هیچ انسان آزادهای از کشتار انسانهای دیگر خشنود نمیشود. کشتار آدمهای بیگناه مذموم است، پس در همین سخن نخست اقدام تروریستی پاریس محکوم است. با مردم فرانسه و با خانواده قربانیان اعلام همدردی باید کرد و به همه آنان تسلیت باید گفت. این حرف و سخن اول.
اما مگر این اولین بار است که یک گروه تروریستی با بمبگذاری و یا با عملیات انتحاری عدهای بیگناه را میکشد؟ پس چرا حادثه پاریس این همه تکاندهنده شد؟ در همین ساعات و روزهایی که از این حادثه گذشته کمتر رئیس دولتی بوده که به رئیس جمهوری و ملت فرانسه تسلیت نگفته و با آنها ابراز همدردی نکرده باشد.
رئیس جمهوری آمریکا، نخستوزیر انگلیس، صدراعظم آلمان و … همه و همه با اظهار خشم و تأسف شدید این حادثه را محکوم کردند و رئیس جمهوری ایران هم پیام همدردی و تسلیت فرستاد که البته کار خوب و پسندیدهای است و در آن حرفی نیست. همان اول مطلب گفتیم که با هیچ رنگی این ننگ پاک شدنی نیست و اگر کسی از این حادثه خوشحال باشد قطعاً بویی از انسانیت نبرده است، اما یک گلایه هم در این میان مطرح میشود و آن گلایه ما اهالی مثلاً خاورمیانه و یا کشورهای در حال توسعه و یا به تعبیر آنان جهانسوم است و اینکه ما شما را به عنوان انسان نه تنها قبول داریم، بلکه از رنج و درد شما ناراحت میشویم، حتی در برابر سفارت شما عدهای میروند و به هر نیت و مقصد شمع روشن میکنند و حتی اشکی هم میفشانند، اما شما درباره ما چه فکر میکنید؟ درست در حادثهای مشابه در بیروت که عروس خاورمیانه نامیده میشود، در یکی از محرومترین و مظلومترین محلات شهر یعنی یک محله شیعهنشین جنوب شهر مشابه همین عمل تروریستی صورت گرفت و بیش از ۴۰ نفر کشته شدند. حقش نبود که شما آدمهای متمدن همنوع چند شمع هم برای آن قربانیان روشن میکردید؟ در طول سالهای اخیر همین گروهک از خدا بیخبر که حالا برای خودش دولتی شده چند هزار نفر را در خیابانهای بغداد و کراچی و بیروت و صنعا و قطیف و … کشته باشد خوب است؟
چرا وقتی یک آمریکایی یا یک اروپایی ربوده یا ترور و یا کشته میشود، باید همه پرچمها نیمهافراشته شود و همه جامه سیاه به تن کنند و سازمان ملل جلسه تشکیل بدهد و بیانیه پشت بیانیه و عکسالعمل پشت عکسالعمل… و وقتی گروهگروه در بین جماعت مسلمان همین گروهها و گروهکهای مشکوکالولد آدم میکشند، هیچ احساسی برانگیخته نمیشود؟ خون این افراد بیگناه مگر چقدر تفاوت دارد؟ برای آنکه ظرفیت دمکراسی را در کشورهای اروپایی بسنجیم بد نیست به حوادثی که پس از بحران مهاجرت و پس از همین واقعه پاریس روی داده است، نگاهی بیندازیم. همین اروپای متمدن که جوامع مسلمان و شرقی را عقبمانده و غیراخلاقی و غیردمکراتیک میخواند، تحمل هجوم کمتر از ۸۰۰ هزار مهاجر را نداشت. در حال حاضر سختگیری و مراقبت از مرز و انسداد مرزها، کشیدن سیم خاردار و … شرایطی را ایجاد کرده است که همبستگی کشورهای عضو یورو و معاهده شینگن را به خطر انداخته است و حتی آلمان که بیشترین استقبال را به خاطر مسائل انسانی در ابتدا نشان داد، حال مجبور به عقبنشینی شده است و جالب این که همین کشورهای اروپایی ایران را که پذیرای بیش از ۲ میلیون مهاجر است، همواره به نادیده گرفتن حقوق مهاجرین و قوانین انسانی مهاجرت متهم کرده است!
پس از حادثه پاریس در همین چند روز گذشته این شهر به صورت یک پادگان بزرگ درآمده. مقررات فوقالعاده در کشور وضع شده و بگیر و ببندی که تا به حال سابقه نداشته همه را به نارضایتی کشانده است. حضرات و سیاستمدارانی که دستی از دور بر آتش داشتهاند و در محلهای امن خود برای خاورمیانه آشوبزده نسخه می پیچیدند، محض احساس اندک حرارتی از این آتش چنین به زمین و زمان ناسزا میگویند و برای ارض و سماوات خط و نشان میکشند، اما با کمال تأسف حتی با مردم خود نیز صادق نیستند. که اگر صادق بودند مبارزه با تروریسم را با اهداف سیاسی خویش به یک شوخی و بازی مسخره بدل نمیکردند و برای ریشهکنی واقعی و خاستگاه فکری این آفت، آستین بالا میزدند. بارها و بارها و در طول سالهای سال گفتیم که ریشه این اقدامات تفکر تکفیری و سلفیگری است. ریشه آن رژیم اسد یا اختلاف شیعه و سنی و یا اصولاً بحث فرقهای نیست. اگر شما دوست میدارید که چنین تحمیل کنید و تماشاگر مسلمانکشی یا شیعهکشی باشید و پروژه اسلامهراسی خود را به پیش ببرید، روزی این بومرنگ به سمت شما هم برمیگردد. پس تا دیر نشده است به ریشههای بحران و نابودی واقعی تروریسم توجه کنید. به اندیشهای که می گوید من با بستن بمب و مواد منفجره به خود و کشتن چند آدم به تعبیر او کافر اعم از مسلمان یا مسیحی، هرچند بیگناه، به بهشت میروم و هر چه بیشتر بکشم قصرهایی بهتر در جنت به من میدهند! به تفکری که بر خلاف آیین رحمانی اسلام کشتن بیگناهان را ثواب میداند، و بر خلاف فتوای علمای روشنبین و فهیم خود اهلسنت که شیعه را نیز یکی از مذاهب رسمی و قابلاحترام در بین فرق اسلامی میداند، پیروان اهلبیت عصمت و طهارت را نعوذبالله رافضی و کافر میخواند و متأسفانه برخی سران کشورهایی که همین اندیشه فاسد را ترویج و کمک مالی میکنند، با سران آمریکا و اروپا همپیاله هستند. شما این ریشهها را میشناختید و میشناسید اما با تروریسم از در سیاسیکاری و نفاق وارد شدید و گمان کردید «ز هر طرف که شود کشته به سود استعمار و سرمایهداری است!» اما دیدید که اشتباه کردهاید! حالا اما هنوز هم دیر نشده، برای نجات خودتان هم که شده دست از شیوههای ریاکارانه قبلی بردارید. باور کنید ما با شما همدردیم. هیچ مسلمان و هیچ ایرانی از حادثه پاریس خوشحال نشده است و نمیشود. فرهنگ و دین و ارزشهای ما هیچ نسبتی با ترور و آدمکشی ندارد. حال که خطر را درک کردهاید، بیایید برای نابودی تروریسم وحشی و بیمنطقی که در سایه غفلت سردمداران و سیاستمداران ناصادق و خدمتگزار سرمایهسالاری هر روز رشد و نمو بیشتری یافتهاند، همگی دست به دست هم بدهیم و بیتبعیض و بیتفاوت و بینگاه به رنگ پوست یا نژاد یا مذهب یا ملیت، تروریسم را در هر لباسی محکوم و بیعدالتی و ظلم و تجاوزگری و زیادهخواهی را ریشهکن کنیم. گرچه کار سخت و دشواری است، اما جهان برای آنکه درگیر جنگهای جهانی دیگری نشود، به این فهم مشترک و اقدام مشترک نیاز دارد. از جمله مؤلفههای این فهم مشترک این است که برای همه انسانها ارزش قائل باشیم و نه فقط برای انسانهایی که موهایی بور دارند و یا فقط در اروپا یا آمریکا زندگی میکنند. درست مثل ما که برای حادثه مرگبار پاریس متأسفیم و آن را محکوم میکنیم.