در واپسین ماههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، کشورهای استکباری حامی عراق که شرایط را به نفع آن کشور نمیدیدند، با حضور در نظامی در خلیج فارس و انجام عملیاتهای تروریستی پراکنده، سعی در ایجاد فشار به ایران به نفع عراق را داشتند. از جمله مهمترین این اقدامات حمله آمریکا به سکوهای نفتی ایران، کشتیها و ناوهای تجاری و جنگی ایران و همچنین سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس را میتوان نام برد.
آنچه در این گفتار به آن پرداخته خواهد شد اقدام تروریستی دولت آمریکا در حمله به سکوهای غیر نظامی نفتی و همچنین ناوهای ایرانی در داخل مرز آبی کشور است که بدون هیچ گونه شرایط جنگی بین دو کشور و به صورت ناگهانی انجام پذیرفت. در 29فروردین1367 و در اولین روز از ماه مبارك رمضان نیروهای دریایی آمریكا به قصد تسخیر سكوهای نفتی سلمان، ابوذر و نوروز در خلیج فارس وارد عمل شدند که نیروی دریایی ارتش ایران بلافاصله جهت حراست از حریم آبی و سکوهای نفتی به اقدام متقابل پرداخت. پس از هشت ساعت درگیری، دشمن متجاوز به عقب رانده شد ولی در جبهه دیگری و در نبردی نابرابر بین چندین ناو پیشرفته و مسلح آمریکایی که از طرف یگانهای هوایی نیز حمایت میشدند با یک ناو ایرانی به نام جوشن، پس از سقوط هلی كوپترهای آمریكایی و به هلاكت رسیدن چندین نفر از نیروهای تجاوزگر، این رزمناو ایرانی را غرق نموده و تعدادی از خدمه آن را به شهادت رساندند. در ادامه این نبرد دو ناو دیگر ایرانی به نامهای سهند و سبلان که برای حفاظت از دیگر سکوهای نفتی به منطقه اعزام شده بودند با ناوهای آمریکایی درگیر شدند. واحدهای دریایی آمریكایی از چند جهت به شناورهای سهند و از فاصله های دور حمله های پیاپی موشكی کردند. كه بر اثر این موشك پرانی ناوچه سهند منهدم و برخی از كاركنان دلاور و دریادل آن به دیار باقی شتافتند. ناوشكن سبلان نیز که دچار آسیب جدی شده بود، با تلاش كاركنان كه برخی حتی مجروح شده بودند، از منطقه درگیری به ساحل خودی آورده شد. در این حمله تروریستی، نیروهای آمریکایی نیز بی نصیب نمانده و دو ناو آمریكا با آسیب 80 درصد تقریبا بلا استفاده شدند و یك هلیكوپتر آمریكایی منهدم شد. این نبرد دریایی، بزرگترین جنگ دریایی با حضور كشتی های بزرگ پس از جنگ جهانی دوم به شمار میآید.
ترور و تروریسم دولتی
ترور واژه ای لاتین، به معنای ترس و وحشتِ زیاد است و تروریسم، مفهومِ به کارگیری خشونت و تهدید را تداعی مینماید هر چند که هنوز تعریفِ جامع و واحد و موردِ توافقی از تروریسم ارائه نگردیده است و دلیل این امر را هم بدون شک باید در سوء استفاده ی دنیای استکباری از این واژه و تقسیم بندی تروریسم به تروریسم خوب و بد جستجو کرد. پدیده تروریسم اساسا ریشه در سیاستهای کلان برخی دولتها دارد که منافع خود را در استعمار و سلطه بر دیگر کشورها تعریف کردهاند.
تروریسم دولتى (State Terrorisme) نیز اصطلاحى است مشعر به دخالت دولت یا دولتهایى در امور داخلى و یا خارجى دولتى دیگر؛ كه به منظور ایجاد رعب و وحشت، از طریق اجرا و یا مشاركت در عملیات تروریستى، و یا حمایت از عملیات نظامى، به منظور زوال، تضعیف، و براندازى دولت مذكور و یا دستگاه رهبرى آن صورت مىگیرد. ویلیام دی پردیو Perdue در سال 1989 در اثر خود به نام تروریسم و دولت، ویژگیهای تروریسم دولتی را بیان کرده است. مواردی از آن که دال بر دخالت مستقیم نظامی در کشور هدف است، به شرح ذیل میباشد:
- حمله مسلحانه نیروی نظامی یک دولت به هدفهائی از دولت دیگر که در آن جا مردم به خطر افتد.
- تلاش برای از بین بردن مأموران دولتهای دیگر.
- اشغال نظامی یک کشور، خواه به صورت کنترل مستقیم و خواه از طریق ایجاد پایگاه عملیاتی.
- عملیات سری و پنهانی یک دولت برای ثبات یا ساقط کردن دولت دیگر.
- عملیات نظامی یا مانوورهای انجام شده توسط یک دولت در خارج از سرزمین یا آبهای سرزمینی آن دولت.[1]
تروریسم دولتی آمریکا علیه ایران
آمریکا با اینکه در ظاهر مدعی مبارزه با تروریسم و رعایت حقوق بشر در جهان است، به خاطر حفظ منافع استعماری خود اکثر قوانین بین المللی را نادیده گرفته یا به نفع خود تفسیر مینمایند. در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357ش و کوتاه شدن دست غارتگران از منابع غنی ایران، دشمنی با ملت ایران در راس کار قدرت های امپریالیستی خصوصاً آمریکا قرار گرفت و آمریکا تحت عنوان دیپلماسی عمومی سیاست خود را در کشور هدف پیش میبرد که شامل مجموعه ای از فعالیت های علنی و عملیات مخفی تحت هدایت سازمان سیا است؛ اقداماتی که بودجه آنها را دولت آمریکا تامین میکند. از این رو در اکثر جریانات مخالف نظام و عملیات های ترور از بدو انقلاب تا سال های اخیر نقش آمریکا به وضوح قابل رصد است. این نقش در قالب های گوناگون از حضور تبلیغاتی مسموم در کشور تا کمک مستقیم و غیر مستقیم به مخالفان نظام جمهوری اسلامی و در موارد همچون دخالت مستقیم نظامی و انجام عملیات تروریستی، بروز میکند. از این نمونه در تاریخ ایران پس از پیروزی انقلاب مواردی چندی قابل طرح است از جمله: حضور نظامی در طبس، حمله به هواپیمای مسافربری ایران، حمله به سکوهای نفتی، ناوهای تجاری و جنگی ایران در خلیج فارس.
دلاورمردان نیروی دریایی قربانی تروریسم آمریکایی
بیست و نهم فروردین ماه هر ساله یادآور یکی از ددمنشانه ترین اقدامات تروریستی دولتی آمریکا علیه ایران میباشد. در اواخر فروردین سال 1367 همزمان با اوج گرفتن جنگ میان ایران و عراق، آمریکا نیز به منظور اعمال فشار به ایران، شروع به انجام عملیاتهای نظامی محدود و پراکنده در خلیج فارس نمود که با توجه به تعریف های موجود از تروریسم دولتی و مصادیق آن، این فعالیتها را میتوان در زمره اقدامات تروریستی نام نهاد.
ریشه این درگیری و تعرض آمریکا به ایران این بود که یک کشتی نفتی کویت که با اسکورت ناوهای آمریکایی حرکت میکرد، به یک مین دریایی برخرود کرده و خسارت زیادی دید. این عملیات که تحت عنوان «عملیات اراده جدی» از سال 1987 با تبلیغات بسیار وسیع توسط آمریکاییها شروع شده بود، تبدیل به ناکامی و شکست بزرگی برای آنها شد. آمریکاییها برای انحراف اذهان عمومی از ناتوانی در حفاظت از کشتی کویتی، با اتهامات بی اساس ایران را مسئول آن دانسته و برای حفظ حیثت برباد رفته خود، به اسکله های نفتی ایران حمله کرده و اسکله رشادت را به آتش کشیدند. از طرف دیگر و با فاصله اندکی ناوچه جنگی«ساموئل رابرتز» آمریكا در اواخر فروردینماه سال ۱۳۶۷ در خلیجفارس با یک مین قدرت ۲۵۰ پوند برخورد میكند، كه در اثر انفجار آن حفرهای به قطر ۸ متر در كف كشتی پدید میآید. به دنبال آن كشتی دچار آتشسوزی میشود كه با انتقال آن به ساحل، از غرق شدن آن جلوگیری بهعمل میآید.
در همین زمان سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ در پی این واقعه اعلام میكند: «در صورتیكه آمریكا دست به تجاوز جدید علیه ایران بزند، جمهوری اسلامی ایران با شدت تمام با آن برخورد خواهد كرد و شرارت آمریكا را قطعاً بدون پاسخ نخواهد گذاشت... این حوادث، نتیجه طبیعی حضور تجاوزكارانه آمریكا در خلیجفارس است. از جمله عوامل اصلی ناامنی در خلیجفارس، حضور غیرقانونی نظامیان آمریكایی در این منطقه است... از اوایل خردادماه سال ۱۳۶۶ كه آمریكا نظامیان خود را به بهانه حمایت از امنیت كشتیرانی در آبهای بینالمللی خلیجفارس گسیل داشت، ما شاهد افزایش ناامنی در این منطقه بوده و هستیم و این امر دقیقاً مؤید نظرات جمهوری اسلامی ایران است كه حفظ امنیت خلیجفارس، تنها باید توسط كشورهای منطقه صورت گیرد. حضور تجاوزكارانه و غیرقانونی دیگر كشورها تنها به پیچیدهتر شدن اوضاع در این منطقه منجر خواهد شد.»[2]
در فروردین ماه 1367 ناوچه جوشن مأموریت یافت تا تعدادی از نفتكش های ایرانی را از جزیره خارك تا دهانه خلیج فارس اسكورت كند. این ناوچه عملیات مذكور را بعدازظهر همان روز آغاز كرد و این عملیات تا ساعت 5 صبح روز بعد یعنی 29 فروردین ادامه یافت. در طول این مسیر در چندین مرحله هواپیماهای دشمن قصد تعرض به این نفتكشها را داشتند ولی هر بار با تیراندازی و پدافند ایذایی ناوچه جوشن مجبور به ترك منطقه شدند و سرانجام تمام نفتكشها به سلامت از دهانه خلیج فارس خارج شدند. ناوچه جوشن در حال برگشت به منطقه یكم دریایی بندرعباس، مأموریتی تازه یافت و آن اطلاع یافتن از حمله نظامیان متجاوز آمریكایی به سكوهای نفتی نصر و سلمان بود. واقعیت این بود که صبح روز ۲۹ فروردین، پنتاگون تصمیم میگیرد برنامه از قبل تعیین شده خود را به اجرا بگذارد. رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا به همراه جرج بوش معاون اول، فرانک کارلوچی وزیر دفاع(جدید)، جرج شولتز وزیر خارجه و ویلیام کراف رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا با تشکیل جلسه در کاخ سفید راههای مقابله با ایران را بررسی میکنند.[3]
متعاقب تهدیدات نظامیان آمریکا مبنی بر حمله به سکوهای نفتی، ساعت هشتونیم صبح به نیروهای وزارت نفت دستور تخلیه سكوهای نفتی سلمان، نصر و مبارك داده میشود تا توسط نیروهای نظامی در مقابل تجاوز دشمن، مقابله صورت گیرد. آمریكاییها با مقاومت و عكسالعمل یگانهای دریایی ایران عقب مینشینند و این بار با ۳ رزمناو، ۸ فروند هواپیما و پشتیبانی قوی كشتیهای جنگی حمله كرده و سكوی سلمان را اشغال میكنند. متجاوزین آمریكایی پس از آن، سكو را با كار گذاشتن مواد منفجره و شلیكهای بیامان توپ و موشك به آتش میكشند. بهدنبال آن، سكوهای نفتی نصر و مبارك نیز هدف قرار میگیرند. كشتیهای مریل، مككورمیك و ترنتون در حمله به سكوی سلمان و كشتیهای سیمپسون، باگلی و وین رایت در حمله به سكوی نصر شركت میكنند.
از طرف فرماندهی منطقه یكم بندرعباس به ناوچه جوشن مأموریت داده میشود تا خود را به سكوهای نفتی برساند. حوالی ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه چند فروند هلیكوپتر روی رادار ناوچه ظاهر میشوند و بلافاصله سیستمهای دفاعی و تهاجمی این شناور به حالت آمادهباش درمیآید. فرمانده ناوگان آمریكا با ناو سروان عباس ملك فرمانده ناوچه جوشن تماس میگیرد و با بیسیم میگوید كه نیروهای ناوچه جوشن هرچه سریعتر كشتی را ترك كنند و از محل دور شوند. در همین لحظات، چند فروند هلیكوپتر آمریكایی با ناوچه نزدیك میشوند كه با اخطار فرمانده ناوچه، هلیكوپترها دچار تردید میشوند و فرمانده ناوگان آمریكا اعلام میكند چنانچه به گفته او ترتیب اثر داده نشود، ناوچه ایرانی هدف قرار خواهد گرفت. فرمانده ناوچه جوشن در پاسخ رجزخوانیهای آمریكاییها با قاطعیت تمام اعلام میكند كه هرگونه حركت تجاوزكارانه آنها با پاسخ كوبنده روبرو خواهد شد. هلیكوپترها و هواپیماهای آمریكا ناوچه جوشن را در محاصره خود میگیرند. نخستین موشك از طرف رزمناو آمریكا شلیك میشود. ناو حماسهآفرین جوشن از دو جبهه هوا و دریا با آتش گسترده مورد حمله واقع میشود.
ناوچه جوشن در میان تهاجمات گسترده آمریكا یك فروند هلیكوپتر دشمن را هدف قرار داده، منفجر میكند. با اقدامات الكترونیكی، اولین موشك هارپون شلیك شده به طرف جوشن در ۲۰۰ متری به آب برخورد میكند و دریادلان جان بركف اسلام با شجاعت بینظیر و باور نكردنی اراده آهنین خود را برای دفاع از آبهای گرم خلیجفارس و آرمان انقلاب اسلامی ایران به نمایش میگذارند. دومین موشك شلیك شده از سوی آمریكاییها، به موتورخانه ناوچه جوشن اصابت میكند كه فرمانده و جانشین او هر دو مجروح میشوند. سومین موشك اتاق عملیات را مورد هدف قرار میدهد و موج انفجار آن فرمانده ناوچه و تعداد دیگری از پرسنل را به داخل آب پرتاب میكند. چهارمین موشك به پاشنه و قسمت توپخانه، كه پرسنل آن با شجاعت بینظیر همچنان مشغول آتشباری و دفاع هستند میخورد و پنجمین موشك در وسط ناو فرود میآید. پس از ۴۵ دقیقه از شروع درگیری، ۳ رزمناو آمریكا در حالیكه از سوی تعدادی از هواپیماهای شكاری حمایت میشوند، ۳۰۰ گلوله توپ بهسوی ناوچه جوشن كه هدف ۵ موشك قرار گرفته بود، شلیك و آن را غرق میكنند. مقاومت این ناو با ۱۱ شهید و ۳۳ مجروح، برگ زرین دیگری به پرونده حماسههای نیروی دریایی ارتش میافزاید.
آمریكا پس از به آتش كشیدن سكوی سلمان به طرف سكوهای دیگری در حوالی جنوبی خلیجفارس حركت میكند و دو ناوشكن سهند و سبلان به منظور حراست از حریم آبی و سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس، از پایگاه دریایی بندرعباس به مأموریت اعزام میشوند. نخستین درگیری میان این دو ناوشكن و نیروی هوایی آمریكا در حوالی تنگه هرمز درمیگیرد و طرفین بهشدت همدیگر را زیر آتش میگیرند. ناوشكنهای ایرانی چندین ساعت با قدرت و قاطعیت در مقابل هواپیماها و ناوهای آمریكا كه از مسافت بسیار دور شلیك میكردند، پایداری میكنند، بهطوریكه هواپیماها از روی استیصال متوسل به بمبهای لیزری میشوند. ناوشكنهای سهند و سبلان به سمت ناوهای آمریكا پیشروی میكنند كه این امر وحشت آمریكاییها را فراهم میكند. رونالد ریگان دستور حمله مجدد را صادر میكند و از فاصله ۱۲۰ كیلومتری، موشكهای لیزری هارپون بهسوی ناوگان ایران شلیك میشوند. ناوشكن سبلان با اصابت بمبهای لیزری شیلك شده از هواپیما، دچار سانحه میشود، اما ناوشكن با هوشیاری فرمانده ناو و فداكاری و ایثار دیگر نیروهای ناو از برد موشكهای هارپون خارج میشود. در این میان، ناوشكن سهند هدف سه موشك از سوی دشمن قرار میگیرد كه تعدادی از نیروهای آن شهید و مجروح میشوند و بقیه خود را به آب میزنند. جنگندههای آمریكا افراد مستقر در قایقهای نجات را به گلوله و موشك میبندند كه تعداد دیگری از رزمندگان اسلام به شهادت میرسند.[4]
ناخدا سوم جانباز بازنشسته نادر مباركی، یکی از پرسنل ناوشکن سهند در خاطرات خود از درگیری دریایی نابرابر با ناوگان آمریکا در سال 1367 میگوید: قایقهای نجات ناو باز نمیشد. آنهایی هم که باز میشدند و در داخل آب بود به خاطر اصابت ترکشهای ناشی از انفجار موشکهای آمریکایی متلاشی یا سوراخ شده بود. در طرف دیگر امکان کمک و امداد هوایی وجود نداشت. دریا وآسمان منطقه در سیطره قدرت نظامی و اهریمنی آنها بود. به جنگنده های ایرانی اخطار داده بودند؛ هر چند در صورت درگیری هوایی، امکان سقوط جنگنده های خودی بسیار زیاد بود. آنها حتی به یدک کشهایی که قصد کمک رسانی به ما را داشتند اخطار داده بودند. خیلی جالب است دشمن وارد حریم دریایی کشور ما شود و به شناورهای ما حمله کند و اجازه هم ندهد کسی به کمک ما بیاید، آمریکاییها را میگویم همانها که امروز ادعای دفاع از حقوق بشرمی کنند.[5]
شهامت و پایمردی نیروهای این دو ناوشكن موجب میشود كه دشمن منطقه را ترك و فقط از راه دور اقدام به پرتاب موشكهای لیزری كند. در حالیكه نیروی دریایی آمریكا با بهرهگیری از تجهیزات مدرن خود و اقدامات تاكتیكی تلاش میكند كه این درگیری را خاتمه یافته تلقی كند، ساعاتی پس از این حملات قایقهای توپدار سپاه به سکوهای نفتی اجاره ایی آمریکا در خلیج فارس حمله میکنند و آنها را به آتش میکشند. کشتی آمریکایی «ویلتی یاند» و کشتی انگلیسی به نام «یورک مارین» مورد حمله سپاه پاسداران قرار میگیرند و منهدم میشوند. پس از این حملات یک ناو لجستیکی انگلیس و یک بالگرد جنگی آمریکایی هم مورد حمله ایران قرار میگیرند و به آتش کشیده میشوند.[6]
موضع گیری جمهوری اسلامی ایران
در همین ارتباط دولت جمهوری اسلامی ایران بهدنبال تجاوزات آمریكا در خلیجفارس، بیانیهای را منتشر میكند كه به بخشی از آن اشاره میشود: «ماه رمضان از راه رسید تا بار دیگر شاهد حماسیترین پایمردیها و بزرگترین پیروزیهای ملت ایران باشد و به تكرار حماقتهای شیطان بزرگ پاسخ گوید. شیطان بزرگ در یك تجاوز ناجوانمردانه سكوهای نفتی سلمان، نصر و مبارك را محاصره كرد و زیر آتش گرفت. انتقامجویی از سكوهای نفتی بیدفاع، افتخاری نبود كه شكستهای پیدرپی آمریكا را در برابر انقلاب اسلامی جبران كند. معجزهای نبود كه صدام را از دستان قدرتمند ما برهاند و هیاهویی نبود كه یك انقلاب را به عقب براند. آمریكا اشتباه كرده و ایران اسلامی با قامتی بلند در برابر تمامی دنیای آنها ایستاده است.
این عربدهكشیها ناممكن بود كه بیپاسخ بماند. این آتشافروزیها كه در چارچوب طرح مشترك میان آمریكا و رژیم صهیونیستی عراق و همزمان با تلاش مذبوحانه دشمن بعثی در جبهه فاو صورت گرفت، تنها آمادهباشی به ملت سرافراز ما بود. نابودی رژیم صدام آنقدر نزدیك شده كه شیطان بزرگ خود را به آب و آتش میزند و نجات او را میجوید و این آمادهباشی است به ملت ایران كه وقت گرفتن آخرین نفسهای دشمن همین امروز است....»[7]
پس از این اقدام تروریستی آمریکاییها، فضا در خلیج فارس به شدت ملتهب شده بود. در این شرایط جمهوری اسلامی برای نشان دادن ابهت نظامی و سیاسی خود در منطقه خلیج فارس مانور "ذوالفقار سه" را در منطقه عمومی خلیج فارس و دریای عمان برگزار میکند. این مانور بزرگ در تاریخ 31 اردیبهشت 67 آغاز شد و نیروی دریایی و هوایی ایران مشترکا تمرینهایی را برای حمله به دشمن فرضی و پاسداری از مرزهای دریای و هوایی کشورمان انجام دادند. این عملیات که در تاریخ سالهای بعد از انقلاب از نظر وسعت و تعداد یگانهای شرکت کننده بینظیر بود، با حضور بیش از 90 ناو و ناوچه و همراهی نیروهای هوایی و زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، اهمیت به سزایی در تعدیل فضای امنیتی بر علیه جمهوری اسلامی در خلیج فارس بر جای گذاشت.
آیت الله خامنهای رئیس جمهور و رئیس شورای عالی دفاع، در روز چهارم خرداد با سفر به چابهار و حضور بر عرشهی ناو خارک، یکی از مراحل این مانور را از نزدیک به نظاره نشستند. سفر عالیترین مقام اجرایی کشور و رئیس شورای عالی دفاع و حضور ایشان بر عرشه یکی از ناوهای حاضر در منطقهای که هر لحظه امکان درگیری نظامی با طرف آمریکایی و عراقی وجود داشت، بسیار جالب توجه بود. آیتالله خامنهای در سخنانی که بر عرشه این ناو ایراد کردند، به تحلیل اوضاع منطقه و بررسی وضعیت جمهوری اسلامی پرداخته و در نهایت تاکید کردند: «ما در یک دورهی تاریخی حساسی هستیم و این دورهی تاریخی ممکن است چند سال طول بکشد همچنان که از اول انقلاب تا حال ممکن است یک سال دیگر، دو سال دیگر پنج سال دیگه باید این دوران حساس را بگذرانیم به فضل الهی جمهوری اسلامی در حدی قرار خواهد گرفت که دیگر هیچ گونه قدرتی در جهان حتی به مغزش هم خطور نکند که میتواند به ما صدمهای وارد کند آن وقت است که سازندگی کشور با شتاب تندی شروع خواهد شد.»[8]
این مقاله را با دو نقل مطلب دیگر از مقام معظم رهبری به پایان میبریم که در سخنان خود در برابر دشمنان ملت ایران، اشاره به این واقعه داشتند. ایشان یکبار در دیدار با کارگزاران نظام که در تاریخ 1386/6/31 انجام شد طی سخنان مبسوطی بیان داشتند: « ... آن کسانی که تهدید میکنند، این را باید فهمیده باشند، حالا هم بفهمند؛ تهدید نظامی ایران و تعرض نظامی به ایران به صورت بزن و در رو، دیگر ممکن نیست. هر کس تعرضی بکند، بشدت عواقب آن تعرض دامنگیر او خواهد شد.» و همچنین در بیانات دیگری در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور در تاریخ 1394/2/16 نیز عنوان نمودند: «چرا تهدید میکنند؟ چرا غلط زیادی میکنند؟ میگوید اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حملهی نظامی به ایران بکنیم؛ اوّلاً که غلط میکنید؛ ثانیاً من در زمان رئیسجمهور قبلی آمریکا - آنوقت هم تهدید میکردند - گفتم دوران بزنودررو تمام شده؛ اینجور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. اینجور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد.»[9]
شهدای عملیات تروریستی آمریکا در خلیج فارس
در پایان به منظور بزرگداشت این شهدای عملیات تروریستی آمریکا به ذکر نام آنها بسنده میکنیم، باشد که نام و یاد آنان همیشه در صفحات افتخار آفرین این مرز و بوم حماسه ای درخشان در برابر تهدیدات دشمنان و دولتهای تروریستی باشد:
1- رضا سلطانی 2- فرهاد خسروی داد 3- محمد گوهرریزی 4- رسول محمدی آییز 5- فرهاد سعید نژاد 6- سعید مظاهری تیرانی 7- ولی الله سطوتی ذاكر 8- رضا موسی پور 9- ماشا الله عباس پور 10- منوچهر عباس قلعه جوق 11- علی كهوردی نژاد بندری 12- محمود گل كارمقدم 13- مسعود عباسی چی 14- كاظم نظافت قره لو 15- منصور مباركی 16- محمد تقی علی راد 17- سید رئوف حسینی 18- امیر جهان بخش 19- حسن تیموری 20- اصغر شكوهی پاك 21- ابوالحسن علی زاده با همت 22- غلام عباس نحفیفه 23- نصرالله عزیزی 24- اصغرقلندری 25- منصور كاظمی 26- غلامی علی نقنه 27- علی زارع نعمتی 28- محمدرضا خوش زاد 29- علی رضا ولی پور سگوند 30- یعقوب خردمند 31- محمد هاتفی شرقی 32- ناصر حسن نژاد 33- ابراهیم حر آبادی 34- محمد رضا رضوانی نوغانی 35- شعبان علی دل پسند كیاسرایی 36- الله رضا درتومی 37- قاسم آزادی 38- حسن اعتباریان 39- محمد یزدی 40- محمد علی سعیدی 41- مسعود انشایی 42- حسن رونده 43- محمد بهزاد پناه 44- نادر افشار جوان 45- محمد باقری 46- عباس بوربور 47- محمد بهرامی 48- رضا پرور 49- حسن پرهیزگار 50- قاسم ترابی پور [10]
نویسنده: محمدرضا سرابندی کارشناس ارشد تاریخ، بنیاد هابیلیان
پی نوشت:
[1] . فرهنگ علوم سیاسی، نوشته علی آقا بخشی با همکاری مینو افشاری راد، انتشارات مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1376
[2] . تارنمای khakriz.roshd.ir
[3] . تارنمای http://farsi.khamenei.ir
[4] - تارنمای انجمن سربازان گمنام https://forum.s-gomnam.ir
[5] - (آب و آتش، مجموعه خاطرات دریادلان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، گردآورنده: سیدجلال موسوی، نشر اجا، چاپ اول (1388)، صفحات 135 تا 141)
[6] . جنگ نفت کشها یا جنگ مستقیم ایران و آمریکا ، علی اکبر ریسی، تارنمای پرتال جامع علوم انسانی. http://www.ensani.ir
[7] . تارنمای راسخون http://rasekhoon.net
[8] . تارنمای http://farsi.khamenei.ir
[9] . تارنمای http://farsi.khamenei.ir
[10] . تارنمای یالثارات http://www.yalasarat.com.