شهید علی اصغر شم آبادی

در مورخه ي 3/12/1359 در شب 3 اسفند قرار بود شهيد لاجوردي ساعت 9 شب به حسينيه ي ارشاد تهران بيايند كه نيم ساعت تاخير مي كنند و به رهبري بني صدر و رجوي خائن توسط منافقين و ضد انقلابيون و ضد خلق در حسينيه ي ارشاد تهران بمب گذاري مي شود كه شهيد شم آبادي جزء نگهبانان حسينيه بوده كه در اثر بمب گذاري حسينيه ، ايشان و دو نفر ديگر شهيد مي شوند

Shamabadi

علي اصغر شم آبادي فرزند عباس در سال 1325 در روستاي شم آباد سبزوار در خانواده اي متدين و مذهبي به دنيا آمد . پدر و مادرش او را خيلي دوست مي داشتند و هميشه براي سلامتي علي اصغر دعا مي كردند . در كودكي مبتلا به بيماري سختي شد و مادرش براي او نذر كرد و علي اصغر به لطف خدا شفا يافت . علي اصغر سرخوش از آب و هواي روستا ، روزهاي طفوليت را سپري كرد . تحصيلات را از مكتب خانه ي روستا و با يادگيري قرآن كريم آغاز نمود .

وجدان كاري بالايي داشت و به همه كمك مي كرد . هميشه در مساجد حضور فعال و گسترده اي داشت و تا جايي كه مي توانست به جبهه كمك مالي مي كرد . در كليه مراسم مذهبي ( عاشورا ، تاسوعا ، ما مبارك رمضان ، محرم و ... ) شركت فعال داشت چون زمان طاغوت بود به خدمت سربازي طاغوت نرفت و فرار كرد . نسبت به مسائل خلاف شئونات اسلامي خيلي زود عصباني مي شد و زود هم آرام مي گرفت . اهل تجملات نبود . اهل دعوا و سر و صدا و درگيري نبود . اوقات فراغت را هم با مطالعه ي كتاب هاي مذهبي به ويژه آثار امام و كارهاي كشاورزي سپري مي كرد .

بسيار مردم دار بود . يكي ديگر از خصوصيات اخلاقي او احترام خاص و رفتار خوش با والدين بود و همگان از او راضي بودند . هيچ گاه زبانش را به دروغ آلوده نكرد . فطرتش با قرآن و دعا مأنوس گشته و قلبش با عشق به اهل بيت (ع) مألوف بود . به حضرت امام عشق مي ورزيد .

علاقه وصف ناپذيري به انقلاب اسلامي داشت . علاوه بر شركت در راه پيمايي ها و تظاهرات مردم را به حضور در مراسم انقلابي تشويق مي كرد . خيلي مظلوم و آرام بود و هر كه او را مي شناخت از مهرباني و دلسوزي اش سخن مي گفت و گواه معصوميت او همين بس كه در كارهاي كشاورزي روستا ، او برادر كوچكش ( علي اكبر ) را در زير سايه درخت مي نشاند و خود يك تنه همه ي كارها را در زير آفتاب انجام مي داد . اعتقاداتي ريشه دار داشت .

مسئوليت پذير و وظيفه شناس بود چنان كه هر كاري كه به او واگذار مي شد به نحو احسن به پايان مي رساند . صبور و بردبار و پرتحمل بود . خيلي به مسائل اخلاقي پايبند بود و در انجام فرايض و دستورات و احكام ديني ، اهتمام تمام داشت و در اداي صحيح آنها توجه خاص مي نمود . گوش به فرمان رهبري بود و ايشان را خيلي دوست مي داشت حتي بيشتر از پدر خودشان ايشان را دوست مي داشت . نسبت به رفتار غير منطقي تذكر مي داد و انجام كارهاي خلاف را معصيت مي دانست . از خصوصيات اخلاقي بارز شهيد ، وقت شناسي او بود و هميشه سر موقع به سر كار مي رفت . خيلي در حلال و حرام دقت مي كرد .

در سن 20 سالگي زندگي مشترك خود را آغاز كرد و حاصل اين پيوند 4 فرزند ( 3 دختر و 1 پسر ) بود . در محله ي كاظم آباد تهران زندگي مي كرد . اول در كارخانه ، بعد در مرغداري و سپس در يك باغي در تهران نگهباني مي داد . تا اينكه جزء محافظين شهيد لاجوردي شد . در كوچه ي جنب حسينيه ارشاد ( كوچه ي لاجوردي ها ) در مورخه ي 3/12/1359 در شب 3 اسفند قرار بود شهيد لاجوردي ساعت 9 شب به حسينيه ي ارشاد تهران بيايند كه نيم ساعت تاخير مي كنند و به رهبري بني صدر و رجوي خائن توسط منافقين و ضد انقلابيون و ضد خلق در حسينيه ي ارشاد تهران بمب گذاري مي شود كه شهيد شم آبادي جزء نگهبانان حسينيه بوده كه در اثر بمب گذاري حسينيه ، ايشان و دو نفر ديگر شهيد مي شوند . شهيد درباره ي حمايت از امام و انقلاب هميشه مي گفت : همه بايد در هر صورت كه امكان دارد به انقلاب كمك كنند و بايد هميشه ما در جنگ باشيم و جبهه ها را خالي نگذاريم .

Shamabadi2قبل از انقلاب در تظاهرات و بعد از انقلاب هم در انتخابات شركت فعالانه اي داشت . در آستانه ي پيروزي انقلاب ، همراه ساير ملت در تظاهرات عليه رژيم پهلوي و دولت وقت شركت مي كرد و در توزيع و پخش اعلاميه هاي روشنگرانه ي امام نقش فعالي داشت و كتاب هايي را كه امام سفارش كرده بودند مي خواند و در قم پخش مي كردند 6 ماه در جبهه ي نبرد حق با باطل بود .

پيكر مطهر قطعه قطعه شده ي آن عزيز در آرامستان بهشت معصومه ي قم به خاك سپرده شد . و به راستي كه زمين جايي براي اين قلب آسماني نداشت ...

خاطره اي از شهيد به نقل همسر ايشان :

بعد از يك ماه از شهادت علي اصغر در يك شب زمستاني دختر كوچكمان هوس انگور كرده بود با خود گفتم خدايا اين موقع سال از كجا انگور پيدا كنم ؟ كه شب در عالم خواب ديدم كه شهيد برايم يك طبق پر از انگور آوردند و گفتند اين را به دخترم بده اين انگورها بهشتي است .

بزرگترين آرزويش كه به گفته ي همسرشان اين بود كه به اتفاق همسر و فرزندانش به زيارت مكه و عتبات عاليات برود و خيلي دوست داشت كه فرزندانش در راه انقلاب باشند و خوب درس بخوانند . و قاري قرآن شوند و پيرو خط امام باشند و به دانشگاه بروند .

او هميشه مي گفت :

اول به خدا فكر كنيد و به او توكل كنيد كه آرامش دهنده است .


مطالب پربازدید سایت

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان