . هیئت های مؤتلفه در آغاز فعالیت خود با تشکیل کلاس های ایدئولوژیک توسط استاد مطهری ، دکتر بهشتی و دکتر باهنر به تقویت بنیادهای دینی پرداخت و در امور سیاسی نیز به تکثیر و توزیع اعلامیه های امام ، صدور بیانیه علیه رژیم و سازماندهی تظاهرات ، همت گماشت .

پی نوشت ها:

1. صحیفه نور ، ج 1 ، ص 51 – 52

2. همان ، ص 24 . مصاحبه ی شهید اسلامی پیرامون تاریخ معاصر ، ص 15

3. در لباس های عادی با پوتین های نظامی ، پیام امروز ، سال دوم ، ش 8 ، مهر 1376 ، ص 100

4. همان ، ص 15

5. کاظم مقدم ، پیشین ، ص 149 – 150

6. مصاحبه ی شهید اسلامی پیرامون تاریخ معاصر ایران ، ص 15

7. روح الله حسینیان ، چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران ، تهران ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1383 ، ص 809 و. کاظم مقدم ، پیشین ، ص 151

8. ویژه نامه چهلمین سال تأسیس مؤتلفه ی اسلامی ، شورای روحانیت ، ص 13

9.آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پرونده ی هیئت مؤتلفه ، به نقل از روح الله حسینیان ، ص 810

10. همان

11. آشنایی اجمالی با مؤتلفه ی اسلامی ، شما 15/7/1378

12. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، مصاحبه با حبیب الله عسگراولادی

 

اسدالله لاجوردی(3)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31