هلاکت ابوبکر بغدادی پایان نماد تروریسم تزریقیتخریبی است؛ تزریق تفکر مرگ به بطن جوامع بشری و تخریب تصویر اسلام در افکار عمومی جهان. اما همانطور که با مرگ بنلادن ریشه ترور نخشکید، مرگ بغدادی نیز پایان داعشیسم نخواهد بود.
نه مرگ بن لادن، نه مرگ بغدادی، پایان مبارزه با تروریسم داعشی نیست که تنها پایان یک فصل آن است. مرگ یک نماد است. اما هنوز نمو و نمود دارد. نمو با سیاستهای آمریکایی، پترودلارهای منطقهای و نمود با تفکر تکفیری. باید این سه منبع خشکانده شود یعنی خشک کردن باتلاقهای تروریسمپرور.
آمریکا تلاش میکند گفتمان تمدن را به انحصار خود در آورد و لشکرکشیها و تحریمهای ظالمانه را به مثابه بخشی از نبرد با تروریسم بازنمایی کند. در صورتی که تروریسم در خاورمیانه و شمال آفریقا زاییده سیاستهای اطلاعاتینظامی، نفتخواری و حمایت از استبداد است.
کشتهشدن بغدادی به دست آمریکا از اهمیت مداخلات غیرقانونی این کشور که بغدادیها و بنلادنها را طی دههها تولید و باز تولید کرده است، کم نمیکند و هرگز یک عملیات زمانبندی شده در استان ادلب و در آستانه پاکسازی آن به دست ارتش سوریه، نمیتواند رشادت ملت سوریه در کنار متحدان ایرانی و روسیاش را در بازپسگیری سرزمینهایی که تحت حمایت مستقیم و غیرمستقیم آمریکا به کنترل داعش درآمده بودند، کم رنگ جلوه دهد.
در این میان ایران در خط مقدم مبارزه با تروریسم با طرح جهان عاری از خشونت و مبارزه با افراطگرایی در عرصه بینالمللی و مساعدتهای مستشاری در صحنه نبرد منطقهای جزء پیشتازان مقابله با داعش و مدافع رویکرد دیپلماتیک و ایدئولوژیک با داعشیسم قرار دارد.
نباید از یاد برد که از چشم مردم منطقه، هلاکت یکی از خطرناکترین تروریستهای جهان، باعث نخواهد شد که حامیان او دستان خود را از خون دهها هزار نفری پاک کنند که از حق حیات و یا صدها هزار بیگناه دیگر بر اثر پیامدهای طولانی مدت داعش از حق زندگی شرافتمندانه محروم شدند.
مبارزه با تروریسم نه تنها با بازپسگیری کامل سرزمینهای سوریه و استقرار مجدد حاکمیت ملی دولت قانونی سوریه بر سراسر این کشور و نابودی تمامی هستهها و عناصر داعش بلکه با بیرون رفتن کامل، فوری و بیقید و شرط آمریکا و همه نیروهای خارجی که به طور غیرقانونی در سوریه حضور دارند، محقق خواهد شد.