پدیده نوظهور تروریسم و مخاطرات آن در دو دهۀ اخیر در اکثر نقاط جهان فعال بوده و اگر نگاهی به نقشۀ ژئوپلتیکی آن بیندازیم به راحتی درک میکنیم که بسیاری از نقاط زخم خوردۀ تروریسم است. تروریسم خاطرهساز نیست بلکه مخاطرهساز است و از پس تحرکات دو دهۀ اخیر تروریسم بسیاری از انسانها کشته شدهاند و به نوعی جنایت انسانی رخ داده است. جهان در انتظار چند دهه فعالیت تروریسم باید باشد تا این پدیده را یک جرم علیه بشریت تلقی کند و تصمیمسازان بینالمللی این پدیده را جزء جرائم صلاحیت جهانی تلقی نمایند. اگر نگاهی گذرا به روزشمار این دو دهه بیندازیم آمار دور و درازی از تحرکات تروریستی در سرتاسر جهان مشاهده میکنیم و نمود بارز آن را از سال 1993 تا به حال شاهد هستیم.
از سوی دیگر جهان فرای از صلح پایدار نیازمند امنیت پایدار است تا زیست کره در مسیر توسعه خود حیاتی امن را تجربه کند. تروریسم در واقع نقطه مقابل امنیت است و تروریسم به دنبال ناامنی نیست بلکه در پی از بین رفتن کامل امنیت و جهانی بی در و پیکر است. امروزه تروریسم نه سرزمین، نه جمعیت، نه حاکمیت و هیچ چارچوب قانون مندی را نمیشناسد. تروریسم فقط جنگ و خونریزی و هرج و مرج میشناسد. باز هم تصمیمسازان بینالمللی به این میاندیشند که با تروریسم باید توافق کرد و حیات تروریسم را به رسمیت شناخت!
با این توصیف برای بهبود وضعیت بینالمللی مبارزه با تروریسم ذکر این نکات ضروری است:
- ایجاد وحدت منطقهای برای مهار و مبارزه با تروریسم خانمانسوز و گروههای افراطی و تکفیری؛
- ایجاد اتحاد بینالمللی برای مهار و مبارزه با تروریسم ستیزه جو و گروهکهای نوبنیان جنگطلب؛
- ضرورت تلاش همگانی برای آگاهی بخشی به مردم در نقاط مختلف جهان در جهت مقابله پیشگیرانه با ترویج تفکرات تروریستی؛
- ضرورت ارتقاء فرهنگ همگانی در سطح ملی و منطقهای بخصوص در نقاط بحرانزا؛
- تقویت ارکان علمی و دانشگاهی در خصوص تحلیل مبانی نئوتروریسم و تروریسم سازمانیافته؛
- تلاشهای منطقهای برای تقویت ابزارهای شناسایی تحرکات تروریستی؛
- تقویت دولتها جهت حضور موثر در نهادها و سازمانهای بینالمللی در خصوص تقویت همکاریهای ضدتروریستی؛
- تلاش کشورهای عضو سازمانملل متحد و نقش فعالتر اداره ضدتروریسم سازمانملل متحد؛
- عملکرد واضح شورای امنیت در خصوص مبارزه علیه تروریسم.
بههرترتیب بهنظر میرسد برهمخوردن نظم عمومی جهانی ریشه در تروریسم هم دارد و دراینراستا پایبندی به تعهدات بینالمللی برای تمام کشورهای جهان ضرورتی اجتناب ناپذیر است.