برای هر فردی که از پرداخت بودجه قابل توجه از جانب صدام به مجاهدین اطلاع حاصل کند بلافاصله این سوال مطرح میشود که عراقی ها با آن سابقه پیچیده با حزب بعث بر چه اساس و اهدافی همه جانبه از سازمان مجاهدین حمایت میکرده.
محمد مقدم: عضو سابق سازمان مجاهدین در سال 61- 1360 : این مدرکی است که در یکی از خونه های تیمی کشف شده. شناسایی آدم فلان بقالی شرق نارمک. صاحب بقالی دو نفرند یکی بی ریش و سیبیل. اگر رفتند داخل مغازه و دیدند یکی با این مشخصه ترورش میکنند.
یک خانم: موقع آتش زدن اتوبوس من مسئول تیم بودم و تیمی که اتوبوس را آتش داد.
افسر سازمان امنیت عراق: ما ضرب المثلی به عربی داریم و میگوییم هر کس از دیده دور باشد از قلب نیز دور باشد. بنابراین ما اصرار داریم که ارتباط و تماسی فی مابین سازمان و مردم وجود داشته باشد.
برای بالا بردن روحیه امید در آنها و تبلیغات و اطلاع رسانی هم خوب است ولی برای نظامی مانند نظام خمینی ضروری است که دست به عملیات مسلحانه بزنید. عامل مکمل آن وجود فرماندهی سازمان نزدیک صحنه و میدان میباشد.
عباس داوری از وحدت در اصول سخن میگویید. ما در این موضوع با شما وحدت داریم.
یعنی شما به ما توضیح دادید که از طرف رهبری صدام حسین تمام درها به روی ما باز است. چه کمکی از دست ما بر میآید نمی دانیم. یا اینکه احتیاج است به ما بگویید چه کاری باید بکنیم.
از طرف دیگر شما را نماینده دولت عراق و نماینده حزب بعث میدانیم و شما باید این مشکلات ما را حل کنید.
ما الان مسئله جنگ را خوب میفهمیم و مشکلات شما را هم خوب درک میکنیم اما از اون طرف خودمون را جدا از سیستم جنگی شما نمی دونیم.
یعنی خودمان را جزء سیستم جنگی شما میدانیم.
ما علاوه بر تیمهای نظامی خودمان که میجنگند و میروند ایران و علاوه بر آنها نیروهای تبلیغاتی را میخواهیم مسلح کنیم و اینها همشون نیاز به سلاح کمری دارند و با توجه به اینکه ما مسلسلهای یوزی هم در داخل کشور ایران داریم و اینها هم فشنگ هاشون یکجور است.
200 هزار تا هم فشنگ 9 میلیمتری میخواستیم.
افسر سازمان امنیت عراق: از شما سوالی دارم راجع به مطالبی که صدا و سیمای ایران آن را پخش کرده است درباره دستگیری برخی از نیروهای مخالف ایران و سلاح هایی از آنها ضبط شده است.
آیا این صحیح است و این مسئله چقدر تاثیر بر روی افکار عمومی مردم ایران دارد.
داوری: بالاخره دولت ایران اعتراف کرد در 3 سال گذشته بیش از 300 سوءقصد شده. در 3 سال گذشته بش از 10 بار گفته اند 90 درصد مجاهدین در ایران از بین رفته اند در این جریانات. طبیعی است که ما تلفاتی داشتیم و افرادی از ما را دستگیر کرده اند. بین 10 تا 15 نفرند اونهایی که مستقیماً در تیم آتش بودند و توی این صحبت اخیر که با برادر مسعود داشتیم و گذارشات مختلفی که رسیده بود نشون دهنده همین مسئله بود و به همین دلیل که حتی خواستیم که هسته های تبلیغاتی خودتان را مسلح کنیم.
صحبت های مسعود (تصاویر بدست آمده از آرشیو مجاهدین در عراق):
به طور متوسط در توی شهر حساب میکردیم 10 تا باید میخوردیم تا یکی میزدیم. چون امکان تجمع و تشکل نداشتیم. باید روی تیم های دو نفره سه نفره سرمایه گذاری میکردیم با راندمان خیلی پایین.
ابریشم چی: امیدوارم که شما هم پیگیری کنید و در همان فرصت هایی که ایشون (صدام ) قول دادند عمل کنید.
وطبعاً در اولین فرصتی که مسلسل بی کا سی به دستتون رسید به ما هم بدهید. حتی اگر 10 تا بود.
افسر سازمان امنیت عراق: لازم است پیش خود آقای رئیس جمهور این مسئله مطرح شود.
ابریشم چی: پس همانطور که میگویید قرار شده اون سهمی که باقی مونده از درخواستهای قبلی تا آخر این هفته بدهند تمامش را. اگر فردا هم بدهید ما آماده تحویل گرفتن هستیم.
گوینده: گوشه ای از تلاشهای عراقی ها برای تامین سلاح مجاهدین خلق جهت عملیات ترور در داخل ایران.
(جلسه) افسر سازمان امنیت عراق: من امروز یا فردا کار را دنبال میکنم.
داوری: هرچقدر زیادتر باشد بهتر است.
حتی تا 100 قبضه هم ایرادی ندارد.
افسر سازمان امنیت عراق: در رابطه با سلاح های مورد نیاز شما با 3 شرکت صحبت کردیم و با سفارت خودمون مکاتباتی انجام دادیم.
قرار شد آنها هرچه سریعتر خریداری، تهیه و ارسال کنند و تحویل شما داده شود.
داوری: خیلی ممنون
در همین رابطه اون سیستمی که ما قبلا داشتیم سلاح هایی که سلاح 6 ماهه میخواستم این سلاح های کمری را زودتر به ما تحویل دهید.
افسر سازمان امنیت عراق: آنچه میخواستید تامین خواهد شد.
داوری: و اما میماند طلب سابق ما یعنی سلاح آمریکایی
افسر سازمان امنیت عراق: الان دو تاشون شدند سه تا و تمام دنیا را هم شلوغ کردم. راجع به سلاح های امریکایی ما با 3 شرکت صحبت کردیم که تامین کردند و حتی 300 قبضه سلاح هم تحویل شما خواهد شد.
قول به من دادند بعد از عید فطر سلاح ها برسد. البته مهمات قبلا رسیده
غلامرضا بهروزی، عضو سابق با مدت 11 سال
هماهنگ شده بود تا بتوانند وارد خاک ایران شوند تا عملیات انجام دهند.
رامین دارمی، عضو سابق با مدت 11 سال
قبل از هر عملیات باید حتماً با ستاد عراق هماهنگی میشد و عراق نقش مستقیم داشت.
گوینده: عباس داوری بر ضرورت دریافت سلاح کالیبر 45 آمریکایی تاکید دارد.
داوری: ما تا از این سلاح ها خاطر جمع نشویم نمی توانیم رفقای خودمون رو داخل ایران بفرستیم. دلیلش اینه که برد سلاح های دیگه در مقابل کلت آمریکایی (کالیبر 45) خیلی پایینه
افسر سازمان امنیت عراق: اگر من خودم یک اصلحه آمریکایی باشم خودم را در اختیار شما قرار میدهم. باور کنید من و عماد قرار بود جمعه قبل یک نفر را ببینم و یک زمانی هم مشخص کرده و زمان را هم ما تعیین نکردیم و و این دلالان اسلحه هم میدونید وقتشون به چه صورت است. ما هم مثل شما نگرانیم.
داوری: من کاملا اینو اعتقاد دارم. اما ما اینقدر به این سلاح احتیاج داریم که حتی اگر قیمتش هم کمی بالاتر باشه ما حرفی نداریم.
قربان علی برادران، عضو سابق
بیشتر خواسته های اونها عملیات کردن ما و کشتن سران کشور بود.
رامین دارمی: (مسئول انتقال تیم های ترور از مرز ایران )
بیشتر عملیاتها و خروج ها با استخبارات عراق هماهنگ میشد و ما رابطه تنگاتنگ داشتیم.
گوینده: نماینده مجاهدین از کاربرد سلاح آمریکایی چنین یاد میکند:
داوری: ما در همین اقدام تعداد زیادی از تیم های عملیاتیمون رو گفتیم بشینند در خانه و بیرون نیایند به عنوان مثال هفته قبل یکی از برادرانمون را در اصفهان خواستند دستگیر بکنند، از این سلاح داشت که 4 نفر را پشت سر هم میکشد و میتواند راه خودش را هم باز بکند. در حالی که با سلاح دیگر نمی شود این کار را کرد.
...عضو سابق مجاهدین و فرمانده یکی از تیم های ترور:
تیم ها یک احکامی داشتند یعنی هر کس (پیر، جوان) مقابل شما قرار گرفت و میخواست مانع عملیات شما شود اجازه کشتن او را دارد
اصغر فرزین، عضو سابق با مدت 18 سال
هر کس ریش داشت میزدند. هر مغازه داری عکس خمینی زده بود میکشتند چون طرفدار رژیم است. بدون اینکه محرز شده باشد.
گوینده: دریافت پول نه تنها درخواست همیشگی عراق است بلکه اقدامات جاسوسی و عملیات ترور در داخل ایران موجب شده تا مجاهدین خلق از کمک های مادی صدام به عنوان طلب خود یاد کنند.
داوری: در مورد مسئله مالی که آقای دکتر پاسخ دادند. برای اینکه ما بتونیم برنامه ریزی کنیم میخواهیم ببینیم جدول مالی به قوت خودش باقی است ؟
افسر سازمان امنیت عراق: ما دو حساب نداریم. حساب ما و شما یکی است. به محض اینکه بودجه تهیه شود ما به حساب شما واریز میکنیم.
داوری: تا زمانی که ما حساب واسط(خارج از کشور) تشکیل ندادیم شما همان حساب واسط خودتون رو داشته باشید.
افسر سازمان امنیت عراق: اجازه بدهید همه پوله برسد بعد همه را به شما بدهیم.
داوری: ممنون. یک پیام دیگه هم مسعود در رابطه با طلب سابق که از شما داریم داده بودند.
افسر سازمان امنیت عراق: خواهش میکنم. شما دقیقاً ما را درک میکنید.
افسران عراق به مجاهدین اعتراضاتی دارند.
افسر سازمان امنیت عراق: من نمی دانم آیا عملیات ترور شما علیه مهره های رژیم هنوز ادامه دارد یا نه ؟ در چه وضعیتی هستید ؟ آیا بخاطر حساسیت بالا متوقف کردید ؟
داوری: ما یه مقدار عمداً کنار کذاشتیم تا قدم بعدی.
گوینده: اعتراض عراقی ها باید منطقی جواب داده شود. اینجاست که نماینده مجاهدین از سختی ترور حرف میزند.
داوری: برای مثال بعد از ترور کریمی دادستان گیلان حفاظت های شخصی بیشتر شده. چون بلافاصله بعد از انجام عملیات همه مهره های رژیم رفتند داخل ماشین ضد گلوله. مهره درجه 3 رژیم 15 نفر محافظ داره.
... فرمانده یکی از تیمهای ترور: برای اینکه دنائت رجوی معلوم بشه باید بگم شاید در ظاهر غیر معقول نباشه ولی اینطور بود که حتی به منی که سر تیم بودم میگفت اگر یک موقع جوانی که 17 ساله بود زخمی شد و نتونست سیانور بخوره تو تمومش کن. یعنی بکشش. و ما تیمی داشتیم که این اتفاق برایش افتاده بود.
گوینده: مجاهدین برای دریافت بودجه بیش از 5 میلیون دلاری در هر ماه گذارش میدهند.
داوری: در دو سه روز گذشته در تبریز، تهران و مشهد عملیات موفقی داشتیم آخرین عملیات در تهران یکی از مراکز سپاه بود که چند نفر از مزدوران رژیم کشته شدند. در پادگان ولی عصر. بصورت کشتن نگهبانهای درب پادگان در زمان تغییر شیفت. گوینده: در یکی از جلسات مربوط به سال 1364 کشتن یکی از رزمندگان به عنوان گذارش کار مجاهدین به افسران عراقی تقدیم میگردد. این فرد یک کاسب در میدان وحدت اسلامی تهران است که بخش قابل توجه از ایام سال را در جبهه ها به سر میبرد و از خاک میهن خود دفاع میکرد. این سید در داخل مغازه خود چنین به شهادت میرسد:
داوری: دیروز بچه های ما در تهران سید مجتبی هاشمی را که یکی از فرماندهان کمیته بود کشتند. او فرمانده فدائیان اسلام بود و در جریانات پنجوین هم شرکت داشته که اون موقع با تلوزیون خمینی هم مصاحبه کرده بود.