دقت در کار
شهید هاشمینژاد فردی بسیار باهوش و بادقت بود. خودم در مسجد کرامت شاهد بودم که سرهنگ سهرابی با شهید هاشمینژاد و آیتاللهخامنهای و آیتاللهطبسی در تماس بود و مسائل ارتش را مو به مو به آنها گزارش میداد. از طریق همین ارتباطات شهید هاشمینژاد متوجه نقشه منافقین در مورد بردن اسلحههای ارتش شد، اینکه منافقین میخواهند اسلحههای ارتش و لشکر 77 خراسان را بدزدند. او خیلی ظریف و زیرکانه با برنامههای خاصی مانع این کار شد.
یکی از نزدیکان شهید هاشمینژاد
با شوخی و طنز انتقاد میکرد
خیلی کم پیش میآمد عصبانیت شهید دیالمه را ببینم. همیشه سعی داشت، چه با دوستانش، چه با دشمنانش با ملایمت برخورد کند. گاهی اوقات که میخواست نقدی به من بکند، با شوخی این کار را انجام میداد. به خاطر دارم، یکبار میوه خریده بودم، شهید دیالمه به شوخی به من گفت: «آقای میوه فروش، زمانی که میوهها را به شما داد، ماچت نکرد؟» من هم گفتم نه! چطور مگه؟ او گفت: «همه میوههایی که میخواست دور بریزد را به شما فروخته است!»
محافظ شهید عبدالحمید دیالمه
مبارزه با نفس
محمد بسیار فرد بخشندهای بود و مدام انفاق میکرد. همیشه هم آن چیزهایی را انفاق میکرد که خیلی دوست داشت. توصیه همیشگیاش هم همین بود. او میگفت: «سعی کنید از آن چیزهایی که دوست دارید انفاق کنید؛ نه چیزهایی که به کارتان نمیآید. اینگونه هم انفاقی که میکنید، بسیار ارزشمند است و هم مبارزه با نفستان کردهاید.»
مادر شهید محمد مهدوی