گروهک منافقین که به پشتوانه حمایتهای صدام تبدیل به یک نیروی نظامی و بازوی ارتش بعث عراق شده بود، پایان جنگ تحمیلی را به هیچ عنوان مطلوب نمیدانست. پایان جنگ به منزله پایان بسیاری از کارکردهایی بود که این گروهک برای رژیم بعث داشت. از همین رو بود که منافقین بلافاصله پس از قبول قطعنامه طی عملیاتی موسوم به فروغ جاویدان به ایران حمله کردند که با گرفتار شدن پشت تنگه چهارزبر شدیدا تارومار شده و بخش قابل ملاحظهای از توان انسانی و نظامی خود را از دست دادند.
نتیجه این عملیات سرآغاز تحولات مهمی در گروهک منافقین بود. سران این گروهک باید به منظور توجیه نتیجه شکست در این عملیات بهانههایی را دستوپا میکردند. نیروها و اعضای سرخورده این گروهک میبایست به طریقی توجیه میشدند. طلاقهای اجباری از جمله این روشها بود. سران این گروهک با این بهانه که آنچه سبب شده است تا اعضای منافقین نتوانند مبارزه درخوری در عملیات فروغ جاویدان داشته باشند، تعلقات آنها نسبت به خانواده است، طی دستوری همه اعضا را مجبور کردند تا از همسران خود طلاق بگیرند. این اقدامات منافقین که از آنها به عنوان انقلاب ایدئولوژیک یاد میشد تنها به همین جا ختم نشد. طرح جداسازی فرزندان از مادران نیز در ادامه همین به ظاهر انقلاب بود.
منافقین نیاز داشتند تا به طرق مختلف تشکیلاتشان را سرپا نگه دارند. از همین رو بود که با چنین اقدامات ناقض حقوقبشری، به دنبال خریدن زمان و توجیه افکار اعضا بودند.
اما این گروهک همچنان چیزی کم داشت. اعضای بیخبر از دنیای خارج، هنوز به سرگرمیهای بیشتری نیاز داشتند.
در 30 مهر 1372، در جلسه موسوم به شورای ملی مقاومت، مسعود رجوی سرکرده گروهک منافقین، ریاست جمهوری ایران را به همسر رفیق سابقش و همسر فعلی خودش تعارف زد! رئیسجمهوری که حتی از صندوق رای خود اعضای گروهک منافقین هم بیرون نیامده بود بلکه انتخاب شخص سرکرده گروهک بود. در حقیقت سرکرده منافقین خود طی یک اقدام دموکراتیک! و بدون هیچگونه شائبهای مبنی بر خودکامگی! همسرش را به عنوان رئیسجمهور برگزیده مقاومت! انتخاب کرد و همسرش نیز در ابتدا از پذیرش این مسئولیت استنکاف میکرد و زمانی که حاضر به پذیرش این مسئولیت شد که همسرش به او امر کرد تا این مسئولیت را بپذیرد!
جلسهای که بیش از آنکه به یک جلسه رسمی سیاسی شبیه باشد، به یک قرار عاشقانه در شب ولنتاین شباهت دارد. قراری که عاشق ماجرا به دنبال خریدن ناز معشوقش است و معشوقه نیز تا میتواند ناز میآورد.
سیاست و حکومتداری در قاموس گروهک منافقین همینقدر مضحک است. همین جلسه نمادی از دیگر رفتارهای این گروهک است. گروهکی که داعیهدار حکومت بر یک کشور است، همینقدر مسخره ارکان قدرت را به بازی میگیرد و آن را دستآویزی برای بازیهای عاشقانه قرار میدهد.
بیشک اگر بخواهیم همه ابعاد زندگی منافقین را بررسی کنیم به سیرکهایی اینچنینی برخورد خواهیم کرد.