به احتمال قوی می توان گفت تراژدی های تاریخی از جمله تلخترین داستانهای تاریخ زندگی بشر هستند. در این میان تراژدی تاریخی قربانی شدن مظلومانه ایران معاصر در برابر تروریسم وحشیانه و کور انواع و اقسام دولتها و گروهک های ریز و درشت تروریست از همه دردناک تر است. چرا که گروههای تروریستی و دولت های حامی آنها از طرفی دست به مظلوم نمایی مذبوحانه در برابر ایران زده اند و از دیگر سو ایران را دولتی تروریست پرور معرفی نموده اند. در ادامه ابتدا نمونه هایی از این سیاست کثیف در قبال گروههای رنگارنگ تروریستی را معرفی می نماییم و علت به شکست کشیده شدن این استراتژی تکراری را بیان خواهیم کرد. از میان تمامی جنایتکاران تاریخ که اربابان غربی آنها را لای پر قو خوابانده اند شاید ننگین ترین و غیر دموکراتیک ترین تاریخ را منافقین داشته باشند. زیرا این سازمان تروریستی با بمب گذاری ددمنشانه در دفتر هیئت دولتی که تشکیل دهنده یک هیئت حاکمه قانونی بودند حتی حق حاکمیت ملتی که خود ادعای نمایندگی آن را داشتند نقض نمودند و نمایندگان این ملت را با ناجوانمردانه ترین شیوه به قتل رساندند. اما جالب تر از این راهبرد مزورانه آن دسته از قدرتهای غربی است که با تمام قوا دست به ماستمالی این جنایت اشکار زده اند و به راحتی منافقین را قربانیان تروریسم معرفی می کنند و حال آن که تمام هنجارشکنیها و قدرت طلبی ها ابتدا از جانب منافقین آغاز شد و بعد به سایر گروههای تجریه طلب همچون کومله و حزب دموکرات کردستان سرایت کرد و این سمپات ها و چریک های طرفدار سازمان بودند که با پنجه بوکس و تیغ موکت بری از مردم بی گناه انتقام می گرفتند. به راستی علت این سناریوی حیلهگرانه چیست؟ علل زیادی را می توان برای این عمل بر شمرد از جمله این که:
1. قدرتهای استعمارگر جهانی چون جایگاه چندانی در میان افکار عمومی مردم ایران ندارند به دنبال آنند تا با استخدام عروسکهای دست آموز، اعتبار و ابروی به یغما رفته خویش را تا حدی باز آورند.
2. استعمار نو اگر به دنبال استثمار آشکار ایران باشد عرض و آبروی نداشته خویش را در میان ارگانهای بین المللی و افکار عمومی جهان بیشتر خدشهدار می کند. لذا باید مهره ای بی قدر و ارزش مانند منافقین را به دست دستگاههای تبلیغاتی ثروتمند خویش به حدی تطهیر کند تا بتواند از آن در مجامع بین المللی نهایت استفاده را بکند.
3. به علاوه با توجه به قدرت نظامی ایران در برهه کنونی هر گونه درگیری نظامی با ایران کنونی می تواند هزینه گزافی را بر دوش کارتل های جنگ افروز اسلحه سازی آمریکایی و اروپایی بار کند. لذت بهترین راه برای احتراز از چنین هزینه کمرشکنی حمایت تام و تمام عروسکهای کوکی تروریست در سازمان منافقین است.
4. فارغ از تمامی این مطالب طبع عهدشکن منافقین تا بدان حد به وطن فروشی و خیانت عادت کرده است که چه دولتهای غربی بخواهند و چه نخواهند از آنجایی که ترک عادت موجب مرض است منافقین و مریم رجوی نمی توانند دست از خیانت بردارند.
5. نکته مهم دیگر این که تکثر و تعدد آرا در میان گروهها و جریانهای قارچ گونه اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران به میزانی است که ائتلاف غربی-عربی به آسانی نمی تواند مجموعه ای واحد از این مجموعه عظیم ولی موزاییک گونه بسازد تا با آنها تبانی کند. لاجرم مجبورند به دوستی اجباری با طرفداران رجوی تن در دهند. باید گفت: رجوی نیز به خوبی از این مسئله اگاه است لذا سعی دارد هر چه بیشتر آمریکا و غرب را بدوشد.
با تمام این اوصاف مظلوم نمایی ظالمانه منافقین و غرب به دلایل عدیدهای محکوم به شکست قطعی است به این علت که:
- اول این که منافقین با به شهادت رساندن مرحوم رجایی و باهنر اوج ستبز بربرگونه خود با قانون اساسی ایران اسلامی و نهادهای وابسته به آن را نشان داده اند.
- به غیر از این منافقین به حدی در حق مردم جنایت کرده اند که اگر این فقره فوق نبود نیز نمی توانستند جایگاهی هر چند فرضی در سیاست اینده ایران برای خود و دوستانشان متصور شوند. چه رسد به این که خود را نماینده رسمی اپوزیسیون شکست خورده خارج نشین قلمداد کنند.