این همه شهید از ما گرفته‌اند و حالا به ما می‌گویند تروریست!

0099098

با سقوط رژیم شاهنشاهی در بهمن 1357، انقلاب مردم به پیروزی رسید و توطئه و کینه‌توزی دشمنان انقلاب به صورت سازمان یافته در گوشه و کنار پدیدار گشت. اقدامات ضد انقلاب در گنبد گلستان، حمله آمریکا به طبس و کودتا نمونه‌ای از آن‌ها است. عمر دولت نوپای جمهوری اسلامی به 20ماه نرسیده بود که در شهریور 1359 صدام حسین، رئیس جمهور وقت عراق با پاره کردن قرارداد الجزایر جنگ با ایران را رسماً آغاز کرد.

بمباران فرودگاه مهرآباد تهران توسط جنگنده‌های عراق و حمله نظامیان به خاک ایران سرآغاز جنگ فرسایشی 8ساله شد. یکی از پدیده‌های جنجال برانگیز سال‌های نخستین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق است. سازمان تروریستی منافقین از همان ابتدای پیروزی انقلاب، تلاش کرد بدعت جدیدی را در عرصه سیاست پایه‌گذاری کند و این مسئله با پیروزی بنی‌صدر در انتخابات ریاست جمهوری به یکی از اولویت‌های آن‌ها تبدیل شد.

تلاش امام‌خمینی(ره) برای بازگرداندن منافقین به مسیر اصلی نتیجه‌ای نداد و آن‌ها با تیم بنی‌صدر به عناد خود با انقلاب اسلامی بیشتر ادامه دادند.

گروهک منافقین این روند را تا بهار 1360 ادامه داد؛ اما با برکناری بنی‌صدر در 30خرداد1360، آنان به صورت علنی وارد درگیری‌های مسلحانه با نظام و مردم شدند.

گروهک تروریستی منافقین در نیمه اول دهه شصت با ترورهای پی در پی، بسیاری از شهروندان بی‌گناه را قربانی کرد و بر اساس آمار، 12000 نفر از هموطنانشان، در جریان جنایت‌های آنان به شهادت رسیدند.

شهید علی انصاری اخوین، یکی از قربانیان ترور گروهک تروریستی منافقین است. وی در رودسر متولد شد و دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد، سپس برای ادامه تحصیل در دبیرستان «نظام» عازم تهران شد.

وی پس از اخذ مدرک دیپلمش، در رشته اقتصاد دانشگاه تهران قبول شد؛ اما پس از 1سال انصراف داد و تحصیلات خود را در رشته ریاضی دانشگاه تهران آغاز کرد.

شهید انصاری، به خاطر فعالیت‌های انقلابی‌اش در دوران دانشجویی، بارها توسط ساواک بازداشت شد و به زندان رفت. پس از پایان دوره کارشناسی به دلیل اینکه ساواک با ادامه تحصیلش در ایران مخالف بود، به توصیه پدرش با اسم مستعار به آمریکا رفت و در دو رشته «صنایع» و «ریاضی» به طور همزمان تحصیلات خود را ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته ریاضی شد. در زمان حضورش در آمریکا دبیر انتشارات انجمن اسلامی بود و با روحانیون مبارز رابطه بسیار نزدیکی داشت.

علی انصاری به عنوان استاد در دانشگاه آمریکا تدریس می‌کرد و پس از 2ترم، به جرم تبلیغ در هنگام تدریس، از کار در تمام دانشگاه‌های این کشور منع شد؛ اما پس از مدتی مسئولیت برگزاری مجالس و تظاهرات‌ها را در آمریکا به عهده گرفت.

وی به دلیل دوستی با شهید چمران، بارها به لبنان رفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و ابتدا به عنوان معاون استاندار خراسان و سپس در جایگاه استاندار گیلان خدمت کرد.

شهید انصاری در تاریخ 15تیر1360، 1هفته پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، توسط اعضای گروهک تروریستی منافقین به همراه «علیرضا نورانی» معاون عمران خود در شهر رشت به شهادت رسید.

آنچه در ادامه می‌خوانید شرحی است بر سرگذشت زندگی شهید علی انصاری به روایت همسرش، حمیده دانش‌کاظمی:

«ویژگی‌های شهید علی انصاری، دغدغه‌مندی و مسئولیت‌پذیری او واقعا مثال‌زدنی است. رسیدگی به امور و نیازمندی‌های مردم، جزو اولویت‌های زندگی همسرم بود. اولین روز زندگیمان، او مقداری پول داشت و گفت: «من با خدا عهد کرده‌ام، که اگر هر شخص درمانده‌ای به من مراجعه کرد، به او کمک کنم تا خداوند زن و بچه من را درمانده نکند.» همان اولین روز زندگیمان و آخرین عید زندگیمان، شاهد وفای به عهدش بودم.

از نظر برخوردهای سیاسی به گونه‌ای بود که حتی بنی‌صدر (رئیس جمهور وقت)، می‌گفت: « من از دست ایشان ذله شده‌ام.» یعنی اگر افکار وی با فردی نمی‌خواند، با کسی شوخی نداشت و بر اساس طرز تفکر خودش عمل می‌کرد. او بسیار متدین و متقی بود و به خاطر چنین ویژگی‌هایی که از او سراغ داشتم آیه «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ» را روی سنگ مزارش نوشتم. ما هر چه موفق‌تر باشیم، دشمن ما کینه‌ورزتر است. خودم سنگ مزار همسرم را انتخاب کرده بودم و گوشه سنگ مزار شهید آرم سپاه را نیز حک کردم.

روزی سر مزار او بودم که خانمی ناآشنا، کنارم آمد و بلند بلند گریه کرد. به او گفتم: « خانم! اینطور بالای سر مزار شهید زار و ضجه نمی‌زنند.» من هم لهجه شمالی نداشتم و آن خانم من را نشناخت. گفت: «شما از تهران آمده‌اید و نمی‌دانید که این شهید چقدر مهربان بود، در چه حد به ما رسیدگی می‌کرد و چقدر کارهای ما را انجام می‌داد. دشمن همین ویژگی‌هایش را شناخت و او را حذف کرد.»

یادم می‌آید، اولین‌باری که از صدا و سیمای رشت به من گفتند: «به شما تبریک و تسلیت می‌گوییم.» گفتم من تبریک شما را می‌پذیرم؛ اما تسلیت را خیر؛ چون با این عبارت، برخی فکر می‌کنند که شهادت، او را از ما گرفته است. در حالی که شهدا زنده‌اند و نزد خدا روزی می‌گیرند.»

من دسته‌ای که جای قربانی ترور و تروریست را عوض کرده‌اند، نمی‌فهمم. این‌ها چگونه خود را توجیه می‌کنند. این همه شهید از ما گرفته‌اند و حالا آن‌ها به ما ‌می‌گویند تروریست؟!»


مطالب پربازدید سایت

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

بنیاد هابیلیان مظلومیت شهدای ترور را به گوش همگان خواهد رساند

بزرگداشت شهید حجازی و 1050 شهید ترور در مشهد برگزار شد

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

بنیاد هابیلیان مظلومیت شهدای ترور را به گوش همگان خواهد رساند

بزرگداشت شهید حجازی و 1050 شهید ترور در مشهد برگزار شد

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان