دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (4)

نمی توان در رد اقدامات تروریستی به آسانی به واژه های " اغفال شدن " و مورد " سوء استفاده رهبران سیاسی قرار گرفتن " تمسک جست ، زیرا این اقدامات انگیزه های بسیاری را در مبارزه می طلبد ، چه این انگیزه ها مثبت باشد و چه منفی .

Terorism•انگیزه های تروریسم

از دیگر مواردی که در خصوص تقسیم بندی تروریسم مورد توجه قرار می گیرد ، مقوله انگیزه های تروریستی است . اقدام به ترور و مبارزه سیاسی مسلحانه و خونین یکی از خطرناک ترین فعالیت های سیاسی و اجتماعی است ، زیرا هیچ نظامی ترور و قتل رهبران و مسئولان و هوادارانش را ، توسط مخالفان مسلح خویش ، بر نمی تابد و سریع و قاطع در برابر آن موضع می گیرد و اگر چنانچه در شرایط ضعف در برابر این دسته از مخالفان کوتاه بیاید و عده ای را عفو نماید قطعاً با این عده در زمان مناسب به تصفیه حساب خونین خواهد نشست .

مجلس شورای ملی در جریان ملی شدن صنعت نفت و بعد از قیام سی ام تیر ماه 1331 در خصوص مسئله ترور سرلشکر حاج علی رزم آرا ، نخست وزیر طرفدار منافع انگلستان ، به نفع خلیل طهماسبی مصوبه ای صادر کرد و ضمن اعلام خیانت رزم آرا ، خلیل طهماسبی را از اتهام قتل مبرا دانسته و او را آزاد کرد .

اما بعد از کودتای 28 مرداد دوباره همان مجلس شورای ملی با مصوبه ای دیگر وی را مجرم و رزم آرا را از اتهام خیانت منزه دانسته و بالطبع رژیم پهلوی خلیل طهماسبی را مجدداً دستگیر و مجدداً محاکمه و به اعدام محکوم کرد .

در این نکته نباید تردید داشت که مبارزه مسلحانه خونین ، سخت ترین و فداکارانه ترین اقدام در فعالیت های سیاسی و اجتماعی است و در هر صورت اقدام به عملیات تروریستی علاوه بر آن که برای هدف دارای مخاطرات بسیار سخت است ، برای عامل نیز همین مخاطرات خطرناک را در بر دارد . بنابراین باید توجه داشت که نتیجه اقدام تروریستی باید آن قدر برای عامل آن اهمیت داشته باشد که ارزش فداکاری (صرف نظر از هرگونه ارزش گذاری) را داشته باشد .

بنابراین نمی توان در رد اقدامات تروریستی به آسانی به واژه های " اغفال شدن " و مورد " سوء استفاده رهبران سیاسی قرار گرفتن " تمسک جست ، زیرا این اقدامات انگیزه های بسیاری را در مبارزه می طلبد ، چه این انگیزه ها مثبت باشد و چه منفی .

مهمتر آن که هر عامل ترور که برای انجام عملیات تروریستی دست به فداکاری می زند ، قاعدتاً باید انگیزه اش بسیار جدی برای عملیات مورد نظر خود داشته باشد ، با وجود این تروریست ها را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد : 1) تروریست های معتقد ، 2) تروریست های مزدور .

 

1. تروریست های معتقد :

تروریست های معتقد آن دسته از تروریست هایی هستند که از سر اعتقاد به تغییر سیاسی و یا یک هدف آزادی خواهانه و یا حتی سلطه طلبانه ، داوطلبانه دست به عمل تروریستی می زنند . غالب این تروریست ها از اعضا و فعالان سازمان های سیاسی هستند .

به عنوان نمونه تروریست های سازمان القاعده را می توان از این دسته از افراد دانست . آنها با علم و آگاهی دست به فداکاری و عملیات انتحاری می زنند ، این افراد با وجود آگاهی از مخاطره آمیز بودن یا مرگ واقعی ، دست به اقدامات انتحاری و تروریستی می زنند .

که طبیعی است تصوری از دریافت مزد به معنای ماده کلمه آن یا آینده گری منفت طلبانه شخصی در چنین عملیات هایی غیر منطقی و نامعقول به نظر می رسد و بعید به نظر می رسد که شخصی برای رسیدن به منافع مادی و یا معامله سیاسی حاضر باشد به شدیدترین وضعی کشته شود تا بتواند جمعی دیگر را همراه خویش از میان بردارد .

ضمن آن که این عملیات می تواند در شرایطی صورت گیرد که سبب بدنامی خود ، خانواده و فرزندانش نیز شود . به طور طبیعی درست یا نادرست ، اقدام چنین شخصی نمی تواند بدون توجه به یک اعتقاد صورت گیرد ، خواه آن اعتقاد را درست بدانیم یا باطل و واهی .

 

2. تروریست های مزدور :

این دسته از تروریست ها عمدتاً افرادی هستند که به طور حرفه ای به قتل و جنایت اعم از سازمان یافته یا غیر آن اشتغال دارند و در ازای دریافت پول ، دست به اقدامات تروریستی و ایجاد فضای رعب و وحشت می زنند .

به عنوان نمونه ، کریم دواتگر عامل ترور شیخ فضل الله نوری که ناموفق ماند ، شعبان جعفری مشهور به شعبان بی مخ و بسیاری از عوامل ساواک که در ازای قتل نیروهای سیاسی و مخالفان رقم قابل توجهی حق القتل دریافت می کردند .

البته سازمان اطلاعات آمریکا ، " سیا " و 6Mi انگلیس و موساد در اسرائیل نیز در موارد نیاز به قتل مخالفان خود ، عمدتاً در تلاش برای یافتن عناصری هستند که حاضر باشند در ازای قتل و آدم کشی رقم معتنابهی پول دریافت دارند ، زیرا در صورت لو رفتن واقعیت حادثه یا دستگیری قاتل می توان ارتباط با وی را انکار کرد و با رضایت به حذف فیزیکی عامل مزدور از اتهام عملیات تروریستی خلاصی جست .

بسیاری از ترورهای فردی و قتل های جنایت آمیز سیاسی عمدتاً توسط همین دسته از افراد حرفه ای صورت می گیرد که حتی در صورت نیاز به کتمان آن و گم کردن رد و ارتباط و لو رفتن به آسانی قابل انکار و نادیده گرفتن شدن و حذف نیز نیز هستند چنانچه در ترور جان اف کندی ، تمامی عوامل ترور یکی پس از دیگری حذف و نابود شدند . (1)

این دسته از افراد غالباً از افراد لمپن و اراذل و عناصر پست اجتماعی هستند که فاقد دریافت های متعای از حیات و زندگی هستند . آنها به علت همین جهالت ، تلقی های غلطی از زندگی دارند و برای حیات خود و دیگران ارزشی قائل نیستند . به همین دلیل به آسانی مورد سوء استفاده عناصر دارای قدرت و ثروت قرار می گیرند .

عناصر حزب کتائب ، سمیر جعجع و گروه او ، سرگرد سعد حداد و آنتوان لحد و عواملش از این دسته از افرادی بودند که توسط صهیونیست ها به کار آدم کشی و قتل مسلمانان اشتغال داشتند ، یکی از اقدامات آنها کشتار صبرا و شتیلا بوده است . (2)

 

• تقسیم بندی ارزشی :

در یک تقسیم بندی دیگر تروریسم به دو شکل اساسی قابل تقسیم بندی است و آن عبارت است از انگیزه های سیاسی و اجتماعی اقدامات تروریستی که گروه های تروریستی یا دولت های معتقد به استفاده از تروریسم از آن بهره می گیرند و آن انگیزه به نسبت تعاملی است که این افراد ، گروه ها یا دولت ها در مقابله با شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر پیرامون خود دارند .

آیا استفاده از عنصر تروریسم به عنوان رویکردی اجباری برای رهایی از سلطه بیگانه یا رفع ستم اجتماعی اتخاذ شده است یا آن که از آن در مسیر تداوم سلطه یا شکل گیری یک سلطه جدید بهره برداری می شود ؟

از این نظر ما اقدامات منتهی به ترور را به دو گروه عمده : 1) مقاومت آزادیبخش ، 2) تروریسم سلطه طلب ، تقسیم کرده ایم .

 

•مقاومت آزادی بخش:

دفاع و مقاومت آزادی بخش ، که به لحاظ استراتژی و عملکرد از ابزار تروریستی بهره می گیرد ، به اقداماتی گفته می شود که در مسیر دفاع و مقاومت مسلحانه علیه سلطه بیگانگان بر یک کشور و به علت ناتوانی در به راه انداختن نبردی آشکار و به منظور اعمال فشار بر بیگانگان و اشغالگران دست به اقدامات تروریستی بزند .

شاید ترکیب عناوین " آزادی بخش " و " تروریسم " به نظر غیر منطقی بیاید ، اما واقعیت جهان سیاست آن است که قدرت های برتر جهانی هرگونه اقدام مسلحانه مقاومت آمیز علیه سلطه خارجی را نیز تروریسم نام گذاری می کنند . همچنین هر اقدام مقاومت آمیزی را که به لحاظ روش ، از مسیر روش های شناخته شده تروریستی بهره گرفته باشد تروریسم می نامند .

اما واقعیت آن است که استفاده از ابزار ترور یا قتل ناگهانی بدون اطلاع ، فقط برای دفع دشمن اشغالگر و مقاومت در برابر سلطه بیگانگان است . منتها به علت فقدان گستردگی لازم در عرصه مبارزه و به دلیل ناکار آمدی مبارزه سیاسی ، بالاجبار به سمت مبارزه خونین مسلحانه و حتی به شکل تروریستی آن دست می یازد . بنابراین اقداماتی را که توسط این دسته از گروه ها علیه دشمن اشغالگر خارجی صورت می گیرد می توان " مقاومت آزادی بخش " نام گذاری کرد . هر چند به لحاظ شیوه ، از شیوه های تروریستی بهره گرفته باشد .

نیروهای مقاومت در فرانسه تحت اشغال آلمان ، نیروهای جبهه آزادی بخش در الجزایر تحت اشغال فرانسه ، گروه های فلسطین در حال مبارزه با دولت اشغالگر اسرائیل ، چه قبل از انتفاضه و چه بعد از آن ، گروه های سیاسی مبارز ایرانی در قبل از انقلاب اسلامی ، از الگوهای عملیات تروریستی در جهت آزادی بخشی به نحو گسترده ای استفاده کرده اند .

مبارزه سیاسی علیه سلطه خارجی یا حاکمیت دولت جابری است که هرگونه مخالفت و مبارزه با آنها نوعی رفتار تروریستی تلقی می کند و نیز آن که ستم پیشگی حاکمیت ، سبب افزایش عصبانیت مردم تحت ستم می شود که در نهایت سبب اقدام آنان علیه ارکان حاکمیت و اتخاذ روش های قهرآمیز می شود .

به همین دلیل اقدامات مخالفان سیطره خارجی که ممکن است از لحاظ شیوه ای به عملیات های تروریستی شباهت داشته باشد ، در قالب عملیات تروریستی آزادی بخش قابل تعریف است .

ویژگی های خاص کسانی که مقاومت آزادی بخش انجام می دهند یا تصور می کنند در حال انجام عملیات آزادی بخش هستند ، آن است که با افتخار و احساس سربلندی و قهرمانی مسئولیت عملیات را بر عهده می گیرند و از اثبات نقش خویش ابایی ندارند و از پذیرش نتایج ناشی از پذیرفتن مسئولیت گریزان نیستند .

به عبارت دیگر عوامل ترورهای آزادی بخش نیروهای فداکار جامعه هستند که این فداکاری ممکن است ، فداکاران معتقد یا فداکاران متقاعد شده باشند .(3) ممکن است که این نیروهای فداکار در معرض سیاست های قدرت طلبانه رهبران سیاسی و سازمان های چریکی قرار گیرند و فداکاری آنها شکل ابزار قدرت برای رهبران سلطه طلب قرار گیرد ، که این مسئله کانون اصلی انتخاب استراتژی تروریسم است .

نکته در خور توجه در این گونه عملیات های آزادی بخشی حمایت مردمی است ، عموماً این دسته از نیروهای مقاومت که دست به عملیات نظامی و مسلحانه می زنند از سوی مردم خود ستایش شده و قهرمان تلقی می شوند و به نوعی اقدام آنها از سوی مردم ، در جهت اهداف و منافع آنان تلقی می شود . به همین دلیل به این اقدامات نه به چشم اقدامات تروریستی بلکه به عنوان مقاومت قهرمانانه در برابر سلطه طلبی خارجی یا ظلم و ستم داخلی نگریسته می شود .

کما این که سید حسین امامی در ترور عبدالحسین هژیر وزیر دربار ، استاد خلیل طهماسبی در ترور رزم آرا و محمد بخارایی در ترور منصور ، خالد اسلامبولی در ترور انور سادات ، با افتخار و سربلندی مسئولیت و نتایج و عواقب آن را پذیرفتند .

 

پی نوشت:

1. مارک دوگن ، خانواده نفرین شده کندی ، ترجمه پرویز شهدی ، چشمه ، تهران 1387 ، ص 313 .

2. طارق سویدان ، همان ، ص 297

3. یعقوب توکلی ، ریزش حامیان خیزش مخالفان ، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی تهران ، تهران 1384 ، ص 136 . همو اسلام گرایی در مصر ، نشر حدیث تهران 1373

 

دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (۳)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31