انتخاب نام "سیانور " برای یک فیلم، آن قدر وسوسه برانگیز است که مخاطب را به سینما بکشاند، حالا به این وسوسه، موضوع سیاسی را هم اضافه کنید، قطعا "سیانور" اولین انتخابش خواهد بود. بهروز شعیبی ، بازیگر و کارگردان سینما ، بعد از فیلم "دهلیز"، حالا با " سیانور" به سینماها آمده است. فیلمی که واکنشهای متفاوتی را در بر داشته و به قول کارگردان فیلم، این اثر مربوط به دوره ای است که مغفول واقع شده و نیازمند توجه بیشتر و جدی تری است به خصوص برای جوانان و نسل بعداز انقلاب. اکران "سیانور " بهانه گفت و گوی ما با بهروز شعیبی است. مصاحبه را هم زمانی انجام دادیم که او در آستانه سفر به مشهد برای اکران این فیلم بود.
چرا یک موضوع سیاسی را برای فیلمتان انتخاب کردید؟
مهمترین دلیلی که باعث شد تا چنین موضوعی را برای تولید فیلم انتخاب کنم این بود که سینمای ما به لحاظ گونه های مختلف، تنوع خود را از دست داده و فیلم ها در سینما به یکسری از قصه ها و موضوعات اجتماعی روز تبدیل شده است. قصه ها و موضوعاتی که مسئله عموم مردم نیست و به همین دلیل سینماگران باید خودشان تلاش کنند تا گونههای مختلف سینمایی احیا شود. مثلا در گذشته در جشنواره موضوعات اکشن ،ملودرام، کمدی، اجتماعی و کودک را داشتیم و حالا فکر می کنم که سینمای ما به موضوعات سیاسی هم نیاز دارد. اما مسئله سینمایی انتخاب این موضوع، این بود که دوست داشتم در فضایی متفاوت از دیگر فیلم ها کار کنم و فیلم هم در فضایی کار شد که مغفول واقع شده است، هم در ادبیات و هم در فضای تحقیقاتی و نمایشی و معتقدم که بهترین بستر و موثر ترین موقعیت، بستر فرهنگی است که در این زمینه خیلی عقب هستیم و کمتر فیلمی با چنین نگاه و مضمونی تولید شده است.
با این حال چرا دورهای راانتخاب کردید که بیشتر مغفول واقع شده است؟
داستان فیلم در دهه 50 شمسی و مخصوصا در سال 54میگذرد و مربوط به دوران تاریخی است که در کشور ما مغفول مانده است و فراموش کردیم که انقلاب ما به واسطه ابعاد و افراد مختلف، به پیروزی رسید.فکر میکنم نسل من باید با حقیقت روبه رو شود چون اتفاقات آن دوره، بسیار مهم بود. این اولین بار است که فیلمی با این مضمون و بر اساس واقعیت و با اسامی واقعی ساخته شده است. درواقع ، گزینشی از روایات واقعی داشتیم وبا اقتباس از یک روایت ،فیلم ساختیم.سعی کردم تا اتفاقات را به درستی بیان کنم.
برای ساخت فیلمهای سیاسی مشکلاتی وجود دارد. شما برای تولید این فیلم با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
فیلم تاریخی سختیهای خودش را دارد. به خصوص اگر بخواهی یک فضای قدیمی را بازسازی کنی امکانات ویژهای نیاز دارد، که این امکانات وجود ندارد. شخصیت هایی مانند شریف واقفی و صمدی که به آنها در فیلم پرداخته شده، در تاریخ شخصیت های مشخصی هستند و من در این فیلم هیچ شخصیتی را ساکت نگه نداشتم، با این حال قصه را از نگاه شریف واقفی و صمدی روایت کردم. برای ساخت فیلم سراغ مراجع و منابع دهه 50 رفتم که شامل عکس و تصاویر سینمایی بود.فیلم های شهری آن دوران را تماشا کردم و بر اساس آن زمان، داستان را روایت کردم.
اغلب عادت داریم تا در سینمای سیاسی و موضوعاتی از این دست، آثاری مردانه ببینیم اما شما چریکهای زن را هم به تصویر کشیدید؟این به خاطر جذابیت فیلم بود یا طبق واقعیت روایت شد؟
در سینمای ایران نمونه های کمی از استفاده از زنان چریک را شاهد بودیم. در فیلمهای تک بعدی دهه 60، حتی در فیلمهای خانوادگی و کمدی هم زنانهمیشه در حاشیه بودند چه برسد به اینکه در فیلمهای سیاسی، نقش محوری داشته باشند اما بعدازدهه 70 زنان نقش بیشتری را در سینما داشتند و ما شاهد حضور پررنگتری از زنان در عرصه های مختلف بودیم. اما این شخصیت ها هم چندان تصویر روشنی از یک زن چریک را نشان ندادند. در این فیلم نشان می دهیم که یک زن چطور بین وظیفه مادرانه و وظیفه سازمانی و چریکی خود دست به انتخاب میزند و اینکه چطور فعالیت سازمانی برای یک مادر آنقدر پررنگ میشود که جنبه مادرانه خود را کنار میگذارد. سعی کردم تا سرنوشت دردناک یک زن را هم نشان دهم.