گروهک فرقان (8)

Forqan 2

بدبيني شديد نسبت به روحانيت :‌

اگر نسبت به لفاظي گروه فرقان و نوع بازي اي كه با كلمات دارد با ديده تسامح بنگريم ، يكي از مصاديق اصول اعتقادي فرقان ضديت شديد نسبت به روحانيت است . سعيد مرآت يكي از معدومان گروه فرقان نظر خويش را درباره روحانيت چنين بيان مي كند :

" روحانيت به دو دليل ديگر نمي تواند به حيات خود ادامه بدهد ، يكي به اين علت كه اگر گاهگاهي از ميان آنها چهره هاي پاك باخته اي بر مي خاست ، به علت اثرات همين انديشه بود . حال كه اين انديشه به شكل نوزادي از درون اين پيله خارج شده ،‌ دوام اين ظرف و پيله غير ممكن مي باشد .

چرا كه از يك سو با خود اين نوزاد به جنگ مي پردازد و همين دليل اصلي نابودي را همراه مي آورد و از سوي ديگر به علت امكان اين كه باز چهره هاي پاكي از درون آنها بيرون بيايد و به نام آنها كاري انجام دهد ناممكن است ، چرا كه اگر چهره اي پاك باشد اصولاً بايد روي اسلام تكيه كند كه آن هم در شكل تدوين يافته اش با روحانيت تضاد آشتي ناپذير دارد ." (1)

 

بر اساس همين ارزيابي ها ، فرقان تلاش داشت به حيات روحانيت نيز ضربه وارد آورد ، از اين رو هم به ترور شخصيت روحانيت دست زد و هم به لحاظ فيزيكي به ترور آنها اقدام كرد .

مايه اصلي مباحث ، القائات ايدئولوژيك دارد . به لحاظ محتوا ،‌ حتي در دوران پيش از پيروزي انقلاب اسلامي و در ماههايي كه مبارزات مردم مسلمان ايران در سال 1357 به رهبري امام خميني و روحانيت متعهد شيعه عرصه را بر رژيم ديكتاتوري تنگ كرده بود ، فرقان از ديكتاتوري آخونديسم سخن مي گفت .

ميزان كاربرد واژه ديكتاتوري آخونديسم به مراتب بيشتر از واژه هاي مناسب با رژيم ديكتاتوري شاه است . حتي در شماره هاي شهريور و يا مهر كه قاعدتاً بايد موضوع كشتار خونين هفدهم شهريور را محور قرار دهد ، گذرا عبور مي كند و روحانيت را متهم به تحريك توده ها مي نمايد .

به طور كلي محتواي فرقان در سال 57 كاملاً بر خلاف رويه جامعه سياسي ايران بود . فرقان كه شاهد محبوبيت فوق العاده امام خميني و روحانيون مبارز همفكر و همراه ايشان در نزد توده هاي مسلمان بود ، از فرط حقد و كينه عليه روحانيت قلم فرسايي مي كند .

نشريه فرقان در توجيه جنايت فاجعه سينما ركس آبادان كه افكار عمومي جامعه آن را به شاه و دار و دسته اش نسبت مي دادند ، روحانيت را نيز در آن دخيل مي داند . در نشريه شماره 8 مهر 57 مي نويسد :

" آخونديسم حاكم با ميسيونرهاي مذهبي خود در بين مردم كوچه و بازار و عوامل چپ در ميان قشرهاي نسبتاً مترقي نفوذ كرده و با استفاده از نارضايتي ها و نابساماني هايشان و بر اساس استراتژي پوشالي تحريك ، آنان را به كوچه و خيابان مي ريزند و هدف گلوله هاي بيداد و باند قدرت طلب ديگري كه از قبل آماده شده است قرارشان مي دهند ، تا بدين ترتيب روشنفكران متعهد و صادق نابود شده و توده ها هم دچار خفقان و هراس گردند ." (2)

 

در همين ماههاي اوج مبارزه كه سقوط شاه و رژيم ديكتاتوري اش به شمارش معكوس افتاده بود ، فرقان خطر ارتجاع را به شدت وارد ادبيات سياسي كشور مي كند و پس از پيروزي انقلاب اسلامي به آن دامن زد . توهين آميزترين واژه ها را در قالب آخونديسم بر روحانيت متعهد شيعه وارد آورده و حتي نظام اسلامي را بدتر از رژيم شاه معرفي مي كند :

" همان طور كه قبلاً‌ گفتيم ديكتاتوري آخونديسم نه تنها هيچ تفاوتي با ديكتاتوري به ظاهر واژگون شده قبلي ندارد ، بلكه براي مردم ما و براي آينده انقلاب توحيدي خطرناكتر و انحراف زاتر است ." (3)

 

كينه و حقد فرقان نسبت به روحانيت از نسبت زماني اين تحليل مشاهده مي شود . هنوز يك ماه از حاكميت نظام اسلامي سپري نشده است كه فرقان عقده هاي ضد روحاني خود را فاش مي كند .

در ماههاي بعد نيز همواره از عباراتي چون :‌ " حاكميت دردآور ، دوران مصيبت ، ديكتاتوري بدبختي آور ،‌ دوران ارتجاع ،‌ دوره خيانت و جنايت و ... " بهره جست تا بي نهايت ترين بدبيني ها را نسبت به روحانيت كارآمد شيعه القا نمايد .

 

فرقان و اجتهاد در ايدئولوژي :

فرقان براي انقلاب دو مرحله غيب و شهادت را قائل بود ، در مرحله غيب انقلاب معتقد به اجتهاد در ايدئولوژي و به عبارت روشن تر ، اجتهاد در اصول بود . (4) اجتهاد در ايدئولوژي به مفهوم توضيح و تبيين هر چه بيشتر مباني فكري در رابطه با تضادها و درگيري هاي اجتماعي خوانده مي شود . اين موضوع به اعتقاد فرقان موجب طراوت و جاودانگي ايدئولوژي مي شود .

 

اگر ايدئولوژي را به معناي مجموعه افكار و عقايد و ارزش ها و معيارها بگيريم كه فرد يا جامعه زندگي خويش را متناسب با آن تنظيم مي كند ، رابطه تفكيك ناپذيري به جهان بيني دارد و در واقع زاييده آن است . به دليل ويژگي هايي كه در ايدئولوژي اسلامي وجود دارد و به دو بعد انسان ، جامعه و طبيعت به عنوان آيه ها و نشانه هاي خداوند توجه دارد ، فرقاني ها را به " اجتهاد در ايدئولوژي "‌سوق مي دهد .

آنها بر اين باورند همانگونه كه در فقه ، اجتهاد و پويايي مقتضيات زمان و مكان نهفته است ، در ايدئولوژي هم بايد اجتهاد و پويايي باشد ، زيرا موضوع آن يعني انسان ، جامعه و طبيعت در حال تغيير و دگرگوني است ، فرقاني ها با ورود به اصول و اجتهاد در آن گام به وادي خطرناكي گذاشتند كه در آن سرگردان شدند .

به باور آنان تلاش در جهت تحقق ايدئولوژي سبب مي شود تا نيروهاي متعهد در برابر اجراي اصول آن تلاش نمايند . در نهايت اين تلاش به ايجاد توازن در جهت تداوم ايدئولوژي و تحقق آن مي انجامد . در اين ميان فرقان خود معتقد است كه از نادر نيروهاي انقلابي است كه در تحقق ايدئولوژي و تداوم آن نقش سازنده اي دارد . (5) مرحله اي كه ايدئولوژي مسير تحقق تا تداوم را طي مي كند ، بر اساس ديدگاه فرقان " مرحله بلوغ ايدئولوژيكي " ناميده مي شود .

 

فصل سوم : ايدئولوژي فرقان در محاق

منازعه ايدئولوژيك گودرزي در بازجويي ها :

اكبر گودرزي در كتاب هايش از مباحثي چون تضاد ،‌ تكامل و تغييرات كمي به كيفي بارها سخن گفته است . بازجو احساس مي كند كه اكبر گودرزي مهارتي در اين بحث ها ندارد و از كتب و نوشته هاي ديگران استفاده كرده است و خود مطالعاتي در اين زمينه ندارد . متن پرسش و پاسخ به طور كامل ارائه شده تا با عمق ديدگاه هاي فلسفي اين رهبر فكري التقاطيون آشنايي بيشتري پيدا كنيم .

س : شما در نوشته هايتان به كرات بحث از تضاد ، تكامل ، جهش (پرش) ، تغييرات كمي به كيفي و گذار از كم به كيف نموده ايد ، لطفاً به ترتيب آنها را به طور مشروح تبيين كنيد .

ج : اولاً هيچ جا بحث از (جهش) پرش ، خيزش و ... نبوده است . ثانياً مشروح اين مطالب (تضاد ، تكامل و ...) در كتاب ها و نوشته هاي ما آمده است و مي توانيد در صورت لزوم بدانجا مراجعه كنيد .

س :‌ خواهش مي كنم كه به كتاب هايتان حواله ندهيد و هم اكنون آنها را به طور مشروح بيان داريد .

ج : من الان ضرورتي براي طرح اين مسائل نمي بينم و در كتاب ها اين مسائل مشخص شده است .

س : ضرورت طرح اين مسائل را شما نبايد تشخيص دهيد ، بلكه ضرورتش قطعي است و لازم است ، طفره نرويد .

ج : ضرورتش را هم من مي توانم تشخيص بدهم و هم ديگران مي توانند تشخيص دهند و از پاسخش هم طفره نرفته ام ، منتهي شما طفره مي رويد كه نمي خواهيد به كتاب ها سري بزنيد .

س : منظورتان از ديگران چه كساني هستند ؟

ج : ديگران يعني شما و همفكران و هم گامانتان .

س : نكته اي عرض كردم که از ديد ما ضرورتش حتمي است ، لطف بفرماييد آنها را شرح دهيد و اين اولين باري نيست كه شما عمل تان را به كتاب ارجاع مي دهيد . (نظير تحليل مسائل سياسي روز) و مباحث ايدئولوژيك ، بفرماييد رابطه اين پنج عنصر چيست ؟ و براي چه منظور از آنها استفاده مي شود و كدام يك از نظر رتبه بر ديگري تقدم دارد ؟‌

ج : شما اگر ضرورت را حتمي مي دانيد به كتاب ها رجوع كنيد و ارجاع به كتاب هم نه نشانه اقتباس است و نه گناه كبيره . و اين پنج يا صد يا هزار موضوع و مبحث را هم بايد در مباحث ايدئولوژيكي مطالعه كرد و ديد چه استفاده اي از آنها مي شود و تقدم و تأخر آنها بر يكديگر چيست .

س : شما اين اصطلاحات را خود جعل كرده ايد يا از مأخذي استفاده نموده ايد ، در صورت استفاده از مأخذ نام آن را ببريد .

ج : ما اين اصطلاحات را جعل نكرده ايم و جاعل هم نبوده ايم ، البته اصطلاحات تضاد ، تكامل ،‌ تغيير كمي به كيفي و اين اصطلاحات در ادبيات عربي و فارسي رايج است ، ما هم از ادبيات عربي و فارسي گرفته ايم .

س : پس معلوم شد عناصر نامبرده اصطلاح ادبي هستند و صرفاً در ادبيات است كه مورد استفاده قرار مي گيرند و ربطي به ديگر مسائل و علوم ندارد (اگر دارند بفرماييد در كجا مصطلح است) . اگر در ادبيات باشد و اصطلاح ادبي ،‌ ديگر نمي تواند اصطلاحي در دانش ديگري باشد ، مگر اين كه معناي لغوي داشته باشد و در ادبيات به معناي لغوي از آن استفاده شود .

ج : اصولاً ادبيات و اصطلاحات ادبي مواد اوليه اي است كه در دسترس همگان قرار دارند و اين خود افراد و انديشه ها هستند كه براي بيان منظور خويش اين اصطلاحات را به كار مي برند و به آنها مفهوم سياسي ، اقتصادي ، عقيدتي و مذهبي مي دهند ، بنابراين تا اين اصطلاحات مورد استفاده انديشه خاصي و علم خاصي قرار نگرفته اند ، همان معناي لغوي خود را دارا مي باشند .

س : مثلاً گذار از كم به كيف ، تغييرات كمي به كيفي از چندين كلمه استفاده شده است كه مي توان ادعا كرد در ادبيات معناي لغوي آنها مورد نظر است ، ولي وقتي سه كلمه با هم تركيب شدند اصطلاحي را مي سازند كه معناي لغوي (آن هم در ادبيات منظور نيست) بفرماييد در چه دانشي از آن استفاده مي شود .

ج : اين سه كلمه وقتي با هم تركيب بشوند ، باز هم خود به خود همان مفهوم لغوي را دارند و اين توضيحات و تأويلات قبلي است كه رنگ و معناي ديگري مي تواند به اين تركيب بدهد ، بنابراين بايد آن توضيحات و تشريح و تبيين ها را بررسي كرد و رابطه آنها را با اين تركيب روشن ساخت .

 

پی نوشت:

1. نشريه فرقان ، شماره 32 ،‌ آذر 59 ، ص اول

2. همان ، شماره 8 مهر 57 ، ص 7

3. همان ، شماره 13 ، اسفند 57

4. اصول تفكر قرآني ، كتاب دوم توحيد ، صفحات مكرر

5. پيشگفتار جزو ايدئولوژي

 

گروهک فرقان (7)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان