مولود نامشروع سی خرداد
در خاتمه این صحبت نقل قولی می کنم از نشریه انجمن دانشجویان مسلمان خارج از کشور و پیامی که مسعود رجوی در سالروز سی ام خرداد داده می گوید که :به دستور شخص امام ،پاسداران ارتجاع با سلاح های سنگین به تظاهر کنندگان حمله کرده و آنها را کشته و به خاک و خون کشیدند و با این مسئله رژیم برای همیشه به دوران مسالمت پایان داد که در حقیقت رژیم در تمامیت نظامش در همین جا به پایان رسید . مقاومت مسلحانه سراسری ضروری و قطعی و اجتناب ناپذیر شد . اگر چه ( این قسمت مهم است ) قبل از این تاریخ ما اورا ( یعنی رژیم را ) به دفعات از این رویاروئی پرهیز دادیم .
ببینید این توطئه ها و این مسائل اسمش گذاشته می شود « پرهیز دادن از مبارزه مسلحانه » باز دقت کنید که حتی بعد از اینکه مبارزه مسلحانه را شروع می کنند ، با کمال وقاحت و بی شرمی می گوید : که به دلایل امنیتی هنوز گزارش آن به دست من نرسیده ». خوب اینجا باید گفت که آقای رجوی رجاله گری و خوش رقصی بس است . شما که اینگونه جنایت و کشتار و شکنجه را عملیات انقلابی نام می گذارید چرا از بیان علنی آنها می ترسید ؟ تاریخ دیگر تجربه بزرگ نفاق را از سر گذرانده و تعفن شما حتی زباله دان تاریخ را گندانده است .
و می گوید : « رژیم ما را به رگبار بست » یعنی شروع کننده او بود . خود را به کوچه گمراهی نزنید . مگر شما در روز سی ام خرداد و حتی در تحلیل های قبلی آنان رهنمودهایی به هوادارانتان ندادید و نفرات خودتان را « به انواع اسلحه سرد و گرم مجهز نکردید » مگر از قبل نگفتید هر کسی را دیدید بزنید ؟ اگر گوشتان در مصاحبه های قبلی که انجام شده کر بود و نشنیدید که فرماندهان نظامی و هوادارانتان در روز سی ام خرداد چه فاجعه ای به بار آوردند . باز هم فرماندهان نظامی در این جلسه حضور دارند و با بیان مطالب و نشان دادن مدارک و شواهد چهره دد منشانه و رذل شما را که نقاب مظلومیت روی آن کشیده اید
برملا خواهند کرد . شما در آن روز حداقل 16 نفر را مثله کردید و یک نفر را زنده زنده سر بریدید . الحق که پررو تشریف دارید و باز هم صحبت از دوران مسالمت می کنید .
رجوی در جای دیگر می گوید : سازمان در روز سی ام خرداد مثل جنینی بوده که عمرش را در رحم کرده بود و آماده تولد بود و اگر به دنیا نمی آمد روز سی ام خرداد خفه می شد . در اینجا باید بگوییم که اصلا این جنین جریان رشدش حالت طبیعی را نپیموده و از فردای پیروزی انقلاب که نطفه های آن ریخته می شد با آن توطئه ها و نیرنگ از اساس جنینی سالم و مشروع بوجود نیامده بود . چرا که اگر این جنین سالم و مشروع بود بعد از تولدش مردم باید از آن استقبال می کردند . یعنی بعد از 30 خرداد ، یا اگر این تولد یافته مشروع و سالم بود دیگر مادر آن که مرکزیت سازمان بود مجبور نبود برای رشد این تولد یافته و ادامه حیات آن به آتش زدن و شکنجه کردن مردم بپردازد . به قول قرآن هر پدیده پلید ضد خدایی همانند درخت پوک و بی ریشه و اصلی است که ثبات نداشته و با وزش بادی واژگون می شود .
( و مثل کلمه خبیثه کشجره خبیثه اجتثت من فوق الارض ما لها من قرار )
والسلام
اثنی عشری : در اینجا سوالات مربوط به بخش اجتماعی که عمدتا پیرامون مواضع ، عملکرد و خطوط منافقین خلق از آغاز پیروزی شکوهمند اسلامی تا سی ام خرداد 60 بود پاسخ داده شد
انشاالله در جلسات بعدی به یاری خدا سوالات مربوط به دوران پس از سی ام خرداد را مطرح می کنیم و سایر برادران و خواهران به گفتگو پیرامون آن خواهند پرداخت . من تقاضا می کنم برادران سوالات این جلسه را اگر یادداشت کرده اند جمع آوری کنند تا در پایان در اختیار ما قرار بگیرد .
والسلام
جلسه سوم
مواضع و عملکرد پس از سی خرداد تا پنج مهر 60
بخش نظامی – اجتماعی
طرح سوالات مربوط به بخش نظامی - اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
ابوالقاسم اثنی عشری : ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذهدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب
« اعوذو بالله من الشیطان الرجیم » مثل الذین کفرو بربهم اعمالهم کرماداشتدت به الیح فی یوم عاصف لا یقدرون مما کسبو علی شیئی ذالک هو اضلال البعید »
( مثل عملکرد کسانی که نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند و حقایق را پوشاندند و سد راه خدا شدند ، همانند توده خاکستری است که در یک روز طوفانی باد سختی به آن بوزد و همه اش به باد فنا رود و آنان به حفظ هیچ دستاوردی توانا و قادر نیستند و و این همان گمراهی و گمگشتگی دور و دراز است )
با سلام و درود به پیشگاه امام بزرگوار و امت سلحشور و شهید پرور و رزمندگان و جانبازان جبهه های نبرد حق علیه باطل و با یاد شهیدان گرانقدر انقلاب اسلامی خصوصا شهدای انقلاب سوم ، سومین جلسه از برنامه مناظرات را شروع می کنیم . به دنبال پاسخ به سوالات مربوط به خطوط و عملکرد منافقین تا سی ام خرداد 60 که در جلسه های اول و دوم به آن پرداختیم . مواضع ضد ملی و ضد مردمی منافقین را از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بررسی کردیم ، در این بحثها ما کاری به اسلامی بودن این جریان نداشتیم ، خصوصا اینکه رهبری خائن و فراری این جریان رجوی ، در مصاحبه با یکی از روزنامه نگاران صریحا اعتراف می کند که ما قبل از اینکه مسلمان باشیم ناسیونالیست و دمکرات هستیم . با این اعتراف صریح مسئله ای که ما به دنبال آن هستیم این است که مفهوم ناسیونالیسم و دمکراتیسم ، مفهوم ملی بودن و آزادی خواه بودن را در قاموس این جریان بشکافیم . این کار را نیز با برسی عینی خطوط و عملکردهای ملموس و با سند و مدرک انجام خواهیم داد . پس از بررسی این خطوط و عملکردها قبل از سی ام خرداد سری دوم سوالات را که مربوط به خطوط و عملکرد تروریستی این گروهک ضد خدایی و ضد خلقی پس از سی ام خرداد است مطرح می کنیم ، تا عده دیگری از خواهران و برادران در مورد این سوالات پاسخ بدهند .
به علت اینکه خواندن ریز سوالات وقت می گیرد صرفاً محور های کلی آنها را بررسی می کنیم . این سوالات در حقیقت جمع بندی سوالاتی است که در جلسات قبل و همچنین در مدت دو ماهی که منتظر ضبط تلوزیونی این برنامه ها بودیم به ما رسیده است .
1- تحلیل و خط سازمان در سی ام خرداد ؟
2- عملکردهای جنایت بار منافقین در روز سی ام خرداد ؟
3- تحلیل منافقین در رابطه با انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدن بیش از 72 تن از یاران با وفای امام و امت ؟
4- خطوط تظاهرات مسلحانه شهریور ماه و تحلیل آن ؟
5- اهداف منافقین از برپایی تظاهرات مسلحانه و تحلیل این گروهک از تظاهرات پنجم مهر ؟
6- اتفاقاتی که در جریان پنجم مهر رخ داده و خطوط نظامی آن ؟
7- تحلیل منافقین از جریانات بعد از پنجم مهر ؟
8- تحلیل سازمان ضد مردمی منافقین از ترور افراد عادی ؟
9- چگونگی توجیه جنایات منافقین یعنی ترور افراد عادی برای نیروهای سازمانی ؟
10- ضربه نوزدهم بهمن و تاثیر به هلاکت رسیدن موسی خیابانی در کل حرکت سازمان ؟
11- تاثیر ضربه 12 اردیبهشت که در آن اکثر کادرها و اعضای سازمان کشته و یا دستگیر شدند ، در موجودیت تشکیلاتی سازمان ؟
12- خوراک تبلیغاتی منافقین از بیلان عملیات کور تروریستی ؟
خوب حالا با طرح کلی این سوالات به سراغ پاسخ ها می رویم . قبل از آن لازم است تذکر بدهم ، که خانواده زندانیان که طبق معمول هفتگی برای ملاقات با آقای لاجوردی دادستان محترم انقلاب اسلامی مرکز به زندان اوین مراجعه کرده اند تا از وضع پرونده و اتهامات فرزندانشان کسب اطلاعات کنند امروز در این سالن حضور دارند . اکنون نوبت به برادر صفوی مسئول فرمانده نظامی دانش آموزی غرب تهران می رسد تا بحث های خودشان را شروع کنند .
عملکردهای تروزیستی سی خرداد تا پنج مهر ماه سال 60 در بخش نظامی - اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
ولی الله صفوی : با سلام و درود به رهرب کبیر انقلاب اسلامی و امت شهید پرور . بحثمان را پیرامون تحلیلها و عملکرد منافقین بعد از سی ام خرداد ادامه می دهیم . این بخش بحثمان شامل دو قسمت است که قسمت اول را خودم در این جلسه و قسمت دیگر را یکی از برادران در جلسه چهارم توضیح می دهد . قبل از شروع ، تذکر می دهم که وقتی در حین صحبتها می گوییم « تحلیل سازمان » منظورمان تحلیل سازمان در مقاطع خاص و عملکردهای خاص آن مقطع است نه در تمامی مقاطع و مراحل .
خوب در ابتدا اشاره ای به جریانات سی ام خرداد می کنیم . بعد از تظاهرات موضوعی که در اواسط خرداد ماه به طرفداری از بنی صدر خائن صورت گرفت و قبلا به آن اشاره شد مضمون تحلیل منافقین از به راه اندازی غائله سی ام خرداد این است که به اصطلاح شرایط عینی آماده شده و ما برای شکست جو رعب و وحشت با به صحنه آوردن نیروهای خودمان نیروهای مردمی را هم جمع می کنیم و با اجتماع مردم به سمت مجلس و از آنجا هم به سمت جماران می رویم و در ضمن خط اصلی ما در طول تظاهرات
هم مثل سیلی خروشان است که تمام مواضع را از سر راه بر میداریم و به پیش می رویم . و خطی هم به این مضمون مطرح بود : از آنجا که بسیاری از نیروهای مردمی در این تظاهرات به ما می پیوندند و با کینه ای که گویا از نظام ممکن است دست به اعمالی از قبیل کشتن نیروهای حزب اللهی بزنند شما نباید جلوی شور انقلابی مردم را بگیرید و ما هم به عنصر پیشتاز نباید از آنها عقب بیفتیم . یعنی در یک کلام با این تحلیل منافقین به ما دستور قتل عام مردم را صادر می کنند . بهترین راه به اجرا در آوردن این خطوط ریخته شدن خون مردم بی گناه در این روز و مثله شدن افراد امت حزب الله به دست منافقین است فی المثل یکی از برادران از بنیاد شهید بنام شهید مازندرانی را به طور کامل سر بریدند . همان طور که همه اطلاع دارید جنایاتی که در این روز اتفاق می افتد توسط عده ای از نیروهای وارداتی از شهرستان وعده ای نیروهای داخل تهران بود که از قبل در اکیپهای خاص سازماندهی شده بودند و به انواع و اقسام سلاح ها هم مجهز شده بودند که در اینجا جالب است که سازمان می آید از سی ام خرداد به عنوان تظاهرات ملت علیه جمهوری اسلامی یاد می کند . قسمتی از سازماندهی سی ام خرداد به این شکل بود که چند گروهان ضربتی تشکیل گردید و کار آنها برداشتن موانع طبق خط سازمان بود و هر گروهان متشکل از چند اکیپ و هر اکیپ 4 تیم و هر تیم 5 تن نیرو داشت و حداقل ابزار کار اینها از چاقو و پنجه بکس شروع می شد تا دشنه و سر نیزه . دیدیم که با این ابزار و آن رهنمودی که داده شده بود چه فجایعی به بار آمد .
در ضمن برای هرز دادن نیروهای انتظامی در نقاط مختلف شهر ( میدان منیریه ، سید خندان ) تظاهرات موضعی برپا می کنند تا با نیروهای کمتری درگیر باشند و به هدف اصلی خود برسند ولی با تمام این برنامه ها و این سازماندهی و آن رهنمودها از تنها چیزی که در آن روز خبرمی شود به اصطلاح انقلاب است و تنها چیزی که باقی می ماند آثار جنایات منافقین است .
با توجه به خطوط و سازماندهی آن روز می توانید حدس بزنید که اگر جلوی این تظاهرات ( تظاهرات مسلحانه که سر آغاز کشتار مردم توسط منافقین بود ) گرفته نمی شد مردم شاهد چه جنایات بیشتر از آنچه که به وقوع پیوست می شدند و همانطور که خود سازمان می گفت : مقصد ما به مجلس ختم نخواهد شد » با توجه به این جریانات می توانیم بگوییم که سازمان می خواست در آن روز با یک شبه کودتا قدرت را در دست بگیرد ولی موفق نمی شود و جالب است بعد از آنهمه جنایت در آن روز ( سی ام خرداد ) فردای آن سازمان در تحلیلش از آن به عنوان حمله حاکمیت به مردم و به خاک و خون کشیدن آنان نام می برد و در ضمن در تبلیغات می گفتند که : ما قصد کشیدن خط سرخ بین خودمان و نظام را نداشتیم ولی حاکمیت با این کار خودش ، ضد خلقی بودنش را ثابت می کند و ما هم مجبوریم برای حفظ انقلاب دست به اسلحه بزنیم . البته معلوم نیست کدام انقلاب ! ولی این مسئله روشن شده که این حرفها چیزی جز توجیه عملکردهای سازمان و مشروعیت دادن به آنها در مراحل و مقاطع بعدی نبوده است و این نکته را خوب است ذکر کنم که آقای رجوی در پیام به هواداران در همان حول و حوش سی ام خرداد می گوید که : شما الان ارزش آن روز را نخواهید دانست که چه نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ما خواهد بود .
واقعا هم درست می گفت چون برای خیلی ها جنایت بعد از آن جریان ( سی ام خرداد ) مشخص نبود تنها برای ایشان و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مشخص بود چون از بدو پیروزی انقلاب در تدارک مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی بر آمدند . تحلیل دیگر منافقین قبل از شروع تظاهرات مسلحانه سی ام خرداد این بود که می گفتند : زمینه عینی انقلاب آماده است و ما اگر زمینه ذهنی را با تظاهرات فراهم کنیم انقلاب صورت می گیرد . آنها نارضایی مردم را عامل محرک در پیوستن و پشتیبانی از حرکت مسلحانه خودشان می دانستند . یعنی اگر کسی به طور مثال از کمبود مصالح ساختمانی یا نفت یا بنزین یا امثالهم ابراز ناراحتی و نا رضایتی بکند آماده است که به دنبال یک حرکت مسلحانه سازمان رو در روی نظام قرار بگیرد . تازه آنهم به صورت مسلحانه . تحلیل دیگر سازمان از شرایط قبل از سی ام خرداد این بود که : حرکت مسلحانه ما عامل آزاد شدن امکانات مردم می شود و همچنین باعث آزاد شدن نیروهای مردمی و پیوستن آنها به تظاهر کنندگان می شود و واقعا هم دیدیم که چطور نیروهای عظیم میلیونی آزاد شدند و در صفهای طویل آماده دادن امکانات مادی و معنوی خود به سازمان شدند .
به طوری که بعد از غائله سی ام خرداد حتی امکانات سابق سازمان هم که در آن موقع لو نرفته بود توسط همین مردم لو رفت و بهترین جای خواب هم برای نیروهای پایین تر ، میدان آزادی بود و پارکها ، و همان طور که خود بچه ها هم اکثراً می دانند نه تنها در آن روز از نیروهای عظیم میلیونی خبری نبود بلکه بسیاری از نیروهای هوادار تشکیلاتی هم از تحلیلها و رهنمودهایی که داده می شد ، سر در گم بودند و آن چیزی که به واقعیت پیوست این بود که نیروها دسته دسته از تشکیلات بریدند و رفتند . بطوری که فی المثل از سی ام خرداد تا اواسط تیر ماه یعنی در مدت چند روز بیش از هزار نفر از نهاد دانش آموزی بریدند . دیگر مشخص شده بود که شرایط عینی مورد ادعای مرکزیت سازمان نه فقط برای توده های مردم بلکه برای خیلی از هواداران تشکیلاتی هم فراهم نبود . و می بینیم که تظاهرات مسلحانه ای که سازمان از آن به عنوان تظاهرات مسالمت آمیز نام می برد . با چه شکل و خطوطی انجام می شود . با توجه به زمینه سازی هایی که برای ورود به این مراحل به اصطلاح بر اندازی می کنند به این نتیجه می رسند که برای ورود به مرحله اصلی تنها به ریختن خون مردم نیاز دارند تا بعدها بتوانند فریاد خون خواهی سر بدهند و برای جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی تو جیهی داشته باشند .
فاجعه هفتم تیر
به دنبال بریدن بخشی از نیروهای تشکیلاتی بعد از سی ام خرداد ضربه ای به سازمان می خورد و آنها تصمیم می گیرند که با از بین بردن مسئولان درجه اول جمهوری اسلامی متقابلاً ضربه بزنند ، هم یک عمل نظامی بزرگ انجام بدهند هم به اصطلاح یک ضربه سیاسی سنگین برای پایین آوردن مشروعیت سیاسی نظام و زیر علامت سوال بردنش انجام بدهند و این ضربه هم چیزی جز فاجعه هفتم تیر نبود . از این طریق می خواستند با یک هجوم گسترده کار نظام را به اصطلاح یکسره کند و در ضمن از یک سو نیرومند بودن منافقین را نشان دهند و از سوی دیگر بخشی از نیروهای بریده را جذب نمایند .
به دنبال آن فاجعه رهنمودی به این مضمون می رسد که این حرکت از طرف سازمان به عنوان راه گشای حرکت نظامی برای هواداران بوده و در ضمن این خط را به گوش همه مردم برسانید . ولی بعد از مشاهده سیل عظیم میلیونی که برای تشییع پیکر شهدای هفتم تیر آمده بودند سازمان به وحشت می افتد و بعد از چند ساعت نظرش را تغییر می دهد و می گوید که این خبر را حتی به گوش هواداران تشکیلاتی هم نرسانید تا بازتاب اجتماعی اش مشخص بشود . هرچند بازتاب اجتماعی اش تا آن ساعت مشخص شده بود . فردای آن روز دستمزد بسیج نیروها را می دهند به این شکل که گفته بودند کلیه نیروهای مسلح وارد خیابان بشوند و به مراکز انتظامی و نظامی مثل بسیج و کمیته و سپاه حمله کنند . در ضمن این را هم بگویم که منافقین می گفتند که این مراکز برای شرکت در تشییع خالی شده و می توانیم با حمله به آنجاها کار را یکسره کنیم . ولی به دلیل آماده نشدن نیروها و نرسیدن اسلحه این کار انجام نمی شود .
می توانیم بگوییم منافقین در آن روز هم می خواستند با کودتا قدرت را به دست بگیرند ولی موفق نمی شوند اما از این جریان به بعد باز منافقین مثل همیشه برای فریب هوادارانشان در شعارهای خود می گفتند ما کودتا گر نیستیم ، در اینجا به عین جمله های آقای رجوی در جمع بندی یک ساله مقاومت مسلحانه به نقل از نشریه اتحادیه انجمن های دانشجویان مسلمان اشاره می کنم .
اول در صفحه اول 45 نشریه شماره 51 می گوید : همینجا خاطر نشان کنیم که ما نمی خواهیم کودتا کنیم یعنی در کل ما می خواهیم انقلاب کنیم . انقلاب هم در اوج خودش کار توده های مردم است یعنی سرانجام ما باید با تکیه به توده های مردم کار را تمام بکنیم قیام کنیم . یعنی توده های مردم باید بکنند .
در اینجا می توانیم با توجه به عملکرد منافقین و اهدافی که در هر مقطع دنبال می کردند پوچ بودن شعارهایشان را به روشنی ببینیم .
کارنامه سیاه (8)
