هرگونه مخالفت و ممانعت قاطعانه سرکوب شود !

در اینجا دو نمونه از این خط تروریستی و شیوه اجرا را محمد طوری که خودش مستقیما در جریان بوده توضیح می دهد .

محمد طوری : من محمد طوری عضو واحد عملیاتی منطقه غرب تهران هستم که در چندین عملیات شرکت داشته ام . در اینجا فقط به ذکر دو نمونه در رابطه با خطوط نظامی سازمان می پردازم : به ما گفته بودند اگر در موقع عملیات با هرگونه مخالفت مردم عادی چه لفظی و چه عملی مواجه شدید بلافاصله اینگونه افراد را ترور کنید . در یک نمونه عملیات در تاریخ 16/4/61 ساعت 6 بعداز ظهر محل نازی آباد هدف ، ترور یک روحانی و آتش زدن منزلشان بود . در این عملیات ما قصد داشتیم روحانی را که منزلش در منطقه سیزدهم آبان بود را ترور کنیم و منزل او را آتش بزنیم . در نازی آباد قصد سرقت یک ماشین را داشتیم که با مخالفت راننده ماشین مواجه شدیم . موقعی که نتوانستیم راننده ماشین را از ماشین پایین بیاوریم با شلیک چند تیر او را به شهادت رساندیم . موقعی که از ماشین پیاده شدیم با مردم آن محل که شاهد صحنه بودند مواجه شدیم و یک رگبار به سمت آنها بستیم و یک بمب سرنج به سمتشان پرتاب کردیم . در این عملیات چندین نفر از مردم عادی هم زخمی شدند و بعد ضمن درگیری که همانجا با مامورین کمیته پیدا کردیم مسئول من محمود کشته شد و من هم توسط مردم محل دستگیر شدم .

نمونه دیگر در تاریخ 25/2/61 در ساعت 12 ظهر در میدان رشدیه طی یک گشت به قصد ترور افراد جزء یک عملیات بوسیله دو تن از افراد اکیپ ما صورت گرفت به این صورت که دو تن از افراد اکیپ ما در میدان رشدیه در حال حرکت با دو روحانی برخورد می کنند ( بعد از طریق روزنامه معلوم شد که نام اینها حسن و حسین کافی بوده ) که بلافاصله به رگبار بسته شدند یکی از آنها شهید و یکی هم مجروح شد . در این حین خواهری که از آن محل رد می شد وقتی صحنه را دید وحشت زده فریاد زد « وای منافق » که بلافاصله طبق خط سازمان ( که هرگونه مخالفتی چه لفظی و چه عملی باید سرکوب شود ) این خواهر توسط افراد اکیپ ما به رگبار بسته شده و شهید می شود . در اطلاعیه ای که در همین رابطه سازمان انتشار داده فقط گفته شده چون این فرد مانع حرکت واحد عملیاتی شد ترور شده و هیچ ذکری از اینکه که بوده و چه کرده برده نشده است .

حسین شیخ الحمکاء : همان طور که در اجرای این خط تروریستی و ضد مردمی دیدیم یک خواهر ( که باردار هم بوده ) فقط به جرم اینکه کلمه "وای منافق" را به کار برده مورد هدف منافقین قرار می گیرد یا در مورد مردم فقیر محله نازی آباد اول اینکه صاحب ماشین را که از دادن ماشین که سرمایه زندگی اش بوده خودداری می کند شهید می کنند و بعد هم از آنجا که خط منافقین این بوده که در مقابل هرگونه اعتراض لفظی و عملی مردم را به رگبار ببندید ، عده زیادی شهید و مجروح می شوند .

در مورد ترور خواهر باردار، بولتن آن تحت عنوان اطلاعیه سیاسی – نظامی شماره 10 گفته شده در اثنای عملیات یک زن که اقدام به ایجاد موانعی در مسیر واحد ... کرده بود کشته می شود . حال اگر در تک تک نمونه ها که تنها گوشه ای از عملکرد ضد مردمی منافقین را نشان می دهد ، نگاه کنیم می بینیم که در هر نمونه با بازگو کردن این اعمال جنایت کارانه منافقین جایی برای توضیح و تفصیل بیشتری نمی ماند. هدف این تلاشهای مذبوحانه که اوج درماندگی و درواقع سردرگمی سران منافقین را می رساند چیزی جز حفظ موجودیت نیست و در واقع بر اساس آن خطی که منافقین می دهند می گویند که ما باید مطرح باشیم و منافع سازمانی و گروهی را تا جایی ارزشمند می دانند که حتی مردم عادی و حزب اللهی کوچه و بازار را به رگبار می بندند .

در اینجا باید دوباره این سوال را از سران بکنیم که : در مواردی که توسط خود افراد ( که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در عملیات شرکت داشتند ) بیان شد که آیا افرادی که ترور شدند بدنه نظامی جمهوری اسلامی بودند ؟ اینها هم رگ و ریشه های نظام جمهوری اسلامی بودند ؟ آنچه تا کنون مطرح شد مربوط به خطوط نظامی – تروریستی ای بوده که از سی ام خرداد به بعد تا کشته شدن خیابانی و ضربه دوازدهم اردیبهشت و ... ادامه داشته . ترورها از این به بعد به شیوه و شکل دیگری است . . به طور کلی شیوه ها و شکل ها طوری تنظیم و اجرا می شوند که بازتاب اجتماعی داشته باشند و بتوانند سازمان را مطرح کنند . حالا اینکه چه فردی و چه کسی و به چه جرمی شهید می شود اصلا مهم نیست ، آنچه مهم است سازمان است و بس . و برای رسیدن به این هدف به هر وسیله ای دست می زنند .

کارنامه سیاه(21)