در اينکه اين حادثه تروريستي که موجب شهادت و مجروح شده دهها تن از هموطنانمان شد، اقدامي مذموم و دور از انسانيت بودهاست شکي نيست اما معيار خوبي بود براي سنجش عيار واقعي بودن ادعاهاي منافقين براي اعلام حمايت از مردم ايران، حقوق بشر و شعارهاي رنگارنگ حقوق بشري. |
حادثه تروريستي مهاباد اگر چه بسيار تلخ و دردناک بود اما بار ديگر به دنيا ثابت کرد که ايران يکي از قربانيان واقعي – و نه تبليغاتي – اقدامات و حوادث تروريستي در جهان است.
اين حادثه و ابعاد آن به گونهاي بود که بسياري از کشورهاي ديگر و حتي کشورهاي غير دوست را به واکنش در اين باره کشاند.
چند روزي از حادثه تروريستي مهاباد ميگذرد، خيليها اين جنايت را محکوم کردند. حتي گروهک کوموله و پژاک هم با همه جناياتي که در حق ملت ايران روا داشتهاند، بلافاصله اين حادثه را محکوم کردند. هر چند که اين گروهها تنها به خاطر فرار از اتهام دست به اين محکوميت زدند، اما بالاخره محکوم کردند. اما همچنان از محکوميت اين حادثه در رسانههاي منافقين خبري نيست و سرکردگان اين فرقه ترجيح ميدهند از اظهار نظر در اين مورد خودداري کنند.
در اينکه اين حادثه تروريستي که موجب شهادت و مجروح شده دهها تن از هموطنانمان شد، اقدامي مذموم و دور از انسانيت بودهاست شکي نيست اما معيار خوبي بود براي سنجش عيار واقعي بودن ادعاهاي منافقين براي اعلام حمايت از مردم ايران، حقوق بشر و شعارهاي رنگارنگ حقوق بشري. منافقين ادعا ميکنند در سالگرد حادثه تروريستي 11 سپتامبر همه ساله شمع روشن ميکنند. مريم رجوي در نمايشگاه يادمان هولوکاست در آلمان با چهره اصلي خود(بدون گريم) حاضر ميشود و چهرهاي مغموم به خود ميگيرد!
زماني حمله تروريستي 14 مارس 2004 و حمله به قطار مسافربری در مادرید 200 کشته و 1200زخمی بر جای گذاشت، محکومیت جهانی این حادثه از سوی ملت ها و گروههای مختلف جهانی از جمله ایرانی ها در حکم همدردی با بازماندگان و تنفر از جنایت رفته بر قربانیان این حادثه هولناک تروریستی بود. منافقين آنجا هم کم نگذاشتند تا خودي نشان داده باشند و ادعاي مبارزه با تروريسمشان به گوش اتحاديه اروپا و دولت آمريکا رسيده باشد. اين محکوميت بيشتر شبيه پساندازي بود براي وقت مبادا که البته به کار منافقين آمد و چند سال بعد در فريب اتحاديه اروپا نقش ايفا نمود.
اما تجربه برخورد و قضاوت منافقين با حوادث تروريستي نشان داده که اين فرقه بنا به سنجش سود و زيان خود، حوادث تروريستي را محکوم يا از آن استقبال ميکند و چيزي به نام وجدان و محکوميت ذاتي اين اقدامات در واکنشهاي اين فرقه، محلي از اعراب ندارد.
در اين مورد مقايسه محکوميت هولوکاست و انفجار قطار در اسپانيا و استقبال از حادثه تروريستي زاهدان اثبات خوبي براي اين فرضيه است، چنانکه بعد از حادثه تروريستي زاهدان درسال 2007 که طي آن عملیات تروریستی در شب میلاد حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) بیش از 330 نفر شهید و زخمی شدند شوراي کذايي ملي مقاومت با صدور بيانيهاي اعلام کرد: « سركوب و اختناق در استان سیستان و بلوچستان در روزهای اخیر ابعاد جدیدی بخود گرفته است ... همزمان رژیم با براه انداختن بیدادگاههای صحرایی در صدد است به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان مردم این منطقه، شماری از دستگیر شدگان را سریعا اعدام كند. مقاومت ایران سازمانها و مجامع مدافع حقوق بشر را به محكومیت رفتار جنایتكارانه رژیم آخوندی در استان سیستان و بلوچستان و تلاش برای آزادی دستگیر شدگان و نجات جان آنها فرا میخواند. »
برخوردهاي منافقين با حوادث تروريستي، سليقهاي، فرصت طلبانه و به دور از همذات پنداري واقعي است. اين فرقه زمانی حوادث تروریستی را محکوم می کند که بازتاب تبليغاتي خوبي در سطح بينالمللي داشته باشد و با وجود اينکه منافقين در شعارهاي خود داعيه ملت را دارند اما در عمل ميدانند که محکوم کردن حوادث تروريستي داخلي سود و منفعتي براي آنها ندارد و ملت ايران همچنان اين فرقه را فرقهاي خطرناک و تروريستي ميداند و اين فرقه را به زباله دان انديشه خود سپردهاست.