آقای علیرضا قاسمی، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل در مقالهای که به اولین کنگره ملی ۱۷۰۰۰ شهید ترور کشور ارائه کرد، نوشت: در این مقاله مفهوم و تاریخچه تروریسم هستهای مختصراً گردآوری شده و سعی شده است که چالشهای به وجود آمده از سوی تروریسم هستهای مورد بررسی قرار بگیرد و در پایان راهکارهایی جهت پیشگیری از وقوع تروریسم هستهای ارائه شده است. شما می توانید در ادامه متن کامل آن را مشاهده کنید.
چکیده
امروزه تروریسم تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی میباشد. تروریسم هستهای از جمله گونههای عملیات تروریستی است که در یک دهه گذشته متناسب با افزایش فعالیتها و تأسیسات هستهای در جهان، فروپاشی شوروی و همچنین القای تمایل گروههای سازمانیافته تروریستی به کسب بمب اتمی، در مباحث امنیت بینالمللی و صلح جهانی قرار گرفته است. به همین دلیل در صحنه بینالمللی و در رأس آن سازمان ملل متحد کنوانسیونها، پروتکلها، قطعنامهها، اعلامیهها و بیانیههای فراوانی برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی در این خصوص به تصویب رسانده که مبانی محکمی برای مبارزه با اقدامات تروریستی فراهم آورده است. در این مقاله مفهوم و تاریخچه تروریسم هستهای مختصراً گردآوری و سعی شده است که چالشهای به وجود آمده از سوی تروریسم هستهای مورد بررسی قرار بگیرد و در پایان راهکارهایی جهت پیشگیری از وقوع تروریسم هستهای ارائه شده است.
کلیدواژگان: تروریسم هستهای، امنیت ملی، امنیت بینالملل، اقدامات تروریستی.
مقدمه
امروزه تروریسم[1] تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی است. در سالهای اخیر موضوع تروریسم هستهای[2] بهطورجدی مطرح شده و آن را عامل جدید تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی میدانند که جامعه بینالمللی و در رأس آن سازمان ملل را به فکر پیشگیری و مبارزه حقوقی با آن انداخته است. همچنین بهمنظور ماهیت مخرب سلاحهای هستهای[3]و عواقب وخیم ناشی از وقوع حادثه در تأسیسات هستهای[4] همواره بیم آن وجود دارد در صورت حمله تروریستی و اقدامات خرابکارانه در این تأسیسات کشور میزبان با خسارت شدیدی مواجه شود. امکان فعالیتهای تروریستی با استفاده از تجهیزات هستهای نگرانی است که همه دولتها باید در نظر بگیرند.
این نوشتار در سه بخش تدوین شده است: بخش نخست به مفهوم و سابقه تاریخی تروریسم پرداخته است. اصولاً در شناخت هر پدیدهای، درک مفهوم و ویژگیهای آن و تبیین رابطه مفاهیم مشابه ضروری است. علاوه بر این مرور سابقه تاریخی هر موضوعی محقق را از جریان طبیعی و عادی آن آگاه و او را در تفسیر و استنباط صحیح آن موضوع یاری میکند، در بخش اول سعی شده است این موضوع مورد توجه قرار گیرد؛ بخش دوم به آثار و چالشهای ناشی از تروریسم هستهای پرداخته و توضیح میدهد همانگونه که تروریسم هستهای در مفهوم مضیق آن، استفاده از سلاحهای هستهای و رادیولوژیک و و همچنین تخریب تأسیسات هستهای منجر به رهاسازی مقادیر متناوبی تشعشعات رادیواکتیو میگردد، آثار سیاسی، زیستمحیطی، اقتصادی و... را نیز به دنبال خواهد داشت؛ پس از درک مفهوم تروریسم هستهای و آثار آن در بخش سوم با تأکید و تمرکز بر مفهوم پیشگیری وضعی راهکارهایی جهت پیشگیری از وقوع تروریسم هستهای ارائه شده است.
مبانی تروریسم هستهای
- 1. تعریف و تاریخچه تروریسم هستهای
تروریسم دارای اشکال و اقسام گوناگونی است و جامعه بینالمللی همواره نگرانی عمیق خود را گسترش فراگیر اعمال تروریستی ابراز و از کشورهای عضو سازمان مللمتحد درخواست کرده است که رسماً تمام اعمال، روشها و اقدامات تروریستی را به عنوان رفتارهای ددمنشانه و غیرقابل توجیه در هرکجا و توسط هرکس انجام میشود را بدون قید و شرط محکوم نمایند.
تروریسم هستهای جدیدترین و خطرناکترین شکل تروریسم است و بهرغم اینکه هنوز سایه شوم آن بهطورجدی بر سر انسان و دولتها سنگینی نمیکند اما احتمال وقوع آن موجب نگرانی جامعه بینالمللی است ( G.A.Res, 1994 ).
مفهوم تروریسم هستهای از نظر حقوقدانان عبارتست از استعمال مواد پرتوزا یا مواد انفجاری هستهای و یا تهدید به استفاده از آن، بهدست افراد یا گروههای خارج از کنترل دولت، به منظور ایجاد وحشت و انجام اقدامات تروریستی یا تهدید به انجام آن علیه تأسیسات هستهای. این تعریف متشکل از دو جزء است: جزء نخست عبارت است از استعمال ابزار یا مواد هستهای توسط تروریستها که مسبوق به تولید، سرقت یا قاچاق این مواد است؛ جزء دوم نیز شامل حمله به تأسیسات هستهای یا تخریب و انفجار آنها برای ایجاد رعب و وحشت میشود. برخلاف حقوقدانان، اسناد بینالمللی راجع به اعمال مجرمانه هستهای در تعریف تروریسم هستهای رویکرد دیگری اتخاذ کردهاند؛ تروریسم هستهای به عنوان جرمی جدید در حقوق بینالملل با استفاده از معیار عینی است. بر اساس این رویکرد تروریست کسی است که مواد رادیواکتیو و دیگر مواد مرتبط با انفجارهای هستهای را در اختیار دارد، به قصد کشتن یا ایراد جراحت جسمانی و یا صدمات اساسی به اموال یا محیطزیست است (,2001 J.Robert). بهطورکلی باید بیان کرد علیرغم اینکه اغلب حقوقدانان با الهام از مفهوم پذیرفتهشده و سنتی تروریسم، صرفاً استفاده یا تهدید به استفاده از ابزار انفجاری هستهای (سلاح یا بمب هستهای) را مصداق تروریسم هستهای میدانند، در پرتو اسناد و رویه جامعه بینالمللی، تروریسم هستهای منحصر به مورد فوقالذکر نیست و اعمالی همچون سرقت، تجارت غیرقانونی، قاچاق مواد و سلاح هستهای و حمله و آسیب به تأسیسات هستهای را نیز شامل میشود.
سابقه توجه به آنچه امروزه تروریسم هستهای گفته میشود به اواسط دهه1940 برمیگردد. در اوایل سال1945، بهدنبال آزمایش اولیه بمب اتم، در نیومکزیکو، هنری استیمنسن، وزیر جنگ ایالات متحده امریکا، در نامهای خطاب به رئیسجمهور ترومن اظهار کرد: «جهان آینده زمانی را به چشم خواهد دید که در آن گروههای جنایتکار به صورت محرمانه و سری بمبهای اتمی با قدرت تخریبی ویرانگر ساخته و به طورناگهانی علیه شهرها و مردمان بیگناه استفاده خواهد کرد»، اما حوادث در دهه1960 و سالهای پس از آن موجب شد تا جامعه بینالمللی لزوم پیشگیری از تروریسم هستهای و مقابله با آن را مورد توجه قرار دهد (غنیکلهلو، 1388). در پی چنین وقایعی بود که در سال1972، نماینده اتحاد جماهیر شوروی سابق در سازمان ملل، خطر تروریسم هستهای را گوشزد و بیان کرد: « تروریستهای مدرن اسلحههای پیشرفته و بمب را ترجیح میدهند و کاملاً محتمل است که آنها فردا میکروبهای حامل مرگ یا شاید بمبهای اتمی مسروقه را نیز در اختیار خود بگیرند؛ آنها با کمک این بمبها از هر دولتی که بخواهند باج خواهند گرفت».
علیرغم این نگرش، اعمال تروریستی هستهای که تاکنون اتفاق افتاده شامل قاچاق، سرقت مواد هستهای، حمله و تخریب تأسیسات هستهای بوده است و اقدامات تروریستی هستهای در مفهوم مضیق آن، یعنی استفاده از مواد هستهای و رادیواکتیو و بمبهای اتمی برای قتل و تخریب به قصد ایجاد رعب و وحشت، سابقه نداشته و این جنبه از تروریسم هستهای قبل از آنکه در عالم واقع به ظهور برسد در مجامع علمی و مراجع بینالمللی مطرح شده و بر زبانها افتاده است. به عبارتی با وجود فقدان سابقه استعمال بمب و سلاح هستهای به دست گروههای تروریستی، اصطلاح تروریسم هستهای در کنار سایر اشکال تروریسم، پیشگیرانه است و با توجه به عواقب سوء و نتایج غیرقابل جبران این اقدامات در صورت عملیشدن، صورت گرفته است. البته باید متذکر شد ترس عمومی از واژه «هستهای» یا «اتمی»، با توجه به واقعه انفجار بمبهای هستهای در ژاپن، اوت1945، همواره تروریستها را واداشته که تهدید به استفاده از مواد و بمب هستهای را در لیست اقدامات خود قرار دهند و درصدد باشند از طریق ساخت و تولید سلاحهای هستهای یا سرقت یا خرید آن از کشورهای هستهای، به این تسلیحات دست یافته و از آن برای مقاصد تروریستی خود استفاده کنند. اما تلاش گروههای تروریستی برای ساخت و تولید سلاح هستهای و استفاده از آن، به دلایلی چون موانع علمی و فنی، ناکام مانده است (CHristoph, 2005). ترس از اقدام کشور هدف و جامعه بینالمللی و نیز احتمال از دسترفتن تسلط بر گروههای تروریستی مسلح به سلاح هستهای سبب شده است این احتمال که کشوری برای گروههای تروریستی عمداً سلاح هستهای فراهم کند از بین برود (Gavin, 2003).
- 2. طرح تروریسم هستهای ازسوی امریکا
تردیدی نیست بدون وقوع حادثه یازده سپتامبر، امریکا نمیتوانست تروریسم هستهای را وارد روند تصمیمگیریها در سازمانها و نیز سیاست بینالمللی کند. حتی در دهه1990 و با وجود حملات القاعده به مقر امریکاییها تروریسم هستهای و احتمال وقوع حملات تروریستی از سوی بسیاری از دولتها جدی گرفته نمیشد.
بمب هستهای و ادوات انفجاری آن بهقدری پیچیده عمل میکنند که احتمال دستیابی تروریستها به آن در مقایسه با سایر تجهیزات بسیارکم است. حتی در سال1990در سطح نظام بینالملل بحث دزدی هستهای از کشورهای آسیای مرکزی و تروریسم هستهای مطرح شد (Anet, 2002). امریکاییها استدلال میکردند وجود اورانیوم بسیار غنیشده در نقاط مختلف دنیا احتمال دستیابی تروریستها به آن را افزایش داده است. همچنین این احتمال وجود دارد گروههای تروریستی با دستیابی به اورانیوم غنیشده یا پلوتونیوم نوعی وسیله انفجاری هستهای ساخته و از آن علیه امریکا و متحدانش استفاده کنند. واقعیت این است که شرایط کنونی در دهه1990 هم وجود داشت اما بحث تروریسم هستهای جدی گرفته نمیشد زیرا روشن است در عرصه عمل هیچ دولتی تمایلی به فروش یا انتقال تجهیزات بسیار حساس هستهای به گروههای غیردولتی، به خصوص گروههای تروریستی، ندارد. علاوه براین، ساخت هر نوع وسیله انفجاری هستهای نیاز به هزینههای فراوانی دارد که گروههای تروریستی کوچک قادر به تأمین آن نیستند ضمن اینکه میتوان تشعشعات هستهای را با وسایل آشکارساز مشخص و مکان آن را شناسایی کرد.
درحالیکه دولت بوش پس حادثه از یازده سپتامبر همواره درصدد بزرگنمایی خطر تروریسم هستهای بوده ولی تاکنون هیچ حادثهای رخ نداده است که نشان از احتمال وقوع تروریسم هستهای داشته باشد. بزرگنمایی خطر تروریسم هستهای به این جهت است که مقامات امریکایی محیط بینالمللی پس از یازده سپتامبر را محیط خطرناکی جلوه دهند که مقابله با آن نیازمند اتخاذ سیاستهای تندتر است؛ لذا تصادفی نیست که بوش یکی از دلایل مخالفت امریکا با فعالیتهای هستهای ایران را حمایت کشورمان از تروریسم بینالمللی میداند. وی در سخنان خود در 24فوریه2006 میگوید به جامعه غیرشفافی که اصلیترین دولت حامی ترور است نمیتوان اجازه داد خطرناکترین سلاح جهان را داشته باشد (غنیکلهلو، 1388). معنای ضمنی حرف بوش این است اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد آن را به گروههای تروریستی منتقل خواهد کرد. امریکاییها تأکید دارند به خاطر روابط نزدیک ایران و حزبالله احتمال دارد ایران سلاح یا ادوات انفجاری هستهای را به این گروه منتقل کند یا درصدد انتقال فناوری خود به کشورهایی نظیر سوریه باشد، که با امریکا مشکل دارند. اما عقلانیتی که خود غربیها از آن سخن میگویند ایجاب میکند دولتها فناوری حساس هستهای خود را، که با هزینه و زحمات فراوان به دست آورده است، به راحتی در اختیار سایر دولتها یا گروهها قرار ندهند. از طرفی انتقال فناوری هستهای با فشارهای بسیاری از سوی قدرتهای بزرگ همراه است که هزینههای این کار را به شدت افزایش میدهد و خود این مسئله عاملی بازدارنده در انتقال فناوری هستهای است. واضح است هدف دولت بوش از طرح این موضوع زمینهسازی برای توجیح اقدامات غیرقانونی امریکا در تولید و طراحی سلاحها و ادوات جدید هستهای، برخلاف روح پیمان منع اشاعه (NPT)1، است و در این راستا تلاش میکند با تکیه بر روابط فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران با تروریسم بینالملل اقدامات خود را علیه ایران مشروع جلوه دهد ( Kissinger, 2005).
تروریسم هستهای و چالشهای موجود
همانگونهکه بیان شد تروریسم هستهای در مفهوم دقیق، استفاده تروریستها از سلاحهای هستهای و رادیولوژیک و انفجار آن و همچنین تخریب تأسیسات هستهای است که منجر به رهاسازی مقادیر زیادی تشعشعات رادیواکتیو میگردد و آثار امنیتی، سیاسی، اقتصادی و... را به دنبال دارد، که مختصراً به هر کدام از موارد میپردازیم:
- 1. تهدید امنیت ملی و بینالمللی
امنیت ملی واژهای است که نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه با قانون امنیت ملی مصوب1947 ایالاتمتحده امریکا، وارد عرصه قانونگذاری و حقوقبشر شد. این واژه به تدریج در حقوق و مقررات کشورها جانشین مفاهیمی چون دولت، حاکمیت و منافع سیاسی گردید. امنیت ملی واژهای است که به صورت توأمان به جامعه و دولت اشاره دارد و از این منظر امنیت را برای ملت یا جامعه ضروریتر مینمایاند تا دولت و حاکمیت سیاسی، توجه خاصی بدان داشته باشند.
امروزه تروریسم تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی است، به همین دلیل در صحنه بینالمللی و در رأس آن سازمان مللمتحد کنوانسیونها، پروتکلها، قطعنامهها، اعلامیهها و بیانیههای بسیاری برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی در این خصوص به تصویب رسانده و مبانی محکمی را برای مبارزه با اقدامات تروریستی فراهم آورده است. در سالهای اخیر موضوع تروریسم هستهای بهطورجدی مطرح شده و آن را عامل جدید تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی نامیده و جامعه بینالمللی و در رأس آن سازمان ملل را به فکر پیشگیری و مبارزه حقوقی با آن انداخته است، همچنین به خاطر ماهیت مخرب سلاحهای هستهای و عواقب وخیم ناشی از وقوع حوادث در تأسیسات هستهای همواره بیم آن وجود دارد در صورت حمله تروریستی به این تأسیسات و اقدامات خرابکارانه کشور میزبان را با خسارت شدیدی مواجه کند و امکان فعالیتهای تروریستی آتی با استفاده از تجهیزات هستهای نگرانی است که همه دولتها باید در نظر بگیرند (Richard, 2004 ).
اقدامات تروریستی متضمن تشکیلات و سازمانهایی هستند که به صورت مستمر و منظم و برنامهریزی شده و به انحاء مختلف امنیت ملی کشورها را به چالش میکشانند. حملات یازده سپتامبر2001 در نیویورک و واشنگتن موضوع تروریسم را در خط مقدم اندیشه امنیتی غرب جای داد و موجب شد دولت جورج بوش «جنگ جهانی با تروریسم» را اعلام کند. گرایش امنیتی دولتهای غربی، این تئوری را که فقط دولتهای اقتدارگرا و مستبد قدرت پلیس و شدت اقدامات آن را برای صیانت از نظام تقویت میکنند و مجالی برای مخالفت علنی و قانونی نمیگذارند و مخالفان خود را همواره با نام دشمنان امنیت ملی سرکوب میکنند تضعیف کرده است.
تردیدی نیست که اقدامات تروریستی تهدیدی علیه امنیت ملی است و تکثر و تنوع آن از یکسو و ماهیت و شیوه ارتکاب آن از سوی دیگر باعث شده تا با قوانین ضدتروریسم، دنیا چهره امنیتی به خود گرفته و محدودیتهای متعددی در مسیر حقوق و آزادیهای فردی ایجاد شود. شورای امنیت در چارچوب فصل هفتم منشور خود بسیاری از امور را با صلح و امنیت بینالمللی پیوند داده است. تروریسم بینالمللی از جمله مسائلی است که این شورا چنین رویکردی را نسبت به آن اتخاذ کرده است.
- 2. چالشهای سیاسی
تروریسم هستهای میتواند نتایج و پیامدهای بیشماری برای جامعه، به ویژه دولت حاکم، داشته باشد. اگر وضعیت ما بعد حملات تروریستی سریع و مؤثر مدیریت نشود، منجر به آشوبهای سیاسی و اجتماعی میشود که بخشهایی از کشور را به هرج و مرج کشانده و نظم اجتماعی و سیاسی را مختل میکند (1995 Glaser,).
حملات تروريستي یازده سپتامبر سبب تغيير سريع و فوري در سياست خارجي ايالات متحده شد كه برخي آن را با واقعه پرلهاربر مقايسه ميكنند كه سبب ورود ايالات متحده به جنگجهاني دوم شد. بعد از فروپاشي شوروي، ايالات متحده مبارزه با تروريسم را يكي از اركان سياست خارجي خود معرفي كرد اما باعث نشد جنگ عليه تروريسم به دستور كار غالب در سياست خارجي ايالات متحده تبديل شود. بعد از یازده سپتامبر ترويسم جايگاه ويژهاي در سياست خارجي امريكا پيدا كرد اهميتیافتن مفهوم تروريسم در سياست خارجي امريكا تنها محدود به عرضه نظري نبود و در عمل نيز آثار خود را بر جاي گذاشت؛ بدین معني كه به دنبال اولتيماتوم ايالات متحده به حكومت طالبان در افغانستان، مبني بر تحويل اسامه بنلادن، رهبر گروه القاعده، به آمريكا، و رد اين اولتيماتم؛ امريكا به افغانستان حمله و حكومت طالبان را ساقط كرد. ايالات متحده سپس عراق را مورد حمله قرار داد و در راستاي تحول در خاورميانه طرحهايی مانند طراح خاورميانه بزرگ را مطرح كرد (Medalia, 2005 ).
این تصور وجود داشت که با رفتن جرج بوش از كاخ سفيد موضوع مبارزه با تروريسم در سياست خارجي آمريكا كمرنگ شود و كمتر در دستور كار دولتمردان جديد قرار گيرد اما اينگونه نبود و موضوع مبارزه با تروريسم همچنان در سياست خارجي ايالات متحده برجستگي و اهميت داشت و دولت جدید افغانستان و پاكستان را كانون مبارزه با تروريسم معرفي كرد. در راهبرد امنيت ملي ايالات متحده، به تاریخ مي۲۰۱۰، تروريسم در كنار گسترش تسليحات كشتارجمعي مهمترين و بزرگترين خطر براي امنيت امريكا معرفي شده است. در اين راهبرد آمده خط مقدم مبارزه با تروريسم افغانستان و پاكستان است و بر نابودی القاعده و اعضاي آن در افغانستان، پاكستان و سراسر جهان تأكيد شده است. در راهبرد جديد امنيت ملي امريكا ضمن اذعان به عدم غلبه كامل بر تروريستها سه راهبرد براي مبارزه با تروريسم در نظر گرفته شده است كه عبارتند از:
- استفاده از نيروي نظامي امريكا و متحدين در جنگ افغانستان براي حمله به پناهگاه تروريستها؛
- پيگيري گسترش توسعه و دموكراسي در پاكستان؛
- پيگيري توسعه، دموكراسي و تقويت دولت ملي در افغانستان.
دولت اوباما در راستاي راهبرد اول نيرويهاي نظامي خود را در افغانستان افزايش داد و از متحدين خود نيز درخواست ارسال نيروي بيشتر كرد كه با پاسخ كموبيش مثبت روبرو شد. همچنين در راستاي راهبرد دوم و سوم همچنانكه در راهبرد امنيت ملي مي۲0۱۰ نيز آمده است كمكهاي فراواني در اختيار دولتهای پاكستان و افغانستان قرار گرفت كه كماكان ادامه دارد.
- 3. تروریسم هستهای و چالشهای اقتصادی
وقوع یک حمله هستهای و رادیولوژیکی آثار اقتصادی متعددی در پی خواهد داشت. برخی از نویسندگان، هزینههای اقتصادی اقدام تروریستی هستهای نسبتاً کوچک را دایر بر یکبیلیون دلار تخمین زدهاند و براین فرض مبتنی است که واکنش عموم مردم تقاضای تخلیه فوری و پاکسازی سریع و تجدید ساختار ناحیه آسیب دیده است. مشاغل و فعالیتهای تجاری به حالت تعطیل درخواهد آمد، زیرا مأموران امنیتی و امدادی منطقه حادثهدیده را بلافاصله پس از انتشار تشعشعات رادیولوژیکی به محاصره درمیآورند و در صورتیکه مشخص شود میزان رادیواکتیو رها شده برای انسان خطرناک و مضر است فعالیتهای تجارتی در این مناطق با صعوبت فراوان و طولانی همراه خواهد بود (Ibid ).
باید توجه داشت مطلب فوق بدین معنی نیست که صرفاً مناطقی که آماج اعمال تروریستی هستهای قرار گرفتهاند دچار رکود اقتصادی میشود بلکه اشخاص و مؤسسات درگیر تولید و توزیع کالا در خارج از این مناطق نیز از نتایج سوء این حملات بیبهره نخواهند ماند. وقوع حوادث تروریستی هستهای و رادیولوژیکی املاک و مستغلات را شدیداً متأثر خواهد کرد زیرا این مناطق مدت طولانی غیرقابل سکونت میشود و اشخاص و صاحبان منازل، نقاط دیگری را برای سکونت انتخاب خواهند کرد. همچنین سرمایهگذاری در این محلات صورت نمیگیرد که بدون تردید آثار و پیامدهای منفی اقتصادی را به همراه خواهد داشت. حمله هستهای آثاری منفی نیز برای مؤسسات بیمه خواهد داشت؛ این مؤسسات با حجم انبوهی ادعا مبنی بر آسیبهای ناشی از تشعشعات رادیواکتیو روبرو میشوند. تروریسم هستهای صنعت صادرات دولت را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ بسیاری از دولتها ممکن است با توجه به احتمال آلودگی محصولات کشاورزی و غذایی با مواد رادیواکتیو تمایلی برای خرید نداشته باشند. تجارت بینالمللی نیز دچار محدودیتهای زیادی خواهد شد، مأموران و مراجع گمرکی قواعد سختگیرانهای برای کالاهایی که از مرزهای بینالمللی عبور میکنند وضع خواهد کرد (غنی کلهلو، 1388).
رهیافتهای مقابله با تروریسم هستهای
مقابله با تروریسم هستهای، که امروزه در دستور کار نهادهای بینالمللی قرار گرفته ، گاهی تا بدانجا تشدید اقدامات دولتها را در پی دارد که حتی زیر پاگذاشتن موازین اولیه و ملاحظات مقدماتی مبتنی بر کرامت بشری را که طی یک قرن گذشته بنیاد میراث فکری و ارزشی جهان محسوب میشده، بسان رویهای عادی جلوهگر شده است. این درحالیاست که منزلت حقوقی و کرامت بشر، که نقطه مشترک تمام ادیان و فرهنگها است، اساس و پایه هنجارهای تعیینکننده رفتار در روابط بینالملل است و هرگز اقدامات ضدتروریستی که این روزها عمدتاً بر پایه احساسات (و انگیزههای سیاسی) پایهریزی شدهاند، نمیتوانند و نباید این منزلت را مخدوش سازند. پس از درک ضرورت مبارزه با تروریسم هستهای اکنون راهکارهای رویارویی با این پدیده مورد بررسی قرار میگیرد.
- 1. امنیت از تأسیسات هستهای
حمله مسلحانه به تأسيسات هستهاي صلحجويانه، از جمله مهمترين خطراتي است كه امنيت تأسيسات مذكور و نهايتاً آرامش خاطر جهانيان را تهديد ميكند. انفجار در این تأسيسات، به لحاظ خطر جدي براي محيطزيست، از همان ابتدا مورد توجه جامعه بينالمللي بود؛ لكن اقدامات جدي و عملي به تناسب خطر بالقوه چنين تأسيساتی انجام نگرفته است. در مورد امنيت تأسيسات هستهاي در برابر تروریسم، هرچند كه برخي از قواعد عام حقوق بينالملل از قبيل منع توسل به زور عليه كشورها و منع تخريب و آلودهسازي محيطزيست حمايتهايي را اعطا كرده و محدوديتهايي را در حمله مسلحانه به آنها به وجود آورده، ولی نظر به تفسيرپذیری اين قواعد و وجود برخي از قواعد ديگر (قواعد مربوط به دفاع مشروع) و اين حقيقت كه قواعد مزبور، حمله مسلحانه به تأسيسات هستهاي صلحجويانه را صريحاً ممنوع نكرده است، لذا در مورد حمايت از تأسيسات فوق خلاءهاي حقوقي بخوبي آشكار است (Rice, 2008 ).
مقررات پروتكلهاي الحاقي به كنوانسيونهاي ژنو نيز با آنكه محدوديتهايي را ايجاد و حمايتهايي را اعطا ميكنند، لكن نواقصی دارند. اين پروتكلها تنها در زمان مخاصمات مسلحانه قابل اعمال هستند و تنها از تأسيسات هستهاي مولد برق حمايت میکنند. اين درحالياست كه ساير تأسيسات هستهاي در حال كار یا ناتمام نيز حمايتهاي مقتضي را ميطلبند. قطعنامههايي كه برخي از سازمانهاي بينالمللي در حمايت از امنيت تأسيسات هستهاي به تصويب رساندهاند، هر چند دلالت بر اهميت امنيت آن تأسيسات از ديدگاه آن سازمانها دارد، اما بايد توجه داشت كه قطعنامههاي سازمانهاي بينالمللي، جز در موارد خاصي الزامآور نيستند. این قطعنامههاي عليرغم اينكه ميتوانند موجب شكلگيري منابع حقوق بينالملل را فراهم آورند، اما نميتوانند منبعی مستقل در حقوق بينالملل به شمار آيند. قطعنامههايي كه سازمانهاي بينالمللي در مورد امنيت تأسيسات هستهاي در برابر حملات مسلحانه و ضرورت حمايت از آنها تصويب كردهاند، هرچند ميتوانند به عنوان حقوق غيرقطعي و يا حقوق آرماني تلقي شوند اما براي تبديل آنها به حقوق قطعي و لازمالاجرا بايد اقدامات سياسي و حقوقي ديگري انجام گيرد.
با توجه به خلاءها و نارساييهاي حقوقي موجود، و نظر به ضرورتهاي زيستمحيطي در امنيت تأسيسات هستهاي و لزوم حمايت از حق استفاده صلحجويانه از فنآوري اتمي، مقتضي است كه مسئله امنيت آنها، كه زماني در برخي از محافل بينالمللي (كنفرانس خلعسلاح1) مورد ملاحظه مفصل و خاص در قالب يك سند الزامآور بينالمللي، كه در برگيرنده حمايت كامل از تمام تأسيسات هستهاي در حال ساخت باشد، ضروري مينمايد. در اين ميان تلاش دولتها، بهويژه دولتهايي كه تأسيسات صلحجويانهشان مورد حمله مسلحانه قرار گرفته است، در جهت تدوين قواعد و مقررات جامع و لازم براي حمايت از تأسيسات هستهاي ميتواند تا حد زيادي در پيشرفت كار مؤثر واقع گردد (J.Robert, D.Heyer, 2001).
- 2. امنیت در صادرات مواد هستهای
کنترل بر صادراتوواردات مواد هستهای از مواردی است که به منع گسترش تسلیحات هستهای کمک فراوانی میکند؛ به همین دلیل تمامی کشورها، موظفند دقیقاً از کنوانسیونهای بینالمللی پیروی کرده و تضمین کافی از متولیان امر دریافت کنند حتی کشورها، متعهد هستند که قوانین داخلی خود را درباره اعطای مجوز صادراتوواردات و مسائل آن با قوانین بینالمللی هماهنگ سازند. انتقال هستهای به جز روش مرسوم صادراتوواردات مواد هستهای، راههای دیگری هم دارد که برای نمونه میتوان از سرمایهگذاری یک کشور در شرکت دارای مجوز کشور دیگر یا ارائه همکاریهای فنی و خدمات مدیریتی یک کشور به کشور دیگر نام برد حتی شاید مراحل شکلگیری تأسیسات هستهای در یک کشور از مرحله طراحی تا اجرا بهدست کشور دیگر انجام گیرد. تدوین مجموعه مقررات صریح در این زمینه یکی از راهکارهای جدی برای جلوگیری از ورودوخروج غیرقانونی مواد هستهای است. قوانین باید بهگونهای تدوین شوند که در مرحله اول در هنگام نقلوانتقال مواد هستهای به محیطزیست صدمهای وارد نیاید؛ گام دوم اینکه مسبب انتقال تسلیحات هستهای به کشورهای فاقد سلاح و یا حتی افراد غیرمجاز نشود یا راه استفاده از این مواد را در موارد غیرمجاز هموار نکند. نکته شایان توجه اینجاست که در هنگام تدوین، باید به گونهای عمل شود که تنها شامل کشورهای صادرکننده و واردکننده نشود زیرا همواره دولتهای قدرتمند در تلاشند که انتقال از طریق کشورهایی انجام شود که از این حیث ضعیف عمل میکنند؛ در نتیجه ممکن است کشور مذکور، ناخواسته، متهم به همدستی با متولیان تجارت غیرقانونی این مواد شود. ضمن آنکه به نظر میرسد حضور یک سازمان مستقل که بر امر صادراتوواردات مواد هستهای نظارت کند بسیار سودمند است. امروزه معمولاً در بیشتر کشورها صدور مجوز و نظارت بر آن توسط چندین سازمان از جمله: وزارت امور خارجه، انرژی، محیطزیست و... صورت میگیرد. گرچه این مسئله به تمامی این ارگانها مربوط است، اما همین رفتوآمدهای بین سازمانی، نه تنها وقتگیر و هزینهبر است حتی ممکن است تداخل اهداف این نهادها با همدیگر، سبب بروز مشکلاتی شود که در نهایت هدف اصلی صادراتوواردات مواد هستهای تأمین نشود (www.frwebgat.gov).
- 3. امنیت سلاحهای هستهای
بیتردید بهترین ضمانت تأمین امنیت هستهای، جهان عاری از سلاحهای هستهای است تا به این ترتیب فرآیند خلعسلاح بتواند امنیت را تقویت کند. بهعلاوه باید خاطرنشان کرد جدیترین چالش فراروی امنیت هستهای، ذخائر مواد شکافپذیر همچون اورانیوم با غنای بالا و پلوتونیوم جدا شده، است که حفاظت از آنها نیز نگرانی جدی برای جامعه بینالمللی است. جامعه بینالمللی نمیتواند تا ابد در انتظار امحاء کامل سلاحهای هستهای بماند. چهارچوب زمانی روشن با تاریخی مشخص، یعنی سال۲۰۲۵ همانطورکه توسط جنبش عدمتعهد در کنفرانس بازنگری معاهده عدم اشاعه هستهای در سال۲۰۱۰ پیشنهاد شد، برای اجرای کامل ماده شش معاهده منع اشاعه هستهای نیازی مبرم است.
کشورهای هستهای باید اقدامات ضروری، به شکلی قطعی و روشن، را جهت کاهش فزاینده نقش و اهمیت سلاحهای هستهای در کلیه دکترینها و سیاستهای نظامی و امنیتی اتخاذ کنند. گرچه امنیت و ایمنی هستهای دارای برخی اهداف مشترک در حفاظت از سلامت و حیات بشریت و محیطزیست است لیکن دارای ماهیت متفاوتی میباشد بهگونهای که ایمنی هستهای نیل به شرایط عملیاتی صحیح، ممانعت از حوادث و کاهش پیامدهای حوادثی است که منتج به حفاظت از کارکنان، عموم مردم و محیطزیست در مقابل خطرات پرتوهای غیرمنقضی میشود پس امنیت هستهای، ممانعت و رهگیری و پاسخ به سرقت، خرابکاری، دسترسی غیرمجاز، انتقال غیرقانونی یا سایر اقدامات بداندیشانه است که در ارتباط با مواد هستهای و سایر مواد رادیواکتیو یا تأسیسات وابسته به آنهاست. امنیت هستهای ارتباط مستقیم با امنیت ملی با جهتگیری سیاسی دارد ولی ایمنی هستهای از ماهیت صرفاً فنی برخوردار است. بنابراین، با توجه به ماهیت متمایز این دو مفهوم، باید به هنگام طراحی اقدامات بینالمللی و آمادهسازی اصول راهنما در مورد ایمنی و امنیت هستهای تمایز لازم لحاظ شود (Levi, 2008).
ضمن تصریح در مورد اینکه مسئولیت امنیت هستهای در چارچوب یک کشور، به طورکامل بر عهده آن کشور است، باید توجه کرد آژانس میتواند با ایجاد نظامهای امنیت هستهای مؤثر از طریق کمک به کشورها، براساس درخواستهایشان، از جمله ظرفیتسازی در کشورها، اجرای اصول راهنما، تشریک دانش، بهبود همکاری و هماهنگی تلاشهای بینالمللی در این زمینه، مساعدت کند.
نتیجهگیری
اگر گروههایی وجود دارند که ممکن است به تروریسم هستهای متوسل شوند و آن خطری واقعی است باید بپذیریم نقطه تلاقی نظام منع اشاعه و مقابله با تروریسم هستهای جلوگیری از دستیابی بازیگران غیردولتی به سلاح، مواد و تجهیزات هستهای است. درست است که جامعیت معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای در پیشگیری از تروریسم هستهای مؤثر است ولی این موضوع نباید به گونهای تفسیر شود که موجب محرومیت کشورها از دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای گردد.
عليرغم آنکه سازمانهاي تروريستي هنوز به تسليحات مدرن و سلاحهاي کشتارجمعي دست نيافتهاند، ولي کارشناسان سرويسهاي اطلاعاتي هشدار ميدهند، در آيندهاي نه چندان دور، احتمال دستيابي تروريستها به این تسليحات دور از انتظار نیست؛ زيرا از سویی ارزيابيهاي انجام شده حاکي از آن است که ذخيره اورانيوم غني شده در سطح جهان براي ساخت هزاران تسليحات هستهاي کافي است و از سوي ديگر بر پايه برخي گزارشها؛ شبکههاي تروريستي، از جمله القاعده، به وضوح تمايل خود را براي به دستآوردن تسليحات هستهاي نشان دادهاند.
در بحث مقابله با تروریسم هستهای و نظام منع اشاعه ذکر این نکته ضروری است که مقابله با گروههای تروریستی و ممانعت از دستیابی بازیگران غیردولتی به آن امری ضروری است؛ اما بهانه قراردادن این موضوع و سیاسیکردن آن در معاهده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در مورد کشورهایی که جهتگیری سیاسی آنان منطبق با رویکرد قدرتهای هستهای جهان نیست، میتواند اعتماد کشورهای غیرهستهای را به جریان قابل اتکای نظام منع اشاعه سلب کند.
مقابله با تروریسم هستهای بهواسطه جلوگیری از دستیابی بازیگران غیردولتی به سلاحهای هستهای، مواد رادیواکتیو و ابزارهای اولیه تهیه این مواد راهکارهای دیگری دارد، با نگاهی به بحث کنترل سلیحات1 (منع اشاعه) و موضوع مذکور در بحث مقابله با تروریسم، این مهم از طریق دیگری نیز قابل وصل است که یکی از مؤثرترین آنها اقدام در جهت حذف کامل سلاحهای هستهای به ویژه سلاحهای هستهای تاکتیکی و نابودی آنها است هدف مهمی که در ماده 6 ان.پی.تی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. تحقق این مسئله از سویی نیازمند صداقت و ارتقای فهم و آگاهی سیاسی واقعی قدرتهای هستهای از موضوع و کنار گذاشتن استفاده ابزاری از آن و از سوی دیگر جلب اعتماد جهانی در جهت تقویت نظام منع اشاعه است. مسلم است سیاسیکاری و دوگانگی در رفتار و اتخاذ رهیافت سلبی از سوی قدرتهای هستهای، کمکی به این نظام و نیل به هدف ریشهکنی تروریسم هستهای نخواهد کرد.
کتابنامه
رضاییپیشرباط، 1381، «صالح، تروریسم هستهای در حقوق بینالملل»، نشریه نگاه، شماره 31.
عالیپور، حسن، 1384، «تروریسم هستهای»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال نهم، شماره سوم.
عبدالهی، محسن، 1384، سرکوب تروریسم در حقوق بینالملل، تهران: انتشارات ریاستجمهوری.
غنیکلهلو، محسن، 1388، تروریسم هستهای، تهران: خرسندی.
Anet, Bernard; Nuclear Terrorism: the ultimate form of Terrorism, spiez laboratory, ch – 3700 spiez, 2002.
Richard, John; Dictionary of terrorism, second edition first published, 2004, rout ledge, p. 182.
J.Robert, D.Heyer; Introduction to NBC Terrorism, Hazardous Materials Specialist, Red Bank, New Jersey, October 15, 2001, p. 3,
Medalia, Jonathan; Nuclear Terrorism: A Brief Review of Threats and Responses, CRS Report for Congress, February 10, 2005.
Rohan Perera, Amrith; International Terrorism, Vikas publishing House, Delhi, 1997, p. 22.
Department of Defense Dictionary of Military and Associated Term. Washington D.C: Department of Defense, 2002.
Glaser, Charles, winter ,1995, "Realists As Optimists Cooperation As Self Help "International Security, Vol. 119. No 3.
Kissinger, Henry, 2002, "old left, New Right", Foreign Affairs, vole: 178, No:30.
Levi, Michael, Jan / Feb 2008, "stopping, Nuclear Terrorism", Foreign Affairs, vol: 87, No:2.
Mearsheimer, John, 2001, The Tragedy of Great power politics, New York , w.w.Norton
Rice, Condoleezza, July/ Agest 2008, "The New American Realism", Foreign Affairs, vol:87, No:4.
Schlesinger, Jr.Arthur; Num /Oct 2003, "Eyeless in Iraq " ;the NewYurk Review of book , volume 50.
Us Code Title 18. Chapter 3B. Terrorism,(www.frwebgat.gov.)
Waltz, K. 1979, Theory of International Politics ,New York, Random house.
White house, sep 2002, "The National Security Strategy of the United States ofAmerica ".
[1] . Terrorism
[2]. Nuclear Terrorism
[3]. Nuclear Weapons
[4]. Nuclear facilities
1. Nuclear Non-Proliferation Treaty
1. Disarmament
1. Arms Control