شهيد محمود جعفري شغل : عضو كميته انقلاب اسلامي سن : 18 سال وضعيت تأهل : مجرد محل شهادت : خيابان ولي عصر تاريخ شهادت : 5/7/1360 زندگينامه .... شهيد محمود جعفري در سال 1342 در يكي از روستاهاي اراك در خانواده اي شريف و كشاورز ديده به جهان گشود و يك سال پس از تولد به همراه خانواده اش عازم تهران گرديد . تحصيلات ابتدايي را با موفقيت به پايان رسانيد و وارد دبيرستان شد و دوره دبيرستان را تا سال دوم ادامه داد كه انقلاب خونبار امت مسلمان اوجي دوباره گرفت و كاخ هاي طاغوتيان زمان را به لرزه در آورد .
برگی دیگر از شکنجه و زندان در فرقه رجوی من محمود آسمان پناه هستم از کرمان. در بهمن ماه سال 97 برای سربازی ثبت نام کردم و بعد از این که آموزشی ام تمام شد، رفتم 81 زرهی باختران. در آنجا بعد از عملیات مرصاد، نام منافقین را شنیدم، من تا آن موقع فکر می کردم جنگ فقط بین ایران و عراق است. از آنجا که آمدم برای مرخصی ، پسر همسایه مان به نام احمد حسامی که با رادیو صدای مجاهد آشنایی داشت ،گفت که اگر می توانی، شب بیا خانه مان، من برایت رادیو بگیرم. من هم شب به خانه شان رفتم و رادیو گرفتیم. در رادیوشان هم یک جشنی داشتند پخش می کردند
مجاهدین و قاچاق انسان - شاهد42 بسم الله الرحمن الرحیم من نصرت الله محمدی هستم، بچه اسلام آباد غرب که توسط یکی از همشهریانم فریب خوردم و من را گول زد و به سازمان منافقین برد. من هم که از نظر مالی وضعیتم خوب نبود. با شعارهای دروغین می گفت که می برمت آنجا، بعد از شش ماه می فرستنت اروپا و تمام امکانات زندگی هم برایت فراهم می کنند. من را از مرز خارج کرد و برد به عراق. نزدیک به دو ماه توی زندان های عراق بودیم، استخبارات عراق ما را تحویل منافقین دادند. هنگام ورودمان به منافقین دریافتم که
حزب کمونیست کارگری ، مسئول فشار بر جداشدگان در اول ژوئیه ،حزب کمونیست کارگری ، زیر نقاب فدراسیون پناهندگان ،که خود را متولی امور پناهندگان می داند، که در حقیقت باید گفت متولی وخیم تر کردن وضعیت پناهندگان می باشد، با خود بزرگ بینی ، و در واکنش به افشاء شدن اهداف آنها از سوی سایت هابیلیان ،که طمع اندوزی آنان برای یارگیری از میان جداشدگان سازمان مجاهدین و گرفتن ماهی از آب گل آلود را در منظر دید و نظاره تمام کسانی که به نوعی با این قضیه درگیر هستند قرار داد ، اطلاعیه ای صادر نمود. اصحاب خوش خیال حزب
گفتگو با چند تن از مقامات عراقی استاندار كربلا * لطفا خودتان را معرفي كنيد - دكتر علي خزعلي ، استاندار كربلا * با توجه به روابط ما بين عراق و ايران و نشانه هاي دوستي بيش از پیش بین این دو کشور، و حتما شما با من موافقيد كه استراتژي دولت عراق حسن همجواري با تمام همسایه ها و از جمله ايران است ، متاسفانه زمان صدام يكي از معضلاتي كه باعث برهم خوردن اين حسن همجواري مي شد حضور نيروهاي منافقين خلق در عراق بود ،دولت عراق راجع به حضور نيروهاي منافقين در عراق، با توجه به اينكه منافقين يك جهت گيري ضد شيعي بطور عام و يك جهت گيري
جایگاه زنان در سازمان مجاهدین مصاحبه با ابراهیم خدابنده * یکی از بحث های اساسی که در سازمان وجود دارد بحث زنان است ،سازمان در رویکردی فرمالیستی یک سری شعارهای فمینیستی را مطرح می کند و پشت آنها مخفی می شود، اما می دانیم که هم اکنون زنان در یک موقعیت کاملاً محصور شده ای هستند ، زنان ناچارتر از مردان هستند ، اگر زنان بخواهند جدا بشوند جایی را ندارند که بروند ، کاری ندارند که بکنند ، خیلی هایشان اصلاً ناامید هستند ، چشم اندازی برای آینده ندارند .ولی خیلی هایشان هم نسبت به مردها پر انگیزه تر دارند کار می
گروههای تروریستی نمیتوانند مانع فرآیند سیاسی شوند. "ابراهیم محمد بحرالعلوم" وزیر نفت عراق که همراه با هیأت عالیرتبه عراقی که به ایران سفر کرده است و برای زیارت مرقد مطهر حضرت علیّابنموسیالرّضا (ع) به مشهد مقدس آمده بود، در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار هابیلیان، ضمن اظهار خرسندی از سفر به مشهد و زیارت مضجع شریف هشتمین امام شیعیان، روابط دو کشور ایران و عراق را در حال گسترش و پیشرفت خواند و با اشاره به حضور محدود شده تروریستهای مجاهد خلق در عراق، آن را مانع نزدیکی روابط ندانسته و اظهار داشت: فعالیتهای تروریستی نمیتوانند تأثیری بر روند سیاسی
مصاحبه با علی عزیزی با سلام ، من علی عزیزی هستم ، بچه صحنه هستم ، سرباز بودم در سال 1366 که در یک عملیات به نام عملیات نصر 3 در منطقه زبیدات اسیر شدم و به دست نیروهای عراقی افتادم. از آنجا به شهر الاماره و بعد ما را به زندان بغداد منتقل کردند ، بعد از مدتی که در این زندان بودیم ، ما را به زندان دیگری در پادگان الرشید ، منتقل کردند. بیش از 2 ماه در آن زندان بودیم ، از آنجا ما را به اردوگاه انتقال دادند ، اردوگاهی که ما را بردند نزدیکی های شهر صلاح الدین بود ، به اسم
پایان یک خط انحرافی بنام خدا مصاحبه با غلامرضا بهروزی از اعضای بازگشته سازمان مجاهدین غلامرضا بهروزی ، جزو آخرین دسته از اعضای جداشده از مجاهدین است که به ایران بازگشته اند و ضمناً تا تیر ماه 1384 در روابط مجاهدین حضور داشته است. *از جمله بحثهای فراوانی که می شود انجام داد ، نگاهی به وضعیت نیروها ، پس از ضربات استراتژیکی است که سازمان مجاهدین در عراق خورده است و تغییراتی که در روشهای جاری آنها با نیروها و هم چنین تفاوت رفتار نیروها با گذشته است ،الان ما شاهدیم که در این دوران اخیر به خصوص بعد از خلع سلاح نیروها
مجاهدین و قاچاق انسان - شاهد41 اسم من جمشید سرایی است، بچه آق قلا هستم. در سال 81 برای کار به ترکیه رفتم و در ترکیه با اینها آشنا شدم که به من گفتند: شما را می بریم عراق، برای شش ماه در عراق بمانید، یک پروسه ای طی کنید، بعد از آن هر جا خواستید می فرستیمان. ما هم رفتیم و نزدیک 7 ما در پذیرش بودیم، یک پروسه ای در پذیرش طی کردیم، نقشه خوانی و آموزش سلاح و اینها را هم دیدیم، بعد از 7 ماه وارد ارتش شدیم. نزدیک دو سال در ارتش بودیم، بعد از دو سال من خودم گفتم میخواهم انصراف بدهم که قبول نکردند و گفتند فعلاً باش، خودمان تعیین