گفتگو با خانواده شهید سلطانی

" به نام خدا "

در حالی که مادر شهید سلطانی در غم از دست دادن فرزندش می گریست، رنجها و غم های تمام مادرانی را به یادآوردیم که فرزندانشان به طرز ناجوانمردانه ای به دست تروریستها به شهادت رسیدند.

مادر و خواهر شهید چند کلامی در باره زندگی سخت و دشواری که شهید پشت سرگذاشت و اخلاصی که در خدمت به مردم و انقلاب داشت سخن گفتند...

 

 

Shahid Soltany

 

شهید محسن سلطاني پریشاني در سال 1340 متولد شد . در تاریخ 25/7/1360 در چهار راه دكترای در حال گشت با ماشین به همراه چندتن از دوستانش مورد تعقیب تروریستها قرار گرفت كه وقتي آنها به ماشین سپاه نزدیك شدند به طرف ماشین سپاه تیراندازي کردندودر همان موقع براثر اصابت گلوله به شهادت رسيد .

تا كلاس هفتم را شبانه درس خواند . روزها در حمام و یا بساطي كه جلوي حمام داشت كار مي كرد . قبل از انقلاب كتابها ورساله امام خمیني (ره) را مطالعه مي كرد و بعد از انقلاب وارد سپاه شد و معمولا روزها در سپاه كار مي كرد و شبها به طور افتخاري در گشت سپاه خدمت مي كرد.

 

 

Parishan1

 

برادر شهید در باره زندگی ایشان می گوید:

از وقتي انقلاب شد ما خیلي كم محسن را مي دیدیم ، بیشتر وقت خود را براي انقلاب گذاشته بود . محسن پشتیبان پدرمان بود ، مخصوصا وقتي پدرمان مریض بود . كارهاي بزرگتر از خودش را انجام مي داد . به خاطر عشق و علاقه اي كه به امام و انقلاب داشت خدمت مي كرد .

یك روز وقتي كه من براي مرخصي به خانه آمده بودم محسن به من گفت : كه من چكمه ندارم اگرميشه چکمه هايت را به من قرض بده تا زماني كه به ما كفش دادند ، چكمه ها را بهت پس مي دم . من چكمه ها را بهش دادم ولي گفتم : كه داداش هروقت بهت كفش دادند چکمه ها را زود به من برگردان چون لازم دارم . فردا صبح زود كه رفتم فرودگاه دیدم اومده فرودگاه، چكمه ها را داد و گفت : تو بیشتر به اينهااحتیاج داري و بعد خودش پاي برهنه رفت .

از برادر شهید در باره عملکرد منافقین در حال حاضر سئوال کردیم که ایشان گفت:

منافقین حركت شوم خود را ، بعد از انقلاب با دوروئي شروع كردند و تلاش كردند تا با تبلیغات دروغین، چهره واقعي خود را بپوشانند . ولي وقتي همه نقشه هايشان با شكست روبرو شد ، علناً دست به جنایت و كشتار مردم زدند ، عملیات 30 خرداد سال 60 نقطه شروع این جنایات بود . منافقین در راستاي افكار استكبار جهاني به ویژه امریكا ، با توهم به براندازي نظام جمهوري اسلامي ایران در خیال خود با به آشوب كشیدن جامعه ، یعني راه اندازي یك جنگ داخلي ، با كشتن مسئولین این نظام ، قصد داشتند به انقلاب ضربه بزنند ، تا به اهداف بي اساس خود برسند .

آنها در این جنایات فكر مي كردند كه ثبات كشور اسلامي ما سلب مي شود و راه براي اربابان امریكایي شان باز خواهد شد .

منافقین به منظور خارج كردن ملت از صحنه مبارزه علیه استكبار جهاني علاوه بر دست زدن به ترور و آدمكشي ، حربه هاي شیطاني و جنایات دیگري رانيز انجام دادند که از جمله آنهامي توان به پرتاب بمب به درون منازل مردم ، بمب گذاري در معابر و مراكز پرجمعیت شهر ، آتش زدن منازل و وسائل نقلیه و... نام برد .واين مسئله بر همگان آشکار است که منافقین زماني كه حضور گسترده و دائم مردم را در صحنه دیدند به شكست خود در انجام این جنایات پي بردند .

ایشان هم چنین در باره رابطه کنونی منافقین با امریكاگفت:

در خصوص وابستگي منافقین به مستكبرین جهاني كمتر كسي شك دارد ولي آن روزهاشعارهاي داغ ضد امریكایي و ضد امپریالیستي شان گوش فلك را كر كرده بود . ولي جریاني كه با دیدگاه انحرافي قدرت طلبي وارد كار مي شوداز نظر اعتقادي نظرش این است كه : " هدف وسيله را توجیه مي كند و هیچ حدو مرزي نيز در اتخاذ وسیله هاي مختلف براي رسيدن به هدفش در نظر نمي گیرد.

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29