وقتی منافقین ضدِخلق با کشاورزان اصفهانی همدردی می‌کنند!

Mohamadinavab

به موازات معضلات زیست محیطی رخ داده در سال های اخیر و به ویژه با کاهش بارندگی در تقریبا تمام نقاط کشور، مساله کم آبی و برخی گلایه ها از میزان آب در دسترس (به طور خاص در بخش کشاورزی) افزایش یافته است. مسائل و معضلات ناشی از کم آبی بطور ویژه در مورد سه استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان نمودی عینی تر داشته است. توضیح آنکه چهارمحال و بختیاری به دلایل جغرافیا و موقعیت خاص خود بعنوان استان سردسیر و پربارش از قدیم الایام سرچشمه و منشا تامین آب دو رودخانه بزرگ زاینده رود و کارون در اصفهان و خوزستان بوده است. کمبود بارش و بروز خشکسالی شدید در این منطقه به علاوه اتخاذ برخی رویکردهای منطقه گرایانه و محلی و تصویب پروژه های غیرکارشناسی انتقال آب سبب گردیده است تا زمینه بروز برخی نارضایتی ها از برخی رویکرد های کلان در حوزه آبی کشور در هر سه استان فراهم گردد. طی روزهای اخیر کشاورزان اصفهانی در فضایی کاملا مسالمت آمیز اقدام به طرح مطالبات خود نموده و نسبت به بیکاری ناشی از بی آبی و خشکسالی در این مناطق اعتراض نمودند.

دلایل و چرایی شکل گیری این بحران موضوع این نوشتار نیست. طی سالهای اخیر آگاهی اجتماعی نسبت به مسائل زیست محیطی و تغییرات اقلیمی رخ داده به مدد رسانه بسیار بالاتر رفته و به جامعه هشدارهای لازم داده شده است. اما بهرحال باید پذیرفت که بخشی از این مشکلات (در مقام عوامل تشدیدکننده) ناشی از خطای انسانی و سیاست گذاری غلط (یا بعبارتی مبتنی بر الگوی بارش مطلوب سابق) بوده است.   

 در چنین فضایی مجاهدین خلق(منافقین) که همواره در خلال سال های اخیر کوشیده اند تا از شکل گیری فضاهای اعتراضی و مطالبات صنفی بهره برداری های لازم را بنمایند و اساسا مساله مهم برای آنها صرفا اعتراضی بودن یک حرکت و خطاب قرار گرفتن و رویارویی مردم با حاکمیت است (نه پیگیری خواست های مردم) اقدام به پوشش گسترده رسانه ای تجمعات کشاورزان اصفهانی، فارغ از اهداف آن و کیفیت طرح مطالبات آنها نموده است. در این راستا ذکر چند نکته خالی از فایده نیست؛

نخست آنکه منافقین که روزگاری ناجوانمردانه به روی همین مردم و همین آب و خاک آتش گشود (و حتی در عملیات مرصاد مزارع و مراتع کشاورزان مظلوم اسلام آباد را به آتش کشیدند) صرفا جهت تامین منافع و ارضای امیال شوم خود در راستای تقابل با حاکمیت و ساختار سیاسی حاکم از هرگونه حرکت اعتراضی با هر هدف و مطالباتی حمایت خواهد کرد. طبیعتا رادیکالیزه شدن فضا و سوق دادن چنین تجمعاتی به سمت خشونت و درگیری های پراکنده یا منظم داخلی مطلوب این گروه است و در چنین فضایی قدرت مانور و امکان بهره برداری از حوادث احتمالی افزایش می یابد لذا از هیچ اقدام رسانه ای برای تهییج معترضانی که تاکنون آگاهانه خواسته های خود را بصورت مسالمت آمیز طرح نموده اند، دریغ نخواهد کرد. در چنین فضایی هوشیاری معترضین و طرح کنندگان مطالبات صنفی جهت منتفی ساختن زمینه های هرگونه سوءاستفاده این گروهها امری ضروری است.

مساله مهمتر و مبنایی تر عملکرد دولت و نحوه واکنش نسبت به این امور نهفته است. باید دانست که مسائل زیست محیطی اموری همگانی، عام و غیرقابل تبعیض هستند. آنچه که تفکیک ناپذیر است و همگان کمابیش از آن بهره یکسانی می برند و به آن نیاز مبرم دارند محیط زیست یا همان زیست بوم است. محیط زیست، سیاسی و غیرسیاسی نمی شناسد، اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالی هم نمی شناسد، بی آبی و آلودگی زیست بوم می تواند برای هرانسانی (و بطور کلی هر جانداری) کشنده باشد، براین اساس ضرورت دارد که مقامات صلاحیتدار و بویژه مقامات اجرایی با دید جامع و ملی گرایانه به چنین چالش های عمومی و همه گیر نگاه بیندازند.

اتخاذ رویکردهای پوپولیستی و منطقه گرایانه از قبیل آنچه اخیرا در سخنان یکی از مقامات عالیه کشور در مورد پروژه های انتقال آب از دریا به سرزمین های مرکزی و کویری مطرح گردیده (که درحال حاضر فاقد پشتوانه کارشناسانه و علمی است) و یا استعفای دسته جمعی نمایندگان یک استان برای اعمال فشار بر دولت و نهادهای عالیه نظام جهت تایید پروژه غیرقانونی و آسیب رسان به زیست بوم را می توان از مصادیق بارز منطقه گرایی دانست که شدیدا پتانسیل آن را دارد تا فضا را برای گسست قومی منطقه ای مردم این کشور و نقش آفرینی گروههایی همچون منافقین فراهم نماید. (متاسفانه نمونه های زیادی از ادعاهایی از این دست را می توان در ماههای اخیر ذکر کرد). باید دانست که چه بخواهیم و چه نخواهیم مساله محیط زیست و معضلات ناشی از آن می تواند در صورت اهمال مقامات ذیربط یا اتخاذ سیاست های غیرمسئولانه ضدملی و منطقه گرایانه به یک معضل امنیتی تبدیل شود. لذا اتخاذ رویکرد ملی گرایانه در مواجهه با اموری از این دست امری بسیار حیاتی است.

دولت باید بداند که گروه های معاند و ضدملی همچون منافقین در بستر فضای اختلافات قومی منطقه ای در موضوعات مختلف (بویژه مساله حیاتی مثل تامین آب که جهان را به تکاپو انداخته است) امکان معرفی و ترویج ایدئولوژی خود را پیدا نموده و در به خشونت کشاندن و عرصه گردانی چنین فضاهایی قابلیت پیدا می کنند. لذا تلاش هر مقام اجرایی یا تقنینی برای تصویب طرح یا پروژه ای ضدملی (و صرفا سودآور برای منطقه خاص) برای زادگاه یا حوزه انتخابیه خود جهت کسب حمایت های سیاسی لازم، خیانت به آرمان های ملی و زمینه چینی برای تداوم حیات و امکان مانور منافقین، گروه های تجزیه طلب قومی و منطقه ای و در نهایت رشد افراط گرایی و تروریسم است.

در طول تاریخ انسجام و یکپارچگی ملی سرزمینی عامل مهمی در به بن بست کشاندن تلاش های تجزیه طلبانه و ضدملی خارجی و داخلی علیه این مردم و سرزمین بوده است، گواینکه بسیاری معضلات امروزی در برخی کشورهای منطقه ناشی از فقدان همین انسجام و یکپارچگی ملی است. بنابراین سیاستگزاری ها در حوزه زیست محیطی باید با پشتوانه کارشناسی و در راستای تقویت هویت ملی و تامین منافع عامه فارغ از نگرش های قومی محلی تبیین گردد. بنظر نگارنده حتی احساس تبعیض در میان مردم یک منطقه یا قومیت (صرفنظر از آنکه واقعا وجود دارد یا خیر) به اندازه وجود واقعی آن خطرناک و آسیب رسان است لذا نباید با سیاست های مبهم یا غیراصولی بر ترویج چنین احساسی دامن زد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31