« منافقین و جنگ تحمیلی 17 »

فصل هفتم

1 44

منافقین و بمباران زندان " دولتو "

همکاری و همگامی احزاب موجود در کردستان با عراق بر همه آشکار است ، در حقیقت باید گفت که این احزاب از سال ها پیش به عنوان مزدوران و مترسک های ابرقدرت ها و بالمآل عراق در ایران فعالیت می کردند و از سوی استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی عراق حمایت و تأمین می شدند ، کمک های اقتصادی ، تسلیحاتی ، تبلیغاتی و سیاسی عراق به احزاب محرز است و این حقیقت مسئله ای نیست که بر فردی پنهان باشد .

به طوری که این احزاب در نشریات و اعلامیه های خود به کرات به روابط دوستانه (ارباب مزدوری ) خود با عراق اعتراف کرده و بعضاً به آن افتخار و مباهات می ورزند ، لذا احزابی چون حزب دمکرات ، کوموله ، چریک های اقلیت ، رزگاری ، منافقین ، سلطنت طلب ها و .... که امروزه ابایی از آشکار سازی روابط با عراق ندارند ، اما درگذشته علیرغم آگاهی مردم از شواهد و دلایل کافی مبنی بر وجود این روابط ، هرگز به حقایق فوق اعتراف نمی کردند ، چرا که تحلیل مرکزیت گروهک ها این بود که هنوز زمینه مساعد برای آشکار سازی این روابط مهیا نشده است ، بنابراین سعی می کردند که با پنهان ساختن روابط نامشروع خود مردم را بفریبند .

حزب مزدور دمکرات و منافقین نیز وقاحت را از حد گذرانده بود ، به طوری که با وجود کمک های تسلیحاتی ، اقتصادی و ... از سوی عراق اعلام می کردند که : قاسملو اخیراً در پاریس بود و در آنجا مصاحبه ای با بی بی سی در زمینه هدف های حزبش انجام داده است که توسط بخش داخلی بی بی سی پخش شده است .

وی با خبرنگار بخش فارسی بی بی سی نیز مصاحبه ای انجام داد که بر مبنای آن " جان نر " گزارشی تهیه کرده که اینک می خوانید :

" مقامات ایرانی چریک های کرد را به عنوان خائن به شدت محکوم کرده اند و رهبران ایران گفته اند که جنگ در منطقه کردستان سبب شده است که به کوشش های ایران در جنگ با عراق آسیب وارد آید ، اما عبدالرحمن قاسملو در مصاحبه خود با وی گفته که دولت ایران جنگ با عراق را بهانه ای برای سرکوب نهضت کردها کرده است ، او اتهام خیانت را رد کرد ، قاسملو گفت که در آغاز جنگ با عراق حزب دمکرات کردستان اعلام کرد و این اعلامیه از رادیو کردستان هم خوانده شد که چریک های کرد حاضرند که در کنار ارتش ایران با عراق بجنگند ." نشریه مجاهد ، ش 11 ، ص 10

 

اما با گذشت زمان و به خواست پروردگار ، بندهای پنهان روابط لحظه به لحظه آشکار و آشکارتر گردید ، به طوری که پس از تشکیل شورای به اصطلاح ملی مقاومت توسط لیبرال ها ، منافقین ، حزب دمکرات و تمامی احزاب وابسته به استکبار جهانی به ویژه به شیطان بزرگ ، رجوی مزدور به عنوان مسئول شورا و نخست وزیر خیالی بنی صدر مزدور انتخاب می شود و دیری نمی پاید که طارق یوحنا میخائیل عزیز با وی ملاقات می کند و بیانیه مشترکی را به امضاء می رسانند که بخشی از این بیانیه به نقل از نشریه مجاهد به شرح زیر است :

" یکشنبه 9 ژانویه 1983 ( 19 دی 1361 ) آقای میخائیل عزیز نایب نخست وزیر عراق با آقای مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران و مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران در محل اقامت او در " اور سور اواز " ( شمال پاریس ) دیدار و پیرامون جنگ ایران و عراق و ضرورت پایان آن تبادل نظر نمودند .....

آقای میخائیل عزیز دعوتی از جانب رهبری عراق به آقای رجوی برای دیدار از عراق به منظور ایجاد روابط برادرانه ؟! بین خلق های همجوار بر اساس احترام متقابل و تمایل صادقانه ؟! برای استقرار صلح تقدیم نمود ...

درباره دعوت رهبری عراق از آقای رجوی برای دیدار از آن کشور ، آقای رجوی ضمن این که انجام چنین دیداری را به طور اصولی بلامانع دانست ، اظهار داشت که به زودی آن را تحت مطالعه قرار خواهد داد ."

نشریه مجاهد ، ش 135 ، ص 1 و 2 ، تاریخ 23 دی 63

بدون شک این ملاقات و روابط کاملاً دوستانه ؟! به شکل دفعی به وجود نیامده است بلکه بایستی از سال ها قبل زمینه های پنهانی داشته باشد که یکباره در این نوع ملاقات های ضد خلقی متبلور می کرد و این یکی از بدیهیات امور سیاسی است .

به هر حال آنچه که آشکار بوده و هست این است که " سیا " ، صدام و نمایندگان سازمان ها و احزاب ضد انقلاب همواره حول یک میز توطئه های مشترک خود را برنامه ریزی می نمایند و یکی از این جنایات فجیع بمباران زندان " دولتو " در کردستان است .

از مدت ها پیش حزب آمریکایی دمکرات عده ای از انقلابیون و پیروان صدیق امام را که در لباس سپاه ، کمیته ، ارتش ، جهاد سازندگی ، بهداری و .... برای خدمت به خلق محروم و ستمدیده کردستان عازم آن دیار می شدند ، دستگیر و به زندان انداخته و تحت شدیدترین و سبعانه ترین شکنجه های قرون وسطایی قرار می دادند .

در اوایل اردیبهشت ماه سال 60 که گروهک های مزدور و ضد انقلاب همراه با لیبرال ها در ایران غلغله به پا کرده بودند و جو ناآرام و طوفان زده ای همراه با جنگ خانمان سوزی را بر ایران تحمیل کرده بودند ، همراه با عراق از سوی " سیا " مأمور وارد آوردن ضربه ناگهانی دیگری بر روح و پیکر مردم حزب الله و سپاهیان و دولتمردان جمهوری اسلامی ایران شدند .

البته در این میان سعی کردند که طرح توطئه را طوری تنظیم نمایند تا با کمترین مخارج بیشترین تلفات را بر جمهوری اسلامی و مردم تحمیل نمایند و در نتیجه ثبات و قدرت جمهوری اسلامی را مسئله دار ، خدشه دار و تضعیف نمایند و در نتیجه مردم را از قدرت جمهوری اسلامی مأیوس و ناامید و بالاخره مردم را از جمهوری اسلامی جدا سازند .

بر این اساس تصمیم گرفتند که با بمباران زندان " دولتو " و قتل عام زندانیان مسلمان و مؤمن به انقلاب اسلامی ، این خواست پلید خود را عملی سازند و در تاریخ 17 اردیبهشت 60 این نقشه ننگین آمریکایی را اجرا کردند .

شرح فاجعه :

اوایل اردیبهشت 60 ، جلسه ای با حضور دو تن از اعضای کمیته مرکزی حزب دمکرات و به نمایندگی قاسملو از دفتر سیاسی این حزب به نام جلیل گادانی و فتاح کاویانی و نیز سروان خلبان فراری به نام ایرج سلطانی که به اسم مستعار امیر خلبان مسئول منطقه اشنویه از طرف حزب دمکرات بود و دو تن از افسران بعثی عراق به نام سرهنگ عیار عبدالرضا و رشید صالح از اداره استخبارات کرکوک عراق تشکیل می گردد ، که در این جلسه طرح بمباران زندان " دولتو " از طرف سروان فراری ایرج سلطانی مطرح و به تصویب می رسد .

لازم به توضیح است دو تن از اعضای دفتر سیاسی یعنی جلیل گادانی و فتاح کاویانی از طرفداران خط قاسملو و شخص جلیل گادانی رابط حزب دمکرات با رژیم بعثی عراق می باشد و سروان ایرج سلطانی خلبان مخصوص هلیکوپتر اشرف پهلوی بوده است که متواری شده و به حزب منحله دمکرات پیوسته و به اصطلاح به دفاع از حقوق خلق کرد ، پرداخته است .

صبح روز 17/2/60 بر خلاف هر روز که برادران را به بیگاری می بردند در حیاط زندان نگه داشتند و تعداد نگهبانان و افراد مسلح که به 150 نفر می رسد ، به 12 نفر تقلیل پیدا کرده بود و حتی بنا به گزارشات محرمانه هیئت بدون جریان ، از سوی نخست وزیری ، تعدادی از افراد حزبی و پیشمرگان حزب که بر اثر نافرمانی از دستورات حزب در زندان بودند به محل های دیگری منتقل می شوند .

در ساعت 10 صبح 17/2/60 دو فروند هواپیمای عراقی در ارتفاع کم از روی زندان رد شده و آبادی " دولتو " در نزدیکی زندان " دولتو " توسط یکی از هواپیماها بمباران می شود ، زندانبانان با دیدن این صحنه که به عنوان شروع عملیات بوده است برادران را به زور داخل زندان کرده و در زندان را از پشت قفل می کنند و خود در اطراف زندان مستقر می شوند .

هواپیماها پس از بمباران آبادی دولتو به طرف زندان بر می گردند و یک بمب و یک راکت به طرف ساختمان زندان پرتاب می کنند که ساختمان زندان بر سر برادران ویران شده و تعدادی شهید و تعدادی نیز مجروح و زیر آوار می مانند ، پس از این عمل یک بمب آتشزا شبیه ناپالم پرتاب می کنند که در رودخانه نزدیک زندان می افتد و حوضچه بزرگی درست می کند و پس از این عمل از منطقه دور می شوند .

پس از دور شدن هواپیماها چهار فروند هلیکوپتر توپدار وارد عمل شده و برادرانی را که مجروح و یا زیر آوار مانده و یا در اطراف ساختمان پراکنده شده اند زیر رگبار مسلسل های سنگین کالیبر 50 می گیرند .

ترکیب هلیکوپترها که به صورت ثابت در بالای سر زندانیان و ساختمان خراب شده بودند به حدی ساده بود که با اسلحه سبک می شد آنها را سرنگون کرد ، ولی نه تنها پیشمرگان حزب به طرف هلیکوپترها تیراندازی نکردند ، بلکه در حین عملیات هلیکوپترها برادرانی را که موفق می شدند جان سالم بدر ببرند ، مورد اصابت گلوله قرار می دادند ، با توضیح این که حداقل سه قبضه تیربار کالیبر 50 روی ارتفاعات مستقر بوده است که حتی یک تیر هم شلیک نکرده بودند .

در این فاجعه حدود 130 نفر کشته و زخمی شدند که حدود 65 شهید و 60 مجروح داشته ایم . لیکن بعد از فاجعه ، مرکزیت منافقین و دموکرات ها دریافتند که مردم شدیداً این عمل ننگین را محکوم کرده اند ، برای تبرئه خود و فریب مردم طی بیانیه ها و اعلامیه هایی این عمل وحشیانه را به عراق نسبت دادند و عراق را محکوم ؟! نمودند .

منافقین اگر چه به شکل پنهانی در این توطئه دست داشتند و قبلاً از وقوع این جریان مطلع بودند ، اما برای آن که ذهن مردم را کور کنند و همچنین هم پیمان پر و پا قرصش را تطهیر نمایند ، اعلامیه ای صادر می کنند که در آن صرفاً رژیم عراق را محکوم می کنند و اصلاً نامی از حزب خائن دمکرات نمی برند .

چرا که در آن زمان سازمان سعی می کرد که زمینه های عینی و ذهنی ائتلاف با حزب خائن دمکرات را در میان هواداران خود به وجود بیاورد و لذا سرپوشی و نادیده انگاشتن چنگال های خونین حزب دمکرات ضروری به نظر می رسید ، در حقیقت باید گفت که به دستور " سیا " حزب دمکرات اسیر می گیرد ، عراق بمباران می کند و منافقین تطهیر .

بخشی از متن اعلامیه به شرح زیر است :

" سازمان مجاهدین خلق ایران با تأسف بسیار ، حمله ناجوانمردانه هلیکوپترهای متجاوز بعثی را به زندان " دولتو " سردشت محکوم می کند و بدیهی است جنایتکاران تجاوزکار بعثی با اینگونه روش ها هیچ طرفی نخواهند بست و خشم و انزجار کلیه افکار آزاد و ترقی خواه جهان را علیه خود بر می انگیزند ." اعلامیه منافقین خلق ، 22 /اردیبهشت /60

 

اعلامیه فوق آنچنان ضد عراقی و بالمآل ضد امپریالیستی نوشته شده است که هر خوش باور و ساده اندیشی را در نظر اول جذب جاذبه های دروغین مواضع خود می نماید ، اصولاً یکی از روش های منافقین و سایر گروهک های وابسته ضد انقلاب در جذب نیرو این است که هرگز باطن خود را برای مردم و هواداران ساده آشکار نساخته و علی الظاهر مواضعی کاملاً خصمانه نسبت به اربابان خود می گیرند .

حال بنگریم که پس از گذشت مدتی نه چندان دراز چگونه روابط پنهان و مرتجعانه منافقین آشکار می گردد ، بدیهی است که در اعلامیه فوق الذکر منافقین ، عراق به علت این که یک عده افراد زندانی و بیگناه را قتل عام کرده به شدت محکوم گشته ، به طوری که خشم و انزجار کلیه افکار آزاد و ترقی خواه جهان را بر علیه خود برانگیخته اند .

حال ببینید که در ملاقات با طارق یوحنا میخائیل عزیز مواضع پنهان چگونه آشکار می گردد :

" آقای رجوی ضمن تأکید بر محکومیت هرگونه آزار غیر نظامیان و حملات رژیم (امام) خمینی به افراد ، آبادی ها و مردم بی دفاع شهرهای عراق ، از دولت عراق خواستار گردید که مصونیت و امنیت شهرها ، دهکده ها و مردم بی دفاع ایران را مورد توجه قرار دهد ، در اینجا آقای طارق عزیز درک عمیق خود نسبت به این مسئله را به آقای رجوی توضیح داد ."

نشریه مجاهد ، ش 135 ، ص 1 و 2 ، تاریخ 12/دی /61

 

نکاتی که حداقل در نقل قول فوق الذکر مشخص است عبارتند از :

1 _ رجوی مزدور علیرغم مشاهده و اعتراف جهان مبنی بر حملات وحشیانه موشکی عراق به شهرهای مرزی ایران ، آزار غیر نظامیان و افراد آبادی ها و مردم بی دفاع شهرهای عراق را از سوی جمهوری اسلامی ایران می داند و نه تنها عراق را متجاوز ، جنایتکار و عامل قتل عام مردم بیگناه شهرهای دزفول ، اهواز ، اندیشمک ، شوش ، خرمشهر ، آبادان ، هویزه ، سوسنگرد ، گیلان غرب ، ایلام و .... نمی داند ، بلکه حتی بمباران زندان دولتو توسط عراق و اعلامیه خود مبنی بر محکوم نمودن عراق در تاریخ 22 اردیبهشت 60 را به فراموشی می سپارد .

2 _ علاوه بر آن یوحنا میخائیل عزیز صهیونیست معروف و نایب نخست وزیر حکومت صهیونیستی عراق را انقلابی می خواند ، چرا که امکان ندارد که یک عنصر انقلابی با یک عنصر ضد بشر و مزدور دور یک میز بنشینند و تازه بیانیه مشترکی نیز صادر کنند .

3 _ از همتای انقلابی خود ؟! می خواهد که حتی در صورت حمله جمهوری اسلامی به آبادی ها و مردم بی آزار غیر نظامی و .....؟! اقدام به عمل متقابل به مثل نکند و به شهرهای ایران و مردم غیر نظامی حمله نکند .

4 _ جالب توجه است که طارق یوحنا میخائیل عزیز درک عمیق خود نسبت به این مسئله را به آقای رجوی توضیح می دهد و دیری نمی پاید که حملات شدیدتر موشکی عراق به اندیشمک ، دزفول ، گیلان غرب قبل و پس از پیروزی های چشمگیر سپاه اسلام در عملیات والفجر 2 و 3 و 4 از سر گرفته می شود و هواپیماهای عراقی بی شرمانه به اماکن مسکونی و مردم ، آبادی ها و شهرهای ایلام و گیلان غرب حمله می کنند و در این حملات از بمب های ناپالم استفاده می کنند و علاوه بر آن مردم بیگناه و غیر نظامی را از هوا به رگبار می بندند .

این هم درک عمیق آقای میخائیل عزیز که به رجوی خائن توضیح داده است ، شرمتان باد ، شرمتان باد از این همه بی سیرتی ، در تاریخ سیاست و مزدوری چنین جنایت ، خیانت ، مواضع زیگزاگی و ضد و نقیض سابقه نداشته است ، ای تاریخ دانان و ای تاریخ نویسان آیا می توانید مشابه چنین گروه به اصطلاح خلقی را در تاریخ پیدا کنید ؟!

همان زمان مقامات جمهوری اسلامی ایران علیرغم فشارهای کمرشکن ابرقدرت های شرق و غرب و ایادی درونی و برونیش ، این اعمال ناجوانمردانه را محکوم کردند و تا پای جان در دافع از مردم و مواضع بر حق ضد امپریالیستی خود ایستادگی کردند .

شهید مظلوم صریحاً این توطئه آمریکایی را این چنین محکوم کردند : " قاسملو و هم پیمانانش و گروهک ها ماهیت سبعانه خود را به همه و به خصوص به مردم شریف کردستان نشان دادند ."

دیری نپایید که رژیم صهیونیستی و مزدور عراق درک عمیق خود در بمباران شهر قهرمان پرور مریوان در تاریخ 10/6/62 با به خاک و خون کشیدن مردم بیگانه و شهروندان و اماکن عمومی و .... را به رجوی مزدور ابراز داشت و این بار حتی یک اعلامیه و بیانیه از سوی منافقین مزدور در محکوم کردن جنایات وحشیانه همکارشان ( رژیم صدام ) صادر نشد .

چرا که در این برهه پرده ها بکلی کنار رفته و همکاری و همگامی منافقین و دمکراتها و سایر احزاب ضد انقلابی موجود در کردستان با عراق و استکبار جهانی مشهود است و دیگر منافقین نمی توانند به دروغ خود را دوباره خلقی جا بزنند .

متقابلاً برخورد عمیق و موضع انقلابی ریاست جمهور محبوبمان حجت الاسلام سید علی خامنه ای با یک روز پس از بمباران شاهدین که نشانگر مدافعان حقیقی از مدافعان دروغین مستضعفین و محرومین اکراد می باشد . ایشان فرمودند :

" برای چندمین بار عمل نامردی حمله به شهرهای ایران تکرار شد و دیروز چند بار هواپیماهای عراقی به شهر عزیز مریوان حمله کردند ، یک بار حمله کردند تعدادی خانه ویران شد و تعدادی شهید و مجروح به جای ماندند ، مردم مسلمان و مؤمن و متعهد آمدند مشغول پیدا کردن عزیزان شهید و مجروح خود شدند ، در میان خرابه ها در حالی که مردم مشغول بودند و اجتماع زیادی به وجود آمده بود ، مجدداً هواپیماهای عراقی آمدند و همان نقطه تجمع مردم را با راکت زدند ، شلوغ ترین خیابان شهر را که مملو از جمعیت بود ، بمباران کردند .

دهها نفر شهید ، حداقل چهل نفر و چند برابر این مقدار مجروح به جای گذاشتند و رفتند ، برای ما غیر منتظره نیست از اول جنگ ما این را آزمودیم ، حرف ما چند چیز است ، اولین حرف ما به رژیم عراق و پشتیبانان اوست و آن حرف این است که ما می گوییم اگر با این کارها می خواهید مردم ما را خسته کنید، ما را به ستوه بیاورید و در ادامه جنگ برای ما تزلزلی ایجاد کنید ، بدانید که سخت در اشتباه هستید .

شما اینجا فرزندان و کودکان و زنان و بیماران و معلمان و مجموعاً افراد بی پناه را در خیابان ها و خانه ها و مغازه هایشان زدید وعده ما و شما در میدان های جنگ ، ما شما را در میدان های جنگ خواهیم کوبید ، ضربات خود را بر شما وارد خواهیم آورد و انشاء الله کمر شما را در بغداد خواهیم شکست ."

* عدم تعهد سازمان های بین المللی

" حرف دیگر در این رابطه با سازمان های حقوق بشر است ، با سازمان های بین المللی است ، با آن کسانی است که سعی می کنند چهره قابل قبولی از رژیم عراق ارائه بدهند ، چه جواب می دهید ؟ چگونه عذر این کار را می خواهید ؟ چگونه عذر سکوت خودتان را می خواهید ؟ چرا سکوت می کنید ؟

چرا سازمان صلیب سرخ جهانی لب فرو می بندد و از این جنایت و دهها جنایت شبیه این و جنایت هایی که در اردوگاه های اسیران ایران در عراق واقع می شود حرفی نمی زند ؟ یا سازمان عفو بین الملل و سازمان های دیگر .

مردم دنیا بدانند آن کسانی که فکر می کنند ما چرا به این سازمان ها بی اعتقادیم ، بدانید ما از این که سازمان های بین المللی بیایند حقایق تلخی را که می گذرد ببینند و بگویند ، بدمان نمی آید ، ما از این سازمان های بی تعهدی دیدیم ، بی مسئولیتی دیدیم و این ظن و گمان در ما قوی شده است که این سازمان ها دروغ می گویند و تحت تأثیر سیاست های استکباری دنیا مشغول کاری هستند ، سرگرمی برای خودشان درست کرده اند .

کشتن یک عده مردم در یک شهر ، بمباران یک شهر بی پناه ، چه معنی دارد ؟ این جنایت جنگی است ؟ یک جنایت بر حسب همه موازین انسانی است ؟ چرا به این جنایت رسیدگی نمی کنید ؟ ما البته شکایت به هیچ یک از این سازمان ها نمی کنیم ، چون آنها را آزمودیم ، اما آنها بیایند و ببینند با خبر شوند و اگر احساس مسئولیت می کنند انجام بدهند ."

* گروهک های متکی به رژیم صدام

" حرف آخر در این رابطه خطاب به آن کسانی است که حیثیت و شخصیت خودشان را در ارتباط با رژیم جنایتکار بغداد خواستند حفظ کنند ، گروهک ها ، چه گروهک هایی که ادعای پشتیبانی از مردم کرد می کردند و چه آن گروهک هایی که در کنار آنها خودشان را قرار داده بودند ، شما دیگر با چه رویی حاضرید در مقابل مردم کرد ظاهر شوید .

حزب دمکرات کردستان و حزب کومله دیگر با چه رویی ادعا می کنند که کرد هستند ، شمایی که سلاح تان ، پول تان ، تجهیزات تان و تدارکات تان به اتکاء به رژیم بغداد است شمایی که برای آن رژیم جاسوسی می کنید ، خبرکشی می کنید ، از داخل شهرها به آنها خبر می دهید ، اسراری را که مطلع بشوید به اطلاع آنها می رسانید ، برای آنها اسیر می گیرید ، برای آنها می جنگید ، حالا ببینید که آن رژیم با مردم کرد چه کرد و چه می کند .

این اولین بار نیست ، مردم مریوان کرد نیستند ؟ زن و مرد و کوک بیگناه مریوانی مسلمان نیستند ؟ آنها جزو مردم کرد نیستند که شما ادعای طرفداری از آنها را می کنید ؟ دروغگوها ، آن کسی که به راستی کرد است ، آن کسی که دلش به حال مرد و زن و کودک مریوانی می سوزد یک لحظه باید دیگر در مقابل رژیم متجاوز عراق نرمش و مسالمت نشان ندهد .

اگر شماها راست می گویید و واقعاً از کرد می خواهید حمایت کنید که این دروغ شما مدتهاست ثابت شده ، باید دیگر متکی به عراق نباشید ، باید بروید با عراق بجنگید ، باید در کنار نیروهای ایرانی قرار بگیرد با رژیم صدام مبارزه کنید ، زیرا که شهرهای کردنشین و مردم کرد را بمباران کردند .

و بدانید گروهک ها ، بدانند آنهایی که با نزدیک شدن به رژیم مزدور عراق ، با گرفتن کمک ، با دادن خبر ، با پول گرفتن و جاسوسی کردن می خواهند خودشان را سر پا نگاه دارند ، بدانند که در مقابل ملت بزرگ ایران اعم از فارس ، کرد ، ترک ، عرب و بقیه قوم های ایرانی هیچگونه اعتبار و ارزشی دیگر ندارند ." خطبه دوم نماز جمعه ، 11/6/62


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان