تروريسم منفورترين و غير انساني ترين پديده بشري است که با گذشت قرنها از حيات فرزندان آدم، هنوز هم ديدگاه عمومي بشر نسبت به اين پديده، نگاه غير انساني، غير بشري و دور از اخلاق است.
جمهوري اسلامي ايران نيز به عنوان يکي از بزرگترين قربانيان تروريسم در جهان، تاکنون هدف اغراض و اميال پليد گروههاي تروريستي زيادي قرار گرفته است؛ گروههايي نظیر سازمان چريک هاي فدايي خلق، کومله، دموکرات، خلق عرب، خلق ترکمن، حزب خلق مسلمان، سازمان مجاهدين خلق، سلطنت طلبان، پژاک و ريگي.
ماحصل اين رفتارهاي تروريستي شهادت بيش از 16 هزار و چهارصد نفر از مردم بي دفاع کشورمان است. ترورهايي که در طول بيش از 30 سال اخيراتفاق افتاده و به گفته دبيرکل کانون هابيليان- جناب آقای سید محمد جواد هاشمی نژاد- ۱۰۷ زن و ۲۱۴ نوجوان زير ۱۶ سال در ميان آنها وجود دارد که بيش از 12 هزار نفراز اين تعداد توسط سازمان مجاهدين خلق(منافقين) به شهادت رسيدهاند.
حادثه تروريستي زاهدان،حادثهاي بسيار دردناک بود که بار ديگر نشان داد جمهوري اسلامي ايران همواره در معرض تهاجمات تروريستي دشمنان اين مرز و بوم قرار دارد. نکته جالب در وقايع و رويدادهاي بعد از اين ماجرا، موج گسترده محکوميت اين جنايت تروريستي بود، به گونهاي که حتي دولتمردان آمريکا که همواره از حاميان تروريستها در مقابل مردم ايران بودند (البته طبق شواهد و قرائن رد پاي آمريکاييها در اين ماجرا نيز به خوبي آشکار است) به صورت ظاهري اين جنايت را به شدت محکوم کردند و خواستار برخورد با عاملان آن شدند اما رسانههاي فرقه رجوي که از اين جنايت به شدت مسرور شده بودند در محکوميت اين اقدام تروريستي هيچ سخن و حرفي نزدند و تنها به خبر رساني محدود و خنثي در اين مورد بسنده کردند که اشاره به "کشته شدن بيش از 20 نفر و زخمي شدن يکصد نفر"،تنها نکته بارز اين خبررساني تا زمان حاضر بوده است!
حادثه تروريستي زاهدان و واکنشهاي منافقين پس از آن نشان داد که منافقين از طرفي، تشنه اقدامات تروريستي و کشتار هستند و از طرفي ديگر وقتي گروهي همانند خود را ميبينند که اينچنين دست به کشتار ميزند، شور و شعفي وصف ناپذير وجود آنها را فرا ميگيرد و در راستاي همين مسئله است که نه اقدام به محکوميت ميکنند و نه اطلاع رساني درستي در سايتهاي خود از اين مسئله انجام ميدهند.
سران منافقين بعد از خلع سلاح شدن توسط آمريکاييها و طي سالهاي اخير و در سخنرانيهاي خود در اروپا باره - به زعم خود - از مردم و حقوق مردم در ايران دفاع کردهاند، تا آنجا که منشا بسياري از توجهات برخي سازمانهاي حقوق بشري به اين فرقه، همين عوام فريبيهايي بوده که منافقين در حال حاضر خبره آن شدهاند. از نظر افکار عمومي و مردم کشورمان،همانقدر که آمريکاييها درادعاي مبارزه با تروريسم خود پر رنگ و ريا هستند،ادعاي منافقين براي دفاع از حقوق مردم نيز غير صادقانه، ابزاري و پر فريب است.
مسلماً جنايت زاهدان آخرين جنايت تروريستي بر عليه ملت ايران نبوده و نيست. ملت ايران به عنوان يکي از بزرگترين قربانيان تروريسم باز هم شدت کينه دشمنان خود را به چشم خواهد ديد اما يکپارچگي اين ملت از هم نخواهد پاشيد و همانگونه که تاکنون پزهاي حقوق بشري برخی از کشورها و منافقين دردي از اين ملت دوا نکرده است، بعد از اين نيز منافقين با رنج و مصيبتهاي مردم ايران – همانند گذشته – شادمان خواهند شد و دستاورد به اصطلاح مبارزه منافقين براي آزادي ملت ايران!، همچنان همپيماني با دشمنان شماره يک ملت ايران، مشارکت در جنايات بر عليه مردم ايران، جاسوسي هستهاي و دست برادري دادن با تروريستهاي خواهد بود.