پيروزی هاي مهم سپاهيان اسلام و موضع مجاهدين
پس از آن كه بني صدر از فرماندهي كل قوا عزل شد ، نيروهاي اسلام با اطمينان و اعتماد بيشتر و با قلبي آرامتر به آماده كردن خود براي حملات وسيع و بزرگ پرداختند و مطمئن بودند كه از كارشكني هاي بني صدر و ياران خيانتكارش كه معلوم شد از كدام منبع تغذيه مي كردند و از كجا دستور مي گرفتند ، ديگر خبري نخواهد بود .
از همان روزها بود كه در محورهاي دارخوين ، آبادان ، بستان و ... حملات وسيع و شكننده اي عليه قواي استكبار جهاني كه در صورت سپاه صدامي ظاهر شده بودند ، آغاز گرديد و از آن هنگام بود كه روند جنگ در جهت پيروزي سپاه اسلام قرار گرفت .
بالطبع اين امر ضربه بزرگي به كساني بود كه همواره تبليغ مي كردند ارتش را بني صدر سازمان داده و بدون او كاري از پيش نخواهد برد . هماهنگي ارتش و سپاه و بسيج مردمي ، امري كه بني صدر و ايادي اش همواره مانع آن بودند ، موجب پيروزي هاي پي در پي لشكريان اسلام گرديد .
از اين به بعد كه هر هجوم سپاه اسلام شكستي سنگين بر استكبار و الحاد جهاني را موجب مي شد و هر پيشروي ما يك عقب نشيني خفت بار بر عراق و هم پيمانانش تحميل مي كرد ، جبهه متحد ضد انقلاب به پيروي از اربابان خود دريافتند از تجاوز خارجي و توپ و تانك كاري از پيش نمي رود ، لذا از داخل به ترور و تخريب متوسل شدند و جبهه ديگري در پشت جبهه خارجي گشودند .
واضح است كه از اين پس مجاهدين ماهيت جنگ را چگونه توصيف نمايند ، جنگي كه در صورت ادامه آن ثبات جمهوري اسلامي در منطقه تضمين شده و منافع امپرياليسم و به ويژه سركرده شان امريكا در منطقه به شدت در معرض خطر قرار خواهد گرفت .
از اين روست كه منافقين و هم زبان با آنها ديگر متحدان ضد انقلاب ، جنگ را به نفع امپرياليسم تحليل كرده و ادامه آن را در خدمت مطامع امپرياليستي قلمداد مي كنند و لذا بر خلاف موضع گيري هاي سابق خود ، طرفدار صلح و نيات صلح طلبانه !! هيئت منتخب سران كشورهاي اسلامي و ديگر هيئت ها مي شوند .
از طرف ديگر پيروزي هاي سپاه اسلام را چنان واروه جلوه مي دهند كه گوئي اين مفسران و تحليل گران راديو عراق هستند كه از زبان مجاهدين سخن مي گويند
در آستانه عمليات فتح المبين كه سر سلسله پيروزي هاي اعجاب آور و افتخار آفرين براي سپاه اسلام بود و كمر لشكر كفر را شكست و كليد پيروزي نهايي را به دست رزمندگان قهرمان مان داد ، منافقين با صدور اعلاميه اي وحشت خود را از شروع اين عمليات آشكار مي سازند .
تكيه كلام جديد آنان در معقول جلوه دادن تحليل هاي نامعقول شان اين است كه جنگ بهانه اي براي رژيم ايران در گريز از واقعيات و سرپوش نهادن بر بحران هاي داخلي ! است و در تأييد صلح تحميلي امريكائي اعلام داشتند :
" در آستانه عيد نوروز [امام] خميني ماجراجوئي خونين ديگري را در جبهه هاي جنگ ايران و عراق تدارك ديده است تا در آغاز سال نو عيد مردم را تبديل به عزا نموده و آنها را تحت فشارهاي اقتصادي و اجتماعي بگذارد . به اين ترتيب بار ديگر هزاران سرباز ايراني در يك جنگ پوچ و بي نتيجه كه استمرار آن فقط خواسته [امام] خميني است ، به قتل خواهند رسيد تا [امام] خميني بار ديگر همچون ماجراي بستان مدعي پيروزي كاذبي شود كه فقط براي ايران نزديك به دو هزار كشته و پنج هزار زخمي داشته است .
اما اين ظاهراً تنها گريزگاه [امام] خميني براي سرپوش گذاشتن بر همه بحران هاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي كه رژيم او را در خود فرو برده ، مي باشد .
پاسخ اخير [امام] خميني به هيئت صلح اسلامي و اين كه او آشكارا صلح را خيانت ره اسلام خواند ، بار ديگر مبين اين حقيقت است كه رژيم [امام] خميني بدون جنگ يا ماجراهايي از قبيل گروگان گيري قادر به ادامه حيات نيست و تا [امام] خميني در قدرت است ، تلاش هاي ميانجي گرايانه و اعزام هيئت هاي صلح به جز اتلاف وقت حاصلي ندارد و كلمات بعضاً صلح جويانه كساني همچون خامنه اي تنها مانورهاي رياكارانه سياسي است ... در حالي كه تمام مردم ايران خواهان صلح عادلانه اند ."
دفتر مجاهدين خلق در پاريس ، 28/12/60
پس از پايان عمليات فتح المين ، ورق زرين ديگري بر كتاب پيروزي هاي سپاه اسلام در جنگ افزوده شد و با شروع عمليات بيت المقدس در واقع ناقوس مرگ جهانخواران در منطقه به صدا در آمد . شيطانيان كه به اهميت قضيه پي برده بودند به دست و پا افتادند تا از شيوه هاي ديگري براي خاموش كردن آتش انقلاب اسلامي استفاده كنند ، لذا با تبليغات وسيع سرسام آور و اعزام هيئت هاي مختلف در صدد تحميل صلح فرمايشي برآمدند و از طرف ديگر براي لوث كردن قضيه به پخش شايعات و نشر اكاذيب پرداختند .
اما نيروهاي اسلام امان نداده و دژ خرمشهر را كه عراق با تمام قوا و با استفاده از بيشترين و مجهزترين امكانات و تدابير نظامي در حفظ آن مي كوشيد به تصرف خود در آورده و قدرت اسلام را در كوبيدن كفر و ظلم به نمايش گذاشتند ، تا جهانيان بدانند كه هيچ نيرويي را ياراي مقابله با اسلام و ايمان به خدا نيست .
در اين زمان آمريكا و اسرائيل و ديگر نوكرانش در منطقه كه خطر را بيخ گوش خود احساس كرده بودند ، وحشت زده از ورود جندالله به خاك عراق و آزاد سازي اين سرزمين اسلامي از زير چكمه هاي ملحدان بعثي ، توطئه بزرگ ديگري را تهيه ديدند تا انظار را از اين منطقه به محل ديگر معطوف كرده و احساسات مسلمين را مورد سوء استفاده قرار داده و سقوط صدام و پيروزي ايران را به تأخير اندازند .
اين بود كه اسرائيل اين بازوي تجاوز آمريكا در منطقه طرح اشغال لبنان را به سرعت و با نهايت قساوت به اجرا در آورد و ... متأسفانه شد آنچه شد . ماجرايي كه تغييرات زيادي را در اوضاع منطقه ايجاد نمود ، مي رفت كه سرنوشت جنگ تحميلي را نيز در هاله اي از ابهام فرو برد كه همچون هميشه ، هوشياري الهي امام امت اين توطئه آمريكا را نقش بر آب كرده و كيد آنان را به خودشان بازگرداند .
در اين اوضاع و احوال منافقين نيز دين خود را به ارباب ادا كرده در جهت ضديت با انقلاب اسلامي و رشد آن در منطقه تلاش بسياري را به عمل آوردند . بدين منظور مسعود رجوي مسئول شوراي ملي مقاومت ! در پيامي خطاب به رؤساي كشورهاي جبهه پايداري ، به قول خودش پس از تصرف خرمشهر و خروج سربازان عراقي ، نسبت به مقاصد توسعه طلبانه [امام] خميني هشدار داده است :
(تكيه كلام اخير آنان در اين هشدارنامه ! نيز مشاهده مي شود و نيز تكيه كلام اخير رسانه هاي امپرياليستي مبني بر كمك تسليحاتي اسرائيل به ايران)
" [امام] خميني و همه مقامات رژيم ضد بشري او همچنان با صلح مخالفت نموده و ابراز آمادگي مي كنند تا در عراق شعله هاي جنگ جديدي را برافروزند . اگر [امام] خميني خواستار حقوق حقه و عادلانه ايران مي بود ، از مدت ها پيش صلح عادلانه بر اساس تماميت ارضي و حقوق حقه هر دو كشور ايران و عراق محقق مي شد ...
امروز در جهان هيچ كس ترديد ندارد كه استمرار جنگ از جانب [امام] خميني قبل از هر چيز داراي مصرف داخلي به منظور سرپوش نهادن بر نارضايتي ها و مسائل بي شمار اقتصادي و اجتماعي و سياسي و به ويژه خشن ترين سركوب و اختناق ضد بشري است ...
بر همه جهانيان آشكار است كه خود اسرائيل با تصويب آمريكا بخش مهمي از سلاح هايي را كه در عملياتي كه خود [امام] خميني نام بيت المقدس را بر آن نهاده بود ، تأمين كرده است ! اين جنگ را [امام] خميني زمينه سازي كرد به نحوي كه اگر [امام] خميني نبود قطعاً جنگ نيز نبود .
اكنون پس از تصرف خرمشهر و خروج سربازان عراقي ، جنگ ايران و عراق مرحله تعيين كننده اي را از سر گذرانده و همه ما را در شرايط كيفاً جديدي قرار داده است ، لكن آنچه تغيير نكرده مقاصد سركوبگرانه [امام] خميني در داخل ايران و نيات توسعه طلبانه در خارج از ايران است . "
مسعود رجوي ، مسئول شوراي ملي مقاومت ، 7/3/61
به نقل از نشريه اتحاديه انجمن دانشجويان مسلمان اروپا و آمريكا ، 14/3/61
پس از تصرف خرمشهر و هجوم وحشيانه اسرائيل به لبنان ، صدام جنايتكار اقدام به انجام مانورهايي در جهت حفظ خود و رژيم بعثي صهيونيستي عراق از قهر الهي سپاه اسلام كرده و به طور يكجانبه اعلام آتش بس مي نمايد و اعلام مي دارد كه نيروهايش را از خاك ايران بيرون خواهد كشيد . (البته پيروزمندانه !)
همچنان كه مي دانيم اين حركت نيز از جمله حركات شيطاني بود كه براي جلوگيري از انهدام تجهيزات و اسارت نيروهاي صدامي به دست سپاهيان اسلام انجام گرفت . در اينجا نيز منافقين به هم پيماني خود با شيطان بزرگ و ساير شيطانك ها و به خصوص رژيم جنايتكار بعث عراق وفادار مانده و با صدور بيانيه هايي در واقع از موضع عراق در جنگ بار ديگر پشتيباني نمودند :
" رژيم بار ديگر تقاضاي آتش بس هيئت ميانجي گري كنفرانس اسلامي را رد كرده است . اين رژيم همچنين پيشنهاد عراق مبني بر آتش بس فوري و بازگشت به مرزهاي بين المللي را نپذيرفته و كماكان بر ادامه جنگ اصرار مي ورزد .
سازمان مجاهدين خلق ايران اين تمايل ارتجاعي و جنگ طلبانه را در شرايطي كه تجاوز اسرائيل به لبنان و دست اندازي به انقلاب فلسطين ابعاد تازه اي به خود گرفته ، قوياً محكوم مي كند و آن را در ادامه سياست دريافت سلاح از اسرائيل از جانب رژيم [امام] خميني و دليل مضاعفي بر خصومت [امام] خميني با دنياي عرب و انقلاب فلسطين مي شناسد ، سياستي كه مستقيماً در خدمت منافع صهيونيست هاي اشغالگر است . "
دفتر مجاهدين خلق در پاريس ، 22/3/61
ورود نيروهاي اسلام به خاك عراق به قصد آزاد سازي ملت مسلمان عراق كه به قول ا مام بزرگوار ، هموار كننده راه آزادي قدس مي باشد ، بيش از هر حادثه اي وحشت جبهه متحد استكبار و الحاد را برانگيخت .
منافقين اين بار با لحني خشمگين تر از هميشه با اين مسئله برخورد كردند :
" افسران ، درجه داران و افراد ميهن پرست ارتش ! به دنبال آخرين تحولات جبهه هاي جنگ با عراق و عقب نشيني بقاياي قواي عراقي تا مرزهاي بين المللي باز هم [امام] خميني ... براي سرپوش گذاشتن بر بحران هاي عميقي كه سر تا پا غرقه در آنهاست ، همچنان به شعارهاي جنگ افروزانه ادامه مي دهد .
به اين ترتيب آخرين موضع گيري هاي [امام] خميني در رابطه با ادامه جنگ و اشغال خاك عراق نه تنها از تمام مقاصد تجاوزكارانه او مبني بر تأسيس يك خلافت ضد اسلامي در كشورهاي اسلامي پرده بر مي دارد ، بلكه اين حقيقت را نيز بار ديگر اثبات مي كند كه از آغاز خود [امام] خميني زمينه ساز جنگ بوده است تا با آوارگي ، ويراني و تلفات بي شمار انساني و مادي ، آتش حرص و طمع و آز ارتجاعي خود را فرو نشاند .
از سوي ديگر آشكار است كه [امام] خميني با تصريح بر اين كه مسئله فلسطين و لبنان بايد فرعي تلقي شود و اشغال عراق در دستور روز قرار گيرد ، اتحاد عملي عيني خود با صهيونيست هاي تجاوزكار را نيز در وضعيت كنوني منطقه به طور مضاعف به اثبات رسانده است .
بنابراين مسئوليت هاي شما در قبال مردم ايران ايجاب مي كند كه اولاً به هر ترتيب از ادامه جنگ خودداري نموده و سلاح هايتان را دقيقاً به جانب همان فرماندهان و ايادي [امام] خميني كه فرمان آتش مي دهند نشانه رويد . ثانياً پاسداران ، مزدوران و همه عوامل سركوب اختناق [امام] خميني در داخل ارتش را قاطعانه ريشه كن كنيد ، ثالثاً در هر كجا هستيد با سلاح ها و مهمات و كليه امكانات خود به نيروهاي رزمنده مقاومت بپيونديد . "
مسئول شوراي ملي مقاومت ، مسعود رجوي ، 30/3/61
به نقل از نشريه شماره 45 ، اتحاديه انجمن هاي دانشجويان مسلمان خارج از كشور
تا اينجا سخن بر سر بيان مواضع مجاهدين در زمينه ورود نيروهاي اسلام به خاك عراق در جهت تحقق شرايط به حق جمهوري اسلامي و سركوبي تجاوز و دور نمودن آتش نيروهاي بعثي از شهرهاي مرزي ايران بود ، اما بايد ديد كه اين موضع گيري ها بر چه محوري استوار است .
بررسي سياست هاي غرب و شرق و به ويژه امريكاي جنايتكار در رابطه با جنگ تحميلي ، نشانگر آن است كه هدف عمده و اوليه اين جنگ سرنگوني جمهوري اسلامي بوده است كه با پايداري امت و هدايت امام به شكست انجاميد و نيروهاي ما در شرايطي قرار گرفتند كه نه تنها دشمن را از خاك ميهن اسلامي بيرون رانده اند ، بلكه در مرحله آزاد سازي سرزمين اسلامي عراق از زير يوغ مزدوران بعثي قرار گرفته اند و اين چيزي است كه براي شرق و غرب و به خصوص امريكا قابل تحمل نمي باشد .
لذا در ابتدا از طريق سازمان ملل متحد و تصويب قطعنامه مورخ 22/4/61 ، طرفين را موظف به رعايت آتش بس و پرداختن به مذاكره تحميلي نمود اند (1) و از سوي ديگر با ارسال سلاح ها و تجهيزات فراوان و مدرن به رژيم بعث عراق ، به تقويت آن پرداختند و در ضمن نيروهاي واكنش سريع در منطقه خليج فارس با ايجاد فرماندهي مستقل و پوشش وسيع ، خود را آماده تجاوز سريع ساخت و ...
______________________________
- به دنبال تصويب اين قطعنامه تحميلي نيز شوراي به اصطلاح ملي مقاومت ضمن اخطار به كساني كه در جنگ به ايران كمك مي نمايند ! كمك آنها را محكوم كرده عدم اجراي تصويب قطعنامه سازمان ملل را يك اقدام توسعه طلبانه از سوي جمهوري اسلامي ايران معرفي نموده و خواهان جلوگيري از انجام عمليات تازه رزمندگان اسلام عليه رژيم صدام شده است .
اينها همه حاصل بيم و هراس امريكا و مرتجعين منطقه از سقوط رژيم بعث و برپايي جمهوري اسلامي عراق است كه بي شك منافع امريكا در منطقه و به ويژه موجوديت اسرائيل را در خطر كامل قرار مي دهد و اين همان چيزي است كه مجاهدين خلق نيز از آن بيم داشته و بالتبع به محكوم كردن آن مي پردازند !
هنري كيسينجر دلال معروف صهيونيست ها ، مدت ها پيش و بعد از پيروزي هاي رزمندگان اسلام در مقاله اي در واشنگتن پست نوشت :
" اگر عراق جنگ را برده بود امروز نگراني و وحشت در خليج نبود و منافع ما در منطقه آن قدر كه اينك در خطر قرار دارد دچار مخاطره نمي بود . در هر حال با توجه به اهميتي كه توازن قوا در اين منطقه دارد ، اين به نفع ما است كه هر چه زودتر در اين منطقه آتش بس برقرار نماييم ."
گذري بر دو سال جنگ ، دفتر سياسي سپاه ، صفحه 108 ، گلدواتر ، سناتور صهيونيست امريكا ، بعد از عمليات رمضان مي گويد :
" امريكا بايد از هر جهت به استثناء اعزام پرسنل به كشورهاي عرب دوست خود كمك نمايد ، زيرا پيروزي ايران بر عراق حكومت اين كشور را در منطقه به عنوان يك كشور قدرتمند باقي خواهد گذاشت . خطري كه اينك متوجه عراق است در آينده ديگر كشورهاي منطقه را در بر خواهد گرفت ."
آسوشيتدپرس ، 27/4/61
و راديو امريكا در تاريخ 1/4/61 اعلام مي كند :
" در گزارشي كه در مورد عراق براي دولت ريگان تهيه شده ، گفته مي شود كه اگر صدام سقوط كند و اوضاع ناثباتي در عراق به وجود آيد ، منافع غرب آسيب خواهد ديد."
به گزارش راديو رياض " فهد " اخطار كرد :
" اين درگيري (جنگ ايران و عراق) عواقب بدي براي منطقه خليج فارس دارد ."
راديو صداي آزاد گفت :
" كشورهاي حوزه خليج فارس به رژيم ايران هشدار دادند چنانچه پيشنهادي كه از طرف الجزاير مطرح مي شود را نپذيرد تمام كشورهاي عرب رژيم تهران را تحريم اقتصادي بازرگاني خواهند كرد .
فرانسوا ميتران رئيس جمهور فرانسه بيان داشت :
" قدرت هاي غربي نمي خواهند عراق در جنگ با ايران شكست بخورد ، زيرا توازن بين آن دو بايد حفظ گردد . وي در پايان ديدار سه روزه اش از مصر به خبرنگاران گفت اين به نفع كشورهاست كه موازنه بين ايران و عراق حفظ شود ."
رويتر ، 6/9/61
برژينسكي مشاور امنيتي كارتر ، طي سخناني در دانشگاه جرج تاون گفت :
" جنگ ايران و عراق امنيت خاورميانه را به خطر انداخته است ... اگر ايران از خطوط دفاعي عراق بگذرد فقط به آن كشور قناعت نمي كند ."
ويليام كوانت ، مشاور امنيت ملي رئيس جمهور امريكا طي مصاحبه اي با مجله كويتي الوطن اعلام داشت :
" پس از كسب يك سري پيروزي ايران بر عليه عراق كه در اواخر سال گذشته صورت گرفت ، تغيير جهت در سياست بي طرفي امريكا در زمينه طرفداري از عراق آشكار شد . وي ادعا كرد كه واشنگتن در مورد احتمال حمله عمده ايران به خاك عراق نگران است .
وي اضافه كرد : تغيير جهت در سياست امريكا در فروش اخير 60 فروند هليكوپتر جنگنده به عراق نمايان گشت و اين جدا از يك برنامه 450 ميليون دلاري تهيه مواد غذايي بود كه از سال 1958 تا به حال سابقه نداشته است ."
خبرگزاري جمهوري اسلامي ، 6/12/61
در جمع بندي صريح و روشن روزنامه صهيونيستي نيويورك تايمز ، نظر امپرياليسم به خوبي بيان شده است :
" نگراني عمده امريكا اين است كه پيروزي هاي ايران به سرنگوني حكومت عراق و استقرار يك حكومت اسلامي مشابه ايران در اين كشور منجر شود .
نيويورك تايمز ، به نقل از روزنامه اطلاعات ،13/10/61
روزنامه واشنگتن پست در شماره مورخ 20/12/1982 چنين مي نويسد :
" تنها راه ايستادگي در برابر پيروزي هاي ايران در اين جنگ ، اتحاد و همبستگي رسمي امريكا و ديگر كشورهاي عضو پيمان ناتو با عراق است . در اين زمينه پيشنهاد مي شود كه اولاً امريكا ، مصر ، اردن و ديگر كشورهاي منطقه را براي كمك نظامي به عراق مورد پشتيباني قرار داده و تجهيز كند ؛
ثانياً امريكا بايد سطح روابط سياسي خود با عراق را ارتقاء دهد ، زيرا هر دو كشور معتقدند كه چنين اقدامي براي حفظ امنيت خليج فارس ضروري است . سوم اين كه بايد جلوي پيروزي هاي ايران را در اين جنگ گرفت و راهي براي پايان جنگ پيدا كرد ، بدون اين كه ايران هيچگونه پيروزي به دست آورد . "
ايران اليوم ، شماره 638 ، 9 ربيع الاول 1403 ، 4/10/61
هنگامي كه از جرج بال معاون سابق وزارتخانه امريكا سؤال مي شود كه تحليل شما از سياست ايالات متحده در مورد جنگ خليج فارس چيست ؟ وي مي گويد :
" ظاهراً مصالح ايالات متحده تا حد زيادي اقتضا مي كند كه ايرانيان را به اشغال هر بخش عمده اي از سرزمين عراق و يا تهاجم به آن كشور را تشويق نكند ، زيرا چنين حملاتي توسط ايرانيان مي تواند فشارها و كشمكش هاي زيادي در سراسر منطقه به وجود آورد . آنچه كه ما مي توانيم در اين مورد انجام دهيم خود مسئله ديگري است .
ما تا سر حد امكان بايد ساير دول غرب را تشويق نماييم تا بدون درگيري مستقيم به عراقي ها كمك كنند ، ظاهراً در مورد آنچه كه ايالات متحده در اين مورد انجام مي دهد زياد صحبت نشده است و زياد هم نبايد در اين خصوص صحبت شود .
پيترسون : چه ميزان همكاري بين ايالات متحده و شوراي همكاري خليج فارس بايد تشويق شود ؟
جرج بال : همكاري در اين زمينه بايد تشويق شود ، ولي به آرامي . ما نمي خواهيم در اين امر بيش از اندازه دخالت داشته باشيم ، چه در غير اين صورت همه چيز را خراب مي كنيم."
امريكن عرب افيرز ، چاپ امريكا ، نوامبر 1983
سرانجام وقتي روند عمليات پيروزمند رزمندگان اسلام در عمليات والفجر به اوج خود مي رسد ، آلن رامبرگ سخنگوي وزارت خارجه امريكا با صراحت تمام اعلام مي دارد :
" دولت امريكا از تماميت ارضي و استقلال عراق همچون ايران حمايت مي كند ، وي افزود : ادامه جنگ عراق و ايران يك تهديد شديد عليه امنيت و ثبات منطقه است ."
خبرگزاري فرانسه ، 19/11/61
به قول آنجلس تايمز ، مورخ 2 مي 1982 ، اخذ خسارات ايران از عراق و ايجاد جمهوري اسلامي در اين كشور و گسترش ارزش هاي انقلاب اسلامي در منطقه ، مفاهيم شومي براي امريكا دارد.
جالب آن كه مسعود رجوي رهبر منافقين نيز در تحليلي پيرامون اخذ خسارت هاي جنگ تحميلي از سوي جمهوري اسلامي ايران ، با خيانت تمام ابراز مي دارد :
" كساني كه فكر مي كنند پرداخت خسارت به [امام] خميني مي تواند اين رژيم را خاموش كند در اشتباه به سر مي برند و بلكه بر عكس [امام] خميني از اين آراء و نظرات جهت توجيه و تقويت سلطه خود بهره برداري مي كند .
من با صداي بلند كليه كساني را كه در جستجوي صلح و خواهان برقراري ثبات و استقرار در منطقه هستند ، مورد خطاب قرار مي دهم و مي گويم : پرداخت خسارت يا فديه به [امام] خميني بيش از پيش خطرناك است و اين روز هرگز جهت آرام كردن رژيم ايران مؤثر واقع نخواهد شد ."
مصاحبه مسعود رجوي با مجله الوطن كويتي
كويت ، خبرگزاري جمهوري اسلامي ، 27/10/61
آنچه برشمرديم گوشه اي از واقعيات پشت پرده سياست هاي امريكا و پيروزي كامل منافقين از آن است كه در يك جمع بندي توسط رهبر منافقين در مصاحبه با صوت الشعب بدين صورت بيان مي شود :
" صوت الشعب : اكنون بيش از دو سال است كه از جنگ عراق و ايران مي گذرد و [امام] خميني كليه درخواست هاي عراق و جهانيان را براي متوقف نمودن جنگ و حل اختلافات از راه هاي سياسي رد نموده است ، نظر شما درباره اين موضع [امام] خميني و خطرات آن چيست ؟
مسعود رجوي : امروز ديگر همه در داخل ايران و در تمام جهان مي دانند كه [امام] خميني تنها كسي است كه جنگ را بر ضد عراق ادامه مي دهد و هيچ توجهي به احساسات مردم در داخل ايران و در جهان بر ضد اين جنگ و ضرورت متوقف نمودن آن ندارند و كليه كوشش هاي بين المللي و كنفرانس اسلامي را در جهت متوقف نمودن جنگ و بستن قرارداد صلح بين دو كشور در چارچوب قراردادهاي بين المللي و به خصوص در چارچوب قرارداد 1975 الجزاير كه مي تواند زير بناي مشخصي جهت راه حل مسالمت آميز جنگ بين ايران و عراق باشد ناديده مي گيرد .
رژيم [امام] خميني تنها بر ادامه جنگ اصرار نمي ورزد ، بلكه پا را از اين هم فراتر گذارده و نقشه هايي براي صدور به اصطلاح جمهوري اسلامي ايران و اصول آن به كشورهاي مجاوز خليج فارس دارد . به عنوان مثال رژيم [امام] خميني بر طبق سياست توسعه طلبانه و دشمنانه خود در منطقه به اصطلاح مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را علم كرده است . اين خود دخالت آشكار در امور كشور ديگر مي باشد .
همچنين رژيم [امام] خميني كليه تصميمات مجمع عمومي سازمان ملل و شوراي امنيت را كه خواستار توقف سريع جنگ ايران و عراق بوده اند ناديده گرفته است . حال آن كه عراق آمادگي خود را جهت احترام گذاردن به مرزهاي بين المللي در چارچوب قرارداد 1975 الجزاير اعلام داشته است ."
خبرگزاري جمهوري اسلامي ، 8/3/62 ، به نقل از راديو بغداد
سرانجام نيز اين روند خيانت آميز با ملاقات رجوي و طارق عزيز به رسوايي تمام انجاميد و منافقين به طور علني دست در دست دشمنان قسم خورده انقلاب و ميهن اسلامي ما گذاردند و خبرگزاري هاي جهان اعلام داشتند :
" به گزارش خبرگزاري فرانسه از پاريس ، طارق يوحنا ميخائيل عزيز معاون اول نخست وزير عراق و مسعود رجوي رئيس منافقين ، ديروز به مدت چهار ساعت در اقامتگاه رجوي در پاريس پيرامون جنگ بين دو كشور ايران و عراق به گفتگو نشستند .
اين خبرگزاري مي نويسد : عزيز و رجوي در اين ديدار نقطه نظرهاي خود را درباره امكان پايان دادن به جنگ ابزار داشتند !
در اعلاميه مشتركي كه در پايان اين مذاكرات انتشار يافته است كه عزيز تمايل صميمانه عراق را به امضاي قرارداد صلح با در نظر گرفتن استقلال ، تماميت ارضي دو كشور ، احترام به آزادي عقيده ملت هاي ايران و عراق و عدم مداخله در امور داخلي يكديگر به مسعود رجوي ابراز داشته است !
عزيز ضمناً مسعود رجوي را به عراق دعوت كرده و رهبر مجاهدين وعده داده كه دعوت عراق را مورد بررسي قرار دهد .
معاون اول نخست وزير عراق به نوبه خود از اين ديدار اظهار خرسندي كرد ، طارق عزيز در پايان اين ديدار به خبرنگاران گفت : مي خواستم از نزديك با آقاي رجوي آشنا شوم و با وي درباره جنگ و مبارزه دو ملت ايران و عراق تبادل نظر كنم !
عزيز در پاسخ يكي از خبرنگاران گفت : خوشوقت خواهم شد كه دوست عزيزم مسعود رجوي را در مقام نخست وزيري يا رياست جمهوري ايران ببينم ، با اين حال ما نمي خواهيم در امور داخلي ايران مداخله كنيم !
در پايان رجوي تأكيد كرده است كه ديدار طارق عزير با وي يك نقطه عطف سياسي مهم در سطح منطقه و جهان در جنگ ايران و عراق به وجود آورده است ."
رجوي در مصاحبه با صوت الشعب در اين مورد چنين به گفتگو نشست :
" صوت الشعب : شما در ماه ژانويه گذشته در پاريس با آقاي طارق عزيز معاون نخست وزير عراق و وزير خارجه ملاقات نموديد ، در اين ديدار شما چه مسائلي مطرح كرديد و ابعاد آن در رابطه با جنگ ايران و عراق ، روابط آينده بين دو كشور چگونه است ؟
مسعود رجوي : در مورد كليه امور مربوط به روابط ايران و عراق و ضرورت متوقف نمودن جنگ بين دو كشور در چارچوب احترام هر يك به حقوق طرف ديگر مذاكرته نموديم و آقاي طارق عزيز تمايل مخلصانه عراق را در تحقق صلح بين عراق و ايران بر اساس استقلال كامل و احترام به ايران و آزادي مردم عراق و خلق هاي ايران و عدم دخالت در امور يكديگر و برقراري روابط بين دو كشور بر اساس احترام متقابل و منافع مشترك مورد تأكيد قرار داد . "
خبرگزاري جمهوري اسلامي ، 8/3/62
و سپس به دروغ واضح در مصاحبه با سعد مبروك ، خبرنگار ويژه المدينه اعلام داشت :
" بنابر نخستين گزارش كه مجاهدين از داخل كشور بلافاصله پريروز به من دادند ملت ايران پس از شنيدن اين خبر فرياد خوشحالي سر داد ! "
و در تحليل اين حركت خائنانه و در پي روند صلح تحميلي امريكايي و در مقام باصطلاح پيشتازي مردم ادامه داد :
" نتايج استراتژيك اين بيانيه براي دو ملت مهم است و نشان مي دهد كه صلح حتي در چارچوب مذاكرات مستقيم امكان پذير است . چنانچه هر دو ملت مي فهمد فقط ايران است كه تا كنون مانع صلح بوده و تمام ميانجي گري هاي سازمان ملل ، اولاف پالمه ، آقاي حبيب شطي و ... را بي ثمر گذاشته است . من مطمئنم كه ملت عرب در به خاطر اين اقدام از مجاهدين سپاسگزاري خواهد كرد ."
با هماهنگي كامل موضع گيري هاي منافقين با سياست هاي امريكا و اسرائيل در منطقه و به ويژه همكاري علني آن با رژيم صدام ، كه هم اكنون در قالب كليه فعاليت هاي نظامي و سياسي متجلي است (و اين ماهيت واقعي ملاقات رجوي با طارق عزيز بوده است) و اين كه راديو بغداد به پايگاهي براي تبليغ مطالب و تحليل هاي منافقين تبديل شده و از طريق مرزهاي غربي كشور عمليات نظامي چريكي عليه جمهوري اسلامي ايران شكل مي گيرد و در سراسر جهان نيز به بركت كمك هاي مالي و سياسي تبليغي رژيم بغداد ، منافقين به خيانت مشغولند .
و بالاتر از همه با نفوذ در جبهه ها و دستگيري و شكنجه رزمندگان اسلام جهت كسب اطلاعات نظامي و انتقال آن به رژيم صدام ، خيانت هاي مجاهدين در زمينه جنگ تحميلي به اوج خود رسيد .
ولي به رغم همه اين توطئه ها ، امت مسلمان و بيدار و رزمندگان فداكار و دلير اسلام به رهبري امام بزرگوار مي روند تا سرنوشت جنگ تحميلي را در جهت سرنگوني رژيم صدام رقم بزنند ، سرنوشتي كه براي منافقين و ساير مزدوران جز رو سياهي و براي اربابان آنها جز خذلان و شكست حاصلي نخواهد داشت .
والسلام
