جلسه اول
مواضع و عملکرد قبل از سی خرداد 60
نهاد کارگری
ابوالقاسم اثنی : بسم الله الرحمن الرحیم . ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلاللذین آمنوا
بار پروردگارا بر ما ببخشای و بر برادرانی که در ایمان بر ما سبقت گرفتند و در دلهایمان غل و غش نسبت به مومنین قرار نده .
با درورد فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و امت سلحشور و قهرمان و با تحیت و سلام به شهیدان گلگون کفن و رزمندگان و جانبازان صحنه های ستیز حق علیه باطل .
ضمن تشکر از مسئولان محترم دادستانی انقلاب اسلامی مرکز و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، اولین جلسه از برنامه مناظره زندانیان اوین را آغاز می کنیم . قبل از اینکه ما افراد شرکت کننده را که اکثراًاز اعضا و مسئولین سابق گرهک تروریستی منافقین هستیم خودمان را معرفی کنیم
به نمایندگی از طرف جمع حاضر ذکر مقدمه ای را لازم می دانم . در این مقدمه به موضوع برنامه و شیوه ی کار و انگیزه و هدفمان از برگزاری و شرکت در این مناظرات پرداخته می شود . یعنی مطالبی که پیش از هر چیز در اولین جلسه مورد سوال بینندگان سیمای جمهوری اسلامی خواهد بود .
ناگفته نماند که این نوع جلسات از دو سال پیش تا کنون پیوسته در حسینیه شهید کچویی زندان اوین تشکیل می شده و متناوبا اعضا و کادرهای تشکیلاتی دستگیر شده ی هر یک از گروهک های ضد انقلابی در حضور سایر زندانیان به بحث و گفتگو در زمینه فعالیت های خود می پرداخته اند .
اما موضوع مورد گفتگوی ما عمدتاً افشای خطوط و عملکرد و همچنین مواضع گروهک منافقین از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تا زمان حاضر است . ما در نظر داریم با بررسی این مسائل از جنبه های مختلف چهره و ماهیت واقعی این سازمان را آنطور که بوده و هست تشریح و بیان کنیم . برنامه چنین خواهد بود که پس از معرفی خودمان با طرح بخشی از سوالات جمع آوری شده در دو ماه اخیر به گفتگو بنشینیم و در جلسات بعد انشاءالله بقیه پرسش ها و پاسخ ها را پیگیری کنیم . سعی ما بر این است که انشاءالله در این سری از مناظرات که ضبط تلوزیونی هم می شود یک دوره کامل از مسائل عمده مربوط به گروهک منافقین را مطرح کنیم .
شیوه کارمان هم همانطور که شاهد خواهید بود متفاوت بت برنامه های متداولی است که تا کنون از رسلنه ها پخش شده است .ضمن اینکه مطالب مورد گفتگوی ما در جهت پاسخگویی به سوالات رسیده از طرف خواهران و برادران زندانی است ، بیشتر مطالب جنبه افشا گری داشته و افشا گری هم مستند به مدارک و شواهد زنده و گویا و صریح است که طبعاً با تحلیل همراه خواهد بود . در همین جا تاکید داریم که به جنبه های آموزشی و تحلیلی این سری مناظرات توجه لازم مبذول بشود.
و اما انگیزه ما از شرکت در این مناظرات ، ما برای بیان انگیزه هایمان از شرکت در این نوع مناظرات ناگزیر ابتدا بقدر دید و فهم خودمان تصویری کلی از صف بندی نیروها ارائه می دهیم .
بی شک موقعیت جمهوری اسلامی ایران در قبال دنیای استکباری همانند موقعیت لشگر اسلام در برابر لشگریان کفر در جنگ خندق است که پیامبر اسلام در مورد آن فرموده بودند : در این صحنه تمامی ایمان در مقابل تمامی کفر ایستاده است .
در این خندق رود خروشانی از خونهای پاک و مطهر جوانان و یاران صدیق و باوفای اسلام و انقلاب جاری است {لتکونوا کلمه الله هی العلیا و کلمه الظالمین هی السفلی} تا اینکه قانون اللهی را در جامعه برقرار و ظالمان را از پای در آورد و سرنگون کند و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج ) شود .
معاندان جمهوری اسلامی ایران و دشمنان انقلاب اسلامی یعنی تمامی دنیای استکبار و تمامی رسانه ها و مطبوعاتشان در این پیکار سخت درگیر هستند ، از صبح تا شام ، با دروغ و شانتاژ و جو سازی سعی دارند این مشعل فروزان را در منطقه و جهان خاموش کنند .
کارزارهای تبلیغاتی و تسلیحاتی دشمن چه شرقی و چه غربی در این قلمرو بسیار زیاد است . عراق کارزار جنگ تحمیلی و منافقین و تروریسم و صهیونیست و سایر گروهک های ضد انقلاب آلت دست و آتش بیار معرکه های تبلیغاتی امپریالیستها ، همه در پیوند با یکدیگر و هم جهت هستند . با تمامی این احوال می بینیم به خواست خدا و برکت وجود امام و حضور میلیونی مردم در صحنه ، این انقلاب روز به روز شکوفاتر و ابرجنایتکاران و دولتها و گروهکهای وابسته به آنان روز به روز در میان مردم محروم و مستضعف جهان ، مفتضح تر و رسواتر می شوند .
حال در کنار این تصویر کلی که از موقعیت و صف بندی نیروها ارائه کردیم جای خودمان را مشخص مکنیم و زمینه های «بریدنمان» را از جریان منافقین و « روآوردنمان» را به جمهوری اسلامی بیان کرده و انگیزه های آن را برشماریم .
وقتی ما دستگیر شدیم هر کدام به فراخور حال خود در مسیر تحولی خاص قرار گرفتیم ، مسیری که در طول آن آزادانه می اندیشیدیم و آگاهانه انتخاب می کردیم .
در ابتدا می بایستی با واقعیات برخورد می کردیم . واقعیاتیکه حاکی از همراهی گذشته مان با جریانی تروریستی ، ضد اسلامی ، ضد مردمی و وابسته بود .به روشنی دیدیم که چگونه آب به آسیاب امپریالیستها ریخته ایم درک کرده ایم که اندیشه ها و برداشتهایمان تا چه حد بیگانه از واقعیتها و حقایق جامعه انقلابی و متحول ایران بوده است .
وقتی که از چارچوب متحجر و ارتجاعی تشکیلات رها شدیم ، احساس کردیم و متوجه شدیم که چه جنایات عظیمی انجام داده ایم و مجری چه نیات شوم و پلیدی بوده ایم ، چقدر از جامعه بیگانه و تا چه حد بازتاب اعمال و رفتارمان در جامعه نفرت انگیز بوده است .
جریان بریدگی از منافقین نه تنها در درون زندانها ، بلکه در میان نیروهای تشکیلاتی و وابسته به سازمان در بیرون زندانها هم به خوبی در نظر ما قرار گرفت ، و این جریان نه در رابطه خاص منافقین که در رابطه با سایر گروهکهای ضد انقلاب نیز مصداق یافته بود .
خیانتها ، جنایتها ، دوگانگیها و تناقض ها در تحلیلها و گفتارها و کردارها ، و ائتلافها با جریانات ضد انقلابی و همکاری و همداستانی با رژیم بعثی صهیونیستی عراق و ترفندهای مضحک تبلیغاتی و فضاحتهای درون تشکیلات ، همه اینها را بخوبی دیدیم و تجربیاتمان را دوباره مرور کردیم ، چیزهائی که قبلا نمی توانستیم یا
نمی خواستیم ببینیم و در مورد آنها اندیشه کنیم .
بخشی از این واقعیات از طریق زندانیان تازه دستگیر شده و حتی از طریق نشریات اخیر خود منافقین برای ما مطرح و قابل درک بوده است . آگاهی و وقوف ما به این مسائل و لمس و درک این واقعیت ها از یک طرف و برخوردهای آموزشی و سازنده مسئولان زندان ودادسراهای انقلاب اسلامی از طرف دیگر ، ما را آگاهانه به انتخاب جدیدی رهنمون شد و این انگیزه را در ما تقویت کرد که خودمان هم بیاییم و آنچه را که در راه نفاق انجام داده بودیم بر ملا کنیم ، بیاییم و آنچه را علیه مردم انجام داده بودیم در پیشگاه مردم اعتراف کنیم و «بریدن » خودمان را از گذشته اعلام نماییم . البته «روآوردنمان» به جمهوری اسلامی خود داستانی دراز دارد که اکنون در مقام توضیح و اثبات آن نیستیم .
از طرف دیگر دیدیم که باقیمانده تشکیلات منافقین پس از گریختن از ایران و پناه بردن به دامان امپریالیستها در خارج از کشور سعی کردند تک تک ما زندانیان را خوراک تبلیغاتی خود نموده و از این رهگذر حیثیت و موجودیتی برای خود دست و پا کنند ، این جریان سوء استفاده تبلیغاتی ، انگیزه های ما را برای ادای دین و مسئولیتی که به دوشمان سنگینی می کرد ، تقویت نمود و در همین رابطه بود که ما مصر بودیم و درخواست می کردیم تا این برنامه ها از طریق سیمای جمهوری اسلامی ضبط و پخش شود .
در رابطه با هدف ما ، با بیان انگیزه های فوق معلوم است که طبیعتاً و در درجه اول سعی داریم به رجوی و شرکایش حالی کنیم که ما زندانیان که قبلا در مجموع بار اصلی تشکیلات و عملیات تروریستی سازمان را در داخل کشور به دوش می کشیدیم ، با او و اربابانش هیچگونه نقطه وحدتی نداریم . این کوردلان باید بدانند که اگر ما در گذشته دست به هر جنایتی در رابطه با سازمان زدیم ، به خاطر این بود که یک حداقل های مردمی و ملی در شعارها و ظواهر سازمانمان رعایت می شد . و حالا که سازمان دستش را تا مرفق در خون مردم بی دفاع شهرها و روستاهای ایران فرو برده و مستاصل و دستپاچه ظواهر قبلی را هم زیر پا گذاشته و با رژیم بعثی صهیونیستی عراق و دول مرتجع منطقه و امپریالیستها ، آشکارا هم کاسه شده دیگر ما و سایر اعضاء و هواداران در درون و بیرون زندان به چه بهانه ای می توانیم خود را وفادار به آن تشکیلات جهنمی بدانیم و از طرف دیگر چگونه می توانیم با انزوا و گوشه گیری خودمان و با بی تفاوتی در قبال جنایات انجام شده ، ستمگران و چپاول گران را دلشاد کنیم .
دومین هدفی که تعقیب می کنیم این است که جلوی کلاه برداری ها و شارلاتان بازیهای فعلی منافقین را در خارج از کشور بگیریم . از آنجا که امکان دارد دانشجویان ایرانی و ایرانیان مقیم خارج کشور تحت تاثیر ترفندهای تبلیغاتی آنان به بی تفاوتی یا انحراف کشیده شوند و با بی مسئولیتی و دلسردی که برایشان پیش می آید مردم سرزمینشان را از تلاشهای سازنده خود محروم کنند ، سعی می نماییم ضمن روشن کردن محتوای تبلیغات سازمان ، آگاهی ها و تجربیات لازم را در اختیار این عزیزان قرار بدهیم تا فریب جاذبه های کاذب تبلیغات منافقین را نخورند .
سوم اینکه ، اتمام حجتی با کسانی که هنوز پیوندهای خود را با این جریان حفظ کرده اند ، داشته باشیم . اعضاء و هواداران ناآگاهی که بنا بر پیوندهای احساسی ، عاطفی ، و تشکیلاتی گذشتشان به خود سانسوری افتاده اند و روحیه آزادانه اندیشیدن و آگاهانه انتخاب کردن را از خود سلب کرده اند . طبعاً روی سخنمان در اینجا با رهبران کوردل منافقین نخواهد بود زیرا آنان که با دعاوی صلح طلبی ، بزرگترین جنایات را در تاریخ مرتکب شده اند به هیچ وجه از دشمنی فطری خودشان با انقلاب و اسلام و مردم دست بر نخواهند داشت .
پس از این اتمام حجت ها ، اگر یک تن هم بتواند به حیات طیبه و جدیدی برسد ، برای ما کافی خواهد بود . « ومن احیاها فکانما احیاالناس جمیعا » اگر یک تن هم در اثر مشاهده این برنامه ها به زندگی جدیدی برسد مثل این است که انسانیت حیات تازه ای پیدا کرده باشد . این مطلب را که عرض کردم البته دیدگاه جمهوری اسلامی و مکتب انقلابی اسلام است که ساختن انسانها را از وظایف و مسئولیتهای اصلی خودش می داند و در عمل هم بهایش را می پردازد و امکانش را در اختیار ما قرار می دهد تا از این طریق اگر کسانی شایسته هدایت هستند ، هدایت شوند و حجت بر آنها تمام بشود . زیرا در موقعیت کنونی اگر بخواهیم با دید دیگری غیر از این به مسئله نگاه کنیم ، می بینیم که منافقین اصلا در جامعه آنقدر مطرح نیستند که ضرورت داشته باشد وقت سیمای جمهوری اسلامی به بررسی مواضع و عملکرد آنان در گذشته ، آنهم تا این حد اختصاص داده بشود . و تا زه اگر هم تحرکی از طرف منافقین گهگاه صورت می گیرد ، در حد یک خود نمایی بیشتر نیست و به طور قطع و یقین دیگر منافقین خطر عمده ای برای جمهوری اسلامی نمی توانند باشند . خصوصاً اینکه در این مدت دو ساله ضربات مهلکی از امت حزب الله دریافت کرده و در داخل کشور تا حدود زیادی متلاشی شده اند .
مسئله دیگری که باید مطرح کنیم این است که پخش این برنامه موجب خواهد شد که مردم مسلمان و امت انقلابی ایران به عمق تبهکاری های منافقین پی برده و از این رهگذر ارزش و بهای حضور همیشگی اشان را در صحنه و تاثیر اطاعتشان را از امام بزرگوار بخوبی مشاهده نموده و نقش تعیین کننده خود را در زمینه حفظ و تداوم انقلاب و انهدام گروهک منافقین به وضوح دریابند .
خوب تا اینجا درباره موضوع ، برنامه و شیوه کار و انگیزه و هدفمان از اجرای این مناظرات صحبت کردیم . بد نیست دو نکته دیگر را هم تذکر بدهیم .
یکی اینکه طبق معمول جریان مطرود منافقین در مقابل پخش این مناظرات سعی خواهد کرد که مسائل را مخدوش و لوث کند و با نادیده گرفتن واقعیت های مطرح شده و اسناد افشاء شده در این جلسات به شارلاتان بازی بپردازد .
البته این دور از انتظازر ما نیست . این سنت تمامی منافقین و حق پوشان تاریخ بوده و هست ، آنان به هیچ یک از پرسشهایی که ما در اینجا مطرح می کنیم پاسخ نخواهند داد و پاسخی نخواهند داشت و اصلاً راجع به پاسخهایی هم که ما در اینجا مطرح می کنیم صحبتی نخواهند کرد بلکه قطعاً ترجیع بند معروف خود را تکرار خواهند که : آری مناظره تحت فشار بوده ، تحت سخت ترین شرایط بوده و تحت ارعاب و ترس بوده و . . . . و از این قبیل حرفها ، البته منافقین در مورد ما دیگر نمی توانند از ترجیع بندهای قدیمی استفاده کنند و بگویند که «این افراد بریده اند و از مرگ می ترسند » چون طرح این مسئله و اعتراف به آن برایشان خیلی کسر شاءن خواهد بود و اگر این خفت را هم بپذیرند برای ما اهمیتی ندارد ، ما خود در این مقدمه اعلام کرده ایم که از منافقین بریده ایم و به جمهوری اسلامی رو آورده ایم و به آن بریدن و این رو آوردن افتخار می کنیم .
ما ادعا نمی کنیم که به جمهوری اسلامی پیوسته ایم چون از روی آوردن تا پیوستن فاصله زیادی داریم ، زیرا و قتی به قدرت و صلابت رهبری امام ، تقوا ی رهبران و مسئولان جمهوری اسلامی ، برخوردهای اسلامی همین برادران پاسدار زندان نگاه می کنیم ، در می یابیم که تا چه حد
از پیوستن به این جمهوری و امت اسلامی فاصله داریم . در مورد ترس از مرگ هم همانطور که اشاره شد منافقین مطلبی نخواهند گفت چون خودشان می دانند که اکثر ما هنگام دستگیری قاطعانه اقدام به خودکشی کرده ایم و چه بسا قبل از دستگیری هر روز با این مسئله مواجه بوده ایم .
اما در رابطه با نکته دیگری هم لازم است که تاکید کنم که : ما که اینجا هستیم به هیچ وجه خودمان را بری از جنایات و خیانت هایی که سازمان انجام داده نمی دانیم و از تک تک مسئولیتهایی که در جهت پیشبرد مقاصد شوم رهبران این سازمان داشته ایم ، شانه خالی نمی کنیم و قصد تطهیر خودمان را از مسئولیتهایی که در زمینه سازمان دهی ، ارتباطات ، عملیات ، تدارکات و امکانات هر کداممان به فراخور حال خودمان داشته ایم هم نداریم . « وما ابریء نفسی ان النفس لا امارة بالسوء الاما رحم بی » ما نفس خودمان را از آن سرکشی ها و طغیانهایی که کرده و می کند مبری نمی دانیم مگر آنچه که خدا رحم کند . ما دقیقاً این را می دانیم که « و من قتل نفساً بغی نفس او فساداً فی الارض فکانما قتل الناس جمیعاً » کسی که انسانی را بی گناه بکشد بدون اینکه آن انسان فسادی در زمین انجام داده باشد ، مثل این است که انسانیت را نابود کرده . و متاسفانه با کمال شرمندگی باید اعتراف کنیم که در پرونده اعمال اکثر ما از این نمونه قتل ها ، مستقیم و غیر مستقیم بسیار است . اما در عین اینکه نمی خواهیم خودمان را تطهیر کنیم ، در نظر داریم حداقل یک گام هم که شده حقیقتاًدرجهت این انقلاب
و در خط رهبری بزرگوارش برداریم و در مقابل ضربات مختلفی که به این انقلاب زده ایم حداقل گوشه ای از دین سنگین خودمان را به مردم بپردازیم . بر آن هستیم تا در این جلسات نقش خیانت بار سازمانی را که قبلا پیرو اهداف آن بوده ایم افشا کنیم
به امید اینکه خداوند در روز قیامت با کرمش با ما رفتار کند نه با عدلش . پس از ذکر این مقدمه و قبل از شروع مباحث دیگر ، یکایک به معرفی خودمان می پردازیم .
