گرچه عراق پس از حمله آمریکا به این کشور در سال 2003 درگیر تروریسم و حملات تروریستی متعدد بود، ولی هجوم داعش در سال 2014 از مرزهای سوریه به این کشور و اشغال شهر موصل بزرگترین شهر این کشور بعد از بغداد نقطه عطفی در تحولات این کشور شد.
تصرف بخش اعظمی از خاک عراق به دست تروریستهای داعشی که با همکاری و خیانت برخی از نظامیان عراقی در ارتش این کشور همراه بود، مردم این کشور را به این جمعبندی رساند که ایجاد امنیت تنها با سپردن آن به دست نیروهای نظامی حاصل نخواهد شد. در نتیجه بخشی از حاکمیت، مردم و بهویژه مرجعیت شیعۀ عراق به این جمعبندی رسیدند که در کنار آگاهیبخشی عمومی در خصوص ماهیت جریانهای تکفیریتروریستی، میبایست نیرویی مردمی نیز برای مبارزۀ میدانی با این جریان بهوجود آید. تشکیل بسیج مردمی یا همان حشدالشعبی عراق را باید بر همین مبنا تحلیل کرد. البته این مدل از تامین امنیت که بر مبنای کمک گرفتن از نیروهای مردمی است پیش از عراق در ایران و در آغاز جنگ ایران با رژیم بعث عراق اجرایی شده بود و تشکیل بسیج بیست میلیونی اثر بینظیری در تامین نیروی انسانی موثر و معتقد در جبهههای جنگ گذاشته بود.
امروز که اخبار حاکی از پاکسازی کامل خاک عراق و شهر موصل از تروریستهای تکفیری است و نیروهای حشدالشعبی در مرز عراق با سوریه مستقر شدهاند، لازم است تا کارشناسان امنیتی و نظامی دنیا را به این تفکر وادارد که میتوان مدل جدیدی از تامین امنیت ملی را ارائه کرد. مدلی که امروزه در اکثر کشورهای دنیا در حال اجرا است، سپردن امنیت ملی به دست نیروهای امنیتی و نظامی کلاسیک و بیخبری و ناآگاهی مردم از هرگونه روشهای موثر در مواجهه با مخاطرات امنیتی است. به نظر میرسد تهاجمهای پیدرپی تروریستی به کشورهای اروپایی و آمریکایی ناشی از همین بیخبری و ناتوانی مردم در مواجهه با مخاطرات تروریستی باشد. اگر پیش از این، تهاجم علیه امنیت ملی کشورها از سوی گروههای تمامیتخواه و سهمخواه بهوقوع میپیوست، امروزه این حملات از سوی گروههای ایدئولوگ اتفاق میافتد. تهدید علیه امنیت ملی امروزه ریشه در تفکرات دارد که این تفکرات در بخش قابل ملاحظهای از افراد یک جامعه وجود دارد. بنابراین مبارزه با این تهدیدات دیگر به تنهایی از دست نیروهای نظامی و امنیتی بر نمیآید و لازم است تا نیروهای مردمی نیز برای مقابله با آن بسیج شوند.