فرمانده گردان غواصي لشكر 32 انصارالحسين (ع) گفت: پس از بيرون راندن منافقان از منطقه و در حين عمليات پاكسازي، يك كوله متعلق به يكي از زنان منافق را پيدا كرديم كه ميان محتويات اين كوله نامهاي از فرزندش را يافتيم كه براي مادر منافقش نوشته بود «مادر! چرا مرا رها كردي و رفتي؟!! مادر بازگرد»
|
به گزارش خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا»، حسين يلفاني از جوانان انقلابي استان همدان است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و به خصوص در سال 1360 كه بسياري از مسئولان و مردم مورد تهديد و ترور منافقان و ضدانقلاب قرار ميگرفتند، مورد هجوم اين گروهك قرار گرفت و مجروح شد؛ وي از رزمندگان دوران دفاع مقدس در گردان لشكر 32 انصارالحسين (ع) همدان نيز هست كه در عمليات پيروزمندانه «مرصاد» عليه رژيم بعث عراق، منافقان و در رأس آنها آمريكا، مسئوليت فرماندهي گردان غواصي لشكر 32 انصار الحسين(ع) را برعهده داشت.
حسين يلفاني در گفتوگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» با ذكر خاطراتي از اين عمليات پيروزمندانه، اظهار داشت: قبل از پذيرش قطعنامه 598 حضور مردم در جبههها كم شده بود؛ بنا به شرايطي در تير 1367 جريان پذيرش قطعنامه به وقوع پيوست. چند روزي از اين اتفاق نگذشته بود كه حمله مجدد نيروهاي عراقي به منطقه غرب كشور در شهر مرزي سومار با درگيري شديد در منطقه صورت گرفت و مأموريتي به گردان غواصي محول شد تا به سومار برويم؛ وقتي به آنجا رسيديم جمعي از نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي به اسارت دشمن درآمده بودند.
وي ادامه داد: خبر ديگري مبني بر محاصره آبادان به ما داده شد؛ با نيروهاي گردان به آبادان اعزام شديم؛ يك روز و چند ساعت در آبادان حضور داشتيم كه خبر رسيد منافقان از اسلام آباد در غرب كشور وارد خاك ما شدند؛ پس از درخواستهاي كتبي و شفاهي نيروي كمكي از يگانهاي مستقر در غرب، سريعاً درصدد انتقال نيروها به اسلامآباد برآمديم و طي هماهنگي با نيروهاي لشكر 32 انصارالحسين(ع) برخي از نيروها به همراه مردم در همدان جمع شده و سپس به كرمانشاه منتقل شدند.
فرمانده گردان غواصي لشكر 32 انصارالحسين (ع) در عمليات مرصاد بيان كرد: از پلدختر به سمت اسلام آباد حركت كرديم؛ منافقين در اسلامآباد مستقر شده بودند؛ به طوري كه امكان اعزام به كرمانشاه وجود نداشت؛ درگيري شديدي بين نيروهاي ما رخ داد لذا مجبور شديم از راه كوهستان خود را به كرمانشاه برسانيم.
* حضور مردم در عمليات مرصاد روحيه مقاومت رزمندگان را تقويت كرد
وي با اشاره به وضعيت كرمانشاه، يادآور شد: مردم كرمانشاه درحال تخليه خانههايشان بودند؛ جمعيت به سمت همدان و تهران سرازير شده بود به طوري كه ترافيك سنگيني در جادهها مشاهده ميشد؛ پس از آن نيز ما توانستيم داخل شهر كرمانشاه شده و از آنجا به چهارزبر برويم.
يلفاني اضافه كرد: منافقان از قبل ميدانستند بخشي از نيروها و رزمندگان اسلام در جنوب مستقر هستند و برخي ديگر به داخل شهرها رفتهاند لذا با تمام قوت به اين منطقه آمده بودند؛ در ابتدا تعداد كمي از نيروهاي لشگر 32 انصارالحسين (ع) با منافقان درگير شدند؛ اين درگيري موجب معدوم شدن منافقان و به شهادت رسيدن رزمندگان اسلام شد كه از پيشروي منافقان تا حد زيادي جلوگيري كرد.
وي يادآور شد: به ياري خداوند و حضور فرماندهاني از جمله «شهيد صياد شيرازي» و جمع كثيري از مردم اقدام به پاكسازي منطقه كرديم؛ در اين عمليات حضور مردم به قدري زياد بود كه ديگر امكان جابجايي آنها نبود و حتي محلي براي اسكان آنها نمييافتيم كه با حضور رزمندگان اسلام توانستيم از گردنه حسنآباد منافقان را عقب رانده و تلفات زياد انساني و مادي نيز شامل منافقان شد.
* نامه كودكي براي مادر منافقش
فرمانده گردان غواصي لشكر 32 انصارالحسين (ع) در عمليات مرصاد بيان كرد: پس از بيرون راندن منافقان از منطقه و در حين عمليات پاكسازي، يك كوله متعلق به يكي از زنان منافق را پيدا كرديم؛ ميان محتويات اين كوله نامهاي دلخراش را در اين كوله يافتيم كه فرزند آن زن منافق، براي مادرش نوشته بود و گفته بود «مادر! چرا مرا رها كردي و رفتي؟!! مادر بازگرد». با ديدن اين نامه بسيار متأثر شديم كه منافقان با قلب رئوف يك مادر چه كرده بودند كه او به راحتي از فرزندش دل كنده و كوركورانه در يك جنگ باطل حضور پيدا كرده بود.
يلفاني افزود: در پاكسازي منطقه نيز جنازههاي زيادي از نيروهاي منافق و عراقي در گلوگاهها ريخته شده بود؛ آثار به جا ماندهاي از ستونهاي منافقان مشاهده ميشد كه نشان از تجهيز بالاي گروهك منافقين براي جنگ با ايران بود، كه به لطف خداوند و روحيه ايستادگي و مقاومت رزمندگان اسلام شكست شديدي خوردند.
وي، منافقين را فريب خوردگاني خواند كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي روز به روز سرخورده و ناتوانتر شدند كه نفسهاي آخرشان را ميكشند.