آنچه در ادامه میآید گزارشی است از سوی وزارت خارجه آمریکا درباره منافقین که بنا به درخواست کنگره این کشور آماده شده است.
این گزارش مفصل درباره ساختار، فعالیتهای کنونی، حمایت خارجی و تاریخچه منافقین است که در سال ۱۹۹۷(۱۳۷۶) منتشر شده است و همانطور که در مقدمه این گزارش اشاره شده است برای تهیه این گزارش، با طیف وسیعی از گروههای اپوزیسیون ایران و کارشناسان ایرانی، طرفداران منافقین، جداشدههایی از این گروه، متخصصان مشهور آمریکایی پیرامون ایران و خاورمیانه، کارشناسان سازمانهای غیردولتی و مؤسسات تحقیقاتی دیدار و مشورت شده است. همچنین مجموعه حجیمی از انتشارات و برنامههای رادیویی مجاهدین که در برگیرنده دهه ۱۹۶۰(۱۳۴۰ شمسی) تا اکتبر ۱۹۹۴(مهر۱۳۷۳) است، بررسی شده است.
اهمیت این گزارش از آنجاست که بارها به «التقاطیبودن»، «خشونتطلببودن»، «تروریستبودن» و بیاعتباری منافقین اشاره شده است. نکتههایی از این گزارش بلند در چند شماره تقدیم میشود.
منافقین در شورای ملی مقاومت گروههای ناراضی از خود را نپذیرفتند
مجاهدين[منافقین] و بنيصدر با ورود به پاريس در سال 1981(1360)، شوراي ملي مقاومت را تشكيل دادند. در ابتداي كار بسياري از عناصر اپوزيسيون ايران را در خود جاي داد. در نمايشي از عدم تحمل مجاهدين در برابر ناراضيان، آنان از شركت يك گروه ليبرال مشهور اپوزيسيون، يعني نهضت آزادي، يا حزب آزادي، جلوگيري كردند.
شوراي ملي مقاومت، با خودكامگی رجوي از هم پاشید
در پاريس، اعضاء غيرمجاهدين[منافقین] شوراي ملي مقاومت، با شيوه خودكامه رجوي به مقابله برخاستند. بالاخص تصميم يكجانبه رجوي در پيوند زدن شورا با عراق، باعث دوري گزيدن ديگراني شد كه اين اتحاد را اقدامي خيانتبار ميدانستند. مهمترين عضو شورا، يعني رئيسجمهور اسبق، بنيصدر، رسماً در سال 1984(1363) از شورا جدا شد و رجوي را «مهرهاي در حلوفصل مناقشه ايران و عراق» توصيف كرد.( بنيصدر اظهار ميدارد كه اولين موافقتنامه رسمي ميان مجاهدين و عراق در ژانويه 1983(بهمن1362) در ملاقات ميان رجوي و وزير خارجه عراق طارق عزيز در فرانسه مورد بحث قرار گرفت و نشريات مجاهدين نيز اين ملاقات را تأييد ميكنند.)
منافقین به عوامل صدام مبدل گشتند و اعتبار خود را در ايران از دست دادند
در ژوئن 1986(تير1365)، فرانسه رجوي را مجبور به ترك آن كشور ساخت. سازمان مجاهدين خلق[منافقین] اين اخراج را بهعنوان «پرواز تاريخساز رجوي براي صلح و آزادي» جلوه داد. وكيل سابق رجوي، كه يك حقوقدان ايراني مقيم فرانسه بود اين حركت را چنين بيان ميدارد: «وقتي رجوي به فرانسه آمد، او و هوادارانش بهسرعت با كمبود پول مواجه شدند. دولت عراق به وي پيشنهاد حمايت داد و آنان پذيرفتند. در دراز مدت، آنان به عوامل رژيم[صدام] مبدل گشتند و بيشتر اعتبار خود را در ايران از دست دادند.»
رژیم بعث از منافقین استقبال گرمی کرد
طبق گزارش مطبوعات، بيش از هزار عضو مجاهدين[منافقین] در استقرار رجوي در بغداد به وي پيوستند، در جایي كه عراقيها براي دهنكجي به دولت ايران، از او در مراسمي كه معمولاْ در مورد رهبر يك دولت صورت ميگرفت، استقبال کردند. پايبندي مجاهدين به مبارزه مسلحانه به نقطه جديدي رسيده بود.
اقدام مسلحانه در نشریات و تاریخچه و عملکرد منافقین مشهود است
قرائن مربوط به استراتژي دوگانه مجاهدين، يعني مبارزه مسلحانه و تبليغات، نه فقط در نشريات و تاريخچه گروه مشهود است بلكه در عملكرد اخير آنان نيز ديده ميشود.
ارتش آزاديبخش با مساعدت عراق ایجاد شد
پس از استقرار رجوي در بغداد در ماه ژوئن سال 1986، او مساعدت عراق را در ايجاد ارتش آزاديبخش ملي جلب نمود و اين ارتش رسماً در سال 1987(1366) تشكيل شد. گزارشات بعدي نشان داد كه بغداد امكانات آموزش و زمين براي انجام عمليات واحدهاي ارتش آزاديبخش ملي و نيز امكانات ستادي در پايتخت بغداد فراهم آورد.
میزان تهدید منافقین برای ایران مانند «پشه» است
يك گزارشگر غربي سفر دشوار و طولاني را در سال 1988(1368) به بغداد انجام داد تا ميزان پيشرفت مجاهدين از زمان اخراجشان از فرانسه را بسنجد. او به ايدئولوژي تعديل يافته و ادعاهاي مربوط به مهارت مجاهدين در صحنه نبرد اشاره نمود و استراتژي دو قسمتي آنان براي تصاحب قدرت را تشريح كرد. اولين (عامل)، يعني فعاليتهاي نظامي، در راستاي ايجاد اعتبار مجاهدين[منافقین] است. عامل ديگر تلاش گروهي و سازمانيافته سياسي و تبليغاتي بهمنظور اصلاح تاريخچه ضدآمريكايي آنان و زدودن وابستگي تقريباً كامل خويش به همكاري با بغداد ميباشد كه دشمن ايران بوده و مركز عمليات نظامي مجاهدين[منافقین] ميباشد. براي انجام عمليات نظامي كه ميزان تهديد آن براي ايران بهطرز مضحكي با «پشه» مقايسه شده است.
منافقین به شهرهاي مرزي، هدفهاي صنعتي و اهداف غيرنظامي حمله کردهاند
مجاهدين[منافقین] اتحاد جانبدارانهاي را با عراق تحت حاكميت صدامحسين به پيش برده بود. ارتش آزاديبخش ملي مجاهدين[منافقین] كه به لحاظ پول، تسليحات، پايگاه (تقريباْ 5 پايگاه و اجازه وارد آوردن ضربه به صدام متكي بود)، به ابزاري در جنگ عراق با ايران مبدل گشت. بهطور مثال، در سالهاي 1984 و 1987(1363 تا 1366)، دولت عراق پيشنهاد ارتش آزاديبخش را بهمثابه پاسخي به درخواستهاي رجوي «صلحدوست» مطرح ساخت.
چنين عملي در عرف ديپلماتيك بهمنظور قطع حمايت داخلي از رژيم ايران بود. تلاشهاي عملي نظامي مجاهدين[منافقین] شامل حملات گاهبهگاهي به شهرهاي مرزي، هدفهاي صنعتي، (بهخصوص تأسيسات نفتي) و اهداف غيرنظامي بوده است.
منافقین مدعي شدهاند چهل هزار ايراني را كشتهاند
سابقه نظامي مجاهدين[منافقین] محدود ميباشد. اين گروه قابل ملاحظهترين تهاجم خود را در ماههاي ژوئن و ژوئيه 1988(تير و مرداد 1367) به انجام رساند و اين زماني بود كه آنان در هماهنگي با نيروهاي عراقي به داخل خاك ايران پيشروي كردند. در طول همين تهاجمات، واحدهاي عراقي در ديگر بخشهاي جبهه از تسليحات شيميائي عليه ايران استفاده نمودند. واحدهاي ارتش آزاديبخش ملي، مدت كوتاهي شهرهاي مرزي مهران، كرند و اسلامآباد غرب را بهتصرف در آوردند. مجاهدين[منافقین] مدعي شدند چهل هزار ايراني را كشتهاند، ولي ديگر ناظران نظامي گفتند ارتش آزاديبخش ملي با ورود نيروهاي تقويتي ايران «در جا مضمحل شدند.»
آتشبس باعث شد صدام کمتر از منافقین استفاده کند
آتشبس ميان ايران و عراق با وساطت سازمان ملل متحد كه از 20اوت1988(29مرداد1367) به اجرا گذاشته شد، استفاده صدام از مجاهدين[منافقین] را كاهش كلي داد. ولي مجاهدين[منافقین] در عراق باقي ماندند. يك سخنگوي سازمان مجاهدين خلق در برابر سؤالي پيرامون آينده اين گروه در عراق پس از جنگ گفت مجاهدين[منافقین] آموختهاند که در صورت لزوم و به موقع تاكتيك مناسبي اتخاذ كنند. ما هميشه تاكتيكهاي خويش را در نبردمان تغيير دادهايم. شكل نبرد امري ثانوي است.
پنچ هزار تن از منافقین در نبرد كركوك(کردکشی) به نيروهاي صدام پيوستند
در ماه مارس 1991(فروردين1370)، بهدنبال عمليات طوفان صحرا، بر طبق گزارشات، ارتش آزاديبخش ملي با پاسداران انقلاب ايران در نزديكي شهر مرزي قصرشيرين به نبرد پرداخت. تحليلگران چنين ميپندارند كه صدام به ارتش آزاديبخش ملي اجازه داد تا در اين زمان به داخل ايران نفوذ كند تا به اين وسيله نشان دهد كه حمايت ايران از قيام شيعيان در جنوب عراق را تحمل نخواهد كرد.
در آن زمان كردهاي عراقي نيز ادعا كردند که مجاهدين در سركوب كردها به ارتش عراق كمك كردهاند ادعايي كه از سوي پناهندگاني كه به نزديكي مرز ايران گريخته بودند مورد تأييد قرار گرفت. (38) رهبر اتحاديه ميهني كردستان، جلال طالباني به خبرنگاران گفت: «پنچ هزار تن از مجاهدين[منافقین] در نبرد كركوك به نيروهاي صدام پيوستند.»
صدام به رجوي دستور داد براي فرونشاندن شورش كردها در شمال عراق به كمك بيايد/افراد شركتكننده در آن عمليات، کردکشی را تایید میکنند
گزارش اخير والاستريت ژورنال ميگويد كه تنها تهاجم عمده ارتش آزاديبخش ملي طي شش سال گذشته، در سال 1991(1370) و درست پس از جنگ خليج فارس صورت گرفت و اين زماني بود كه صدام حسين به رجوي دستور داد براي فرونشاندن شورش كردها در شمال عراق به كمك بيايد و اينرا شركتكنندگان در آن عمليات بيان ميدارند.
يك عضو سابق سازمان مجاهدين خلق[منافقین] كه در عراق بوده گفت اختلاف او با رهبري مجاهدين[منافقین] از زماني آغاز شد كه عمليات سازمان عليه كردها را زير سؤال برد.
برنامههاي «راديو مجاهد[منافقین]» مسئوليت ترورهای غيرنظاميان را برعهده گرفته است
در نشريات منتشره در غرب، مجاهدين مدعياند كه غيرنظاميان را در ايران هدف قرار نميدهند، ما نميتوانيم اين ادعا را تأييد يا رد كنيم. معهذا ما ميدانيم كه در برنامههاي «راديو مجاهد[منافقین]» كه از پايگاههاي مجاهدين[منافقین] در عراق براي ايران پخش ميگردند، سازمان مجاهدين خلق[منافقین] مسئوليت خشونت داخلي را در سرتاسر ايران بر عهده گرفتهاند. بهطور نمونه، در تاريخ 20اوت1992(29مرداد1371)، راديو مجاهدين[منافقین] گزارش داد «هواداران مجاهدين خلق[منافقین] در كوهدشت لرستان، نارنجكي را به داخل خانه بهاصطلاح نماينده مجلس رژيم در اين شهر پرتاب كرده و صدماتي به آن وارد ساختند. نارنجك به قسمتي از خانه پرتاب شد تا اخطاري باشد براي جنايات وي. در زمان مناسب او براي اين جنايات به مجازات خواهد رسيد.»
حمله به غیرنظامیان در مرقد امامخمینی(ره)
در تاريخ 12اكتبر1992(20مهر1371)، مجاهدين[منافقین] مسئوليت انفجار بمب (دو بمب از سه بمب كار گذاشته شده، منفجر شدند) در مقبره امام خميني[ره] كه در فاصله ده مايلي جنوب تهران قرار گرفته و روزانه هزاران ايراني از آن ديدن ميكنند، را به عهده گرفتند.
سپس در تاريخ 26اكتبر1992(4آبان1371) صداي مجاهد[منافقین] مسئوليت انفجار پادگان پاسداران انقلاب در شهرك قصر فيروزه را بر عهده گرفت. برنامه مزبور صحبتهاي مريم رجوي را نقل كرد، «در حالي كه دشمن از انفجار چند روز پيش، يعني انفجار بمب در مقبره [آيتالله]خميني بهخود ميپيچيد، ضربه آتشين و دردناك ديگري را دريافت كرد.» راديو ادامه داد «چنين جرقههايي، منادي فوران آتشفشان فراگير ارتش آزاديبخش ملي است كه همه آثار آخوندهاي [آيتالله]خميني و پاسداران رژيمش را از اين كشور پاك خواهد ساخت، فوران آتشفشاني كه امروز از سوي (مجاهدين) [منافقین] مهيا گشته است.
حمله به غیر نظامیان در پمپ بنزین
در برنامه ديگري در همان روز، مجاهدين خبر از انفجار يك پمپ بنزين در قم بهتاريخ 13 اكتبر(21مهر) را دادند.
حمله به غیر نظامیان در جنوب و غرب تهران
در ژوئن 1993(تير1372)، مجاهدين[منافقین] مسئوليت بمبگذاري در پالايشگاه نفت و ديگر نقاط در جنوب و غرب تهران را بر عهده گرفتند. اين خرابكاري كه شامل «بمب و مينگذاري و تلههاي انفجاري» ميشد شماري از كساني را كه سازمان مجاهدين خلق[منافقین] آنها را «عوامل دشمن» توصيف ميكرد هدف قرار دادند. از جمله «ستمگري» كه محل زندگي او مورد حمله واقع گشته و نابود گشت. صداي مجاهد[منافقین]، «آتش ستمسوز ارتش آزاديبخش ملي» را مورد ستايش قرار داد.
حمله به غیر نظامیان در «سلسله عمليات گسترده»
صداي مجاهد[منافقین]، تز «سلسله عمليات گسترده» ديگري در 18مارس1994(27اسفند1372) خبر داد. اين راديو خبر از «تهاجمات حماسهآفرين» با خمپاره، مين، تلههاي انفجاري، بمب و آتشسوزي داد.
شماري از اين عمليات اعلام شده، شامل حملاتي عليه اهداف مشخصاً غيرنظامي ميگشت. از جمله اتومبيلها، شاهراهها، ساختمانهاي دولتي كه مردم به آنها رفتوآمد ميكنند، مراكز تجاري و منازل شخصي. همانطور كه برنامهاي در مورخ مارس 1994 اعلام گشت «انفجار بمبها در خيابان و بخشهاي مختلف در سرتاسر ايران، بهوقوع پيوست.»
ادامه دارد...
همچنین:
نکتههایی از بیانیه دولت آمریکا درباره منافقین(1)