وقتی حامیان فرقه با پول خریده می شوند!

Eskelet

رجوی سالهاست که برای بقای یک دستاورد شوم هر گونه تلاشی را انجام می دهد و همچون گرگی زخمی تلاش می کند تا شکار خود را به هر سویی بکشاند . شکاری که سالها پیش بدست آورده اما هنوز نتوانسته طعم آن را بچشد و از آن لذت ببرد . او نمی داند برای حفظ شکار خود باید به چه حربه ای متوسل شود اما همچنان نا امیدانه به تلاش مذبوحانه ی خود ادامه می دهد .

مریم رجوی و خادمان دور و بری اش دراروپا و آمریکا تلاش های زیادی انجام می دهند تا چهره ی سازمان تروریستی خودرا ترمیم بخشیده و ارتقاء دهند . آنها از نا امنی ، فساد اداری ، قتل ، حقوق بشر ، حقوق زنان ، بیکاری ، فاشیسم مذهبی ، افشاگری هسته ای نظامی ایران و یک دوجین دیگر از مسائلی که به زعم خود، ایران به آنها مبتلا به است سخن می گویند!

سید المحدثین اطلاعات اسرائیلی ها را با آب و تاب به گمان خود و " مقاومت ایران " ضرب می کند و جعفرزاده نیز با تئوری های منحصر به فرد خود ! دائما " فاکس نیوز" را خجالت زده می کند . همچنین مریم رجوی در اتاق های انتظار پارلمان های اروپایی با برخی از نمایندگان اروپایی دیدن می کند و به گمانش پس از افشاگری او و مقاومتش است که این چهره های اروپایی در مقابل " ظلم ملّایان " ایستادگی می کنند . او خواهان تحریم همه جانبه بر علیه ایران است و اگر چه وضوح صحبتهایش درمورد تحریمهای سیاسی و نظامی است، اما در کلامش تقاضا برای تحریم های همه جانبه موج می زند . مریم رجوی برای مطامع فرقه اش بسیارسفر می رود ، پرستیژ رئیس جمهور بودن را تمرین می کند و به عنوان " رئیس جمهور مقاومت در تبعید ایران " بابرخی از چهره ها دیدارمی کند و قول می دهد ، قول می گیرد و نقشه ای خیالی فردای ایران را ترسیم می کند . ( شاید او نمی داند که در مدت 6 ماه ریاست جمهوری او در آینده ی مورد نظرش نمی توان ایران را آزاد و آباد کرد ! زیرا تاریخ هنوز به چشم خود ندیده رییس جمهوری به سرعت شش ماه بتواند تمام این کارها انجام دهد ، چه برسد به مریم رجوی که همواره در تقلید از گفته ها و رفتارهای رجوی بوده است ، مگر آنکه مریم هوس کند بیش از 6 ماه وعده داده شده درایران رییس جمهور باشد!)

پیشتر نیز گفته شد که مریم رجوی هنوز برنامه های خود را برای ایران آینده اعلام نکرده است . آنچه او به عنوان " سرخط " از آن نام می برد کلی گویی هایی مبهم است که در اداره ی کلان کشور هیچ گاه قابل استناد نیستند . او از سیاست خارجی و نحوه ی تعاملش با دیگر کشورها سخنی به میان نیاورده است . آیا دوستان فعلی " رژیم آخوندی " دشمنان فردای او خواهند بود و درمورد دشمنان فعلی آیا آنها دوستان فردای مریم رجوی خواهند بود ؟ جلوگیری از فقر و فساد و تبعیض و حقوق زنان و حقوق بشر و هزاران وعده و وعیدی که او می گوید فردا چگونه عملی خواهد شد ؟ و هزاران اما و اگر دیگر .

مریم رجوی همچنان دیدارمی کند و حرف می زند و از آنها به عنوان پیروزی یاد می کند اما شاید نمی داند یا نمی خواهد بداند " رژیم " یعنی حکومتی که در عرف بین الملل به رسمیت شناخته نشده باشد . آنچه که مسعود و مریم رجوی از اول انقلاب از آن به عنوان رژیم ایران یاد می کنند از همان آغازین روزهای انقلاب شکوهمند اسلامی ایران برای تمامی کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده و به عنوان یک شناسایی کامل و قطعی مورد قبول قرار گرفته است و تنها گروهی که نمی خواهد این مطلب را بپذیرد همین اپوزسیون خاموش و معدودی از سلطنت طلبان هستند که در خماری آمدن به ایران و حکومت بر ایران روزها را شب می کنند، البته نباید به این روش ایرادی هم گرفت زیرا اینها – منافقین – تنها کسانی هستند که زمین غصب شده ی یک شهروند عراقی را که صدام برای آنها یک پادگان نظامی ساخته با نام مضحک " شهر اشرف " می شناسند .

مریم رجوی شاید نمی داند که دوران هیجانات سیاسی و تشکیل " دولت در تبعید " دیگر به سرآمده است و قصه ی " دوگل " و امثال آن امروز فقط در کتابهای تاریخ نقل . شاید در اینجا لازم باشد به موردی اشاره کنم که به تازگی اتفاق افتاده است . چند روز پیش با یکی از همین کسانی که مریم رجوی دائما از حمایت آنها از مقاومت فرتوتش دم می زند و ادعا میکند خواهان برقراری دموکراسی توسط " مقاومت ایران " هستند چندین ایمیل رو و بدل کردیم . البته او در ابتدای حرفهایش و پس از آنکه کلی نشانه و آدرس به او دادم و همینطور پس از چک کردن سایت هابیلیان ، زمانی حاضر شد به ایمیل من جواب دهد که ازمن خواست تا اگر قرار است از این ایمیل ها استفاده ی رسانه ای انجام دهم نامی از او به میان نیاورم چون روی کمک های " شورای ملی مقاومت " به خودش حساب ویژه ای باز کرده است . من هم قول دادم حرف های او رابدون ذکر نامش درج کنم . این چهره ی شاخص اروپایی معتقد بود : " ما مخالفت هایی با حکومت ایران داشته و داریم اما می دانیم که درعرف دیپلماسی بین المللی هیچ دو دولتی نیستند که به صورت صد در صد با یکدیگر توافق و همراهی داشته باشند . بسیاری از مواردی که ما ، ایران را به آن متهم می کنیم در برخی کشورهای دیگر بسیار پررنگ تر و آشکار تر است اما ساخت سیاسی ما بر مبنای مخالفت با حکومت ایران تنظیم شده است و در این میان استقبال ما از شورای ملی مقاومت درست به این دلیل است که محرک های مقابل ایران را برای فشار بر حکومت شما تحریک کنیم . " وقتی از این دیپلمات اروپایی پرسیدم آیا شما واقعا به این گروه اعتقاد دارید و بر روی آنها حساب ویژه ای برای آینده ی ایران باز کرده اید ؟ گفت : " گمان نمی کنم شما به این تئوری بچه گانه اعتقادی داشته باشید که یگ گروه که سالها در لیست تروریستی اروپا و آمریکاقرار داشته است بتواند کشوری 70 میلیونی را به پیش ببرد . اصولا سرمایه گذاری برروی اپوزیسیون ها توسط دیگر کشورها و قدرت ها به د وصورت انجام می شود . مورد اول مربوط به وقتی است که به عنوان مثال آمریکا می دانست " لوران کابیلا " بر " موبوتو سه سه سکو " پیروز می شود و بنابراین از وی حمایت آشکار و همه جانبه ای را انجام داد تا درآینده ی سیاسی کنگو حضوری فعال داشته باشد و دیگر اینکه مخالف حکومتی بود که خود زمانی آن را بر روی کار آورده بود و در مورد دوم نیز دولت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی از اپوزیسیون مغلوب کشورهای مورد نظر که نه قدرت کافی دارد ونه می تواند جانشین دولت فعلی شود حمایت می کنند و این فقط به خاطر فشار به دولت کشور مورد هدف می باشد تا به خواسته های آنها تن در دهد . مثال روشن این مساله رامی توانم در حمایت ما از اپوزیسیون شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ذکرکنم . در این مساله شما باید از فن آوری هسته ای خود – چه صلح آمیز و چه غیر آن – دست بردارید . "

البته این چهره سیاسی اروپایی از ترور مستشاران آمریکایی توسط منافقین در گذشته خبر داشت اما گمان نمی کرد تعداد ترور شدگان درایران که توسط منافقین ترور شده باشند 16 هزار نفر باشد . وقتی با او از حمایت 18 میلیون نفر از مردم عراق درخصوص اخراج منافقین صحبت کردم اظهار بی اطلاعی کرد و گفت : " آنها دراینجا زیاد دوندگی می کنند تا حرف خود را به کرسی بنشانند . آنها تا آنجایی که من اطلاع دارم بجای نقد اتهاماتی که از جانب ایران به آنها وارد می شود ترجیح می دهند کل اتهامات را رد کنند . " وقتی برای این چهره ی باسابقه ی اروپایی از مناسبات اشرف ، شکنجه ها ، آمار کشته شدگان دراشرف ، فریب چهره های تازه وارد ، ریزش نیرو در اردوگاه اشرف و قضیه ی تجاوز شدید جنسی به زنان دراشرف سخن گفتم حیرت زده شد و گفت : " آنها تعاریف بسیار زیبایی از اردوگاهشان ارائه داده اند و آن را نمونه ای ازیک حکومت دموکراتیک ارزیابی کرده اند . من باور این نکته – با توجه به تبلیغات آنها – برایم سخت است . البته از افرادی که ازاین گروه جداشده اند ودرمورد آنها مطالبی را ذکر کرده اند اطلاع دارم اما گمان نمی کردم عمق مساله تا این حد باشد . "

او مخصوصا اصلا نمی خواست مساله ی تجاوزی شدید به زنان اشرف را باور کند . از او درمورد روزنامه ی " سونسکا داگ بلادت " پرسیدم و او گفت باروزنامه ی مورد نظر آشنایی دارد . این سیاستمدار اروپایی رابه مقاله ی سونسکا درمورد منافقین ارجاع دادم و او قول داد روزنامه ی مورد نظر رامطالعه کند . بعد از آن از او در مورد منافقین و نقش و کارکرد آنها در مورد مسائل هسته ای ایران سوال کردم که پاسخ داد : " آنها به دنبال ایفای نقش آفرینی در این مساله هستند اما نهایت و سقف عملکرد آنها همین است که می بینیم و فکر نمی کنم از این پیش تر بروند . آنها به هیچ عنوان نمی توانستند اطلاعات هسته ای ایران را عرضه کنند . یکی از دوستان اسرائیلی من که در پارلمان این کشور عضویت دارد چندی پیش به این نکته اشاره کرد که اصلی ترین اطلاعات بیان شده توسط شورای ملی مقاومت توسط اسرائیل در اختیار آنها قرار گرفته است زیرا آنها توانایی بازیابی و کشف اطلاعات مورد نظر را تا این سطح نداشته اند . "

چ ایمیل بعدی من به این دیپلمات اروپایی درمورد تعامل آنها با آمریکا بود و اینکه نظرش در مورد کلیت ارتباط الکترونیکی من و خودش بود که پاسخ داد : " آمریکایی ها همانگونه که گفتم از آنها به عنوان ابزار و فشار علیه ایران استفاده می کنند و مطمئنا هر چقدر خصومت آمریکایی ها با شما بیشتر شود، حمایت آمریکایی ها نیز از آنها بیشتر خواهد بود . خود من با یک حکومت مسلمان شیعی در یکی از مراکز مهم و استراتژیک دنیا مخالفم بنابراین هم به این خاطرو هم به خاطر مسائل هسته ای ایران و نیز به خاطر روابط و حمایتهایی که توسط شورای ملی مقاومت وجود دارد باید در ظاهر هم که شده آنها را تایید کنم البته انگیزه های مختلفی برای حمایت از اپوزیسیون ایرانی دراروپا وجود دارد که من از آن خبری ندارم اما می دانم که شورای ملی مقاومت دائما این انگیزه ها را تقویت می کند و این مساله بخش پنهان پرسش و پاسخ من و شماست که نمی توانم بیش از این درمورد آن توضیح بدهم . "

واقعیت فوق بخش دیگری بود از سلسله واقعیتهای پنهان باند رجوی که با اتکا به روش " مصادره به مطلوب " تلاش می کند از آن بهره ببرد و کشتی به گل نشسته ی خود را به جایی برساند . این مساله که بخش اعظم حامیان اروپایی و آمریکایی سازمان با مناسبات پشت پرده ی این فرقه ارتباط تنگاتنگ و بده بستان دارند البته برای رجوی ها بسیار گران تمام می شود . باند رجوی اگرچه در ظاهر تلاش می کند تا پرستیژ رفتارهای مدرن خود را دراروپا به رخ دیگران بکشد اما در هر دو جبهه ی اروپا و عراق بافریبکاری ، خود را به جلو می کشاند .

سرکوبگران فرقه ی رجوی بجای آنکه دراروپا و آمریکا پز اتحاد و همدلی سربازان اردوگاه اشرف را بدهند و زنان اشرف را الگوهای زنان آزادی خواه بیان کنند بهتر است برای نیروهای مخالف خود ذره ای ارزش قائل باشند . از زنان اشرف سوء استفاده های ابزاری انجام ندهند ، دربهای قلعه ی اشرف را برای خروج باز نگه دارند و هزاران مساله ی دیگر که قطعا برای آنها حکایت کوبیدن مشت بر سندان است .

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29