سپتامبر2005(شهريور1384)
شهادت براي کميته روابط خارجي سنا توسط دکتر عباس ويليام سميع...
در يک سوي طيف اپوزيسيون مجاهدين خلق قرار دارد که در سال 1997(1376) توسط وزارت خارجه ايالات متحده بهعنوان سازمان تروريستي خارجي طبقهبندي شده است. مجاهدين خلق، که هنوز بهعنوان تروريست شناسايي ميشود، به نامهاي ارتش آزاديبخش ملي(شاخه سياسي مجاهدين)، مجاهدين خلق ايران، شوراي ملي مقاومت، شوراي ملي مقاومتِ ايران و انجمن دانشجويان ايراني مسلمان، که براي جذب حمايت مالي به کار ميرود، نيز شناخته ميشود. اتحاديه اروپا شاخه نظامي مجاهدين خلق را در ماه مي 2002(ارديبهشت1381) بهعنوان سازمان تروريستي طبقهبندي کرد.
مجاهدين خلق در دهه 1960 بنا نهاده شد و ايدئولوژي آن مخلوطي از اسلام و مارکسيسم است. اين گروه در دهه 1970 به تروريسم ضدآمريکايي مشغول بود و در ابتدا از انقلاب 1979(1357) حمايت کرد. در ژوئن 1981(تير1360)، شورش ناموفقي را عليه رژيم اسلامي انجام داد که بسياري از اعضاي گروه زنداني شدند و بقيه به خارج از کشور گريختند. يرواند آبراهاميان در سال 1989(1368) در کتاب خود با عنوان «اسلام راديکال: مجاهدين ِايراني» نوشت: «در نيمه سال 1987(1366)، مجاهدين خلق از «جنبش مردمي» سال 1981 به سازماني تبديل شد که همه مشخصات اصلي يک فرقه را دارا بود.» مجاهدين خلق فرمانده خود، مسعود رجوي، را از نظر مذهبي رهبر و «امام زمان» ميخواند. مجاهدين خلق از تبعيدگاه خود در عراق به رهبري رژيم ايران حمله ميکرد، بمبگذاري سال 1981 موجب کشتهشدن محمدعلي رجايي رئيسجمهور و محمدجواد باهنر، نخستوزير شد. در سال 1992(1371) اين گروه به سيزده سفارتخانه ايران حمله کرد و عامل حملات خمپارهاي و تلاش براي ترور در ايران است.
صدامحسين، رئيسجمهور مخلوع عراق، در عراق به مجاهدين پناه داد و گروه نيز در سرکوب شورش شيعيان در جنوب و اکراد در شمال به صدامحسين کمک کرد. بنابراين در عراق محبوبيتي ندارد. مجاهدين خلق در جنگ ايران و عراق با نيروهاي ايراني جنگيد و اين امر موجب بياعتبار شدن گروه مجاهدين در ميان مردم ايران شد. در ماه مي 2003(خرداد1382)، بعد از عمليات «آزادي عراق»، مجاهدين موافقت کرد که سلاحهايش را به نيروهاي آمريکايي تحويل دهد، و به مرور زمان اکثر آنها در يک مکان، اردوگاه اشرف، محدود شدهاند.
در جولاي سال 2004(مرداد1383)، به اعضاي مجاهدين خلق وضعيت «حفاظت شده تحت کنوانسيون ژنو» اعطا شد. دولت ايران مکرراً به مسئولان و سربازان گروه عفو داد تا به ايران برگردند، اما رهبران سازمان مشمول اين عفو نيستند. رسانههاي دولتي ايران گهگاهي خبر بازگشت گروههايي از اعضاي سابق مجاهدين را اعلام ميکنند، اما نحوه رفتار با آنها روشن نيست. برخي از مفسران ايالات متحده خواستار حذف مجاهدين خلق از ليست تروريستي و استفاده از آن بهعنوان جنبش مقاومت مسلح عليه ايران شدهاند. برخي نيز پيشنهاد ميکنند که پرسنل مجاهدين خلق بهعنوان نيروهاي اطلاعاتي تعليم داده شوند، که بتوانند به جنبش اصلاحات در ايران مجدداً انرژي دهند. بعيد است که اعضاي مجاهدين خلق مورد اعتماد قرار گيرند، چرا که برخي از اصلاحطلبان در جنگ با پرسنل مجاهدين خلق جنگيدهاند و بقيه نيز مؤسساتي امنيتي تأسيس کردند که مجاهدين را به دام ميانداختند و اکثر آنها بخشي از سيستم سياسي کنوني هستند. علاوه بر اين، اطلاعاتي که توسط مجاهدين خلق، که اهدافش با اهداف ايالات متحده همسو نيستند، فراهم ميشود احتمالاً اطمينانبخش نيستند و فقط به منافع خودشان کمک ميکند. استفاده از پرسنل مجاهدين خلق بهعنوان نيروي پارتيزان جذاب به نظر ميرسد، اما ائتلاف با آنها باعث بياعتبار شدن ايالات متحده در چشم ايرانيها خواهد شد... نتيجه اينکه گامهايي وجود دارد که ايالات متحده ميتواند براي تسريع روند دموکراتيک شدن ايران بردارد. اما اين عقيده که يک جنبش دموکراتيکِ پيشموجود يا حتي يک گروه اپوزيسيون مؤثر وجود دارد، نادرست است.