
شهيد نورعلي شوشتري در 12ارديبهشت1327 در روستاي يِنگِجه از توابع بخش سَرولايت نيشابور بهدنيا آمد. پدرش «حاج فرجالله» کدخدا و بزرگ روستا بود. او در خانوادهاي مذهبي به دنيا آمده و نامي که بر او نهادند نيز از ارادت قلبي پدر و مادرش به اهلبيت(ع) و بهخصوص حضرت علي(ع) نشئت ميگيرد.
او در 1347 و پس از گذراندن دوره سربازي، با دختر محضردار روستا بهنام «طيبه درري سرولايتي» ازدواج کرد و صاحب 5 فرزند شد.
شهيد شوشتري در سالهاي قبل از انقلاب به مبارزه با رژيم ستمشاهي مشغول بود و پس از انقلاب نيز به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد تا بتواند در دفاع از اسلام و انقلاب نوپاي اسلامي ايران بيشازپيش سهيم باشد. اوکه در دوران 8 سال جنگ تحميلي برابر رژيم بعث عراق، بيشتر وقت خود را در جبههها بهسرميبرد و خودش را با تمام وجود وقف اسلام کرده بود، بعد از حضور فعال در عملياتهاي مختلف و نشاندادن شجاعت و رشادت بينظير از خود، به سِمَت فرمانده لشکر 5 نصر و پس از مدتي قرارگاه نجف اشرف منصوب شد. در دوران دفاع مقدس 7 بار مجروح شد اما به فيض شهادت که آرزويش بود نايل نشد.
در عمليات مرصاد، به توصيه مقام معظم رهبري فرماندهي عمليات را به عهده گرفت که در اين عمليات رزمندگان اسلام توانستند ضربه سختي بر پيکره منافقين وارد کنند. پس از پيروزي در اين عمليات، حضرت امام خميني(ره) خطاب به ايشان فرمودند: «دراين دنيا كه نميتوانم كاري بكنم، اگر آبرويي داشته باشم در آن دنيا قطعاً شما را شفاعت خواهم كرد.»
شهيد شوشتري چند سال پس از جنگ جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران بود. در فروردين 1388، با حفظ سمت از سوي فرمانده کل قوا، فرماندهي قرارگاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي جنوب شرق كشور را برعهده گرفت و سعي داشت با تلاش فرهنگي و عمراني، به پيشرفت و همبستگي در استان سيستانوبلوچستان بپردازد.
سردار شوشتري با حضور در استان سيستانوبلوچستان چند هدف را دنبال ميکرد که عبارتند از:
- ايجاد اتحاد بين شيعه و سني؛
از زماني که کشورهاي استعمارگر تصميم گرفتند به خاک ساير کشورها تجاوز کنند، کشور ايران نيز بهدليل موقعيت جغرافيايي و استراتژيکي که درآن قرار داشته مورد هدف اين دولتها بوده است؛ عليالخصوص بهدليل نوع تفکري که مردم مسلمان ايران داشتند و دولتهاي غربي آن را مخالف با انديشه استعماري و آينده متصور براي خود ميدانستند، نگاه جديتري به اين خطه و اين مردم داشته و همواره در راستاي مقابله با اسلام و ازبين بردن ريشههاي تفکر اسلامي در ايران تلاش جدي داشتهاند.
با وقوع انقلاب اسلامي در ايران و تشديد تفکر انقلابي و ضداستکباري در ميان مردم و بهخصوص اعلام برائت حضرت امام خميني(ره) از مستکبرين عالم و در رأس آنها آمريکا، غرب و بهخصوص آمريکا که خطر را بيش از پيش احساس کردند، دستبه کار شدند تا راههاي بيشتري را براي ضربهزدن به نظام و تفکر اسلامي اتخاذ نمايند. با توجه به تنوع قومي و مذهبي در استانهاي مرزي ايران، دشمنان تمام سعي خود را بهکار بستند تا از اين مسئله سوءاستفاده کرده و به مسائل تفرقهآميز دامن بزنند. در سالهاي اخير بيش از همه مناطق، جنوب شرقي کشور از اين حيث مورد هجوم قرار گرفته و دشمنان نظام با استفاده از تفرقهافکني ميان شيعه و سني و فارس و بلوچ و همچنين ايجاد گروهکهاي تروريستي و حمايت مالي از آنها براي ايجاد ناامني در منطقه تلاش نمودهاند. يکي از خدماتي که شهيد شوشتري در استان انجام داد ارتباط مستمر با سران قبايل و مردم بود که از اين طريق توانست همدلي و وحدت ايجاد کند و ذهنيت مردم اين منطقه را نسبت به نظام و همچنين ذهنيت مردم ساير مناطق را نسبت به اين منطقه تغيير دهد. او در طي چندماه خدمتش در منطقه توانست 4 همايش بزرگ با موضوع وحدت در بخشهاي مختلف استان برگزار کند.
- ايجاد امنيت در منطقه سيستانوبلوچستان؛
منطقه سيستانوبلوچستان چه از حيث جغرافيايي و چه به لحاظ سياسي داراي موقعيت بسيار حساسي ميباشد. هممرز بودن با دو کشور افغانستان و پاکستان که داراي مرزهاي بدونثبات و ناامني هستند و از بزرگترين توليدکنندههاي مواد مخدر در دنيا نيز ميباشند؛ همچنين وجود مذاهب شيعه و سني و طوايف بلوچ و فارس، ظرفيت زيادي را در ايجاد ناامني در منطقه بهوجود آورده است. نبود امکانات نيز از ديگر مسائلي است که باعث ايجاد ناامني در منطقه شده است؛ بهعنوان مثال نبودِ شغل براي جوانان باعث ميشود که آنها به سمت قاچاق سوخت و مواد مخدر روي بياورند. يکي از اهداف شهيد شوشتري در منطقه برقراري امنيت بود؛ اما با کار نظامي مخالف بود. او ميگفت: «امنيت را اگر ميخواهيم به منطقه بازگردانيم و از آن پاسداري کنيم ميبايد امنيتي برخاسته از دل مردم باشد نه يک امنيت تحميلي که اگر هرجا سپاه بود امنيت هم هست و اگر سپاه نبود امنيت هم برود.»
درواقع براي برقراري امنيت همهجانبه در استان روي مردم حساب باز کرده بود و ميگفت: «امنيت پايدار يعني مردم.» يکي از خواستههاي شهيد شوشتري اين بود که زندگي در استان سيستانوبلوچستان را براي غريبهها عادي جلوه دهد تا آنها براي ارائه خدمات و سرمايهگذاري به آنجا بروند و از اينکار ترسي نداشته باشند.
او در راستاي تأمين امنيت، مبارزه با گروهکهاي تروريستي ازجمله گروهک جندالله به سرکردگي ريگي را در دستور کار خود قرار داده و در مواقعي نيز به همراه نيروهاي تحت امر خود در سپاه توانست ضربات سختي بر آنها وارد سازد.
- محروميتزدايي و زدودن فقر از چهره مردم منطقه و فراهم آوردن امکانات براي آنها؛
يکي از مشکلاتي که مردم استان سيستانوبلوچستان در دوران شاهنشاهي با آن دستوپنجه نرم ميکردند، محروميت شديد و نبودِ امکانات و زورگويي حکام و خانهاي منطقه بود که وابسته به رژيم پهلوي بودند. در زمان حکومت پهلوي بهدليل بيتوجهي حکومت، اين منطقه جزو محرومترين نقاط کشور قرار گرفت. همچنانکه پس از انقلاب نيز بهدليل جنگ و مشکلات اقتصادي، مسئولين رسيدگي لازم را انجام ندادند؛ تاجايي که اين محروميتها تا حدودي باعث بياعتمادي مردم نسبت به مسئولين شد. شهيد شوشتري در مدت کوتاهي که در منطقه سيستانوبلوچستان حضور يافت، توانست خدمات زيادي به مردم منطقه ارائه دهد و امکانات زيادي نيز به آنجا بياورد. يکي از اين امکانات تأسيس بيمارستانهاي مجهز صحرايي در مناطق محروم و دورافتاده استان بود.
ايشان در مسير محروميتزدايي توانست دستگاهها و سازمانهاي دولتي را نيز با خود همراه کند و همه ظرفيتهاي موجود را به ميدان آوَرَد. يکي از دغدغههاي شهيد، معيشت مردم محروم و مرزنشين بود که در نقاط دورافتاده و خطرناک زندگي ميکردند.
او در جايي گفته بود: «اميدوارم خون من باعث آبادي و عمران در اين استان بشود.»
نگاه شهيد شوشتري دفع حداقلي و جذب حداکثري بود تا زمينه جذب مردم از سوي اشرار و ضدانقلاب را روزبهروز کمتر کند تا اينکه بهطور کامل از بين ببرد. اين جذب نيز وابسته به کارهاي فرهنگي، تحقق بخشيدن به کارهاي اقتصادي و برقراري امنيت و وحدت ديني بود؛ ازاينرو با مهرباني و رعايت مسائل اعتقادي و آموزههاي ديني با مردم روبرو ميشد و سعي داشت حساسيتهاي بيهودهاي را که ميان افراد رايج است، کمرنگ سازد. (شهيدان همبستگي، ص 686)
در 26مهر1388 در منطقه پيشين استان سيستانوبلوچستان، درحاليکه قرار بود همايشي با حضور جمعي از فرماندهان و مسئولين و سران طوايف برگزار شود، بمبي توسط عامل انتحاري به نام «عبدالواحد محمديزاده» منفجر شد و شهيد شوشتري به همراه جمع زيادي از فرماندهان و مسئولين و مردم عادي و بچههاي بيگناه از فارس و بلوچ و شيعه و سني به شهادت رسيدند.
صادق فتاحی
منبع: نشریه راهنما، شماره یازدهم، بررسی مسائل سیستانوبلوچستان