سیدمحمدجواد هاشمی نژاد، دبیر کل کانون هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) در گفتگويي که با روزنامه خراسان داشت اعلام کرد از ميان 12 هزار نفري که در کشور توسط منافقين ترور شده و به شهادت رسيدهاند بيش از 11 هزار و 800 نفر را مردم عادي تشکيل ميدهند و حداکثر ۲۰۰ نفر جزو شخصیت ها و مسئولان بوده و سایر شهدای ترورهای گروهک تروریستی منافقین همگی مردم عادی بوده اند که با هدف ایجاد رعب و وحشت به شهادت رسیده اند.
آنچه در ديدگاه مردم ايران و در جامعه شناسي جمعيتي ازآن نام برده ميشود نشان ميدهد معناي واژه مردم و توده هاي مردمي يعني اکثريت غالب انسانهايي که در يک جامعه انساني زندگي ميکنند. اما عباراتي مانند مردم، تودههاي مردم، ايرانيان آزاده و اسامي دهان پرکني از اين دست تنها زماني براي سران اين سازمان تروريستي معنا دارد که بتوان آمار جعلي و غير واقعي در مورد حمايتهاي مردم از اين سازمان تروريستي منتشر کنند. ايرانيان آزاده که منافقين از آنها نام ميبرند عدهاي اروپايي هستند که با چند وعده غذاي گرم و بازديد تفريحي دور هم جمع ميشوند تا شوي فريبکاري منافقين به سرانجام برسد،آنهم ماجرايي که شواهد و قرائن نشان ميدهد موفق نبوده و به واسطه همين مسئله، سران منافقين مورد بازخواست مريم رجوي قرار گرفتهاند.
اصولا مردم در ادبيات اين فرقه، تعدادي انگشت شمار هستند که با وعده و وعيد در مقابل ساختمان سازمانهاي حقوق بشري بايستند و خواهان حمايت از اين فرقه براي تداوم زندگي انگلي در تکهاي از خاک اشغال شده عراق باشند يا کساني هستند که با وعده حقوق قابل توجه از سران اين فرقه، اخبار و اطلاعات کذايي به اين سازمان تروريستي مخابره ميکنند.
عنصر مقاومت و شجاعت در اين فرقه زماني معنا ميشود که عدهاي براي آزادي يک تروريست بالفطره، همچون بردگان فرقه، خود را به آتش بکشند و جان خود را از دست بدهند. مقاومت در اين فرقه يعني وطن فروشي، جاسوسي هستهاي، هم آغوشي با حزب بعث، رو به روي ملت و مردم قرار گرفتن و ترور کردن زن و مرد و پير و جوان، يعني فساد گسترده و روابط نامشروع به بهانه انقلاب ايدئولوژيک و ...
بسياري از تعاريف و مفاهيم استاندارد و اصولي که جامعه بشري در مورد آنها به باورهاي مشترکي رسيده است دراين فرقه يا معناي معکوس دارد و يا با تعابير خود خواسته تفسير و تشريح ميشود. خانوادههاي اسيران اشرف زماني که درايران هستند عزيز هستند و گرامي اما زماني که براي ديدار از فرزندان خود اصرار ميورزند و ماهها پشت در پادگان اشرف بيتوته ميکنند، از منظر اين سازمان تبديل ميشوند به مزدوران رژيم و طبيعي است که دراين رهگذر، برخي فريب خوردگان اشرف نيز مجبورميشوند در مقابل خانواده خود ايستاده و به آنها فحاشي کنند.
سابقه گذشته نشان داده که منافقين دراستفاده از واژه مردم هزينههاي زيادي کردهاند، سران اين فرقه در پارلمانهاي اروپايي واژه مردم را به زيبا ترين شکل آن بيان کرده و تلاش ميکنند خود را مدافع مردم معرفي کنند اما خوب ميدانند که درنظر ملت ایران، منافقين يک گروه خائن و وطن فروش هستند.
اما اگرمردمي که منافقين ازآنها دم ميزنند و ادعا ميکنند شامل تمام اقشار و گروهها ميشود و اين عبارت بر گروه يا نژاد خاصي خلاصه نشده است، پس باید به خوبي بدانند که آمار 11 هزار و 800 نفري هم که به دست اين فرقه ترور شده و به شهادت رسيدهاند نيز در زمره همين مردم بودند؛ درست با همان باورهاي اجتماعي،شيوه زندگي وانديشه و از اقوام متفاوت. اينکه منافقين، مردم عادي را ترور کنند و اعلام کنند مزدوران رژيم را ترور کردهاند و پس از آن بلاهت بار از مردم و تلاش براي نجات خلق دم بزنند، چيزي جز برجسته تر کردن صفات ناداني، خيانت و جنايتکاري خودشان نيست.
واژه زيباي مردم – به خيال اينکه نسل امروز جنايتهاي ديروز منافقين را از ياد برده است – بارها از زبان سرکردگان اين فرقه به به گوش میرسد، غافل از اينکه خيانتهاي امروز منافقين به همراه روشنگري نسلهاي گذشته در مورد جنايتهاي اين گروهک، دست اين فرقه را رو کرده و از ياد و خاطره مردم اين سرزمين پاک نخواهد شد که منافقين چگونه زنان و مردان اين آب و خاک را به خاک و خون کشيدهاند اما امروز براي فرزندان و بازماندگان همان نسل، از دموکراسي و حکومت مردم و نقش زنان دم ميزنند. براي مردم ايران، هيچ نشانه و دليلي براي درک دشمني منافقين، بالاتر از اين نيست که خيانت مستمر و مداوم اين فرقه از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تا کنون ادامه داشته و بيش از سه دهه خيانت به آرمانهاي مردم ايران، تنها عنصر پايدار در رفتار اين فرقه در طول اين سالها است.