استاد دانشگاه خوارزمی با اشاره به وضعیت آینده داعش در سوریه و عراق گفت: با توجه به کاهش حمایتهای علنی از این سازمان تروریستی اسرائیل به عنوان یک نیروی اخلال گر در خاورمیانه به دنبال تقویت داعش و یا نگه داشتن آن در این وضعیت در آینده است.
به گزارش اطلاعرسانی هابیلیان به نقل از فارس، سال ۱۳۹۳ برای گروه داعش به عنوان یکی از افراطیترین گروههای تروریستی روایتی متفاوت داشت. گروه تروریستی داعش در این سال با حمله به مناطقی از شمال غرب موقعیتی جدید برای خود خلق کرد و در همین سال هم از بخشهای مختلفی از عراق و سوریه به کمک نیرهای ارتش و مردم این دو کشور عقب رانده شد. در این راستان با توجه به شکستهای اخیر این گروه در گفتگویی با دکتر حسین ربیعی دکترای جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس و استاد ژئوپلتیک دانشگاه خوارزمی به وضعیت کنونی میدانی داعش در عراق و سوریه پرداختهایم:
وضعیت میدانی و نظامی داعش در سوریه و عراق در ماههای اخیر چگونه بوده است؟
پس از پیشرفتهای ناگهانی که این گروه در مناطق شمال و شمالغرب عراق در خرداد ماه داشت، این گروه تروریستی نه تنها در عراق و سوریه دیگر پیشرفتی نداشت، بلکه بخشهایی را از دست دادهاند یا کنترل آنها کمتر شده است. پس از این رویداد برقآسا در عراق در واقع یا پیشرفت آنها متوقف گردیده یا به عقب رانده شدهاند و بخشهایی توسط مردم و ارتش عراق آزاد شده است. در سوریه نیز بخشهایی یا توسط پیشمرگههای کرد در کوبانی و اطرافش آزاد شده است. در مناطق غربی سوریه اراضی تحت اشغال این گروه یا توسط ارتش سوریه و نیروهای بسیج این کشور آزاد شد یا توسط سایر گروههای تروریستی رقیب داعش نظیر ارتش آزاد و جبهه اسلامی یا النصره و غیره آزاد شده و از تصرف داعشیها بیرون آمده است.
علت کاهش قدرت میدانی داعش در عراق چیست؟
باید ببینیم علت حضور اولیه داعش چه بوده است، بخشی از آن به مسئلهای نیروهای ارتش عراق برمیگردد. اگر آنها همکاری نکرده باشند، حداقل مقاومت آنچنانی نیز در مقابل پیشروی داعش انجام ندادهاند. اما پس از ایجاد تغییرات ساختاری در ارتش عراق و اخراج فرماندههایی که خیانت کرده بودند، دولت تقریبا کنترل بیشتری بر ارتش داشت و تغییراتی در ارتش صورت داد و باعث تقویت آن گردید. همچنین بخشهای زیادی از مردم و نیروهای مردمی به دعوت مراجع و سایر گروهها به ارتش پیوستند، همچنین ائتلاف ضد داعش نیز حملاتی صورت داد، گرچه در مورد اصالت، شدت و کارآیی این حملات جای بحثهای زیادی دارد، اما عوامل متعددی در گرفتاری داعش در وضعیت فعلی و ممانعت از پیشروی آن دخیل هستند.
نقش نیروهای بسیج مردمی در مهار داعش را چگونه ارزیابی میکنید؟
مسلما این نیروها نقش زیادی داشتهاند. ارتش عراق بعد از فروپاشی صدام و حملاتی که آمریکا در این کشور داشت، تا حد زیادی تضعیف شده بود. عراق مدتها درگیر حملات انتحاری و تروریستی داخلی بود و تاحدودی مشغولیت و گرفتاری ذهنیاش به داخل عراق متمایل بود و به مرزها و بیرون از بغداد کمتر توجه میکردند. در واقع بعد از فروپاشی ارتش صدام و کشته شدن وی، ارتش عراق تضعیف شده و نیاز به حمایت داشت که حضور نیروهای مردمی نیز هم حمایت روحی و در عین حال میتوانست به عنوان نیروی نظامی مطرح شود و در کنار ارتش عراق مفید بوده و کارآیی خوبی را در جبهههای جنگ نشان دهند.
وضعیت داعش در کردستان عراق و یا سوریه با تحولاتی همراه بوده است؟
در اوایل حضور داعش درعراق، به سمت کردستان نیز در حال پیشروی بودند و حتی زمانی که به اربیل و کرکوک نزدیک میشدند، نگرانیهای زیادی را در جامعه بینالمللی در پی داشت. اما زمانیکه در کل موجودیت اقلیم کردستان به خطر افتاده بود و همچنین نیروهایی که آنها در منطقه کردستان داشتند، متحدان به صورت جدی بر علیه داعش وارد شدند و پیشروی داعش را متوقف کردند. پس از آن در سوریه حملات داعش به شهر کوبانی رسیده بود و کوبانی در آستانه سقوط قرار داشت و ازآنجایی که شهر کوبانی در سوریه از اهمیت بالایی برخوردار است و احتمال این میرفت که به دست داعش برسد، لذا هم نیروهای پیشمرگه و هم حمایتهای بین المللی و در اواخر این جریان خود کشورترکیه (که حامی داعش بود، اجازه داد که نیروهای پیشمرگه وارد شوند) اجازه ندادند که مناطق کردنشین عراق و سوریه در اختیار داعش قرار گیرد. همچنین تا حد زیادی نیروهای پیشمرگه و کشورهای خارجی کمک کردند تا پیشروی داعش را در مناطق کردنشین متوقف کنند و یا حتی عقبنشینی کرده و مناطق کردنشین را آزاد کنند.
جریانهای حامی حضور داعش در مناطق سوریه چگونه است؟
به طور کلی گروههایی که از طرف کشورهای عربی حمایت میشدند، گروههای تندرو وهابی و غیره، از گروه داعش حمایت میکنند، گرچه داعش با القاعده تا حدودی به اختلاف رسیدند، اما گروههای دیگری مانند انصارالشریعه (که در سوریه و قسمتهای دیگر شمال آفریقا و مناطق مسلماننشین هستند) از حضور داعش حمایت میکنند و این امر بسیار کمککننده است. البته گروههای ذکر شده دارای نیروی قوی نیستند و به نظر نمیرسد حمایت این گروههای کوچک داخل سوریه از گروه داعش کارگشا باشد. باید ببینیم کشورهای خارجی به ویژه رژیم صهیونیستی، چه حمایتهایی از داعش داشتهاند. لذا گروههای خردپا که داخل سوریه و عراق هستند توانایی اثرگذار در وضعیت داعش را ندارند.
تاثیر توان و مقابله ارتش سوریه بر کاهش قدرت داعش چیست؟
خوشبختانه و یا متاسفانه داعش با گروههای زیادی در ارتباط است، یعنی در کنار اینکه با خود ارتش و دولت سوریه از ابتدا در جنگ بوده است، به دلیل اختلافاتی (که بعدها با گروههای دیگر معارض سوریه از جمله جبههالنصره و احرارالشام و غیره داشت)، تاحدودی مقابله دولت سوریه را با داعش راحتتر کرد، به جهت آنکه در جبهه علیه نظام سوریه تفرقهای ایجاد شد و داعش و سایر مخالفین دولت اسد نیز با یکدیگر درگیر شدند. این امر وضعیتی را شکل داد که دولت سوریه توانست اثرگذاری بیشتری را داشته باشد، اگر اینها در یک جبهه واحد علیه دولت سوریه بودند، کار بسیار سختتر میشد. اما تفرقهای که بین گروههای مخالف دولت اسد، داعش، جبههالنصره و ارتش آزاد پیش آمد دولت سوریه را در کنار همراهی حزبالله و دیگر متحدانش برای مقابله با داعش و گروههای دیگر توانمندتر کرد.
آینده حضور داعش در عراق و سوریه به چه سمتی پیش میرود؟
نمیتوان دلایل و یا استناداتی آورد که گفت در آینده قدرت داعش از وضعیت کنونی بیشتر شود. حمایت مالی و انسانی که از سوی اروپا و غیره برای داعش صورت میگرفت، موجب شده داعش حداکثر توان خود را تاکنون نشان دهد و بیش از این توانایی نداشته باشد. چه بسا که به تدریج ضعیفتر شود هم توان انسانی و حمایتهای مردمی آن تحلیل رود. از طرف دیگر گزارشها و اخبار حاکی از این است که حتی کمکهای نظامی و مالی در قالب بستههایی (از طریق هواپیما درپوشش ائتلاف ضد داعش برای این گروه ریخته میشود. همچنین رفتار ترکیه با داعش اخبار ضدونقیض شنیده میشود، از یک طرف اعلام رسمی آنها این است که مخالف دولت داعش هستند و حتی کمک نکرده و یا حداقل بیطرف هستند. از طرف دیگراخباری وجود دارد مبنی بر اینکه اسنادی منتشر گشته که دولت ترکیه از داعشیها حمایت کرده است. این در مورد کشورهای دیگر منطقه نیز صادق است. به نظر میرسد اگر پشت پردهها برآورد شود و موضع واقعی کشورها را شناسایی کند به راحتی میتوان متغیرهای ژئوپلتیک را اعلام کرد. اما موضوع دیگر پیامد رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است و آینده داعش را رقابتهای منطقهای و فرامنطقهای میتواند تعیین کند. گرچه نباید از نقش اسرائیل غفلت کرد. به نظر میرسد که جریان بسیار قدرتمندی پشت پرده داعش بوده و به نوعی داعش را کنترل و یا حمایت میکند. اسرائیل به عنوان یک نیروی اخلالگر در خاورمیانه، طبیعتا از وضعیت فعلی سود میبرد و به دنبال تقویت داعش و یا نگه داشتن آن در این وضعیت خواهد بود.
تاثیر افزایش قدرت جبهه مقاومت در منطقه بر شکست نهایی داعش چیست؟
به نظر میرسد هدف جبهه مقاومت از ابتدا تا کنون بر روی داعش نبوده، بلکه مقابله با اسرائیل و نفوذ آمریکا در منطقه بوده است. اما اگر ما فکر کنیم که داعش نیز ابرازی در دست کشورهای قدرتمند مانند آمریکا و امثال آن از یک سو و رژیم اسراییل از سوی دیگر برای ایجاد بیثباتی در منطقه است، مسلما تقویت محور مقاومت میتواند هم پیشروی جریان داعش را کاهش دهد و حتی به نابودی و فروپاشی این جریان منجر گردد. اگر واقعا کشورهای ایران، سوریه، لبنان و حتی عراق (که در وضعیت فعلی از دوستان ایران محسوب میگردد) مشارکت و همکاری گسترده نظامی و اطلاعاتی داشته باشند به راحتی میتوانند نیروی داعش را ازبین برده و این لکه تاریک را از منطقه پاک کنند.