همسر استاد شهید مطهری میگوید: «استاد شهید فقط از دو شاگردش تعریف میكرد و به آن دو امید فراوان داشت كه شاید در دروس فلسفی و فقهی ستارگانی در جهان اسلام باشند كه یكی از آنها شهید قندی بود».
به گزارش هابیلیان، بر روی شناسنامهاش نوشتهاند: «محمود قندی فرزند احمد متولد روز هفتم ماه شهریور و سال 1323 هـ.ش محل تولد تهران...» مادرش گفته او در سحرگاه ششم ماه مبارك رمضان، چشم به این جهان گشود و با آمدنش همهی خانواده را كه در انتظار نوهی اول بودند، خوشحال و شاد نمود.
درس و مشقش را از دبستان محمدی شروع كرد و متوسطه را در دبیرستان علوی ادامه داد و در سال 1341، مدرك دیپلمش را با معدل 19/85 دریافت كرد. او یكی از بهترین شاگردان و محصلین این دبیرستان به شمار میرفت؛ به طوری كه استاد روزبه، یكی از بنیانگذاران دبیرستان علوی، همیشه میگفت: «من، دو امید در علوی دارم كه یكی قندی است».
محمود، دورهی فوقلیسانس خود را در رشتهی مهندسی الكترومكانیك در دانشكدهی فنی دانشگاه تهران، در سال 1345ش به پایان رساند و برای ادامهی تحصیل ـ به دلیل نبود مراتب عالی این رشته در ایران ـ عازم كشور آمریكا شد و موفق شد تا در سال 1350درجهی دكترای مهندسی برق و الكترونیك را با بالاترین نمرهی دانشگاهی (3/94)، دریافت نماید.
دكتر قندی، در همان سال، به ایران آمد و در دانشكدهی فنی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد. در دوران دانشجویی، فعالیتهای سیاسی ـ اسلامی خود را در كتابخانهی دانشكدهی فنی آغاز كرد و در آمریكا نیز به این فعالیتها ادامه داد. وی از مؤسسین انجمن اسلامی دانشجویان آمریكا و كانادا بود و در همان سال همراه شهید دكتر مصطفی چمران و چند تن دیگر از یاران، اساسنامهی انجمن را تهیه و تدوین نمودند.
دكتر محمود قندی از شاگردان مرحوم استاد علامه محمد حسین طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان) بود و در فلسفه نیز پای درس استاد شهید مرتضی مطهری، حاضر میشد. در ابتدا، این كلاسها در مدرسهی مروی و پس از محدودیتهای رژیم شاه، در مدرسهی عالی شهید مطهری برگزار میگردید.همسر استاد شهید مطهری در این باره میگوید: «استاد شهید فقط از دو شاگردش تعریف میكرد و به آن دو امید فراوان داشت كه شاید در دروس فلسفی و فقهی، ستارگانی در جهان اسلام باشند كه یكی از آنها شهید قندی بود».
جوان متعهد و متخصص ما، در اوج انقلاب، مبارزاتش را شدت بخشید تا جایی كه به همراه دو تن از یارانش، به زندان ساواك افتاد و با پا در میانی اساتید دانشگاه و اعضای هیئت علمی دانشكدهی فنی آزاد گردید. پس از انقلاب، دكتر قندی از طرف شورای انقلاب به مقام عالی وزارت پست، تلگراف و تلفن منصوب شد و پس از انتخاب شهید رجایی به نخستوزیری، بهعنوان یكی از وزرای كابینهی 36 میلیونی، در این مسئولیت مهم و خطیر، ابقاء گردید و از مجلس وقت رأی اعتمادگرفت.
دوستان و یاران دكتر قندی، از اخلاق و صفات حسنهی او بسیار گفتهاند كه «او هرگز حاضر به تضعیف ارگان و یا شخصی كه برای اسلام زحمت كشیده و یا قدمی برداشته بود، نبود و همیشه و در همه حال، پشتیبانی قاطع و محكمی از روحانیت داشت». از بابت قبول مسئولیت پس از انقلاب نیز، بارها گفته بود كه «اگر بر حسب وظیفهی شرعی و احساس مسئولیت نبود، بارها از این كار دست كشیده و به دنبال دروس فقهی و فلسفی میرفتم.» و همواره یكی از آرزوهایش این بود كه «برای ادامهی تحصیل به حوزهی علمیهی قم مراجعت نمایم».
در روزهای آخر و پس از شهادت دكتر مصطفی چمران، روحیهی دكتر قندی بسیار تغییر كرده بود و بارها از خاطراتش با شهید چمران برای یارانش نقل میكرد. حتی روز دوم شهادت دكتر چمران، به همسرش گفت كه «دلم برای چمران تنگ شده است» و در یكی از سخنرانیهای آخرینش گفت: «شهادت فیض عظیمی است كه نصیب هر كسی نمیشود». روز هفتم تیرماه سال 1360، دكتر محمود قندی پس از انجام امور روزانه به كلاس درس رفت و پس از اتمام كلاس، جهت شركت در جلسهی شورای مركزی حزب جمهوری اسلامی به دفتر مركزی حزب، واقع در محلهی سرچشمهی تهران، مراجعت نمود كه در همان جلسه، همراه شهید مظلوم آیتالله دكتر بهشتی و 72 تن دیگر از یاران حضرت امام(ره) به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
اگرچه او به آرزوی دیرینش رسید، امّا به گفتهی یكی از اساتید او، «30 سال روی دكتر قندی كار شده بود و حال 30 سال دیگر باید استادانی چون روزبه، مطهری، بهشتی و... كار كنند تا قندی دیگری ساخته شود».
منبع: کتاب «شاگرد اول»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی