توطئه استکبار جهانی در از میان برداشتن نهادهای انقلابی ، به یمن توجهات خاص خدای منان و رشادت و ایمان خلل ناپذیر پاسداران جان بر کف اسلام ، در سپاه ، کمیته ، بسیج و دادستانی به شکست انجامید و حتی نقطه اوج این جنایات که در شکنجه وحشیانه سه پاسدار کمیته های انقلاب اسلامی به دست منافقین تبهکار تبلور یافت نتوانست کوچکترین خللی در اراده خدشه ناپذیر سربازان اسلام وارد آورد . سپاه حق در جبهه های نبرد علیه باطل به یک پیروزی پس از پیروزی دیگر دست یافته است و به امید خدا می رود تا صدام و صدامیان را از صحنه گیتی بزداید و در جبهه های داخلی نیز ایادی استکبار جهانی یکی پس از دیگری طعم تلخ شکست و از هم پاشیدگی را چشیدند . پاکسازی مخفیگاههای گروهک های ضد انقلابی در کردستان با قدرت تمام به پیش رفته و رهایی کل منطقه از لوث وجود ضد انقلاب در افق درخشان پیروزی نهایی نمایان شده است . در شهرها لانه های فساد تیمی منافقین و درگر گروهک های ضد انقلابی کشف و تشکیلات تارعنکبوتی آنها پاشیده شد و جنایتکاران به دست عدالت اسلامی سپرده شده اند . و اینها همه به همت همان کسانی صورت گرفت که منافقین کوردل ، از میان برداشتنشان را ساده می پنداشتند . نهالهایی که در خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران ریشه دوانده ، از خون شهیدان آبیاری شده اند ، گل داده اند و بوی عطر آگین این گلهای بهشتی ، منافقین دوزخی را به سرنوشتی که خداوند وعده اش را داده دچار ساخته است .
انتقام از مردم
« اینها می خواهند مردم ما را تضعیف کنند روحیه شان را برای شهادت یک نفر ، ده نفر ، صد نفر ، هزار نفر . این خیال خام باطلی است . اینها می خواهند انتقام بکشند از رسول الله که اولاد او را به شهادت می رسانند . انتقام بکشند که رسول الله یک همچو دینی را آورده است که برخلاف خواسته آنهاست و آنها نمی خواهند که این دین به آن طوری که خدا می خواهد در این مملکت پیاده شود و حالا انتقام می کشند از کسی که پیرو این دین است و اولاد او را به شهادت می رسانند . این انتقام هم برای آنها روسیاهی و برای ملت ما به هیچ وجه سستی ایجاد نخواهد کرد . »
امام خمینی(ره)
4- انتقام از مردم
« اینان ( منافقین ) از شدت یاس به جنون کشیده شده اند و چون خود را مطرود ملت مسلمان می بینند از ملت ایران انتقام می کشند . »
امام خمینی(ره)
منافقین کوردل ، از ترور مسئولان و مقامات کشوری ، روحانیون متعهد و و اعضای نهادهای انقلابی طرفی نبستند و از این جنایات جز شکست و رسوایی نصیبی نبرده بودند ، در اوج درماندگی و ورشکستگی آخرین تیر ترکش نفاق را رها کردند : انتقام از مردم . آنها که به اعتراف صریح خودشان پس از شکست قائله 30 خرداد ، از جلب حمایت مردم مایوس شده و در به اصطلاح تست عنصر اجتماعی پاسخ منفی دریافت کرده بودند ، در عمل متوجه شدند که مردم مسلمان ایران نه تنها از آنها حمایت نمی کنند ، بلکه همواره برای مبارزه با آنان در صحنه حاضرند . سازمان اطلاعاتی 36 میلیون نفری ، در هر شهر و هر منطقه و هر کوی و برزن ، بقایای شکست خورده منافقین و دیگر گروهک های ضد انقلابی را دنبال کرده و عرصه را روز به روز بر آنان تنگ تر می نمود . لانه های فساد تیمی بوسیله امت حزب الله لو می رفتند . جنایتکاران در حین ارتکاب جنایت توسط مردم دستگیر و تحویل مقامات قضائی می گشتند و تجمعات آشوب طلبانه منافقین به محض ظاهر شدن در میان دریائی از مردم مسلمان احاطه می شدند و فرصت هرگونه فتنه جویی از آنان سلب می گشت . اینجا دیگر منافقین با یک بهشتی ، یک دستغیب ، یک پاسدار یا یک بسیجی مواجه نبودند ، امتی در برابرشان ایستاده بود : میلیون ها بهشتی ، میلیون ها دستغیب ، میلیون ها پاسدار و میلیون ها بسیجی . در همه جا مردم با فریاد مرگ بر منافق آنان را دنبال می کردند تا این شجره خبیثه را ریشه کن سازند . با چنین دریای خروشانی چه می توانستند بکنند ؟
سوژه زیاد است عمل کنید !
منافقین به منظور خارج ساختن امت حزب الله از صحنه انقلاب اسلامی ، مذبوحانه کوشیدند تا بر ترور مردم ، بمب گذاری در معابر عمومی ، انداختن بمب و نارنجک به داخل منازل و دهها جنایت دیگر به زعم خود آنچنان جو رعب و وحشتی بوجود آوردند که دیگر کسی جرات مقابله با آنان را پیدا نکند .
درماندگی و استیصال منافقین از یک سو و درنده خویی و جنایت پیشگی آنان به خوبی از متن سند زیر که از یکی از تروریست های منافق به نام رضا میر محمدی ، یکی از عوامل شکنجه پاسدار شهید شاهرخ طهماسبی بدست آمده بیانگر رهنمودهای عملیاتی به یکی از تیمهای تروریستی منافقین است به خوبی مشهود می باشد . در این سند از جمله آمده است :
« اما کارهای دیگری که بایستی در رئوس کارهایت قرار بگیرد و به عنوان مهمترین کارها روی آنها انرژی بگذاری 1- مسئله عملیات : همانطور که در آخرین دیدار به تو گفتم ما عقب هستیم ، از شرایط عقب هستیم و درواقع باید گفت توی باغ نیستید . چرا ؟ در جمع بندی که ما از چند عملیات شما ( شاید 5 یا 6 عمل ) داشتیم مشخص می شد که کیفیت کار خیلی پایین و بازدهی آن نیز بسیار اندک است ، یعنی در طی مدت حدودا دو هفته شما تنها یک عمل تکثیر و یک درگیری ناخواسته با دشمن داشته اید که این به هیچ وجه در شرایط کنونی و در حالتی که واحدهای دیگر با تمامی قوا دنبال مسئله عملیات و انجام آن می باشند قابل قبول نمی باشد . مسئله مهمی که در این جمع بندی مشخص شد ، علاوه بر پائین بودن سطح عمل ، مسئله کمبود وقت شما و درگیری کاریتان می باشد ، یعنی به این صورت که شما به طور مدام چه خودت و چه ..... در محل کارتان وقت گذرانی می کنید ( انجام کارهای متفرقه ) و این درحالی است که می توان کلی کار انجام داد . به طور مثال مسئله رفتن دنبال سوژه و درواقع شناسائی سوژه از طریق گشت در خیابانها به طور مشخص سوژه های ثابت مثل مغازه ، دکه دار ، پاسبان تک نفری پمپ بنزینی ......... و چیزهای دیگر که قبلا به تو گفته بودم . حتی مشخص کردن تیپهای مرفه برای مصادره پول .
بنابراین خیلی پیگیر و جدی بایستی در وحله اول دنبال عمل رفت . بایستی بگویم و دقت کنی که مسئله انجام نشدن عملیات منبعد به هیچ وجه قابل قبول نبوده و نخواهد بود . همانطور که گفتم سوژه زیاد است و این را خودت نیز میدانی . چند سوژه را نیز قبلا به تو داده بودم . آنچه که من از شما می خواهم تنها عمل است ، حتی
اگر شده یک صبح تا شب در خیابان باشید بایستی عمل انجام دهید و اینکه مثلا رفتید و متوجه شدید مثلا سوژه نیست ، به خانه برنگردید . قبلا نیز گفته بودم که دست شما برای زدن سوژه های مختلف باز است و این پویایی و دینامیزم خود شماست که بایستی این مسئله را محقق سازد . برنامه عملیاتی شما نیز به شکل زیر است :
سه عمل زدن سوژه های مختلف در هفته - یک عمل مصادره پول - یک عمل تلفن به خارج کشور و اطلاع دادن اخبار عملیات ( مجموعا 5 عمل در هفته ) . فعلا نیز خودتان در جهت شناسایی سوژه های زنده انرژی بگذارید تا من برایتان سوژه مناسب بیاورم . پس من منبعد از شما به طور مشخص سه عمل سوژه ، و دو عمل متفرقه می خواهم . گفتم حتی به قیمت بودن در خیابان حتی یک روز ، بایستی عمل انجام شود . این مسئله دقیقا از ضرورت عمل ناشی می شود »
« تذکر : در زمینه مصادره پول لزومی ندارد سوژه حتما فالانژ باشد ، می توان از افراد معمولی که تقریبا وضعشان خوب است مثل بنگاههای اتومبیل - بعضی از شرکت ها - حتی عکاسی ها و .... و جاهای دیگر که خودت می شناسی مصادره نمایی ، اگر فالانژ باشد بهتر است . به امید موفقیت . ( نقل از یکی از اسناد درونی منافقین )
آنچا خواندید عین رهنمودهای منافقین به یکی از واحدهای تروریستی شان می باشد و تکراری است که دهها رهنمود مشابه که به سایر واحدهای تروریستی داده شده : در خیابان گشت بزنید . سوژه ر ا پیدا کنید . ترور را انجام دهید و نتیجه جنایت را به خارج از کشور گزارش دهید . سوژه کیست ؟ مغازه دار ، دکه دار ، پمپ بنزینی و مردم عادی ، که حتی لازم نیست که تیپ حزب اللهی هم داشته باشند . « دست شما برای زدن سوژه های مختلف باز است » هر هفته سه ترور و یک سرقت برای یک تیم تروریستی دو یا سه نفره ! در ماه می شود 12 ترور و 4 سرقت و در سال 114 ترور و 48 سرقت . کافیست ، فقط تعداد تیمهای تروریستی را در یک شهر 10 عدد فرض کنیم تا به عمق فاجعه و جنایاتی که منافقین در صدد آفرینش بودند پی برده شود و چنانچه همین محاسبه ساده را به کل کشور تعمیم دهیم گوشه دیگر از چهره کریه این جانیان ترسیم خواهد شد . هدف کشتار مردم بود ف به هر قیمت و بهایی که شده است .
نمونه دیگری از این رهنمودهای جنایتکارانه در پیام یکی از سردمداران منافقین به نام علی زرکش منعکس می باشد که همین خط شوم را با وضوح بیشتری ترسیم می کند . در این پیام که بعد از معدوم شدن خیابانی فرستاده شده آمده است :
« ضربات خودتان را هرچه بهتر و کاراتر بر پیکر دشمن فرود آورید . همه نهادها و موسسات و افرادی که سعی در تحکیم موقعیت خمینی دارند را هدف قرار دهید .
به افراد و موسساتی که از نظر اقتصادی باعث تقویت رژیم می شوند تهاجم کنید و در صورت امکان اموال آنها را مصادره کنید . کلیه افرادی که با بستن سلاح به کمر به دفاع از رژیم می شتابند را هدف قرار دهید . همچنین نگذارید کسی مانع شما برای از هم دریدن رژیم شود »
کارنامه سیاه (32)
