اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(7)

در تاریخ 18 آبان 1360 گروه " سربداران " آماده حرکت شد ، اما از قبل ،تعدادی وانت و مینی بوس را از جاده هراز ربودند و رانندگان را به اسارت گرفتند

Amol

• استقرار در جنگل

پس از آن که گروهک اتحادیه کمونیست های ایران تصمیم گرفت برای مبارزه مسلحانه در جنگل های آمل مستقر شود و بعد از مراحل شناسایی و تأیید رهبر گروه ، این کار تقریباً از مهر ماه 60 آغاز شد.(1) در واقع اعضا و کادر این گروهک دسته دسته و در قالب پوشش های مختلف ، خود را به نقطه ی مورد نظر رساندند . افرادی که به تهران می آمدند با سپردن آنها به پیک شمال که در آن زمان مجتبی بود ، راهی آمل می شدند . (2)

 

در بدو ورود به جنگل ، کارها عمدتاً تمیز کردن محل زندگی و حمل و نقل بارها و جابجایی و به یک معنا استقرار بود . تا رسیدن همه نیروها این وضعیت به مدت دو هفته طول کشید ، آنگاه یک روز همه نیروها را جمع و به 3 گروه بزرگ تقسیم کردند . هر گروه باید در یک کمپ مستقر می شد .

کمپ ها که به ترتیب: کمپ بالا ، وسط و پایین نامیده می شدند، در منطقه جنگلی " منگل " که از یک طرف به جاده معدن و از طرف دیگر به جاده اتم یا جاده " دکل ها " نزدیک می شد ، قرار داشتند . این جاده دکل ها خاکی است که به جاده امامزاده عبدالله ختم می شد . (3) هر کمپ 6 چادر داشت که 5 چادر مخصوص نیروها و یک چادر برای امور پزشکی بود و افراد گروه پزشکی در آنجا مستقر بودند ؛ البته این چادر ظاهراً فقط در کمپ پایین بود .

 

از آنجا که فرماندهان و مسئولین اتحادیه در کمپ بالا سکونت داشتند ، راه آنجا سخت بود و مشکل آب داشتند . نیروها راه آنجا را نیز تقریباً مسطح کردند و از کمپ وسط به آنجا آب می بردند . هر کمپ یک آلاچیق داشت و نیروها اکثر وقت ها در آلاچیق بودند و کارهای روزانه و آشپزی در آنجا انجام می گرفت . در واقع از چادرهای داخل کمپ ها بیشتر برای خوابیدن استفاده می شد .(4)

 

فرمانده کمپ بالا ، کاک محمد ، کمپ وسط ، اسماعیل و کمپ پایین ، رشید بودند . (5) با آمدن محمد تی.ان.تی به جمع ضد انقلابیون اتحادیه کمونیست ها اوضاع کمی بهتر شد و آموزش های نظامی شروع شدند . به غیر از ناصر و مراد که در گروه سربداران جنگل نقش رهبری داشتند ، می توان به این افراد اشاره کرد که جزو شورای اصلی سربداران بودند :

کاک اسماعیل ، مسئول کل نظامی شهاب ، مسئول کل سیاسی

کاک محمد ، مسئول کمپ وسط یوسف گرجی ، مسئول یکی از گروه ها

کاک رشید ، مسئول کمپ پایین غلام اژدر ، مسئول یکی از گروه ها

صادق ، مسئول یکی از گروه ها حشمت اسدی پور ، مسئول امور تدارکات

محمد درودگریان از مسئولین تدارکات اکبر اصفهانی از مسئولین سیاسی . (6)

در هر کمپ 3 یا 4 نقطه ی نگهبانی وجود داشتند و نگهبانان هر کمپ جدای از یکدیگر بودند . چادرها به خاطر استتار چادرها ، کاملاً در شاخ و برگ درختان جاسازی شده بودند . معمولاً 6 صبح بیدار باش زده می شد و بعد کارها در 3 محور انجام می شد :

الف) کارهای شخصی که شامل حمام کردن ، دوخت و دوز لباس ، شستن لباس و واکس زدن کفش ها بود .

ب) کارهای عمومی که شامل آب آوردن ، ظرف شستن ، جمع آوری هیزم ، پختن نان و ترمیم چادرها بود .

ج) کارهای رزمی که مشتمل بر آموزش اسلحه ، آموزش تاکتیک ، راهپیمایی گروهی و ورزش صبحگاهی بود .

در عین حال گاهی اتفاق می افتاد که به دلایل مختلف از جمله توهم شناسایی ، کم شدن آب ، رفت و آمد گالش ها (چوپان ها) مجبور به تغییر مکان می شدند که در این صورت تا استقرار در مکان جدید برنامه ها تغییر می کرد . این جابجایی در همان محدوده انجام می گرفت و ممکن نبود که در یک محیط پراکنده صورت گیرد . در چنین وضعیتی یکی از مشکلات مهم ، تأمین غذا و امکانات بود .

از افراد بومی 8 نفر در امر تدارکات مشغول بودند . تأمین غذا از راههای مختلف انجام می شد:

" به پیشنهاد مسعود آمل به یک روستای ییلاقی که یک فئودال در آنجا انبار آذوقه داشت ، رفتیم . بعد از 10 _ 12 ساعت راهپیمایی در برف ها به آنجا رسیدیم و آرد و برنج را از آنجا آوردیم . این رویه بعدها هم ادامه پیدا کرد ." (7)

 

مواد غذایی معمولاً تحت پوشش و توسط وانت به جنگل آورده می شد و افرادی از کمپ ها مأموریت داشتند مواد غذایی را تحویل بگیرند و به مسئول کل تدارکات تحویل بدهند تا او امکانات را تقسیم کند .

همچنان که گفته شد ، علاوه بر تهیه غذا از طریق مصادره اموال افراد روستایی که با اجازه تشکیلات بود (8) و آنها نام شان را فئودال گذاشته بودند ، شیر و دیگر مواد لبنی را نیز از چوپان ها و اهالی روستا تهیه و گاه نیز پول آن را پرداخت می کردند . غذا توسط مجتبی که از بچه های آمل بود ، به جنگل آورده می شد .

 

از دیگر امکانات ، وجود یک فرستنده در جنگل بود که به خاطر استفاده از آن ، یک مولد برق به جنگل برده شد ، ولی هرگز نتوانستند از آن بهره برداری کنند . (9) اتحادیه کمونیست ها از اسلحه هایی که از جبهه های جنگ جنوب و یا کردستان و سایر مبادی به دست آورده بود ، در بحران جنگل حداکثر استفاده را کرد. یکی از اعضای سربداران در بازجویی به این اسلحه ها اشاره کرده است : (10)

 

تفنگ ژ 3 50 الی 55 قبضه تفنگ یوزی 3 یا 4 قبضه

تفنگ کلاشینکف 3 یا 4 قبضه کلت کمری 4 قبضه

تفنگ ام 1 1 قبضه آر . پی . جی هفت 5 یا 6 قبضه

نارنجک بیش از 70 عدد سه راهی 200-300 عدد

تیربار ژ 3 1 قبضه موشک آر . پی . جی 50 یا 60 عدد

 

• آمل

شهرستان آمل با مساحت 20293 کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر 000/300 نفر یکی از شهرهای مهم استان مازندران است . این شهر از شمال به شهرستان محمود آباد ، از شرق به بابل ، از غرب به نور و از جنوب به شهرستان دماوند محدود می شود .

از نظر جغرافیای طبیعی ، آمل به 3 بخش عمده تقسیم می شود :

1. بخش میان بند که جنگل های وسیع و انبوه و مراتع غنی دارد .

2. بخش قشلاقی که منطقه وسیعی را در بر می گیرد و به خاطر آب فراوان رودخانه هراز کشت برنج در آن رونق دارد .

3. بخش کوهستانی که از لحاظ مناظر طبیعی زیباست ، ییلاق اهالی محسوب می شود .

آب و هوای آمل عمدتاً مرطوب و معتدل است . به دلیل آب و هوای مساعد و بارندگی کافی ، کشاورزی در آنجا رونق دارد و محصولاتی نظیر برنج ، کنف ، کتان ، غلات و به ویژه مرکبات به دست می آید .

محصول برنج با زیر کشت 59000 هکتار از اراضی شهرستان آمل ، رتبه اول را دارد . اهالی منطقه ، به ویژه روستاییان علاوه بر کشاورزی و دامپروری به صنایع دستی نیز اشغال دارند . از محصولات صنایع دستی می توان به قالی ، زیلو ، جاجیم ، گلیم ، انواع نمد ، خراطی ، سبد بافی و حصیر بافی اشاره کرد .

معادن زغال سنگ ، پوکه معدنی ، گچ ، سنگ لاشه موزاییکی و سرب نیز وجود دارند . شهر آمل با 8/23 کیلومتر مربع در طول جغرافیایی 5221 و عرض جغرافیایی 362815 در مرکزیت شهرستان قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا 74 متر است .

فاصله این شهر با تهران 174 کیلومتر است و با ساری مرکز استان مازندران 70 کیلومتر فاصله دارد . آمل به عنوان یک شهر تاریخی در زمان ساسانیان اهمیت خاصی داشته است . پس از ورود اسلام و در زمان خلافت عباسیان ، این شهر مرکز ناحیه طبرستان شد ، اما پس از ویرانی امیر تیمور در آمل ، به رغم تلاش سادات مرعشی برای احیای مجد و عظمت گذشته این شهر ، آمل نتوانست موقعیت سابق خود را باز یابد .

این شهر سه بار ویران شده است : نخستین بار در اثر طغیان رودخانه هراز ، بار دوم توسط مغولان که در تعقیب سلطان محمد خوارزمشاه بودند و سومین بار توسط امیر تیمور .

شهر امروزی آمل روی رسوبات حاصل خیز رودخانه هراز که از میان شهر می گذرد ، بنا شده است . این رودخانه که 150 کیلومتر طول دارد و بخش عمده ای از شالیزارهای آمل را مشروب می سازد ، از چشمه های لار سر چشمه می گیرد و در سرخ رود به دریای خزر می ریزد . (11)

 

• درگیری های قبل از حمله به آمل

پس از آن که اعضای اتحادیه کمونیست ها در اواخر شهریور 1360 ، روانه جنگل های اطراف آمل شدند ، تقریباً دو ماه بعد از استقرار در جنگل ، خود را آماده حمله به آمل و تصرف آن شهر کردند ؛ لذا در تاریخ 18 آبان 1360 گروه " سربداران " آماده حرکت شد ، اما از قبل ،تعدادی وانت و مینی بوس را از جاده هراز ربودند و رانندگان را به اسارت گرفتند .

گروگان ها 6 یا 7 نفر راننده بودند که در تلار (12) نگهداری می شدند . از آنجا که اعضای سربداران به هنگام عملیات 18 آبان ، 200 نفر بودند ، قصد داشتند تا از این تعداد مینی بوس و وانت در حمله به شهر استفاده کنند . (13)

 

گروهی به رهبری یوسف گرجی برای بستن جاده رفته بودند تا مانع از کمک رسانی هر گونه نیروی نظامی از جاده تهران – آمل باشند . این محل که در 15 کیلومتری آمل و بین محمد آباد و زرکه بود ، چند ساعت بسته ماند و گروهک سربداران با پخش اعلامیه ماهیت و هدف خود را از تصرف آمل و قیام فوری اعلام کرد . (14)

 

بقیه نیروهای سربداران در مسیر جاده خاکی خود را به جاده امامزاده عبدالله رساندند و از آنجا وارد جاده هراز شدند تا به سمت آمل حرکت کنند ، اما یکی از اهالی با دیدن یک وانت افراد مسلح که وارد جنگل شده بود ، به سپاه آمل خبر داده بود . سپاه صرفاً برای ارزیابی خبر ، 3 نفر را به منطقه فرستاد که به محض رسیدن ، گروه پیشرو با آنان درگیر شدند .

محمود آزادی یکی از معدومین اتحادیه می گوید :

" به خاطر فشار بچه ها ، عملیات ورود به شهر در 18 آبان عجولانه طرح ریزی شد . بعد از طی مسافت زیاد تقریباً به اواخر جنگل رسیده بودیم و همه منتظر بودند تا ماشین و وانت هایی که برای بردن چوب آورده بودند ، بچه ها را به شهر ببرند ، اما صدای تیراندازی بلند شد و مسئولین ناراحت بودند چون طبق نقشه نبود . " (15)

 

در این درگیری یکی از نیروهای بسیج به نام " ولی الله کارگر " به شهادت رسید . (16) همچنین در اثر تیراندازی وی ، فرمانده گروه پیشبرد به نام " بهنام رودگری " کشته شد . به دستور کاک اسماعیل ، فرمانده نظامی سربداران ، افراد سریعاً به داخل جنگل بازگشتند . سپس با بی سیم به نیروهایی که مأمور بستن جاده بودند ، اطلاع داده شد که آنها هم به جنگل برگردند ؛ لذا زمانی که سپاه با نیروهای بیشتری برای مقابله با آنها آمد ، از گروه مأمور بستن جاده هم خبری نبود .

 

 

پی نوشت:

1. آرشیو مرکز اسناد و انقلاب اسلامی ، پرونده محمد رضا سپر غمی ، ش 18295

2. همان ، پرونده حسین تاج میر ریاحی ، ش 24176

3. همان ، پرونده علی علیزاده ، ش 24180

4. همان

5. آرشیو مرکز اسناد ، پرونده محمود آزادی ، ش24181

6. علی علی زاده پیشین ؛ محمد رضا سپر غمی ، پرونده ش 18295

7. محمود آزادی ، پرونده ش 24181

8. محمدرضا سپر غمی ، پرونده ش 18295

9. حسین ریاحی ، 24176 ؛ محمود آزادی ، پرونده ش 24181

10. علی علی زاده ، پرونده ش24180

11. نقشه سیاحتی شهر آمل ، سازمان جغرافیایی و کارتوگرافی گیتا شناسی ، تهران

12. تلار ، محلی است که گاوها و گوسفندان را در آنجا نگهداری می کنند

13. پرونده غلامرضا سپرغمی ، ش 241142

14. مهدی خانی ، مقاومت اسلامی مردم هزار سنگر (آمل) ، مرکز مطالعات و پژوهش های ارتش 20 میلیونی ، تهران 1374 ، ص 111

15. محمود آزادی ، پرونده ش24181

16. مهدی خانی ، پیشین ، ص 112

 

 

اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(۶)


مطالب پربازدید سایت

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان